صلح امام حسن عليه ‏السلام نرمش قهرمانانه تاريخ - صلح امام حسن عليه ‏السلام نرمش قهرمانانه تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صلح امام حسن عليه ‏السلام نرمش قهرمانانه تاريخ - نسخه متنی

اسماعيل محمدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















صلح امام حسن عليه ‏السلام نرمش قهرمانانه تاريخ







اسماعيل محمدي







شور و شوق عجيبي در ميان مسلمين
حاكم بود، مدينه با حضور پيامبر صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله و
اهل بيتش فضاي غريبي داشت، به راستي مدينه نه
قبل از آن روزگار و نه بعد از آن، هيچ گاه چنان عظمتي نداشت.



عبور از كوچه‏هاي مدينه لذّت بخش بود، چرا كه
شميم عطر محمدي صلي ‏الله‏ عليه‏ و‏آله ‏وسلم از كوچه‏هايي
كه پيامبر گذشته بود، صفاي خاصي را به عمق وجود انسان مي‏بخشيد،
در يكي از همان روزهاي باصفا، خبر بسيار مسرّت بخشي
در ميان مسلمين، دهن به دهن گذشت، و هر يك به ديگري
با احساسي لبريز از شادي خبر را بيان مي‏كرد، نقل
مجالس اهل مدينه همين خبر بود كه؛ سبط پيامبر صلي ‏الله‏ عليه‏ و‏آله ‏وسلم
و فرزند حيدر عليه‏السلام از فاطمه اطهر سلام اللّه‏ عليها
متولد شد.



به راستي مدينه هيچ گاه به اندازه آن
روزها زيبا نبوده است.



اما آن روزهاي زيبا و قشنگ به زودي
گذشت، يعني تا به آن هنگام كه پيامبر(ص) وفات نيافته بود.





با وفات پيامبر(ص) دوران تلخي آغاز شد، كه تاريخ
هيچ گاه در ذائقه خود چنين ياد ندارد.



امام حسن عليه‏السلام در اين دوران پرعظمت بيش
از چند سالي نداشت و تقريبا هفت ساله بود كه پيامبر صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله
وفات يافت و به فاصله كوتاهي مادر گرامي‏اش حضرت زهرا عليها‏السلام
با شهادت مظلومانه‏اش، از دست رفت.





امام حسن عليه‏السلام از آن سالها تا سال چهلم هجري
كه امام علي عليه‏السلام به دست شقي‏ترين مردم به شهادت
رسيد در كنار پدر بزرگوار خويش حضور داشت.





پس از آن حادثه هولناك و شكننده و در ميان طوفاني
از غم و اندوه، امام حسن عليه‏السلام سكان حكومت اسلامي را به دست
گرفت.



حكومت چند ماهه و امامت ده ساله امام حسن عليه‏السلام
در برهه‏اي از زمان واقع شده بود كه حاكميت معاويه بر سرزمين
اسلام كه با خفقان بسيار همراه بود، عرصه را براي نشر معارف اسلامي
بسيار سخت كرده بود.



در اين عصر امام حسن عليه‏السلام با تدبير
و دورانديشي و سياست حكيمانه، اسلام را از خطر نابودي
كه معاويه با تمام قوا در سدد آن بود، حفظ كرد.





امام حسن عليه‏السلام پس از يك مدّت كوتاه
حكومت بر امت اسلامي، در يك اقدام قهرمانانه، براي حفظ اسلام از
نابودي و براي دفع اين خطر بزرگ، از خلافت بر مسلمين
كناره گرفت و ناچار به پذيرش صلح شد.



صلح امام حسن عليه‏السلام كه مي‏توان آن را
«نرمش قهرمانانه‏ي تاريخ» توصيف كرد در نتيجه وجود عواملي
بود كه آن‏ها را با توجه به كتاب سيره پيشوايان نوشته فاضل
ارجمند مهدي پيشوايي برمي‏شماريم.



از نظر سياست خارجي:



از نظر سياست خارجي روز، جنگ داخلي
مسلمانان به سود جهان اسلام نبود؛ زيرا امپراتوري روم شرقي كه
ضربت‏هاي سختي از اسلام خورده بود، همواره مترصد فرصت مناسبي
بود تا ضربت مؤثر و تلافي جويانه‏اي بر پيكر اسلام وارد
كند و خود را از نفوذ اسلام آسوده سازد.



