نخستين بانوى قرآن پژوه - نخستين بانوى قرآن پژوه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نخستين بانوى قرآن پژوه - نسخه متنی

هادي قابل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













نخستين بانوى قرآن پژوه


هادى قابل



همانگونه
كه اصل كسب دانش‌و معرفت و سير مراتب بالاى علمى و معرفتى
در قيد جنس و نژاد خاصى نيست، قرآن پژوهى نيز در
انحصار يك جنس، نژاد و طبقه‌اى نمي‌باشد. در طول تاريخ
اسلام، در جمع قرآن پژوهان شاهد حضور زنان برجسته‌اى ـ همچون مردان ـ بوده‌ايم.
لكن متاسفانه كمتر نام و تلاش آنها مورد توجه قرار گرفته است.



حضرت
فاطمه ـ سلام اللّه عليها ـ دختر گرامى رسول خدا(ص) ، از سالهاى
نخست بعثت و تا پايان عمر شريف آن حضرت در محضر پدر بزرگوارش بود و
همواره از آن حضرت كسب فيض مي‌كرد. حتى آن هنگامى كه خود
در محضر پيامبر(ص) نبود، ا ز زبان همسر بزرگوارش على (ع) و يا
فرزندانش حسن و حسين(ع)، آخرين آيات نازل شده بر پيامبر(ص)
و سخنان آن حضرت را مي‌شنيد و به حافظه مي‌سپرد. دانشمندان شيعه
و اهل سنت همه اتفاق نظر دارند بر اينكه زهرا(س) يكى از زنان
محدثه و آشناى به احكام، معارف، تفسير و فهم قرآن بوده است.



در
شرح زندگى امام مجتبي(ع)، ماجرايى نقل مي‌شود كه
حكايت از جستجوگرى حضرت زهرا(س) برفراگيرى دانش‌قرآن و
فهم بيشتر دارد.



حضرت
علي(ع) وارد منزل شد، در كمال تعجب مشاهده كرد كه زهرا(س) آخرين آيات
نازل شده بر پيامبر (ص) را زمزمه مي‌كند، در حالي‌كه زهرا(س) در
منزل بوده است. حضرت پرسيد:چگونه از اين آيات اطلاع يافته‌ايد؟



پاسخ
داد: فرزندمان حسن(ع) هر روز برايم آخرين آيات نازل شده و يا
سخنان پدرم را بيان مي‌كند. پدر مشتاق شنيدن آيات قرآن و
سخنان پيامبر(ص) از زبان فرزندش شد. روز بعد در خانه پنهان شد. حسن(ع) طبق
روال هر روز وارد منزل شد و آيات را براى مادر خواند؛ اما امروز مرتب
دچار لكنت زبان مي‌شد. رو كرد به مادرش و گفت: مادر امروز زبانم به لكنت
افتاده،مثل آن است كه در محضر آقا و بزرگ خودم(پدرم يا پدربزرگم) سخن مي‌گويم.
امام از پشت پرده خارج شد و فرزند را در آغوش كشيد.



اين
ماجرا دقت و پيگيرى زهراى مرضيه(س) را در كسب معارف
قرآنى نشان مي‌دهد. بدون شك مي‌توان زهرا(س) را اولين
بانوى قرآن پژوه ناميد؛ زيرا ساير بانوان،هيچ‌يك
به اندازه زهرا(س) در تفسير، تبيين و استدلال به آيات
قرآن، احاطه نداشته و كار نكرده‌اند. فرمايشات گرانبهاى آن حضرت پر
است از استدلال به آيات.براى نمونه قسمتى از خطبه حضرت زهرا(س)
در برابر مردم مدينه ـ از مهاجرو انصار ـ كه در مسجد پيامبر(ص) ايراد
فرمود، مورد بررسى قرار مي‌دهيم. اين خطبه اگر چه تمامى
مطالبش برگرفته از آيات وحى الهى است، لكن استدلال و استشهاد به
آيات قرآن به صورت صريح ، در بيست و شش مورد آمده است. اين
رقم بهره‌گيرى از آيات قرآن در يك سخنرانى (حدوداً
نيم ساعته) نشانگر تسلط، شناخت و ژرف‌نگرى و توان استنباط گوينده
است. در اين خطبه حضرت از سه روش «استدلال، پند و موعظه نيكو و جدال
احسن» براى بيان حقايق، راهنمايى مردم و رسوا سازى
تحريف‌گران بهره مي‌گيرد.آن حضرت در اين خطبه نخست به توصيف
قرآن، جايگاه و نقش آن در زندگى انسانها پرداخته و مي‌فرمايد:
«خدواند را در بين شما مردم پيمانى است كه آن را نزد شما گذارده
است و بازمانده‌اى كه به خلافت ونيابت خود برگزيده است و آن
كتاب ناطق و گوياى الهى است.قرآن ، كتاب راستين و نور
درخشان و چراغ تابناك و روشنگر است. كتابى كه ديدگاههايش روشن و
مستدل، اسرارش آشكار و ظواهرش درخشان و پيروانش مورد غبطه‌ى ديگران



