جنبه‌هاى الگو گيرى از شخصيت حضرت زهرا (س) - جنبه هاى الگوگيرى از شخصيت حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جنبه هاى الگوگيرى از شخصيت حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

حسين مظاهري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












جنبه‌هاى الگو گيرى از شخصيت حضرت زهرا (س)


آيةالله
حسين مظاهرى


فاطمه
زهرا سلام‏الله عليها، بيانات «حضرت آيت الله مظاهري» در
خصوص ضرورت الگوگيرى از سيره و شخصيت حضرت صديقه
طاهره(س) به ويژه در زمينه "عفاف و حجاب" و "ساده‌زيستي"
به خوانندگان ابنا تقديم مي‏شود.


بسم
الله الرحمن الرحيم


شهادت
حضرت صديقه طاهره حضرت زهرا سلام الله عليها را به ساحت مقدس حضرت ولى
عصر ارواحنافداه تسليت مى گويم و از حضرت زهرا سلام الله عليها
مى خواهم  نظر لطفى به جلسه عنايت کنند.



حضرت
زهرا(س) افتخار عالميان



حضرت
زهرا سلام الله عليها  يک افتخار است براى همه عالم، نه فقط براى
شيعه، نه فقط براى عالم اسلام، نه فقط براى ائمه طاهرين
عليهم السلام، بلکه آن حضرت براى پدر بزرگوارش نيز مايه
سربلندى و افتخار به شمار مى رود. پيامبر اکرم صلى الله
عليه و آله و سلم به اين بانو خيلى افتخار مى کردند
و بارها مى فرمودند که خودم و پدر و مادرم به فداى تو.  افتخار پيغمبر
اکرم صلى الله عليه و آله و سلم خيلى معنا دارد.



حسب
و نسب حضرت صديقه طاهره(س)



 حضرت
زهرا سلام الله عليها  از نظر حسب و نسب داراى درجات رفيعى
بوده است. شما  نمى توانيد يک خانمى پيدا کنيد
که اين قدر از نظر نسب، والا و نورانى باشد. ايشان پدرى
دارد مثل پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم که خاتم الانبياء
بود. پيغمبرى که همه پيامبران به وجود او افتخار مى
کردند، وجود مبارکى که که خود خداوند متعال به او افتخار مى کند و نظيرش
در عالم وجود نيامده و نخواهد آمد.


 حضرت
صديقه طاهره مادرى دارد مانند حضرت خديجه که در مورد ايشان
هم بايد بگوييم يک افتخار براى همه انسانها و
مخصوصاً براى تمامى خانمها مى باشد. در باره حضرت خديجه
همين مقدار بس که پيغمبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم
مى فرمودند: پيروزى اسلام، مرهون خديجه است. حضرت خديجه
پس از ازدواج با پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم،
صندوقچه اى همراه داشت و به پيامبر گفت: يا رسول الله تمام
اموال من در اين صندوقچه است. تمامى اين اموال متعلق به شما و
من هم کلفت شما هستم. اما اين گفته حضرت خديجه صرفاً يک تعارف
نبود. حضرت خديجه خودش و اموالش را فداى پيغمبر صلى الله
عليه و آله و سلم کرد. خانمى که متموّل درجه اوّل حجاز بود، همه دارايى
اش  را در راه ترويج اسلام صرف کرد. خصوصاً در مواقع حسّاسى مانند مدتى
که مسلمانان در  شعب ابيطالب و در حصر اقتصادى بودند و امنيّت
جانى و مالى نداشتند، دارائى حضرت خديجه بسيار مفيد
واقع شد. نظير ايثار و فداکارى و گذشت حضرت خديجه را در
تاريخ نداريم. اين بانوى فداکار اموال و املاک خود را در
آن سه سال، صرف نجات جان مسلمانان کرد و دم مرگ هيچ مالى در اين
دنيا نداشت. وقتى که به خانه پيغمبر اکرم صلى الله عليه
و آله و سلم پا نهاد، از بالاترين متمولين حجاز بود و وقتى که
به دست پيغمبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم به خاک سپرده شد،
هيچ چيزى از اين دنيا نداشت. البته ناگفته نماند که
در آن زمان پيغمبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم را داشت، زهراى
مرضيه سلام الله عليها را داشت و بالاخره خداى تبارک و تعالى
را داشت. اين حضرت خديجه با اين امتيازات که بايد
بگوييم زن نمونه در تمام عالم است، مادر فاطمه زهرا(س) است.


