مسئولين با معرفت - مسئولين با معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسئولين با معرفت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مسئولين با معرفت



در زمان امامت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شخصى به نام نجاشى
استاندار و حاكم اهواز و فارس بود و از مردم ماليات زيادى مى گرفت .


يكى از اهالى اهواز كه ماليات سنگينى پرداخت كرده بود، حضور امام صادق
عليه السلام آمد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! نجاشى از مردم ماليات بسيارى
مى گيرد، گرچه من ماليات خود را پرداخته ام ولى برايم خيلى مشكل و سخت است .


و با توجّه به اين كه او شخصى مسلمان و متديّن و از ارادتمندان و پيروان
شما است ، اگر ممكن است نامه اى برايش بنويس تا رعايت حال مرا بنمايد؟


لذا امام جعفر صادق عليه السلام نامه اى براى نجاشى بدين مضمون نوشت :


((بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ، سرّ أ خاك يسرّك اللّه ...)) ، برادرت را
خوشحال كن تا خداوند متعال تو را خوشحال نمايد.


مرد اهوازى نامه حضرت را گرفت و سپس تحويل نجاشى داد، چون نجاشى نامه را
خواند آن را بوسيد و بر چشم نهاد و آن گاه گفت : اى مرد! خواسته ات چيست ؟


اهوازى گفت : ماموران شما ماليات زيادى برايم تعيين كرده است و پرداخت آن
براى من مشكل است ، گرچه آن را پرداخته ام .


نجاشى پرسيد: مگر ماليات دريافتى از تو چه مقدار بوده است ؟ جواب داد:
مقدار ده هزار درهم .


نجاشى دستور داد كه آنچه از او گرفته اند، باز پس دهند و پس از آن به آن
مرد گفت : آيا اكنون راضى و خوشحال شدى ؟


اظهار داشت : بلى ، جانم به فدايت .


آن گاه نجاشى دستور داد تا يك حيوان سوارى و يك كنيز پيش خدمت ، همچنين يك
دست لباس كامل نيز به او داده شود.


سپس مرد اهوازى به شهر مدينه منوّره آمد و جريان نجاشى را براى امام صادق
عليه السلام تعريف كرد و حضرت بسيار شادمان و مسرور گرديد.


اهوازى گفت : ياابن رسول اللّه ! گويا شما هم شاد و خوشحال گشته اى ؟


حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم اجمعين فرمود: بلى ، قسم به خداوند
بى همتا! پيامبر خدا نيز از اين كار خوشحال مى باشد.(1)




1-بحارالانوار: ج 47، ص 370، ح 89، اختصاص شيخ مفيد: ص ‍ 260.





/ 1