معجزه اى از حضرت - معجزه اى از حضرت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معجزه اى از حضرت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












معجزه اى از حضرت



روزى امام موسى بن جعفر عليهما السلام در حالى كه سوار بر الاغى بود، وارد
دربار خليفه شد و دربان با عزّت و احترام با حضرت برخورد كرد، به طورى كه تمام
افراد حاضر نيز احترام شايانى از آن حضرت به جاى آوردند.


يكى از افراد مخالف - به نام نفيع انصارى - به آن دربان - كه عبدالعزيز
نام داشت - گفت : چرا مردم نسبت به اين مرد اين همه احترام و تكريم مى كنند، تصميم
دارم او را رسوا و شرمسار كنم .


عبدالعزيز گفت : از تصميم خود منصرف شو؛ چون اين افراد از خانواده اى
هستند كه هميشه جواب مناسب همراه دارند، آن وقت يك عمر در ننگ و عار خواهى ماند.


با اين حال همين كه امام كاظم عليه السلام از نزد خليفه بيرون آمد، نفيع
انصارى افسار الاغ حضرت را گرفت و پرسيد: تو كيستى ؟


امام عليه السلام فرمود: اين چه سئوالى است ، كه مطرح مى كنى ؟!


و سپس افزود: چنانچه نسب مرا بخواهى ، من فرزند محمّد حبيب اللّه ، فرزند
اسماعيل ذبيح اللّه ، و فرزند ابراهيم خليل اللّه هستم .


و اگر از شهر و ديار من سئوال مى كنى ، شهر من همان جائى است كه خداوند بر
تو و بر همه مسلمين واجب گردانيده است كه براى انجام مناسك حجّ به آن جا روند.


و اگر از جهت خانواده و قبيله ام جويا هستى ؛ پس سوگند به خدا، دوستان من
نسبت به تو و هم كيشانت ناخورسند مى باشند تا جائى كه به حضرت رسول صلى الله عليه
و آله گفتند: هم كيشان ما را از قريش جدا گردان و ما نمى خواهيم با آنها زندگى
كنيم .


و چنانچه از جهت شهرت و مقام مرا مى طلبى ؛ ما همان خانواده و اهل بيتى
هستيم كه خداوند متعال دستور داده است كه با اين جملات : ((اللّهمّ صلّ علىّ محمّد
و آل محمّد)) در هر نماز واجب ، يادى از ما شود.


و آنگاه فرمود: پس بدان ، كه ما آل واهل بيت محمّد رسول اللّه صلى الله
عليه و آله هستيم ، اكنون الاغ را رها كن .


پس نفيع انصارى افسار الاغ را رها كرد؛ و با ذلّت و خوارى تمام ، خود را
عقب كشاند.(1)




1- امالى سيّد مرتضى : ج
1، ص 274، إ علام الورى طبرسى : ج 2، ص ‍ 28، مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 316،
دلائل الا مامة : ص 156، اءعلام الدّين : ص 305.





/ 1