همسر
حضرت زهرا سلام الله عليها نيز اميرالمومنين على
سلام الله عليه است که پيامبر گرامى صلى الله عليه
و آله و سلم فرمودند: زهرا جان اگر على نبود، کفوى براى تو در
عالم وجود يافت نمى شد. و اگر تو نبودى کفوى براى
على در عالم نبود. اميرالمؤمنين سلام الله عليه شخصيتى
است که اسلام مرهون اوست. ايمان اميرالمومنين(ع) از همان وقتى
که در غار حرا جبرئيل با آيات اول سوره علق نازل شد و آن دو نور مقدس
به حسب ظاهر ايمان آوردند، واقعى بود و در عمق جان او رسوخ داشت. و در
پرتو همين ايمان، خود را فداى اسلام و پيامبر اکرم کرد. در
تاريخ مى خوانيم بعضى اوقات در جنگ هاى صدر اسلام
نود زخم به بدن مبارک آن حضرت بود اما روز بعد مجدداً در جبهه بود و بالاخره بنابر
اقرار علماى شيعه و سنى، از همان موقعى که پيامبر
فرمود: «لا اله الا الله» و آزار و اذيت و شکنجه هاى مشرکين
آغاز شد، تا آخرين لحظه حيات مبارک ايشان، حضرت على سلام
الله عليه يار و ياور پيامبر بود.


حضرت
فاطمه زهرا از لحاظ فرزند نيز فرزندانى نظير امام حسن و امام حسين
و حضرت زينب و ام کلثوم سلام الله عليهم را تحويل عالم بشريت
داده اند. اسلام مرهون مجاهدت ها و تلاش هاى فرزندان گرامى حضرت زهرا
سلام الله عليها است. شهادت امام حسين سلام الله عليه اسلام را بيمه
کرد و مجاهدت حضرت زينب سلام الله عليها، شهادت آن حضرت را جهانگير
کرد. حضرت زينب با آن شهامت مثال زدنى در مقابل دشمن گفت: «‌ثکلتک امک
يابن مرجانه ما رأيت الا جميلا». نظير چنين فرزندانى
را در عالم کسى نداشته و نخواهد داشت. اما اولاد حضرت زهرا سلام الله عليها
منحصر به اين چهار بزرگوار نيست، بلکه دوازده امام از نسل حضرت زهرا
به وجود آمدند که بارها پيغمبر اکرم به اين موضوع افتخار مى
کردند. از همان وقتى که امام حسين سلام الله عليه طفلى
کوچک بود، پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم، او را در
دامن مى نشاندند و مى فرمودند: «يا حسين التاسع من ولدک
هو القائم بالحق به يملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و
جورا»


يعنى
حسينم، نهم از فرزندان تو امام زمان است که به دستش پرچم اسلام روى
کره زمين افراشته مى شود. آنکه عدالت اجتماعيِ سرتاسرى مى
آ ورد. آنکه ظلم جهانى را ريشه کن مى کند و بالاخره آنکه اسلام
را جهانى مى کند و مى گويد «انّ فى إبنة رسول الله
لى اسوة حسنة» يعنى سرمشق من در حکومت، زهراى مرضيه
است. آن امامى که اسلام را جهانى مى کند و مى فرمايد
که «‌نحن حجج الله على خلقه و فاطمه حجة علينا» يعنى ما
دوازده امام حجت براى مردم هستيم و زهرا سلام الله عليها حجت
براى ما است. درک کردن معناى اين گونه روايات سخت است، اين
گونه روايات حيران کننده است و انسان با غور در اين مطالب پى
به جهل خود مى برد.



حضرت
زهرا(س) تجلى تمام اسماء الهي




حضرت
زهراى مرضيه سلام الله عليها فضائل فراوانى دارند که در
وصف نمى گنجد. يکى از فضائل آن بانوى گرامى اين
است که پروردگار عالم در ازل با همه اسماء‌ و صفات خود تجلى کرده است و در
نتيجه  حضرت زهرا سلام الله عليها به صورت يک قوس صعودى
پديدار گشته است. اين قوس صعودى نزول کرد و پا در عرصه اين
دنيا نهاد و‌ در اين دنيا از نظر علمى به مرتبه اى
رسيده است که «مصحف فاطمه» از او به يادگار مانده است.



