آداب و سنن آن حضرت در نماز
امام
صادق عليه السّلام مىفرمود:
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله دو برابر نمازهاى واجبشبانهروز نماز مستحبى
مىخواند. و دو برابر روزه واجب روزه مىگرفت.
حنان
بن سدير گويد: عمرو بن حريث در مجلسى که من هم نشستهبودم از
امام صادق عليه السّلام پرسيد و گفت: فدايت شوم، مرا از نماز
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خبرده . فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله هشت رکعت نماز نافله ظهر و چهار رکعت نماز واجبظهر، و هشت رکعت نافله عصر و
چهار رکعت نماز واجب عصر، و سه رکعت نمازواجب مغرب و چهار رکعت نافله آن، و چهار
رکعت نماز عشا (1)، و هشت رکعتنماز شب و سه رکعت وتر (دو رکعت به نام شفع و يک
رکعت به نام وتر) و دورکعت نافله صبح و دو رکعت نماز واجب صبح مىخواند.
گفتم:
فدايت شوم، اگر من توانستم بيش از اين مقدار نماز بخوانم، آياخداوند
مرا به زياد خواندن نماز عذاب مىکند؟فرمود: نه، ولى تو را به ترک سنّت
عذاب مىنمايد.
امام
صادق عليه السّلام در ضمن حديثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله نماز عتمه (دورکعت نماز نافله عشا که نشسته مىخوانند) را مىخواند سپس
مىخوابيد (2)مؤلّف: روايات در اين باره بيش از حد تواتر
است و ما به همين که ذکر شداکتفا کرديم. و از اين روايات
استفاده مىشود که نماز«وتيره»از پنجاه رکعت نمازواجب و مستحبى که رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله مىخواند خارج است و دو رکعت آن يکرکعت حساب
مىشود و به جاى نماز«وتر»تشريع شده تا اگر مرگ فرا رسيد به
جاىنماز«وتر»آخر شب به حساب آيد. شاهد اين مطلب روايتى است که
شيخ صدوق رحمه اللّهاز ابو بصير نقل کرده که امام صادق عليه
السّلام فرمود: «کسى که به خدا و روز جزا ايماندارد بايد بدون خواندن
نماز وتر نخوابد . ابو بصير گويد: عرض کردم: مقصود هماندو رکعتى است
که بعد از نماز عشا به حال نشسته خوانده مىشود؟فرمود: ارى، آندو رکعت به جاى يک
رکعت حساب مىشود، و اگر کسى آن را بخواند و در آنشب مرگش فرا رسد مانند کسى است
که نماز وتر آخر شب را خوانده باشد، و اگر همنمرد وتر را در آخر شب مىخواند.
گفتم: آيا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيز اين دو
رکعت رامىخواند؟فرمود: نه، گفتم: چرا؟فرمود: براى آنکه به رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله وحىمىرسيد و مىدانست که آيا آن شب از دنيا خواهد رفت يا
نه؟و ديگران چنين علمىرا ندارند. از همين رو بود که خودش
نمىخواند و به ديگران دستور مىداد آن رابخوانند» .
البته
معنى اين که راوى گفت: «آيا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيز
اين دو رکعت رامىخواند؟»اين است که آيا آن حضرت آن را با عمل
خود سنّت نهاد و بر آن مداومت مىنمود يا نه؟.265 امام باقر عليه
السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حضر و سفر[سحرگاه]هر
شبسيزده رکعت نماز مىخواند که از آن جمله نماز وتر و دو رکعت نافله صبح
بود.
حضرت
رضا عليه السّلام فرمود: در خروس سفيد پنج خصلت از خصلتهاىپيامبران
وجود دارد، که از جمله آنها شناختن اوقات نماز است.
زراره
گويد: از امام باقر عليه السّلام از وقت نماز ظهر پرسيدم،
فرمود: وقتىسايه شاخص يک ذراع از زوال آفتاب گذشت وقت (فضيلت)
نماز ظهر است. ووقت (فضيلت) نماز عصر بلند شدن سايه به مقدار دو ذراع
از اول ظهر است و آن بهاندازه چهار قدم از سايه زوال ظهر است. سپس فرمود: ديوار
مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهبه بلندى يک قامت بود، وقتى سايه
آن به اندازه يک ذراع مىشد آن حضرت نمازظهر را مىخواند، و چون به قدر دو
ذراع مىشد نماز عصر را مىخواند. سپسفرمود: آيا مىدانى چرا وقت نماز به
اندازه يک ذراع و دو ذراع تأخير افتاد؟گفتم: چرا اين گونه
است؟فرمود: به خاطر خواندن نافله است. مىتوانى از اول ظهر بهخواندن نافله مشغول
شوى تا وقتى که سايه شاخص به يک ذراع برسد. چون سايه بهيک
ذراع رسيد نماز واجب را شروع کرده نافله را ترک مىکنى، و چون سايه به
قدردو ذراع رسيد نماز واجب عصر را شروع کرده نافله را ترک مىکنى.
