سيرى در سيره اخلاقى امام حسين عليه السلام - سيرى در سيره اخلاقى امام حسين عليه السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سيرى در سيره اخلاقى امام حسين عليه السلام - نسخه متنی

ابوالقاسم يعقوبى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












سيرى در سيره اخلاقى امام حسين عليه السلام


ابوالقاسم يعقوبى


از
نگاه تربيتى و اخلاقى، يکى از بهترين و
کارآمدترين روشهاى پرورشى و سازندگى، تربيت از راه
نشان دادن الگوها و سرمشق هاى عينى و عملى است.


اسلام
به عنوان مکتبى انسان ساز و جامعه پرداز اين اصل اصيل را در
برنامه هاى تربيتى و اخلاقى خود مطرح کرده و با ارائه
الگوهاى اصلى و حقيقى و پرهيزدادن از الگوهاى
بدلى و دروغين، روش تربيتى ويژه اى را به
جامعه بشرى نشان داده است.


قرآن
کريم افزون برآموزش هاى موعظه اى، دستورالعملهاى کلى
و بنيادى در زمينه کسب فضايل و خصلت هاى انسانى
و آداب و اخلاق اسلامى؛ الگوهاى عينى را نيز معرفى
کرده است:


1-
«قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه...» (1)


قطعا
براى شما در پيروى از ابراهيم و کسانى که با اويند
سرمشقى نيکوست.


2-
«لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة...» (2)


براى
شما در زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله سرمشق نيکويى
است.


در آيات
زيادى در قرآن سخن از نمونه هاى عالى انسانى به ميان
آمده و به عنوان راه يافتگان فرزانه و قابل پيروى معرفى
شده اند. (3)


درفرهنگ
دينى و گفتار پيشوايان مذهبى نيز به اين
اصل اساسى اشارت ها و صراحت هاى گوناگون به چشم مى خورد.


امام
على عليه السلام مى فرمايد:«فتابنبيک الاطيب
الاطهر صلى الله عليه و آله فان فيه اسوة لمن تاسي...»
(4)


پس
به پيامبر پاکيزه و پاک صلى الله عليه و آله خود اقتدا کن
که در - رفتار - او خصلتى است که زدودن اندوه خواهد....


در اين
کلام نورانى که حضرت پيش از آن به اسوه هايى مانند حضرت
موسى و حضرت عيسى و حضرت داود عليهم السلام اشاره مى
کند، دو نکته قابل دقت است:


1-
اصل اسوه پذيرى و ضرورت الگو در زندگى انسان مسلمان.


2-
نشان دادن بهترين و جامع ترين الگو در تمام زمينه هاى
انسانى و الهى؛ يعنى وجود پربرکت و باکرامت رسول الله صلى
الله عليه و آله.


امام
صادق عليه السلام نيز از شيعيان مى خواهد که با
زبان عمل مردمان را به فرهنگ دينى فراخوانند که اين زبان اثرش
از زبان گفتارى بسى بيشتر و سودمندتر است:


«کونوا
دعاة الناس بغير السنتکم ليروا منکم الورع و الاجتهاد و الصلاة و الخير
فان ذلک داعية.» (5)


مردمان
را به غير گفتارتان به سوى اسلام و ارزشهاى دينى
فرا خوانيد تا در رفتار شما پرهيزگارى و تلاش و نماز و نيکى
ببينند، چه اين که اين گونه دعوت کردن، اثرگذار است.


ترديدى
نيست که يکى از بهترين و موفق ترين روش هاى تربيتى،
تربيت از راه نشان دادن الگوهاى عملى است و به همين جهت
قرآن کريم پيامبراکرم صلى الله عليه و آله را اسلام مجسم
و قرآن مجسد مى نامد، زيرا تمام مبادى ارزشها در وجودش و در سخن
و سيره اش متبلور شده است. در کتابهاى تربيتى نيز اين
روش را براى پرورش و سازندگى فرد و جامعه سودمندتر مى دانند.


«عملى
ترين و پيروزمندانه ترين وسيله تربيت، تربيت
کردن با يک نمونه عملى و سرمشق زنده است. تاليف کتاب درموضوع
پرورش آسان است و ترسيم يک نقشه خيالى اگرچه کامل و همه
جانبه و وسيع باشد، آسان تر؛ اما اين روش و نقشه تا هنگامى که به
يک حقيقت عينى واقعى بر روى زمين تبديل
نشده... مرکبى است بر کاغذ و نقشه معلق در فضا. تنها روشى محقق مى
شود و منشا حرکت مى گردد و تحولى در تاريخ ايجاد مى
کند که عملا بر روى زمين و در زندگى اجتماعى اعمال
گردد.»(6)


در اين
سلسله از نوشتار برآنيم که سير کوتاه داشته باشيم در سيره
اخلاقى امام حسين عليه السلام. زيرا براين باوريم
که آن حضرت در سخن و سيره خود پس از پيامبر صلى الله عليه
و آله و پدر بزرگوارش امام على عليه السلام و برادرش امام حسن عليه
السلام بهترين سرمشق است. آن چنان که خود فرمود: «فلکم فى اسوة » (7)


اسوه
بودن امام حسين عليه السلام در تمام زمينه هاى فردى،
اجتماعى، سياسى، نظامى، فرهنگى و اعتقادى تجلى
و تبلور دارد. لکن در اين نوشته تلاش ما برآن است که از ديدگاه اخلاقى
و تربيتى به زندگى و رفتار و گفتار آن حضرت بنگريم. براين
باوريم که سيره اخلاقى آن امام همام همچون سيره سياسى
و اجتماعى و عاشورايى وى الهام بخش و انسان ساز است.