اين
نگاه محققانه و معرفت ژرف انديشانه به قرآن، حكايت از آگاهى،
تسلط و شناخت بالاى آن حضرت به عمق و ژرفاى قرآن دارد. تاكسى
شناخت عميق از قرآن نداشته باشد، نمي‌تواند اينگونه به توصيف
زوايا و جنبه‌هاى گوناگون قرآن بپردازد.



حضرت
زهرا(س) با استفاده از فن«جدال احسن»يا مناظره‌اى كه برگرفته از دستور
قرآن به پيامبر بزرگوار(ص) است،«ادع الى سبيل ربّك باالحكمة و
الموعظة الحسنة و جادلهم با التى هى احسن؛ فراخوان به راه پروردگار به
حكمت و پند نيكو و جدا ل كن با آنان با جدال احسن». (سوره‌ى نحل،‌آيه‌ي125)،
با ابى بكر و حاميانش، در برابر اصحاب پيامبر (ص) از مهاجر و
انصار، مجادله و استدلال مي‌كند، آن هم با استفاده از آيات قرآن. زيرا
آنها با شعار«حسبنا كتاب اللّه» وارد مبارزه شده بودند و به اصطلاح خود را پايبند
به اصول و ارزشها نشان مي‌دادند! يكى از موارد بحث در اين
خطبه، بحث فدك است. ابوبكر و حاميانش با چنگ زدن و استدلال به يك حديث
مجهول«ما گروه پيامبران، چيزى به ارث نمي‌گذريم،
آنچه از ما باقى بماند صدقه است»، فدك را از حضرت زهرا(س) گرفتند. حضرت پس
از پيمودن همه راهها و ارايه شهود و مدارك و عدم پذيرش آنها از
سوى خليفه، در مسجد پيامبر به جدال با خليفه روى
آورد. آن حضرت با احاطه كامل استدلال و استنباط از كتاب خدا، چنان محكم به استدلال
پرداخت كه همگان را مبهوت ساخت. اهل فن مي‌دانند كه استدلال و استنباط از
كتاب خدا تا آن روز اختصاص به رسول خدا (ص) داشت. در زمان حيات آن حضرت كسى
به خود جرأت نمي‌داد وارد مقوله استنباط شود، مگر آنان كه حضرت خود به آنها
اجازه مي‌داد. اينك رسول خدا (ص) از دنيا رفته است. همه افراد
جامعه به متن كتاب و سيره‌ى پيامبر(ص)، به عنوان منابع اصلى
احكام و دستورات توجه دارند. دخت گرامى پيامبر(ص) باب استنباط صحيح
از كتاب خدا و سيره پيامبر را مي‌گشايد و راه كژ فهمى
و انحراف را، كه عده‌اى به نام دين مي‌خواهند بر جامعه تحميل
كنند، مي‌بندد. حضرت در موضوع فدك و بحث ارث چنين مي‌فرمايد:



«اى
مسلمانان آيا من نسبت به گرفتن ارث خود بايد مغلوب شوم؟ اى پسر
ابى قحافه! آيا در كتاب خدا آمده است كه تو از پدرت ارث مي‌‌برى
و من از پدرم ارث نمي‌برم؟!



تو
مطلبى ناروا و سخنى نامناسب گفته‌اي! آيا عمداً كتاب خدا
را كنار گذاشته و پشت سرتان انداخته‌ايد؟ آنجا كه خداوند مي‌فرمايد:«و
ورث سليمان داوود؛سليمان از داوود ارث برد». (سوره‌ى نمل، آيه‌ي16)
و آنجا كه خداوند داستان يحيى بن زكريا را بازگو مى
كند ، مي‌فرمايد:«فهب لى من لدنك وليا .يرثنى
و يرث من آل يعقوب ...؛ پروردگارا! از سوى خودت جانشينى
مرا ببخش كه از من و خاندان يعقوب ارث ببرد».(سوره‌ى مريم، آيات5و6)
و خداوند در قرآن فرمود:«واولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب
اللّه؛ خويشاوندان برخى نسبت به برخى ديگر در كتاب خدا
برتر و مقدم مي‌باشند».(سوره‌ى انفال، آيه‌ي75) و همچنين
فرمود:«يوصيكم اللّه فى اولادكم للذّكر مثل حظّ الانثيين؛
خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش مي‌كند كه پسر دو برابر دختر سهم
ببرد».(سوره‌ى نساء، آيه‌ي6) و فرموده است:«ان ترك خيراً
الوصية للوالدين و الاقربين بالمعروف حقّا على المتّقين؛اگر
مالى را از خود برجاى گذاشت، براى پدر و مادر و خويشاوندان،
به گونه شناخته شده (قانون ارث) وصيت كند، اين امر براى پرهيزكاران
كارى درست و شايسته است»(سوره‌ى بقره، آيه‌ي180)
حال با اين آيات واضح و استدلال‌هاى روشن…شما پنداشته‌ايد
كه من بهره‌اى نداشته و از پدرم ارث نمي‌برم؟و هيچ رابطه‌ و پيوندى
بين ما نيست؟!»