زراره
گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم مىفرمود: رسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله در روز تاهنگام ظهر نمازى نمىخواند. چون ظهر مىشد و سايه
به اندازه نصف انگشتمىرسيد هشت رکعت (نافله ظهر) مىخواند، و چون سايه
به قدر يک ذراع مىشد بهنماز ظهر مىپرداخت . آنگاه پس از نماز ظهر دو
رکعت (از نافله عصر) مىخواند وپيش از رسيدن وقت عصر نيز دو
رکعت مىخواند، تا آنکه سايه به قدر دو ذراعمىشد، آن وقت نماز عصر را به
جا مىآورد . و وقتى آفتاب غروب مىکرد نمازمغرب را مىخواند، و بعد از پنهان شدن شفق
(سرخى طرف مغرب) وقت نماز عشا مىرسيد و آخر وقت مغرب پنهان شدن شفق است و
چون شفق پنهان شد وقت عشامىرسد. و وقت عشا تا ثلث شب امتداد دارد. و بعد از آن
نماز ديگرى نمىخواند تاشب به نصف مىرسيد، آنگاه برمىخاست و سيزده
رکعت نماز مىخواند که نماز«وتر»و دو رکعت«نافله صبح»از آن سيزده رکعت بود.
و چون سپيده صبح مىدميدو هوا روشن مىشد به خواندن نماز صبح مشغول
مىگرديد (3).
امام
صادق عليه السّلام در بيان چگونگى نماز رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله مىفرمود : شبهابه هنگام خواب ظرف آبى را که روى آن را پوشانده بودند بالاى
سر آن حضرت ومسواک او را زير بسترش مىنهادند و آن حضرت مىخوابيد آن
قدر که خدابخواهد. چون از خواب بيدار مىشد مىنشست و ديده به آسمان
مىگرداند و آياتآخر سوره آل عمران: انّ فى خلق السموات و الارض. . . (آيات
190 تا 194) راتلاوت مىنمود. سپس مسواک مىکرد و وضو مىگرفت و به محل نماز
مىرفت وچهار رکعت[از نماز شب]مىخواند، و رکوع هر رکعتش به قدر حمد و
سورهاىبود که مىخواند، و سجودش به قدر رکوع آن طول مىکشيد به حدى که
مىگفتند: کى سر از رکوع برمىدارد و به سجده مىرود؟!و آن قدر در سجده مىماند
کهمىگفتند: کى سر از سجده برمىدارد؟!آنگاه به بستر خود بازمىگشت و
دوبارهمىخوابيد آن قدر که خدا بخواهد، سپس بيدار مىشد و مىنشست و
ديده به آسمانمىگرداند و آيات آخر آل عمران را تلاوت مىنمود.
آنگاه مسواک مىکرد و وضومىگرفت و به محل نماز مىرفت و به خواندن چهار رکعت ديگر
از نماز شبمىپرداخت به همان نحو که قبلا خوانده بود. باز به بستر مىرفت و
مقدارى که خدابخواهد مىخوابيد سپس بيدار مىشد و ديده به آسمان
مىگرداند و همان آيات را تلاوت مىنمود و باز مسواک کرده، وضو مىگرفت و
(دو رکعت شفع و يکرکعت) وتر را مىخواند و بعد از آن دو رکعت نافله صبح را
مىگزارد و براى نمازصبح به مسجد مىرفت (4).270 و نيز روايت شده که
آن حضرت نافله صبح را در اول سپيده دم به طوراختصار مىخواند، سپس براى اداى
نماز صبح از منزل خارج مىشد.
شيخ
طوسى گويد: نماز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دو رکعت است، در هر
رکعتپس از«حمد»ايستاده پانزده مرتبه سورهانّا انزلناهرا مىخوانى، پانزده
مرتبه ديگر در رکوع، پانزده مرتبه پس از آنکه از رکوع سر برداشتى، پانزده
مرتبه در سجدهاول، پانزده مرتبه پس از سر برداشتن از سجده، پانزده مرتبه در سجده
دوم و پانزدهمرتبه ديگر پس از آنکه سر از سجده دوم برداشتى. و به همين
کيفيت رکعت دومرا مىخوانى. چون سلام نماز دادى و آنچه دلت خواست تعقيب
خواندى و از نمازبازگشتى، هيچ گناهى بين تو و خداى عز و جل نماند جز
آنکه خداوند آن را بر توخواهد بخشيد.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چون ماه
رمضان فرا مىرسيد بهنماز خود مىافزود، من نيز به آن مىافزايم،
شما هم بيفزاييد.
محمد
بن يحيى گويد: خدمت امام صادق عليه السّلام بودم که از آن
جنابسؤال شد: آيا در ماه مبارک رمضان مىتوان به نمازهاى نافله افزود؟فرمود:
آرى، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله[شبهاى ماه رمضان]پس از خواندن
نماز«وتيره»در مصلاّى خودمشغول خواندن نوافل[ماه رمضان]مىشد و فراوان
نماز مىخواند، تا اينکه مردمکمکم پشت سر آن حضرت جمع مىشدند و
مىخواستند با آن حضرت نوافل را بهطور جماعت بخوانند، اما پس از جمع شدن مردم،
حضرت آنان را رها کرده و بهمنزل مىرفت. چون آنان متفرق مىشدند، دوباره به
مصلاّى خود باز مىگشت و مانند گذشته مشغول خواندن نوافل مىشد. باز چون مردم پشت
سر آن حضرت جمعمىشدند[و مىخواستند با آن حضرت به جماعت نماز بخوانند]حضرت آنان
راترک مىکرد و به منزل تشريف مىبرد. اين کار مکرر از آن حضرت سر
مىزد.
