نقش پيامبر در تمدن انسان - نقش پيامبر در تمدن انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش پيامبر در تمدن انسان - نسخه متنی

معصومه نجف پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

















نقش پيامبر در تمدن انسان







معصومه نجف پور







تمدن
چيزى جز تشکيل هيأت اجتماعيه با معتقدات و مقررات
حکومتى و آداب مربوطه نيست.





اينک
به بررسى نکاتى در مورد تمدن مى پردازيم:





1-
تمدن و اجتماع بشرى از قديمى ترين مراحل خود زاييده
مذهب و تحت تأثير شديد آن بوده است.





2-
اداره هيأت اجتماعيه يا تمدن از يک طرف و مذهب از طرف ديگر
پا به پاى هم پيش رفته اند.





3-
توسعه، تمدن و هيأت اجتماعيه ناگزير احتياج به معتقدات
مذهبى مشترک و متکامل دارد.





4-
در سايه اشتراک در عقيده و توحيد در پرستش است که رفع دشمنى
و ايجاد ائتلاف و اتحاد در طريق تأسيس دولتى که تمام
افراد بشر بتواند در سايه آن زيست کند امکان پذير مى
باشد.





5-
با ظهور دين مسيح عاملى که ميان ملتها دشمنى و جدايى
انداخته و سد بزرگى که مانع تأسيس دولت واحد جهانى





امير
المؤمنين علي(عليه السلام) درباره پيامبران مى فرمايد:





«فبعث
فيهم رسله ليستأدوهم ميثاق فطرته و يذکروهم منسى
نعمته و يحتجوا عليهم بالتبليغ و يثيرولهم دفائن
العقول ويردهم الآيات المقدره.»1





پس
خداوند، پيامبران خود را بين مردمان برانگيخت تا پيمان
خدا را از آنها بخواهند و نعمت فراموش شده حق را يادآورى کنند و از
راه تبليغ با آنان سخن گويند و خردهاى پنهان شده را برانگيزند
و به کار اندازند و شانه هاى قدرت را به آنان بنمايانند.





پس
وظيفه پيامبران برانگيختن خردها و روشنگرى انديشه
هاست در پرتو پيوستگى عقول به مبدأ حکمت الهى و دريدن
پرده هاى جهل و خرافه و گسستن زنجيرهاى بردگى و همين
است رمز اوج فکرى انسان و چرخش مولد خرد آدمى که موجب بروز دانشها و ايجاد
تمدنها و اخلاقيات و فرهنگهاست.




اساس
دعوت محمد(صلى الله عليه واله)





پيامبر
اسلام براى بنيانگذارى يک جامعه جاويد و امت واحد
به عنوان بزرگترين و مقدس ترين معمار کاخ اجتماع به پى افکنى
بناى برومند و استوارى پرداخت که در سايه آن روشن ترين،
اصيل ترين و جاويد ترين تمد نها به وجود آمد و بشر را از
همه مزاياى يک تمدن عالى انسانى که هرگز دستخوش
توفان روزگار نخواهد گرديد، برخوردار ساخت و اساس چنين دعوت جاويد
را برچنين مبانى مقدس و عالى استوار کرد:



1.
وحدت بشريت





عقيده
وحدت بشريت يکى از کمکهاى بى مانندى است که پيامبر
اسلام در راه تمدن بشر انجام داد و اين وحدت در حقيقت يکى
از ثمرات طبيعى اعتقاد به يگانگى خداوند است که اساس تعليمات
اسلامى است.





قرآن
مجيد از بيان پروردگار چنين مى فرمايد:



«شما
مردمى يگانه ايد و من خداى يکتاى شمايم؛
پس از نافرمانى من بپرهيزيد.»





وحدت
بشريت يک امر عملى واقعى بود که با تمام شئونش در مراتب
علمى و عملى وحى و رفتار پيامبر مورد عنايت قرار
گرفت. بنابراين افراد بشر در هر کشورى زندگى کنند و با هرزبانى
سخن بگويند و هر رنگى که داشته باشند همه آنها يک خانواده
شناخته شده اند چنانکه خداوند فرمود:



«اى
مردم از نافرمانى خدايى که شما را از يک پدر آفريد،
بپرهيزيد.»





