حسينيه دل - حسينيه دل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حسينيه دل - نسخه متنی

جواد محدثى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
















حسينيه دل




جواد  محدثى




 از روزى که در
نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جارى ساخته‏اند،از شبى که در
پياله دلمان شربت گواراى ولايت ريخته‏اند،دلمان يک
حسينيه پر شور است.





در حسينيه
دلمان، مرغهاى محبت‏سينه مى‏زنند و اشکهاي
يتيم در خرابه چشم، بى‏قرارى مى‏کنند.





سينه ما
تکيه ‏اى قديمى است، سياهپوش با
کتيبه‏ هاى درد و داغ، که درب آن با کليد «يا حسين‏»
باز مى‏شود و زمين آن با اشک و مژگان، آب و جارو مى‏شود.





ما دلهاى شکسته
خود را وقف اباعبدالله (ع) کرده‏ايم و اشک خود را نذر کربلا، و اين
«وقفنامه‏» به امضاى حسين (ع) رسيده است.





صبحها وقتى سفره
عزا گشوده مى‏شود، دل روح مان گرسنه عاطفه و تشنه عشق مى‏شود. ابتدا
چند مشت آب بيدارى‏ به صورت جان مى‏زنيم تا خواب غفلت‏ را
بشکنيم.





زيارتنامه را که
مى‏بينيم، چشممان آب مى‏افتد و السلام عليک‏ را که
مى‏شنويم، بوى خوش کربلا به مشام ما مى‏رسد.





توده‏هاى بغض،
در گلويمان متراکم مى‏گردد و هواى دلمان ابري
مى‏شود و آسمان ديدگانمان باراني!





سر سفره ذکر
مصيبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهاى «يا حسين‏»
مى‏کنيم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان مى‏پاشد، به
دهان که مى‏رسد، قند و نمک در کاممان مى‏آميزد و اين
محلول شور و شيرين با درمان عشق ماست و ما نمک‏گير سفره
حسين(ع)    مى‏شويم و اين است که تا آخر عمر، دست و دل از
حسين (ع) بر نمى‏داريم.





آنگاه، جرعه جرعه
زيارت عاشورا مى‏نوشيم و سر سفره توسل، ولايت را لقمه
لقمه در دهان کودکانمان مى‏گذاريم.





در اين
خشکسالى دل و قحطى عشق، نم‏نم باران اشک، غنيمتى است!





خدايا!... ما را
به چشمه کربلا تشنه‏تر کن!





/ 1