گروهى
از اصحاب ائمّه عليهم السّلام گويند: ما از امام صادق و حضرترضا عليه
السّلام از نماز[رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله]در ماه رمضان پرسيديم
که چگونه بود وآن حضرت چگونه عمل مىکرد؟سپس همگى بالاتفاق حديث نامبرده را
چنينروايت کردهاند: چون شب اول ماه رمضان فرا رسيد، رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله نماز مغرب وچهار رکعت نافله بعد از آن را که هر شب
مىخواند گزارد، سپس هشت رکعت ديگربر آن افزود. و چون از نماز عشا فارغ شد،
دو رکعت نماز نشسته نافله آن را خواند، و بعد از آن به پا ايستاد و دوازده
رکعت ديگر نماز نافله بهجا آورد، سپس داخلخانه شد. چون مردم ديدند
که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با فرا رسيدن ماه رمضان بر نمازهايشافزود،
از علت آن جويا شدند، فرمود : اين نمازهايى که خواندم به خاطر
فضيلت ماهرمضان بر ماههاى ديگر است.
چون
شب بعد فرا رسيد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواست نماز نافله
بخواند مردمپشت سر آن حضرت صف کشيدند تا اقامه جماعت کنند، رسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله به سوىآنان برگشت و فرمود: اى مردم، اين نماز نافله
است و نماز نافله با جماعت خواندهنمىشود، هر يک از شما به تنهايى
نماز بخواند و آنچه را خدا در کتابش به اوآموخته بگويد. بدانيد که در
نمازهاى نافله جماعت نيست. پس مردم همگى متفرقشدند و هر يک به تنهايى
نماز خود را خواند.
چون
شب نوزدهم ماه رمضان فرا رسيد، موقع غروب آفتاب غسل کرد ونماز مغرب را
خواند، سپس چهار رکعتى که هميشه بعد از نماز مغرب مىخواندگزارد، بعد وارد
منزل شد. چون بلال اذان نماز عشا را گفت و مردم براى نماز آمادهشدند، رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله تشريف آورد و نماز عشا را با مردم به جماعت
خواند. و پس از آن دو رکعت نافله عشا را مانند شبهاى ديگر نشسته انجام
داد، سپس ايستاد وصد رکعت نماز[نافله مخصوص شب قدر را]به جا آورد، و در هر
رکعت از آن پساز«حمد»ده مرتبه سورهقل هو اللّه احدرا قرائت فرمود. پس از آنکه از
صدرکعت نماز فارغ شد، به خواندن نماز شب و وتر که در ساير شبها
مىخواندمشغول گرديد.
چون
شب بيستم ماه رمضان فرا رسيد، مانند شبهاى قبل آن ماه، پس از
نمازمغرب هشت رکعت، و بعد از نماز عشاء دوازده رکعت نافله مخصوص ماه مبارکرمضان
را خواند.
در
شب بيست و يکم هنگام غروب آفتاب غسل کرد و عمل شب نوزدهم راانجام داد.
در
شب بيست و دوم به نمازهاى خود افزود، هشت رکعت پس از نمازمغرب و بيست
و دو رکعت بعد از نماز عشاء نافله مخصوص بهجا آورد.
چون
شب بيست و سوم فرا رسيد باز هم مانند شب نوزدهم و بيست و يکمغسل
کرد و مانند عمل آن دو شب را انجام داد.
سپس
از حضرت راجع به نوافل يوميه (پنجاه رکعتى) پرسيدند که در
ماهرمضان چگونه خوانده شود. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمازهاى
شبهاى ماه رمضان را بهاضافه نوافل پنجاه رکعتى که در غير ماه رمضان
مىخواند بهجا مىآورد و ابدا از آنپنجاه رکعت چيزى کم نمىنمود.
مؤلف:
کيفيت انجام نوافل شبهاى ديگر، از شب بيست و چهارم تا
آخرماه، مانند شب بيست و دوم مىباشد، چنانکه اخبار ديگر بر آن دلالت
دارد.
حضرت
رضا عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در روز اول
محرم دو رکعتنماز مىخواند.
