نظريه امام جعفر صادق (ع) در باب پيدايش جهان - نظريه امام جعفر صادق (ع) در باب پيدايش جهان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظريه امام جعفر صادق (ع) در باب پيدايش جهان - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نظريه امام جعفر صادق (ع) در باب پيدايش جهان


امام جعفر صادق(ع)
راجع به بعضى از مسائل فيزيكى چيزهائى گفته
كه از لحاظ تئورى كوچكترين تفاوت با نظريه بوجود آمدن جهان در اين
عصر ندارد ويك دانشمند فيزيكى اين دوره وقتي
تئورى جعفر صادق(ع) را در مورد ايجاد دنيا ميخواند تصديق
ميكند كه نظريه ايست مطابق با تئورى فيزيكي
ايجاد دنيا در اين عصر.


هنوز نظريه
مربوط به پيرايش جهان در كادر قانون علمى قرار نگرفته و هرچه
گفته اند تئورى است و ممكن است صحيح باشد يا نادرست جلوه كند.


تئورى جعفرصادق
هم راجع به پيدايش دنيا همين طور است و در كادر قانون علمي
قرار نگرفته تا اين كه بتوان آن را حقيقت غير قابل ترديد
علمى دانست.


اما اين مزيت
را دارد كه با اين كه در دوازده قرن قبل از اين ابراز شده يا
تئورى جديد فيزيكى راجع به پيدايش دنيا
مطابقه ميكند.


امام جعفر صادق(ع)
راجع به دنيا چنين گفته است:


جهان از يك
جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه داراى دو قطب متضاد سبب پيدايش
ذره گرديد و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پيدا كرد و تنوع ماده
ناشى از كمى يا زيادى ذرات آنها ميباشد.


اين تئوري
با تئورى اتمى امروزى راجع بوجود آمدن جهان هيچ تفاوت ندارد
و دو قطب متضاد دو شارژ مثبت و منفى درون اتم است و آن دو شارژ سبب تكوين
اتم گرديده و اتم هم ماده را بوجود آورده و تفاوتى كه بين مواد(يعني
عناصر )ديده ميشود ناشى از كمى يا زيادي
چيزهائى است كه درون اتم عناصر موجود ميباشد.


چند نفراز فيلسوفان
يونان قديم كه در قرن ششم و پنجم قبل از ميلاد بسر مي‌بردند
راجع به پيدايش دنيا نظرهائى ابراز كردند و (ذيمقراطيس)
نظريه (اتم) را راجع به پيدايش دنيا ابراز كرد و بعيد
نميدانيم كه امام جعفر صادق(ع) از تئورى فيلسوف يوناني
راجع به پيدايش جهان اطلاع داشته و تئورى خود را با وقوف بر آن
نظريه ها ابراز كرده است.


به احتمال قوي
اگر امام جعفر صادق(ع) از نظريه فيلسوفان قديم يونان
اطلاع داشته آن تئوريها از همان راه كه جغرافيا و هندسه وارد مدينه
گرديد به آن شهر رسيده بود يعنى از راه دانشمندان مصري
از فرقه قطبى.


ميتوانيم
فكر كنيم كه چون امام جعفر صادق(ع) از تئورى هاى دانشمندان قديم
يونانى كه سيزده قرن يا دوازده قرن قبل از او ميزيسته
اند راجع به پيدايش جهان اطلاع داشته توانسته آن تئورى ها را
تكميل كند و راجع بوجود آمدن دنيا نظريه اى ابراز نمايد
كه امروز علماى فيزيك آن را ميپذيرند و هنوز
نتوانسته اند نظريه اى جالب توجه تر از نظريه آن مرد راجع به پيدايش
دنيا بگويند.


در اين نظريه
بر جسته ترين قسمت موضوع دو قطب متضاد است قبل از جعفر صادق(ع) فيلسوفان
يونان و دانشمندان اسكندريه پى برده بودند كه در هستي
اضداد وجود دارد و بعضى از آنها گفتند كه هر چيز را بايستي
از ضد آن شنا خت.


