تداوم كوثر - تداوم كوثر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تداوم كوثر - نسخه متنی

منظر سلطاني

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













تداوم كوثر









منظر  سلطانى



ولادت
واژه شيرين رستن است، معناى نعمت است، مفهوم بهار است و در
فرهنگ زندگى پايان انتظار را تداعى مي‏كند؛ ولادت تفسير
عشق است در لحظه وصال و تعبير عقل در گسستگى عقال.



ولادت
را هر چه بناميم و با هر زبان كه بخوانيم نارساست؛ مگر آنكه به ديده
تاويل بنگريم و با حلول جلوه الهى زهرا (س) در كالبدى خاكى،
آن را معنايى تازه ببخشيم؛ آرى با زهراست كه گل ولادت مي‏شكفد
و هستى چون رودى در رگهاى زمين جارى مي‏شود.
حالا ديگر ولادت سبز است، چون با سيادت هم خانه شده؛ سفيد است،
چون خواب شكوفه سيب را تعبير كرده است؛ پاك و مطهر است، چون شبنم وار
بر رخ گل نشسته؛ و مفهوم راستى است، چون صداقت و درستكردارى را آموخته
است.



آرى،
با تولد بانوى بزرگ آفتاب، همه واژه‏هاى هستى معنا يافت و
فرهنگ زيستن، زهرايى شد. فاطر السموات والارض، فاطمه (س) را به
جهانيان ارزانى داشت، نهرى در بهشت جارى شد، حوض كوثر شكل
گرفت و زيور خانه حبيب خدا شد، آن سان كه به شكرانه نماز گزارد و
قربانى كرد و دانست سرزنش كننده‏اش ابترا است و با ديدگانى كه
در معراج ما زاغ البصر و ما طغى بود و در فاصله‏اى كمتر از قاب قوسين
مشاهده گر جمال حق گشته بود تعبير سقا هم ربهم شراباً طهورا را دريافت.





ديگر
شادى جاودانه شده، زيرا كه خير زياد بر خانه رسول خدا (ص)
فرود آمده و ام‏ابيها معنا گرفته است، ديگر رسول گرامى ما، معناى
تلخ بى مادرى را از ياد برده، آخر فرزندى با موكبى
از نور و لطافت محض و محبت و عشق و صفا پاى بر سرزمين دلش گذاشته كه
طعم شيرين مادر داشتن را نيز در آن زنده گردانده است.





بانوى
روشنى و عشق از مكمن غيب به صحراى شهود آمده است تا براى
درماندگان دو ركعت نماز شفاعت بگذارد؛ آمده است تا براى فضيلت كتابى
بنگارد كه در همه ادوار تاريخ، عطر دل‏انگيز تازگى و طراوتش
مشام عاشقان و دلباخته گانش را بنوازد؛ آمده است تا مقام نبوت را معنا كند و براى
سرور و سالار انبيا و رُسُل، شايستگى فرزندى را نشان دهد؛
آمده است تا به ناظران مكتب ولايت بنماياند كه يارى ولايت
چگونه است و حق خواهى چسان به منصه ظهور مي‏رسد.



آمده
است تا سلسله جنبان امامت باشد و با مركب گيسوى خويش خط بطلان
بر هر چه كفر و شكر است، بكشد و عدالتجويى و راستى و انتظار را
معنا كند و بدين گونه تفسيرى براى قرآن و مظهر و الگويى
براى اسلام باشد.



آمده
است تا توحيد را تعبيرى الهى باشد و راهى براى
جارى شدن چشمه‏هاى علم و حكمت از خزانه غيب در بسيط زمين
بيابد.



آمده
است تا با او فضايل رسول خدا(ص) در زمين تداوم پيدا كند و احكام
و شرايع دينى براى پيروان و مشتاقان حضرتش تخفيف
داده شود؛ آمده است تا از اللّه نورالسموات والارض مشعلى بگيرد و از
قلب شريف پيامبر (ص) بر گستره هستى بتابد و بدين‏سان
آفتاب تفسير شود؛ آمده است تا مقام محمودى را به حامدان و ستايشگران
حق بنماياند.



بانوى
عفت و حيا و پاكى آمده است تا واژه نجابت در فرهنگها بي‏تعبير
نباشد و تمثيلى براى خود بيابد؛ آمده است تا غبار خشونتها
و ظلمها و بيدادگريها را از چهره مهربانى بزدايد و مفهوم
تازه‏اى به آن ببخشد؛ آمده است تا آبهاى آسمان را معنا كند و بهاى
مهربانيش قرار دهد.



آمده
است تا بگويد كبودى منحصر به درياها و آسمانها نيست و گل ياس
سفيد بوستان نبوت نيز رنگ كبودى به خود مي‏گيرد تا
بدين‏سان دردى عميق در كام جان مشتاقان بريزد و ما را بر
آن دارد تا معنايى براى ديه‏اش بيابيم؛ آمده
است با بى نشانى در زمين را با اين همه نشان، متجلى
كند.



آمده
است تا مژده دهد كه زمين هرگز خالى از حجت نخواهد بود؛ پس از گذشت
قرون و اعصار در تداوم و تكامل فرهنگ زيستن، از سلاله پاك آن معناى
اتم و اكمل پاكى و صفا، فرزندى پاى به عرصه هستى مي‏گذارد
كه چون جده بزرگوارش با شمشير كلام عليه ظلم و ستم به‏پامي‏خيزد
و بار ديگر حق خواهى را تاويل و تفسيرى جاودانه مي‏بخشد؛
آرى كلمه‏اى خدايى در ديوان آفرينش شكل مي‏گيرد
كه جز روح اللّه، نامى مناسب آن نيست. كسى كه از مكتب زهراى
اطهر (س) درس مبارزه و رشادت و شهامت و ظلم ستيزى آموخته است. آنكه بي‏شك
عبارت شجره طيبه در عصر آهن و گلوله، با رويش جوانه حضرتش معنا يافته
و آشناترين و رساترين پيام قرن شده است.



با
ولادت سعادت بخش حضرت امام(ره) بار ديگر تفسيرى ناب در وصف آيه‏هاى
حيات نگاشته شده و تقارن شايسته اين روز خجسته با فرخنده زادروز
دخت آفتاب (س) بر ميمنت و مباركى آن افزوده است.



وقت
آن رسيده است كه فرشى از گل ببافيم و بر گستره سبكبال و فرشته
گون دل بپاشيم تا بدين‏سان جايگاه ابدى اين دو
موجود الهى را در درون قفسه‏هاى سينه‏هامان گلباران كنيم.
مادرى كه سيده نساء دو عالم است و بهشت به حرمت گامهاى موقرش پديد
آمد تا پس از پايان رنجها، و وصال به حضرت دوست در آن لختى بياسايد؛
و فرزندى كه در دوره‏اى از آخر زمان زمينه‏ساز ظهور فرخنده فال
موكب حضرت خجسته مأل، سرور زمين و زمان، امام انس و جان، صاحب امر عالم
امكان(عج) شد.



و نيز
شايسته است كه به بركت اين روز عزيز تصميم بگيريم
همه باغهاى عالم را به محاصره خود درآوريم، بايد نام فدك را تكثير
كنيم و از گلبوته‏ها بخواهيم غنچه‏هايشان را كه با همه تنوع فدك
نام گرفته‏اند، براى هديه به مظلومترين كلمه تاريخ در
دامانمان بگذارند تا بر پهنه فرش تا عرش نثار كنيم شايد گلبرگى،
رخ زيباى محبوب دلهايمان را بنوازد.





/ 1