يزيد
بن خليفه گويد: به حضرت صادق عليه السّلام عرض کردم: عمر بن
حنظله درباره وقت نمازها از شما براى ما مطالبى نقل کرده. حضرت فرمود: او بر ما
دروغنمىبندد . . . عرض کردم: عمر بن حنظله گويد: وقت نماز مغرب هنگامى است
کهقرص آفتاب پنهان شود، ولى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در مسافرت گاهى
که با شتاب راهمىپيمود نماز مغرب را تأخير مىانداخت و آن را با
نماز عشا مىخواند. امام فرمود: عمر بن حنظله درست گفته است.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در شبهاى
بارانى نماز مغرب راتأخير مىانداخت و در خواندن نماز عشاء عجله مىفرمود و
آن دو را با هم يک جامىخواند و مىفرمود: هر که به ديگران رحم نکند
به او رحم نخواهد شد.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وقتى که در
سفر بود و يا کارفورى داشت، نماز ظهر و عصر را با هم مىخواند، و همچنين
بين نماز مغرب و عشاءفاصله نمىانداخت.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: در روزهاى بسيار گرم چون مؤذن براى
گفتناذان نماز ظهر اجازه مىخواست رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
مىفرمود: ابرد، ابرد«بگذار هواخنک شود، بگذار هوا خنک شود».
مؤلف:
شيخ صدوق گويد: «ابرد، ابرد»يعنى شتاب کن، شتاب کن. و آن را
ازکلمه«بريد»يعنى نامهرسان گرفته است که به سرعت راه مىپويد.
ولى ظاهرا مراد ازآن تأخير انداختن اذان است تا هوا خنک شود و شدت گرما
بکاهد، چنانکه روايتىکه در کتاب علاء از محمد بن مسلم نقل شده اين
معنى را تأييد مىکند. محمد بنمسلم گويد: امام باقر عليه
السّلام در مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حالى که من داشتم
نمازمىخواندم مرا ديد. بعدا روزى به من فرمود هيچ وقت نماز واجب را
در آن وقتنخوان. آيا نماز را در آن شدت گرما مىخوانى؟عرض کردم: نماز نافله
بود.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله هرگاه در نماز، کسى به خدمتش مىآمد و در
کنارشمىنشست، به خاطر او نماز را کوتاه مىکرد و متوجه او مىشد و مىفرمود: آيا
حاجتى دارى؟پس از آنکه حاجات او را برمىآورد، مجددا به نماز مىپرداخت.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله چون به نماز مىايستاد، از ترس خدا رنگش
مىپريد وصدايى سوزناک مانند صداى جوشش ديگ از سينه يا
درونش به گوش مىرسيد.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله وقتى به نماز مىپرداخت مانند جامهاى بود که
روىزمين افتاده باشد.
عايشه
گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با ما سخن مىگفت و ما با او
سخنمىگفتيم، همين که وقت نماز مىرسيد او را حالتى دست مىداد
که گويى نه او ما رامىشناسد و نه ما او را مىشناسيم.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز، گاهى[اندکى]به طرف راست و چپ خودنظر
مىافکند ولى به عقب گردن نمىکشيد و روى خود را برنمىگرداند.
على
عليه السّلام چون محمّد بن أبى بکر را والى مصر قرار داد، ضمندستور العملى
که براى او نوشت، فرمود: سپس مواظب رکوع و سجودت باش، زيرارسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله از همه مردم نمازش کاملتر و در عين حال از همه
سبکتر بود.
امام
صادق عليه السّلام ضمن حديثى فرمود: وقتى رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله گوشت ميلمىکرد، بدون آنکه دستهاى خود را بشويد به نماز مشغول
مىشد، ولى چون شيرميل مىفرمود، پيش از آنکه دست خود را بشويد
و آب در دهان بگرداند نمازنمىخواند.
ابن
سنان گويد: به حضرت صادق عليه السّلام عرض کردم: ما مؤذّني داريم
کهصبح نشده اذان مىگويد. فرمود: اگر چه صبح نشده اذان گفتن به نفع همسايگاناست،
زيرا براى نماز شب (يا آمادگى براى نماز صبح) بيدار مىشوند، و
ليکن سنّتاين است که هنگام طلوع فجر اذان گفته شود و ميان اذان
و اقامه، تنها همان دورکعت نافله فجر فاصله شود.
امام
صادق عليه السّلام ضمن حديثى فرمود: چون وقت نماز داخل مىشد، رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله به بلال مىفرمود: بالاى ديوار برو و با
صداى بلند اذان بگو.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روزى براى
نماز از خانه بيرونآمد در حالى که حسين عليه السّلام را به دوش
خود گرفته و به مسجد آورد و در کنار خودايستاند و مردم نيز پشت سر آن
حضرت براى نماز جماعت صف کشيدند ـ وحسين عليه السّلام دير
به سخن آمده بود به طورى که مىترسيدند زبان باز نکند ـ چونرسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله تکبير نماز گفت حسين عليه السّلام با آن
حضرت تکبير گفت. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهوقتى تکبير
فرزندش را شنيد دوباره تکبير گفت. حسين عليه السّلام نيز
تکبير گفت، تا آنکهرسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هفت بار تکبير
گفت و حسين عليه السّلام نيز تکبير گفت. به اين سبب
هفت بارتکبير گفتن در آغاز نماز سنّت گرديد (5).290 على عليه
السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله موقع گفتن تکبيرة
الاحرام و همچنينهنگام گفتن تکبير براى رکوع و نيز هنگامى که
سر از رکوع برمىداشت، دستها را تابرابر گوشها بلند مىکرد.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز«بسم
اللّه الرّحمن الرّحيم»را آشکار مىکرد و صدايش را به آن بلند
مىنمود.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وقتى با
مردم نماز مىخواند«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»را آشکار مىکرد.
