وصاياى امام صادق عليه السلام، هنگام شهادت
امام در
لحظه مرگ وصايايى چندى مينمايد که
برخى در امر امامت، برخى در زمينه مسائل خانوادگى و
بخشى در مورد عامه است.
- به
فرزندان خود فرمود: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَ اَنتُم مُسلِموُن؛ بکوشيد که
جز مسلمان نميريد .
- به
کسان و خويشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ؛
شفاعت ما به کسى که نماز را کوچک بشمارد نميرسد .
- به
خانواده خود وصيت فرمود که پس از مرگش تا چند سال در موسم حج در منا
براى ايشان مراسم عزادارى بر پا کنند.
- دستور
دادند براى خويشان و کسان هديهاى بفرستند، حتي
هفتاد دينار براى حسن افطس از خويشان ايشان. حسن افطس
همان کسى است که با خنجر به امام حمله کرده بود و ميفرمود ميخواهد
آيه قرآن را در مورد صله رحم اجرا کند.
و
بالاخره بخشى از وصيت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار و
آرامش، حفظ زبان، پرهيز از دروغ و تهمت و دشمني، دورى از
تجاوزکار، پرهيز از حسادت و ترک معاصى و ... بود.
- درباره
امام پس از خود، امام کاظم عليه السلام را براى چندمين بار
منصوب کرد که ايشان در آن هنگام بر اساس سندى بيست سال داشتند.
-
بخشى از سفارشهاى ايشان درباره غسل و کفن و قبر خود بود که
احکام اسلامى در اين زمينه وجود دارد.
- و
بالاخره بخشى از وصيت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار و
آرامش، حفظ زبان، پرهيز از دروغ و تهمت و دشمني، دورى از
تجاوزکار، پرهيز از حسادت و ترک معاصى و ... بود. (1)
لحظه
مرگ
امام
صادق عليه السلام در آخرين لحظات حيات که مرگ را نزديک
ديدند، دستور دادند که تمام خانواده و خويشان نزديکش بر سر
بالينش جمع گردند و پس از آن که همه آنان در کنار امام حاضر شدند، چشم بگشود
و به صورت يکايک آنها نظر افکند و فرمود: «انّ شِفاعتنا لاتنال
مستخفاٌ بالصلوة.»
اين
وصيت امام، دليل آن است که در آئين اسلام، نماز
جايگاهى مهم دارد، طورى که امام در آخرين لحظههاي
زندگى از ميان هزاران مسئله فقط نماز را سفارش ميکند و
اين نيست جز براى اين که امام صادق عليه السلام
هادى امت و پاسدار دين است و نماز از اين ديدگاه از
اهميت فراوانى برخوردار ميباشد.
اي
سالمه! خداوند بهشت را بيافريد و بوى آن را بسيار خوش و
مطبوع گردانيد که از فاصلهاى به مسافت دو هزار ساله به مشام ميرسد،
ليکن عاق و کسى که قطع رحم کرده بوى آن را احساس نميکند
و درنمييابد.
به نظر
من راز اين که امام خويشاوندان نزديکش را به نماز سفارش
ميکنند، آن است که مردم از آنان انتظار ارشاد و راهنمائى دارند، پس
تبليغ و توصيه اين فريضه از زبان آنان مؤثرتر است. نکته
دوم آن که نزديکان امام و منسويان عترت نپندارند که به علت قرابت و
داشتن نسبت با پيامبر از شفاعت او و اوصياى گرامياش بهرهمند
خواهند بود، اگرچه در عمل به برخى از احکام سهل انگار باشند.
امام
صادق عليه السلام بدين وسيله خواستند بيان کنند که
خويشاوندى با پيامبر صلى الله عليه و آله اگر توأم
با انجام فرائض و تکاليف دينى نباشد، سودى به آنان نخواهد
داشت، بلکه اين نسبت مسؤوليت ايشان را سنگينتر خواهد
ساخت.امحميده مادر امام موسى کاظم و همسر امام صادق
عليهماالسلام از اين حال امام در شگفت بوده که چگونه امام به هنگام
وفات نيز از اين فريضه بزرگ غفلت نداشته است و هرگاه اين
حال امام را به ياد ميآورده ميگريسته است.از
کارهاى عجيب امام در ساعت رحلتش آن که دستور دادند براى تمام
خويشاوندان نزديکش صله و تحفهاى فرستاده شود و حتي
براى حسن افطس مبلغ هفتاد دينار فرستاد.
سالمه
کنيز و خدمتکار آن حضرت پرسيد: «چگونه به مردى که با دشنه و
خنجر به شما حمله آورده و قصد قتل شما را داشته است، چنين مبلغى را
عطا ميفرمائيد؟»
امام در
پاسخ فرمود: «ميخواهى مشمول اين آيه قرآن نباشم که
فرمود: «وَالَّذينَ يَصِلُونَ ما اَمُرَاللهُ بِهِ يُوصَلَ وَ
يَخَشونَ رَبَّهُم وَ يَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ»؛ و آنان که فرمان خدا
را در مورد صله رحم و دلجوئى از خويشاوندان اجرا ميکنند و از
خدايشان ميترسند و از محاسبه بدفرجام بيمناکند.
اي
سالمه! خداوند بهشت را بيافريد و بوى آن را بسيار خوش و
مطبوع گردانيد که از فاصلهاى به مسافت دو هزار ساله به مشام ميرسد،
ليکن عاق و کسى که قطع رحم کرده بوى آن را احساس نميکند
و درنمييابد.
اين
وصيت امام نيز بيانگر اهميت صله رحم است و رفتار خود امام
هم اينگونه بوده که با ارحامش پيوند داشته و حتى با آنان که با
او بريده و به قصد کشتنش به طرف او حمله کرده بودند به طريق
نيکو رفتار کرد و مبلغى صله فرستاد، و به راستى که اين،
خلق و خوى انبياء و اولياء است. (2)
1- به نقل از کتاب صفحاتى از زندگانى امام صادق عليه
السلام.
2- به نقل از کتاب احياگر تشيع.