از نظر سياست داخلي







1 ـ خستگي از جنگ






جنگ جمل و صفين و نهروان و همچنين جنگهاي
تؤام با تلفاتي كه بعد از جريان حكميت، ميان واحدهاي
ارتش معاويه و نيروهاي امير مؤمنان عليه‏السلام در
عراق و حجاز و يمن درگرفت، بسياري از ياران علي عليه‏السلام
را كه از ايمان نيرومندي برخوردار نبودند، از جنگ خسته ساخته به
صلح علاقمند كرده بود، زيرا طي پنج سال خلافت امير مؤمنان عليه‏السلام
ياران آن حضرت هيچ وقت اسلحه به زمين ننهادند مگر به قصد آن كه
فردا در جنگ ديگري شركت كنند.



2 ـ جامعه با عناصر متضاد






جامعه عراق آن روز يك جامعه متشكل و فشرده و متحد
نبود، بلكه از قشرها و گروههاي مختلف و متضادي تشكيل يافته
بود كه بعضا هيچ گونه هماهنگي و تناسبي با يكديگر
نداشتند.



سپاهي ناهماهنگ






چند دستگي و اختلاف عقيده و تشتت و پراكندگي،
در صفوف سپاه امام مجتبي عليه‏السلام آثار نامطلوبي به جاي
گذاشته و سپاهيان آن حضرت را به صورت ارتشي ناهماهنگ درآورده بود، در
نتيجه براي مقابله با دشمن به هيچ وجه نمي‏شد به چنين
سپاهي اعتماد كرد. مرحوم شيخ مفيد افراد سپاه امام حسن عليه‏السلام
را به پنج گروه تقسيم مي‏كند:





1 ـ شيعيان و طرفداران امير مؤمنان عليه‏السلام
.



2 ـ خوارج.



3 ـ افراد سودجو و دنيا پرست.



4 ـ افراد دودل و شكاك.



5 ـ گروهي كه نه به خاطر دين بلكه از روي
تعصب و عشيره‏گي و صرفا به پيروي از رئيس قبيله
خود، براي جنگ حاضر شده بودند.



مردم پيمان شكن






مردم عراق و كوفه يك دل و يك جهت نبودند، بلكه
مردمي مُتَلَوِّن و بي‏وفا و غير قابل اعتماد بودند و هر روز زير
پرچمي گرد مي‏آمدند و همواره تابع وضع موجود و قدرت روز بودند.



فرمانده خائن






عبيداللّه‏ بن عباس فرمانده سپاه دوازده هزار نفري
امام حسن عليه‏السلام با دريافت يك ميليون درهم از
معاويه، شبانه همراه هشت هزار نفر به معاويه پيوست.



توطئه ‏هاي خائنانه






معاويه به منظور ايجاد شكاف و اختلاف و شايعه
سازي در ميان ارتش امام مجتبي عليه‏السلام به وسيله
جاسوسان خود در ميان لشكر امام حسن عليه‏السلام شكاف ايجاد كرد
به گونه‏اي كه در اثر همان شايعات، مردم بر ضد امام شورش كردند و به خيمه
آن حضرت حمله‏ور شده و آنچه در خيمه بود به يغما بردند و در صدد قتل
امام برآمدند و آنگاه از چهار طرف متفرق شدند.



خيانت خوارج






امام مجتبي عليه‏السلام از مدائن روانه ساباط
شد در بين راه يكي از خوارج كه قبلاً كمين كرده بود، ضربت
سختي بر آن حضرت وارد كرد، امام بر اثر جراحت، دچار خون‏ريزي و
ضعف شديد شد و به وسيله‏ي عده‏اي از دوستان و پيروان
خاص خود، به مدائن منتقل گرديد. در مدائن وضع جسمي حضرت بر اثر جراحت
به وخامت گراييد. معاويه با استفاده از اين فرصت بر اوضاع
تسلط يافت.



پيشواي دوّم كه نيروي نظامي
لازم را از دست داده و تنها مانده بود، ناگزير پيشنهاد صلح را پذيرفت.



اينها عواملي بود كه امام حسن مجتبي عليه‏السلام
را به صلح با ويژگي هاي خاص خود ناچار ساخت كه بررسي
مسائل مربوط به صلح و شرائط بحث جداگانه‏اي مي‏طلبد.




منبع :نشريه مبلغان ،شماره 1 ، شوال المکرم 1420





/ 1