على
عليه السّلام فرمود: هرگاه به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز
حالت«خميازه»دست مىداد، دست راستش را جلو دهان مىگرفت.
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گاهى در حال نماز
دست خود را بهمحاسن شريف مىکشيد؛به آن حضرت عرض کرديم: يا
رسول اللّه، شما را مىبينيمکه گاهى در نماز به محاسن خود دست مىکشيد؟!فرمود:
اين وقتى است که غممزياد مىشود و دلم مىگيرد.
ابو
سعيد خدرى گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز قبل از
اشتغال به قرائت«أعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»مىگفت.
شيخ
صدوق رحمه اللّه گويد: نماز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه
مردم کاملتر ومختصرتر بود، وقتى داخل نماز مىشد پس از گفتن«اللّه اکبر»بلافاصله
مىگفت: «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» (6).
امام
باقر عليه السّلام فرمود: دو نفر از اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله در کيفيتقرائت نماز آن حضرت اختلاف کردند، براى روشن شدن آن به
ابىّ بن کعب نامهنوشتند که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چند بار در نماز
مکث مىکرد؟او پاسخ داد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حال قرائت دو جا
مکث مىکرد: يکى پس از فراغت ازفاتحة الکتاب، و ديگرى پس از پايان
يافتن سوره.
مؤلف:
صدوق اين حديث را به طور مفصل روايت کرده و در آن آمده کهمکث
اول پس از تکبيرة الاحرام، و مکث دوم پس از فراغ از قرائت و قبل از رفتن
بهرکوع بوده است.
سمره
و ابىّ بن کعب روايت کردهاند که مکث اول رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله پساز تکبيرة الاحرام و دومى بعد از پايان يافتن سوره حمد
بوده است.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در
نماز«صبح»سورههايى مانند«عمّ يتسائلون»و«هل اتيک حديث
الغاشية»[و«هل اتى على الانسان»]و«لا اقسمبيوم القيامة»و مانند
آن را مىخواند. و در نماز«ظهر»مانند سورههاى«سبّح اسمربّک»و«و الشمس و ضحيها»و«هل
اتيک حديث الغاشية»و مانند آن را قرائتمىکرد. و در
نماز«مغرب»سورههاى کوتاهترى چون«قل هو اللّه احد»و«اذا جاءنصر اللّه و
الفتح»و«اذا زلزلت»را مىخواند. و در نماز«عشاء»آنچه در نماز«ظهر»و در نماز«عصر»آنچه
در نماز«مغرب»مىخواند، قرائت مىفرمود.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در رکعت آخر
نماز شب سوره«هل أتى على الانسان»را قرائت مىکرد.
روايت
شده که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در سه رکعت آخر نماز شب (شفع ووتر)
نه سوره را مىخواند: در رکعت اول سوره«الهيکم التکاثر»و«انا
انزلناه»و«اذازلزلت»، و در رکعت دوم: «الحمد (7)»و«و العصر»و«اذا جاء نصر اللّه»،
و در يکرکعت وتر«قل يا ايها الکافرون»و«تبّت»و«قل هو اللّه
احد».
امام
صادق عليه السّلام فرمود: قنوت در تمام نمازها، در رکعت دوم پيش ازرفتن
به رکوع و پس از قرائت، سنّت لازمى است.
براء
بن عازب گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هيچ نماز واجبى
را بدون«قنوت»انجام نمىداد.
هفتاد
و چند تن از شيعيان از امام حسن عسکرى عليه السّلام ـ در يک
حديثطولانى ـ روايت کردهاند که آن حضرت فرمود: خداى عزّ و جلّ به
جدّمرسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وحى کرد که تو و على و حجتهاى ديگرم
از نسل على را تا روزقيامت به ده خصلت مخصوص کردم، که از جمله آنهاست: قنوت
خواندن دررکعت دوم از هر نماز.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله براى رکوع به قدرى خم مىشد که اگر مقدارى آب
برپشت او ريخته مىشد ثابت مىماند و از هيچ طرف فرو نمىريخت.
هشام
بن حکم گويد: به امام کاظم عليه السّلام عرض کردم: به چه علت
دررکوع«سبحان ربّى العظيم و بحمده»و در سجده«سبحان ربّى الاعلى و
بحمده»گفتهمىشود؟فرمود: اى هشام، هنگامى که رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله را به معراج بردند و در آنجانماز گزارد و متذکر عظمت و بزرگى حق تعالى ـ که در
آن شب ديده بود ـ شد، بدنش به لرزه افتاد و بىاختيار به حالت رکوع
در آمد و در آن حال گفت: «سبحان ربّىالعظيم و بحمده». و چون از رکوع
برخاست، به سوى حق تعالى در مقام و جايگاهىبالاتر از حالت قبلى متوجه شد[از
ترس و عظمت حق]به سجده افتاد و گفت: «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» . چون اين
ذکر را هفت بار تکرار کرد حالت خوف وترس از او زايل شد. به اين
جهت«سنّت»بر آن قرار گرفت.