مصحف
فاطمه(س) تالى تلو قرآن



 اين
کتاب شريف تالى تلو قرآن است و در حال حاضر نزد امام زمان ارواحنافداه
مى باشد. اين مطالب در حد درک و فهم انسان هاى معمولى نيست
و موجب حيرت است. زيرا در حالى که قرآن کريم، «تبياناً
لکل شئ» است، در حالى که قرآن شريف،کُپيه عالم وجود است،‌ در
حالى که قرآن مى فرمايد:«‌لا رطبٍ و لا يابسٍ الا فى
کتاب مبين»، اما اين «مصحف فاطمه» چيست که بعد از پيغمبر
اکرم صلى الله عليه و آله و سلم در مدّت دو سه ماه، جبرئيل خدمت
حضرت زهرا سلام الله عليها نازل مى شده و مواردى را بيان
مى کرده است و کاتب وحى هم اميرالمؤمنين سلام الله عليه
بوده است.


 خيلى
عجيب است! يعنى همان گونه که جبرئيل بر پيغمبر نازل
مى شده و  کاتب وحى پيغمبر هم حضرت على سلام الله عليه
بوده است، بعد از پيغمبر اکرم نيز دو مرتبه اميرالمؤمنين
کاتب«مصحف فاطمه»شد. جبرئيل از طرف خداوند متعال نازل مى شد و مى
گفت و حضرت زهرا سلام الله عليها هم براى اميرالمؤمنين مى
گفت و ايشان مى نوشتند. اين کتاب از اسرار است.


در
ميان  اهل سنت نيز از اين مصحف فاطمه نام برده شده است. مخصوصاً
در نزد عرفاى اهل سنت مانند ابن عربى که در فتوحات مکيّه از اين
مصحف نام برده است.


 امام
خمينى رضوان الله تعالى عليه مى فرمودند: «اگر از
تمام امتيازات حضرت زهرا سلام الله عليها بگذريم، همين يک
امتياز براى ايشان بس است که جبرئيل از طرف خداوند تعالى
بر حضرت زهرا سلام الله عليها نازل مى شد.» اين کتاب شريف
اکنون نزد امام زمان ارواحنا فداه است. دعا کنيد که امام زمان بيايند
و به دست ما و به رهبرى ايشان پرچم اسلام روى کره زمين
افراشته شود. امام زمان نماز بخوانند و دنيا پشت سر ايشان نماز
بخوانند. ايشان براى مردم سخنرانى کنند و همه مردم ‌دنيا
به بيانات ايشان گوش فرا دهند. امام زمان که صحبت مى کنند همه
صحبت ها مربوط به تفسير قرآن کريم و روايات اهل بيت عليهم
السلام نيست، بلکه براى مردم از مصحف فاطمه(س) هم مى گويند.
با يک افتخارى در مورد اين کتاب صحبت مى کنند زيرا
که اين مصحف متعلق به مادر ايشان است. لذا آن حضرت و شيعيان
به اين کتاب شريف افتخار مى کنند.



صعود
تجلى ذات حق و مصداق کوثر در قيامت


مطالبى
که بيان شد، ذره اى از فضائل حضرت زهرا سلام الله عليها است. يک
جمله ديگر که همه شما را شاد خواهد کرد، اينکه آن قوس صعودى که
گفتم تجلى ذاتى حق تعالى است و به اين دنيا تنزّل
کرد و به صورت يک انسان کامل در ميان ساير آدميان ظاهر
شد، پس از شهادت مجدداً صعود کرد. يعنى از دنيا رفت و در عالم قيامت،
مصداق حوض کوثر است. همان حوض کوثرى که يک جرعه از آن، پير را
جوان، جاهل را عالم و نازيبا را زيبا مى کند. هر صفت رذيله
اى را مبدّل به فضيلت مى نمايد و با نوشيدن آن آب حيات،
درخت فضيلت در عمق جان انسان کاشته مى شود. اين آب کوثر است که
انشاء الله به دست اميرالمؤمنين زير لواى حمد شما مى
نوشيد.