زندگى
بر اساس اين افکار قيافه جديدى به خود گرفت و نتيجه
طبيعي، آن شد که بردگان سياه و شريف ترين مردان قريش
در جامعه اسلامى در يک رتبه شناخته مى شدند و اين بزرگ ترين
قدم اساسى بود که در راه ايجاد وحدت بشريت و پى ريزى
اساسى ترين مراحل تمدن بشر برداشته شده است.



2.
پيمان از زندگى انسان





ديگر
گام بلندى که از سوى پيامبر به جهت تمدن بشر برداشته شده است
انديشه بزرگى و شرافت انسان بود و آن نيز يکى از
نتايج طبيعى اعتقاد به يگانگى مبدأ آفرينش
است که پيامبر اسلام در تعليمات خود اهميت فراوانى به آن
مى داد و بر حسب گفته اش انسان اشرف آفريدگان خداست و جز خدا هيچکس
شايسته پرستش او نيست.2





در
دعوت حضرت محمد صلى الله عليه واله ، انسان به چنان پايگاهى
از رفعت و عظمت رسيده که فرشتگان بر او سجده مى کنند.3 خورشيد
وماه و ستارگان براى خدمتگذارى او آفريده شده اند و آنچه در
آسمان و زمين است به فرمان خداوند مسخر انسان شده و او جانشين خدا در
زمين است. 4  



3.
خدمت گذارى بشر





براى
تشکيل جامعه واحد و متمدن، بايستى همه افراد جامعه به يکديگر
بپيوندند توانايان به ناتوانان خدمت کنند و همگى حلقه هاى
کبير به هم پيوسته و گسست ناپذيرى را تشکيل دهند و
همين همگامى و حس همکارى است که تحت عنوان زکات يکى
از بزرگ ترين فرامين اسلامى را تشکيل مى دهد و همه
جا مرادف فريضه صلوه که رمز بقاء و رقاء روحى بشر است قرار مى گيرد
و در اين صورت حلقه برادرى دينى به وجود مى آيد.





«اگر
توبه آوردند و نماز کردند و زکات دادند در اين دين برادران شمايند.»5





بشردوستى
و مهرورزى در جان و طبيعت پيامبر جاى داشت. او نه تنها
براى دردهاى مادى و نيازهاى دنيا يى
مردم نگران بود، بلکه براى فسادهاى اخلاقى و انحرافهاى
روحى بشرى بيشتر نگران بود. تا آن جا که خداوند به او فرمود:
«شايد از غصه ايمان نياوردن آنان خود را هلاک کني.»





پيامبر
(ص) مى فرمايند:





«افراد
مسلمان در دلسوزى و مهربانى با يکديگر مانند اندامهاى
يک پيکرند که هرگاه عضوى به درد آيد ديگر عضوها نيز
دردناک مى شوند.» و اين بهترين دستورالعمل حيات، مدلى
براى ايجاد يک ملت زنده، بيدار، پيشرو و متمدن است.





از
ديگر امور مهم که پيامبر در آن نقش داشتند مى توان به موارد زير
اشاره نمود:





1-
بنيانگذار کاخ اخلاق



2-
پى ريزى حکومت جهانى



3-
بسط و گسترش فرهنگ اسلامى



4-
ايجاد کتابخانه هاى اسلامى و ...







بيان
کردن سهم پيامبر در مدنيت انسان و موارد گوناگون به بحث گسترده اى
نياز دارد و ما گوشه اى از خدمات اين انسان وارسته را بر روى
کاغذ گنجانديم.







1.
نهج البلاغه



2.
افکار جاويد محمد(ص)



3.
سوره بقره، 2- 34



4.
سوره بقره، آل عمران، نساء



5.
سوره توبه، آيه11






/ 1