عبايه
گويد: امير المؤمنين عليه السّلام به محمّد بن أبى بکر
نوشت: مراقب رکوعو سجودت باش، زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
که نمازش را کاملتر از همه انجام مىداد وبهتر از ديگران مراعات مىکرد،
چون به رکوع مىرفت سه بار مىگفت: «سبحان ربّىالعظيم و بحمده». و چون به
سجده مىرفت، مىگفت: «سبحان ربّى الاعلى وبحمده».
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چون به سجده
مىرفت، دو زانوىخود را قبل از دستها به طرف زمين پيش مىبرد.
مؤلف:
در اخبار زيادى از اهل بيت عليهم السّلام ذکر شده که مستحب است
هنگامسجده رفتن دستها را پيش از زانوها بر زمين بگذارند. و شايد
مراد از«استقبال»زانوها به طرف زمين، در اين حديث، پيش
بردن آن در موقع خم شدن باشد نه آن کهآنها را قبل از دستها بر زمين گذارد
(به اين صورت که رسول خدا چون مىخواستبه سجده برود، اول با زانو به طرف زمين
خم مىشد ولى دستهاى خود را پيش اززانوان بر زمين مىنهاد) .
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله موقع سجده کردن
بر کفهاى دستخود تکيه مىکرد و بازوهاى خود را باز نگه مىداشت به طورى که
زير بغلهايش ازپشتسر ديده مىشد.
روايت
شده که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر«خمره» ـ يعنى حصير
کوچکى که ازبرگ درخت خرما بافته مىشود ـ سجده مىکرد.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به محل سجده
خود آب مىپاشيد.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عصاى نوک تيزى
داشت که بر آنتکيه مىکرد و روزهاى عيد آن را به دست مىگرفت و موقع
نماز خواندن آن راجلوى خود مىنهاد (يعنى به زمين فرو مىکرد تا حريم
نمازش باشد) .
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وقتى نماز
مىخواند چوبدستىمخصوص خود را جلو سجادهاش مىنهاد.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز عيد
فطر و عيد قربان ونماز استسقا (طلب باران) در رکعت اول هفت تکبير (تکبيرة
الاحرام به اضافه پنجتکبير براى قنوتها، و تکبير هفتم براى رفتن به
رکوع) و در، رکعت دوم پنج تکبير (چهار تکبير براى چهار قنوت و يکى
هم براى رفتن به رکوع) مىگفت.
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز عيد
فطر و قربان، سوره«سبّحاسم ربّک الاعلى»و«هل اتيک حديث الغاشية»را
قرائت مىکرد.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اول براى
استسقا و طلب باران دورکعت نماز مىخواند، و سپس همان طور که نشسته بود دعا مىکرد
و از خداوندطلب باران مىنمود. و نيز فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله اول نماز استسقا را تمام مىکرد وبعد از آن خطبه مىخواند، و در نماز هم
قرائت را بلند مىخواند.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: از سنّت است که اهل هر شهرى براى نماز عيد
فطرو قربان به سوى صحرا بيرون روند، مگر اهل مکه که آنان در مسجد الحرام
نماز عيدمىخوانند.
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگامى که براى
نماز از شهر خارجمىشد و به مصلّى مىرفت، در رفتن از طريق«شجره»مىرفت و
در مراجعت ازطريق«معرّس»باز مىگشت. به طور کلى آن حضرت در رفتن به سوى
مصلّى راهدرازتر، و در هنگام مراجعت راه کوتاهتر را اختيار مىفرمود.
أمير
المؤمنين عليه السّلام فرمود: سنّت آن است که جز در صحراها نماز
باراننخوانند، يعنى در آنجا که مردم بتوانند به آسمان نظر کنند. و هيچ
جا نبايد در مساجدنماز باران بخوانند و طلب باران کنند جز در مکّه معظمه (که
در مسجد الحرام نمازاستسقا مىخوانند و طلب باران مىنمايند) .
نعمان
گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله صفهاى نماز ما را چنان مرتب و
منظممىکرد که گويى چوبهاى تير را جفت و جور مىکند و فکر مىکرد که
ما از اين کاراو غافليم. روزى به مسجد آمد و به نماز ايستاد،
چون خواست تکبيرة الاحرام بگويدمتوجه شد که مردى سينهاش جلوتر
از سايرين است، فرمود: بندگان خدا، صفوفخود را منظم کنيد و
گرنه ميان دلهايتان اختلاف خواهد افتاد.
ابن
مسعود گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگام نماز دست بر
شانههاى مامىگذاشت و مىفرمود: منظم بايستيد و کج و راست نايستيد،
که دلهايتان نيز کج وراست خواهد شد.
ملحقات
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله با اشتياق تمام انتظار وقت نماز را مىکشيد
و چشم بهراه داخل شدن وقت بود و[چون وقت نماز مىرسيد]به مؤذنش مىفرمود:
اى بلال[با اذان گفتن]راحتمان کن.