نکته
مهم که تذکر آن در اين مجال ضرورى است اينکه، شناخت ما نسبت به
نعمت بزرگى همچون وجود مبارک حضرت زهراى مرضيه چه مقدار است؟ و
مهمتر اينکه تا چه اندازه آن حضرت را براى خود اسوه مى دانيم
و از او پيروى مى کنيم؟ اگر ما در اين باره کوتاهى
کنيم و از حضرت زهرا سلام الله عليها الگو نگيريم، بالاترين
گناه را مرتکب شده ايم. زيرا کفران نعمت کرده ايم. قرآن کريم
مى فرمايد:«لئن شکرتم لأزيدنّکم و لئن کفرتم إنّ عذابى
لشديد»


 اگر
حضرت صديقه طاهره سرمشق جامعه باشد، جامعه رو به تزايد و ترقى
خواهد بود و اما اگر زهرا سرمشق زندگى مردم نشد، در دنيا و آخرت عذابى
دردناک در انتظار آنان خواهد بود.



لزوم
الگو‏گيرى از سيره حضرت زهرا(س)



در
خصوص لزوم الگوگيرى از سيره حضرت زهرا سلام الله عليها به
دو نکته اشاره مى گردد که از مصاديق برجسته شيوه زندگانى
حضرت زهرا است که نسل کنونى بايد اسوه خود قرار دهد.



1-
عفاف و حجاب



در
خصوص عفاف و حجاب حضرت زهرا سلام الله عليها بسيار سخن گفته شده است.
روايات فراوانى دلالت بر اهميّت شايان ذکر آن بانوى
بزرگوار نسبت به حفظ عفت و حجاب دارد. يکى از آن روايات که هم
توسط علماى شيعه و هم توسط اهل سنت نقل شده است، اين است که بعد
از رحلت حضرت ختمى مرتبت قرار شد حضرت زهرا سلام الله عليها به مسجد
بروند و خطبه بخوانند. نقل کرده اند که آن حضرت مقنعه سر کرد و علاوه بر آن، چادر
سرتا سرى پوشيد. به اندازه اى که روى پاهاى ايشان
هم چادر بود. سپس آرام آرام راه مى رفت که مبادا چادر عقب نرود. در ميان
زن ها راه مى رفت که چشم نامحرم به ايشان نيفتد. آمد داخل مسجد
و به مجرد ورود ايشان به مسجد، بين قسمت زنانه و مردانه مسجد پرده کشيدند
و حضرت زهرا سلام الله عليها پشت پرده در ميان زن ها بودند و مردها آن
طرف پرده و خطبه اى ايراد کردند که اين خطبه يکى از
افتخارات ما شيعيان است. خطبه به اندازه اى کوبنده بود که
ابوبکر روى منبر گريه کرد و تقصير را به گردن مردم گذاشت و
بالاخره سعى داشت همه را مجاب کند. حضرت زهراى مرضيه سلام الله
عليها خطبه خواند. سپس مردم را نصيحت کرد و بعد از آن به ذکر مصيبت
پرداخت. ذکر مصيبت ايشان به گونه اى بود که حاضرين ضجّه و
فرياد زدند و بعد هم رو کرد به قبر پيغمبر اکرم صلى الله عليه
و آله و سلم و با ايشان درد دل و سوز و گداز کرد و همه گريه کردند.


حجاب
و عفاف حضرت زهرا سلام الله عليها به گونه اى است که ذکر شد. در حالى
که در مقابل نامحرم کوبندگي  و قاطعيت دارد، به مسلمانان مى
فهماند که اختلاط بين زن و مرد ممنوع است. تصور نکنيد اين بى
حجابى و بى عفافى که فعلاً در جامعه رايج است، فقط براى
ما باعث ناراحتى شده است، بلکه حضرت زهرا سلام الله عليها نيز
از اين موضوع بسيار ناراحت است. اين وضع خانم ها وضع زهراى
اطهر نيست!


 همه
هم مى دانيم که حضرت زهرا سلام الله عليها بهترين سرمشق
است. سرمشق يعنى چه؟ يعنى جامعه بايد وضعيت
حجاب و عفاف حضرت زهرا سلام الله عليها را مورد مطالعه و بررسى قرار
دهد و به همان صورت عمل نمايد. حضرت زهرا سلام الله عليها وقتى
وظيفه ايجاب مى کند که سخن بگويد، با قاطعيّت تمام
سخنرانى مى کند. و آنجا که ديگر داعى ندارد براى اينکه
با نا محرم بنشيند، مجلس را ترک مى کند. روزى يک شخص نابينا
وارد بر پيغمبر اکرم شد. حضرت زهرا سلام الله عليها جلسه را ترک
کردند. پيغمبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: عزيزم
اين شخص نابينا است و تو را نمى بيند. چرا رفتي؟
حضرت زهرا سلام الله عليها در پاسخ گفت: يا رسول الله من چشم دارم، مى
بينم و داعى ندارم با نامحرم نشست و برخاست داشته باشم. تا حالا خدمت
شما بودم و اکنون که نامحرم آمده است، ماندن من لزومى ندارد.