اين
استدلال حضرت زهرا(س) از قوي‌ترين استدلالهاست؛ زيرا اگر آنها
بگويند:چون فرزند پيغمبر هستى ارث نمي‌برى، زيرا
پيامبران ارث باقى نمي‌گذارند! با آيات صريح قرآن
كه سليمان از داوود ارث برده است و زكريا از خداوند وارث مي‌خواهد
و… مخالفت كرده‌اند! اگر بگويند: چوت دخترى ارث نمي‌برى
بازهم با صريح آيه قرآن كه دختر نصف پسر ارث مي‌برد، مخالف است!
اگر بگويند: پدرت چون پيامبر است، حق وصيت و ارث دادن ندارد،
باز هم با صريح آيه قرآن مخالفت كرده‌اند كه مي‌فرمايد:
«وصيت كنيد در اموالتان و پيامبر هم اولين مخاطب قرآن است
و استثنا هم نشده است».



به
همين جهت، حضرت زهرا(س) در ادامه مي‌فرمايد:«آيا خداوند
اختصاصاً براى شما آيه‌اى فرستاده كه پدرم را از آن (قانون كلى
ارث) استثنا كرده باشد؟ يا معتقديد كه من و پدرم اهل ملّت واحدى
نيستيم (و از دو مليت و آئين هسيتم)؟! يا شما
خود را نسبت به عام و خاص قرآن از پدرم و على داناتر مي‌دانيد؟!»



اينكه
زهرا(س) نفرمود: «از پدر، پسر عمو و خودم» براى پيشگيرى
از هر گونه خودستايى است و گرنه همگان مي‌دانستند كه آن حضرت هم
همانند پدر و پسر عمويش علي(ع) به كتاب خدا و عام وخاصش ومطلق و مقيدش
آشنا است كه همين سخنان گوياى اين واقعيت است و اين
ابوبكر است كه در همان مجلس خطاب به زهرا(س) اعتراف به دانش و تسلط حضرتش به كتاب
خدا مي‌كند و چنين مي‌گويد:«خداوند و رسولش راست گفته‌اند
و دختر پيامبر نيز درست مي‌گويد. اى دختر پيامبر!(ص)
تو معدن حكمت و جايگاه هدايت و رحمت و ركن دين و سرچشمه برهان و
دليل مي‌باشي. حق گويى تو را بعيد نمي‌شمرم
و سخنانت را ناروا نمي‌دانم اينك اين مسلمانان هستند كه مي‌توانند
بين من و تو داورى كنند، آنچه را كه من بر عهده گرفته‌ام، اينان
برگردنم انداخته‌اند و به اتفاق و هماهنگى ايشان آنچه را به دست گرفته‌ام
عهده‌دار گشته‌ام.»



آنگاه
حضرت زهرا(س) رو به جمعيت مي‌كند و مي‌فرمايد:«اى
مردمى كه شتابان به گفته‌ى باطل روى آورده‌ايد! كار زشت و
زيانبار را با ديده‌ى اغماض نگريسته و آن را پذيرفته‌ايد
آيا در كتاب خدا انديشه نمي‌كنيد:«افلا يتدبرون
القرآن ام على قلوب اقفالها؛ آيا بر دلهايتان قفل زده شده
است».(سوره‌ى محمد، آيه‌ي24) چه بد موضع گرفته‌ايد و به
بد چيزى اشاره كرده‌ايد و به معاوضه نامناسب و بدى رضا
داده‌ايد. به خدا سوگند!هنگامى كه پرده‌ها به يك سوى زده
شود، بارش را سنگين و پيامدش را خطرناك خواهيد يافت و ضرر
و زيان به دنبال خواهد داشت.«و خسر هنالك المبطلون».(سوره‌ى غافر، آيه‌ي78)





/ 1