أمير
المؤمنين عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هيچ
چيز را ـ از شام و غيرآن ـ بر نماز مقدم نمىداشت، و چون وقت نماز فرا
مىرسيد گويا هيچ يک ازخانواده و دوست و رفيق خود
را نمىشناخت.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چون خورشيد
غروب مىکردهيچ کارى را بر نماز مغرب مقدم نمىداشت و در اول وقت، نماز
مغربش را مىخواند.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله مىفرمود: نور چشم من در نماز و روزه قرار داده
شده (يعنى آن دو را از هر چيز دوستتر مىدارم) .
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله به ابوذر فرمود: اى اباذر، خداى متعال روشنى
چشممرا در نماز قرار داده و آن را محبوب من گردانيده چنانکه طعام را براى
گرسنه وآب را براى تشنه محبوب ساخته است. آدم گرسنه با خوردن غذا سير
مىشود، وتشنه با نوشيدن آب سيراب مىگردد، ولى من از خواندن نماز سير
نمىشوم.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله در حال نماز قلبش چون ديگ جوشان، از
خوفخداى متعال مىجوشيد.
گفتهاند:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگام نماز خواندن ديدگانش را به
سوىآسمان برمىداشت، و چون آيه شريفه: الّذين هم في
صلوتهم خاشعون(8)نازل شد، سرش را پايين آورد و به سوى زمين نظر
افکند.
شيخ
صدوق رحمه اللّه گويد: در شش نماز«توجه» (خواندن دعاى وجّهتوجهى للّذى فطر
السّماوات و الارض. . . (9)بعد از تکبيرة الاحرام) از سنّت است: رکعت اول
نماز شب، يک رکعت نماز وتر، رکعت اول از نافله ظهر، رکعت اولنماز احرام،
رکعت اول نافله مغرب، رکعت اول از هر نماز واجب.
در
ضمن پاسخهايى که از ناحيه مقدسه به مسائل محمّد بن عبد اللّهحميرى
داده شده، چنين آمده: هيچ يک از دعاهاى مذکوره در«توجه»واجبنيست،
ليکن سنّت مؤکّد در آن، که مانند اجماع همگى بر آن اتفاق دارند آن
استکه[پس از تکبيرة الاحرام]چنين بگويى: وجّهت وجهى للّذى
فطر السّموات والارض حنيفا مسلما ـ على ملّة ابراهيم و دين
محمّد و هدى علىّ أمير المؤمنين ـ و ما أنا من المشرکين. انّ
صلاتى و نسکى و محياى و مماتى للّه ربّ العالمين، لا شريک له و
بذلک امرت و انا من المسلمين. اللّهمّ اجعلنى من المسلمين، أعوذباللّه
السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم، بسم اللّه الرّحمن
الرّحيم. «روى خود را بهسوى خداوندى که آسمانها و زمين را آفريده،
برگرداندم در حالتى که ـ بر طبق ملّتابراهيم و دين محمّد و هدايت
امير مؤمنان على ـ يکتا پرست و مسلمانم و هرگز ازمشرکان نيستم.
همانا نماز و قربانى و زندگى و مرگم تنها براى خدا و در اختيارپروردگار جهانيان
است که شريکى ندارد، و به همين اعتقاد مأمورم و از مسلمانانم.
خدايا،
مرا از مسلمانان قرار ده. به خداى شنوا و دانا از شر شيطان رانده شده
پناهمىبرم . . . »سپس شروع به خواندن سوره حمد کن.
ابو
الحسن بن راشد گويد: از امام رضا عليه السّلام راجع به«تکبيرات
افتتاحيه»سؤال کردم، فرمود: هفت تکبير است. عرض کردم: از رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله روايت شده کهدر افتتاح نماز يک تکبير
بيشتر نمىگفته است. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله يک
تکبير رابلند و شش تکبير ديگر را آهسته مىگفت.
سيد
بن طاووس گويد: نماز گزار پس از تمام شدن سلام نماز، سه بارتکبير بگويد،
و در هر بار دستها را تا مقابل نرمه گوش بلند نمايد، زيرا آن
سنّتمؤکّدى است که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به شکرانه بعضى بشارتهايى
که به او رسيد، آن راسنّت قرار داد .
امام
صادق عليه السّلام مىفرمود: از سنّت است که در نماز صبح و مغرب وعشا، بين
اذان و اقامه بنشيند و نافله نخواند. و از سنّت است که در نماز ظهر و عصربين
اذان و اقامه دو رکعت نافله بخواند.
امام
باقر عليه السّلام در ضمن حديثى فرمود: سنّت بر آن جارى شده که
زناندر نماز جماعت، پس از مردان سر از سجده بردارند.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله چون رکوع مىکرد، سرش را نه پايين
مىانداخت و نه طورى بلند مىکرد که از بدنش بالاتر باشد، بلکه حد وسط را رعايت
مىفرمود.
امام
باقر عليه السّلام در ضمن حديثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله چون در نمازمىشنيد که طفلى گريه مىکند، نمازش را تخفيف
مىداد تا مادرش (که در جماعتبه حضرت اقتدا کرده) به او رسيدگى کند.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گاهى (ظاهرا
در اوقات سفربوده) خورجين (و يا پالان شتر) خود را که طولش يک
ذراع بود (عوض چوبدستىکه در روايات ديگر ذکر شده) جلوى خود قرار مىداد
و نماز مىخواند تا حايلىميان او و عابرين باشد .