اما در تئورى جعفر
صادق(ع) تئورى مربوط با ضداد صريح بيان شده و اين صراحت
نه در نظريه فيلسوفان قديم يونان وجود دارد و نه در نظريه
دانشمندان مكتب علمى اسكندريه.


دانشمندان يونان
و اسكندريه نظريه هاى خود را در مورد اضداد طورى بيان
كرده اند كه گوئى ميخواسته اند راهى براى فرار داشته
باشند و اگر دريافتندكه اشتباه كرده اند بتوانند گفته خود را پس بگيرند.


واضح است كه از اين
جهت نظريه آنها به آن شكل ابراز شده كه اطمينان نداشتند كه اشتباه نميكنند.


ولى جعفر
صادق(ع) نظريه خود را صريح و بدون قيد و شرط بيان كرده و
در تئورى او (اگر )و (اما )وجود ندارد و صراحت نظريه اش ثابت ميكند
كه ميدانسته اشتباه نمينمايد و نميخواسته راه باز گشت را
براى خود حفظ كند.


شيعيان ميگويند
تمام چيز هائى كه امام جعفر صادق(ع) در مورد بوجود آمدن جهان و نجوم و
فيزيك و عناصر و شيمى و رياضيات و چيزهاي
ديگر گفت از علم امامت يعنى علم لدنى او بوده است.


اما مورخ نمي
تواند علم جعفر صادق(ع) را لدنى بداند و ديگر اين كه ترديد
نداريم كه جعفر صادق(ع) قبل از اين كه خود شروع به تدريس كند
مدتى تحصيل ميكرده و در جلسه درس پدرش حضور بهم ميرسانيده
است و مورخ نميتواند مردى را كه مدتى تحصيل ميكرده
داراى علم لدنى بداند.


تصور ميكنيم
كه حتى شيعيان هم انكار كنند كه جعفر صادق(ع) الفبا را از ديگران
فرا گرفته بود و مردى كه الفبا و مقدمات ديگر را از سايرين
فرا گرفته چگونه از نظر يك مورخ ميتوانيد داراى علم لدني
باشد.


(مجمع مطالعات اسلامي
در استراسبورك بزرگان اسلام را فقط از لحاظ تاريخى مورد تحقيق
قرار ميدهد.)


يك مورخ او را يك
دانشمند بر جسته ميبيند و ميفهمد كه نيروى تفكر علمي
او خيلى قوى تر از معاصرين بوده و آنچه در علوم مختلف
گفته و كشف كرده از آن نيروى تفكر علمى سر چشمه ميگرفته
نه از يك علم لدنى و ملكوتى و يكى از چيز هائي
كه جعفر صادق(ع) در مورد پيدايش جهان گفته دو قطب متضاد است. اهميت
آنچه آن مرد گفت بعد از قرن هفدهم ميلادى كه وجود دو قطب متضاد در فيزيك
به ثبوت رسيد آشكار شد. معاصرين او و كسانى كه بعد از وي
آمدند دو قطب متضاد را در شمار آنچه قدما گفتند معشر بر اين كه هر چيز
بضد خود شناخته ميشود محسوب كردند و اهميت گفته جعفر صادق(ع) پس از اين
كه وجود دو قطب متضاد در فيزيك به ثبوت رسيد آشكار گرديد
و امروز هم در اتم شناسى و الكترونيك وجود دو قطب متضاد غير
قابل ترديد است. ما علوم جعفر صادق(ع) را از جغرافيا و نجوم و فيزيك
در مبحث پيدايش دنيا و عناصر شروع كرده ايم و لذا مبحث فيزيك
جعفر صادق(ع) را ادامه خواهيم داد و بعد از آن به مباحث ديگر خواهيم
رسيد و ميگوئيم در فيزيك جعفر صادق(ع) چيزهائي
گفته كه قبل از او كسى نگفت و بعد از وى تا نيمه دوم قرن هجدهم
و قرن نوزدهم و بيستم بعقل كسى نرسيده كه آنها را بگويد .


منبع : مجمع مطالعات اسلامى استراسبورك




/ 1