چگونگى دوّمين شوهر - چگونگى دومين شوهر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چگونگى دومين شوهر - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












چگونگى دوّمين شوهر



مرحوم شهيد ثانى در كتاب خود به نام مسكّن الفؤاد از امّ سلمه حكايت نموده
است :


روزى اوّلين همسرش ابو سلمه به محضر مبارك رسول گرامى اسلام صلّى اللّه
عليه و آله شرفياب شد، همين كه شوهر به منزل مراجعت كرد به همسرش امّ سلمه گفت :
مطلبى را از آن حضرت شنيدم كه بسيار مسرور و شادمان گشتم .


امّ سلمه گويد: به او گفتم : آن مطلب چيست كه اين قدر باعث شادى تو شده
است ؟


شوهرش اظهار داشت : حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ، فرمود: هرگاه
مصيبتى بر شما وارد شد و يكى از افراد خانواده تان فوت نمود؛ چنانچه بگوئيد: (إ
نّا للّه و انّا اليه راجعون)؛ خدايا! مرا در اين مصيبت پاداش نيك عطا فرما، و
بهتر از آن را جايگزين گردان ؛ پس خداوند دعاى او را مستجاب مى نمايد.


امّ سلمه گويد: من آن جمله را حفظ كردم و چون بعد از مدّتى شوهرم ابو سلمه
از دنيا رفت ، همان جمله را بر زبان جارى كردم و پس از گفتن آن جمله ، در فكر فرو
رفته و با خود گفتم : مگر بهتر از اين شوهرى كه داشتم ، مقدّر من مى شود؟!


و چون عدّه وفات را سپرى كردم ، روزى داخل منزل مشغول دبّاغى پوست بودم كه
ناگهان متوجّه شدم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله اجازه ورود مى طلبد.


و من به آن حضرت اجازه دادم ، وقتى آن بزرگوار وارد منزل شد، در گوشه اى
نشست و پس از لحظه اى سكوت ، به من پيشنهاد ازدواج داد كه به او شوهر كنم .


در جواب گفتم : يا رسول اللّه ! من زنى غيور هستم ، مى ترسم كارى كنم كه
موجب آزار شما گردد، همچنين من در سنّ و سالى هستم كه دوران زناشوئى را سپرى كرده
و داراى خانواده اى بسيار هستم .


حضرت فرمود: سنّ و سال براى من و تو مطرح نيست و من تمام اعضا خانواده ات
را متكفّل مى شوم .


پس از آن پيشنهاد حضرت را پذيرفتم و به ازدواج ايشان در آمدم و خداوند
دعايم را كه هنگام مرگ اوّلين شوهرم خواسته بودم مستجاب نمود.(1)



1- مستدرك الوسائل : ج
2، ص 404، ح 5 و 6.





/ 1