نقش
اصلى زن در خانه ايفا مى شود. در حقيقت نصف کار جامعه
مرهون زحمات بانوان است. بلکه به نظر من کار خانم ها دو برابر کار مردها است. ولو
مردها، بسيار براى تأمين معاش خانواده زحمت مى کشند، ولى
کار زنان بيشتر است و تأثيرات مهمترى نسبت به کارکرد مردان
دارد. زن اگر حقيقتاً بخواهد کار کند، کارهاى مهم زيادي 
دارد. زن اگر احساس مسئوليت نسبت به کارش داشته باشد، پسرانى همچون
امام حسن و امام حسين و دخترانى همچون حضرت زينب و ام کلثوم را
تحويل جامعه مى دهد. در زمان حاضر اکثر والدين از نقطه نظر تربيت
اولاد عقب مانده اند و بايد از حضرت زهرا سلام الله عليها سرمشق بگيرند.


مسئله
حجاب از منظر قرآن نيز اهميت فوق العاده دارد. ولى متأسفانه
جامعه نسبت به اين موضوع مهم و اساسى بى تفاوت شده است. در قرآن
کريم چندين آيه راجع به حجاب و عفاف وجود دارد ولى بدان آيات
شريف عمل نمى شود. جامعه بايد بداند گناه عدم الگوپذيرى
از حضرات معصومين«عليهم السلام» بسيار بزرگ است.  اگر در روزقيامت
حضرت زهرا سلام الله عليها ازما بپرسد چرا وضعيت حجاب و عفاف در جامعه
اسلامى اينچنين بود؟ چه کسى مى تواند پاسخ ايشان
را بدهد؟ در اين باره بايد فکرى شود و مردم و مسئولين نسبت
به رسيدن جامعه به وضعيت مطلوب و اسلامى اقدامى بکنند.



2-
پرهيز از تجمّل گرائي



نکته
مهم ديگرى که بايد از سيره حضرت زهرا سرمشق گرفت و در رديف
حجاب و عفاف است، ساده زيستى حضرت زهرا صلى الله عليه و
آله و سلم سلام الله عليها است. زندگى اين بانوى گرامى
از نظر امکانات ظاهرى در پائين ترين درجه و از لحاظ شيرينى
در والاترين مرتبه قرار داشته است. حضرت زهرا سلام الله عليها به
اندازه ضرورت از اين دنيا استفاده مى کرد. اميرالمؤمنين
سلام الله عليه به ايشان مى گويد: من نمى خواهم شما
به اندازه ضرورت زندگى کنيد. بلکه به گونه اى از دنيا
استفاده کنيد که در رفاه هم باشيد. ولى مواظب باشيد تجمل
گرا نباشيد. مواظب باشيد زندگى مصرفى نداشته باشيد.
مواظب باشيد در زندگى ساده زيست باشيد. به عبارت بهتر در
رفاه باشيد اما ساده زندگى کنيد.


آقايان
محترم،‌ خانم هاى گرامى، امروزه جشن عروسى ها، جهيزيه
ها، وليمه هاى به دنيا آمدن نوزاد يا بازگشت از سفر و مهريه
هاى سنگين که رايج شده است، با تعاليم دين اسلام
مطابقت ندارد. با سيره زندگى زهراى مرضيه سلام الله عليها
مخالف است. از نظر ‌اسلام چنين مهريه هاى کذايى، وليمه
هاى پر خرج و مخارج ديگرى که  براى بر پايى
جشن عروسى و جهيزيه هاى پر تجمل مى شود، همه و همه
غلط است.


 امير
المؤمنين در شعرى که منسوب به ايشان است مى فرمايند:
آن چيزى که انسان را مى کوبد، آن عاملى که انسان را برده
ديگران مى کند و آنکه انسان را سر به زير در مقابل ديگران
قرار مى دهد، بَرج است نه خرج.