به ديگر
سخن، او همان گونه که سرور شهيدان و سرور آزادگان است، سرآمد بزرگوارى
ها و فضيلت هاى انسانى و اسلامى نيز هست. مکتب حسينى
تنها مکتب جهاد و مبارزه با ديوهاى ظلم و ستم بنى اميه
نبود، بلکه پيش از آن، اين مکتب و پرورش يافتگانش در ميدان
جهاد اکبر آزمايش خود را نشان دادند و پيشتازى و جلودارى
در ميدان ارزشها را به نمايش گذاشتند.


حسين
عليه السلام عصاره رسالت و ميوه درخت امامت است که سيره اخلاقى
او مى تواند ترسيم کننده ارزشهاى والاى قرآنى باشد.
اعتلاى شخصيت اخلاقى امام حسين عليه السلام و
استقلال شخصيت سياسى اجتماعى آن حضرت، انعکاس گسترده اى
در جامعه اسلامى آن روز داشت؛ به گونه اى که دشمنان و مخالفان وى
نيز آن را باور داشتند؛ به اين جمله که از زبان معاصران آن حضرت نقل
شده، بنگريد: معاويه به فرزندش يزيد چنين سفارش
کرد:«حسين احب الناس الى الناس » (8)


حسين
محبوب ترين چهره مردمى است.


و نيز
وليدبن عتبه، والى مدينه به عبيدالله بن زياد نوشت:


«حسين
به عراق روى آورده است. او فرزند فاطمه و فاطمه دختر پيغمبر صلى
الله عليه و آله است. بترس از آن که کمترين ناگوارى به او برسانى
و اگر با او بد رفتارى کنى، مردم به تو و قبيله ات مى
شورند و هيچ کس از خاصه و عامه تا ابد آن را فراموش نخواهد کرد.» (9)


اين
دو نمونه گواه اين نکته است که: امام حسين عليه السلام به عنوان
يک انسان وارسته و فرزانه در عصر خودش مطرح بوده و سيره و روش آن حضرت
برهمگان روشن و معلوم بوده است.


چهره
سياسى - اجتماعى و نيز چهره انسانى و اخلاقى
امام حسين عليه السلام به عنوان الگوى عينى جامعه
اسلامى در ميان دوست و دشمن مطرح بوده است.


اباعبدالله
عليه السلام پيش از هرچيز، «عبدالله » بود و عبوديت در
تمام زواياى زندگى و رفتار و گفتارش آشکار بود. سيره او
سازنده انسان و ترسيم کننده سيستم ارزش هاى اخلاقى است.
به اين حديث شريف از زبان امام باقر عليه السلام بنگريم
و چهره انسان هاى سوزنده و سازنده را ترسيم نماييم و سپس
به نمونه هايى از سيره سازنده اخلاقى امام حسين عليه
السلام بپردازيم:


امام
باقر عليه السلام در ترسيم اسوه هاى شرآفرين و الگوهاى
برکت آفرين و رحمت بخش چنين مى فرمايد:


«ان
لله عبادا ميامين مياسير يعيشون و يعيش
الناس فى اکنافهم و هم فى عباده مثل القطر، و لله عباد ملاعين
مناکير، لايعيشون و لا يعيش الناس فى
اکنافهم، و هم فى عباده مثل الجراد، لايقعون على شى ء الا
اتواعليه.» (10)


«همانا
براى پروردگار بنده هايى است پربرکت و باميمنت که خود خوش
مى زيند و مردم نيز در پرتو آنان زندگى خوشى دارند.
آن ها در ميان بندگان مانند بارانند. در برابر، انسان هايى هستند
نفرين شده و نکبت بار که نه خود زندگى سالمى دارند و نه کسى
از زندگى آنان بهره اى مى گيرد. اين گروه مانند ملخ
هستند که جز نابودى و تبهکارى چيزى ندارند.»


امام
حسين عليه السلام الگوى رحمت، رافت، کرامت و بزرگوارى است
که باران وجودش همگان را سيراب مى سازد و شادابى و نشاط و حيات
و حرکت مى آفريند.





1- سوره ممتحنه، آيه 4.


2- سوره احزاب، آيه 21.


3- سوره تحريم، آيات 11 و 12 و سوره انعام،
آيات 90- 83.


4- نهج البلاغه، خطبه 160، ترجمه شهيدى، ص
162.


5- اصول کافى، ج 2، ص 78.


6- روش تربيتى اسلام، محمد قطب، ترجمه جعفرى،
ص 244.


7- تاريخ طبرى، (هشت جلدي)، ج 4، ص
304.


8- تهذيب، ابن عساکر، ج 4، ص 327.


9- نفس المهموم، محدث قمى، ص 107.


10- تحف العقول، ص 310.


منبع :کوثر ، آبان 1379،‌ شماره 44





/ 1