 رزق
و روزى و خرج را خداوند رحمان و رحيم براى انسان مى
رساند. آن چه از جانب حق تعالى نمى رسد و علاوه بر آن مورد غضب خداوند
است، بَرج است. اکثر مراسم هاى عقد و عروسى که امروزه برگزار مى
شود، برج است. بعد از اين ريخت و پاش ها و تجملات، چک و سفته ها نمايان
شده و بد بختى ها شروع مى گردد. اول زندگى مشترک  آبروريزى
براى زوج جوان و اطرافيان به بار مى آيد. هيچ يک
از اين خرج و مخارج هايى که رايج شده است، مورد قبول و
خشنودى حضرت زهرا سلام الله عليها نيست. اين وضع زندگى
ما را حضرت زهرا سلام الله عليها نمى پسندد. زهرا مى گويد
نبايد به هيچ وجه در زندگى ولخرجى و ريخت و پاش
باشد.


فقر
عمومى الان اجتماع را فرا گرفته است. اين فقر عمومى از کجا پيدا
شده؟ آيا  از خرج کردن است؟ نه! از برج به وجود آمده است. از زندگى
مصرفى و زندگى چشم و هم چشمى پديد آمده است. ساده زيستى
الان در ميان ما نيست. در حالى که به شما بگويم زندگى
ساده زيستى توأم با نشاط است، توأم با محبّت است، توأم با يک
زندگى منهاى غم و غصه ،‌اضطراب خاطر و ‌نگرانى است. شما فکر نکنيد
زندگى ساده يعنى تحمّل فقر و بيچارگى،بلکه ساده زيستى
يعنى يک زندگى تؤام با مهر و محبت و شور و نشاط، يعنى
يک زندگى پر از نعمت. ما بايد حضرت زهرا سلام الله عليها
را  دوست داشته باشيم، از نظر دل تا سرحد عشق و از نظر زبان و شعار نيز
محبت خود را ابراز کنيم. اما عمده از نظر عمل است که قرآن کريم مى
فرمايد:«‌ولکم فى رسول الله اسوة حسنه لمن کان يرجوالله و اليوم
الاخر »


يکى
از صفات اولياى الهى، ساده زيستى آنان است. در اثر
همين ساده زيستى است که از گذشته غم ندارند و از آينده
نگران نيستند. « الا ان اولياء‌ الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون
»


 زندگى
تجملى و مصرفى بسيارى از انسان ها را کشته و روح معنويت
را از آنان جدا کرده است و بالاخره يک دنياى پر از هم و غم براى
جامعه باقى گذاشته است. اگر کسى خواهان نشاط و شادى است، اگر کسى
زندگى منهاى غم و غصه، دلهره و اضطراب خاطر مى خواهد، هيچ
چاره اى ندارد به غير از اينکه بايد زندگى ساده زيستى
را براى خود برگزيند. و الا احدى نمى تواند مسئله را حل
کند. حل مسئله به دست حضرت زهرا سلام الله عليها است. زهراى مرضيه
مى گويد من سرمشق تو در زندگى هستم. وقتى الگوى تو
شدم، مشکلات تو حل مى شود و يک زندگى منهاى غم و غصه و
گناه براى تو مهيّا مى گردد. قرآن در آيات فراوانى
مى فرمايد: اين زندگى هاى چشم و هم چشمى منجر
به گناهان بزرگ بزرگ مى شود. به عنوان مثال در سوره واقعه مى فرمايد:
«انهم کانوا قبل ذلک مترفين و کانوا يصرون على الحنث العظيم»


يعنى
اينها زير دود جهنم، زير حُرم جهنم با اين زجرشان دست و
پنجه نرم مى کنند. چرا؟ چون زندگى تجملى داشتند. زندگى
مصرفى داشتند. ساده زيست نبودند. لذا در اثر آن زندگى تجملى،
گناه روى گناه براى آنها پيدا شد. «يصرون على الحنث
العظيم». نود درصد از گناهان زير سر همين زندگى تجملى
و زندگى چشم و هم چشمى و اين ريخت و پاش ها است. صداى
عقل و وجدان اخلاقى انسان ها فرياد مى زند که ساده زيستى
فوائد فراوانى دارد و زندگى تجملى غلط است.


 بنابر
اين من  از شما دو  تقاضا دارم به هر اندازه که مى شود يکى
عفاف و حجاب که مربوط به زنها است را رعايت کنيد. يکى هم
زندگى ساده داشته باشيد. اگر عفت و حجاب و ساده زيستى در
زندگى باشد، اين زندگى مقدّس است و الا زندگى نا مقدّس  مى
شود و آلوده به گناه مى گردد.



منبع :خبرگزارى اهل بيت(ع) ـ ابنا




/ 1