ابان
بن تغلب گويد: به امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم: رسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله درچه ساعتى نماز«وتر»مىخواند؟حضرت اظهار داشت به اندازه
فاصلهاى که ميانغروب خورشيد و وقت نماز مغرب هست (يعنى قبل از
طلوع فجر به طورى که تمامشدن نماز«وتر»با طلوع فجر متصل باشد) .
امام
صادق عليه السّلام ضمن حديثى فرمود: سنّت بر آن جارى شده که آدمىروز
عيد فطر، قبل از رفتن به مصلّى، براى خواندن نماز عيد افطار کند. ولى
در عيدقربان بعد از رفتن به مصلى، [و خواندن نماز]چيز بخورد.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: در روز عيد فطر براى پدرم حصير
کوچکىآوردند که زير پا بيندازد، پدرم آن را رد کرد و فرمود: اين
روزى است کهرسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دوست داشت در فضاى باز باشد تا
به آفاق آسمان بنگرد و جبههشريفش را روى زمين بنهد .
امام
صادق عليه السّلام فرمود: در روز عيد فطر يا قربان به رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آلهگفتند: کاش در مسجد خودتان نماز عيد مىخوانديد!پاسخ
داد: دوست دارم بهفضاى باز بروم تا آفاق آسمان را نظاره کنم.
روايت
شده که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در عيد فطر و قربان ـ هر
اندازه هوا سرد و يا گرم بود ـ برد مىپوشيد و عمامه به سر مىنهاد.
روايت
شده که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روز عيد فطر و قربان چون براى
نمازعيد خارج مىشد، صدايش را به تکبير بلند مىکرد.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: تنها در مدينه نه در غير آن، قبل از
رفتن بهمصلّى براى انجام نماز عيد فطر و قربان، خواندن دو رکعت نافله در
مسجدپيغمبر صلّى اللّه عليه و آله از سنّت است، زيرا رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله آن را انجام داده است.
در
حديثى چنين ذکر شده: چون عيد فرا رسيد، مأمون از حضرترضا
عليه السّلام خواست تا سوار شده براى اداى نماز عيد و خطبه خواندن به
مصلّى برود. . .
چون
مأمون اصرار زياد کرد، حضرت اظهار داشت: يا امير المؤمنين،
اگر مرا از اينکار معاف دارى بيشتر دوست دارم، و اگر معاف ندارى من
به همان وضع و هيئتى کهرسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و امير
المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام به نماز عيد مىرفتند
مىروم . . .
صبح
روز عيد چون آفتاب طلوع کرد، حضرت رضا عليه السّلام غسل کرد و عمامه
سفيدىکه پارچهاش از پنبه بود به سر بست و يک طرف آن را به روى سينه
و طرف ديگر رابه پشت سر انداخت و آستينها را بالا زد و به تمام
غلامان و خدمتگزاران خود نيزفرمود که شما هم مثل من عمل کنيد. سپس
عصاى نوکتيزى را به دست گرفت وپاى برهنه، در حالى که لباسهايش را
بالا زده و ساق پايش نمايان بود و ما هم درخدمت او بوديم، آماده
بيرون رفتن شد. پس چون ايستاد و ما هم در برابر او به راهافتاديم،
سر به سوى آسمان برداشت و چهار بار تکبير گفت. . . امام عليه السّلام
با همان جلالو عظمت بر مردم نمايان شد، بر در خانه ايستاد و سه بار
با صداى بلند فرمود: «اللّه اکبر، اللّه اکبر، اللّه اکبر على ما هدانا، اللّه
اکبر على ما رزقنا من بهيمةالانعام، و الحمد للّه على ما ابلانا»و ما نيز
با او همصدا شديم. . . حضرت در هر دهقدم يک بار توقف مىکرد و چهار
تکبير را (با صداى بلند) مىگفت . . .
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله وقتى براى نماز عيد از راهى مىرفت، هنگام
برگشتن از راه ديگر باز مىگشت.
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در نماز عيد
فطر و قربان فقط يکتکبير مىگفت: حسين عليه السّلام دير
به سخن آمده بود. روزى مادرش (فاطمه) عليها السّلام لباس بهتنش کرد و همراه
جدش فرستاد. چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تکبير گفت حسين
عليه السّلام هم باآن حضرت تا هفت بار موافقت کرد و تکبير گفت. سپس
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى رکعتدوم بلند شد و تکبير گفت، و
حسين عليه السّلام نيز تا پنج مرتبه موافقت کرد و تکبير
گفت.
پس
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين عمل را سنّت قرار داد و اين
سنّت تا به امروز ثابت و برقراراست.
على
عليه السّلام فرمود: در نماز استسقا سنّت چنان است که امام برخيزد و
دورکعت نماز بخواند، سپس دستها را بگشايد و دعا کند (و از خداوند طلب
باراننمايد) .
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چون براى استسقا
و طلب باران بهبيابان مىرفت، به سوى آسمان نظر مىکرد و عباى مبارکش را
پشت و رو مىپوشيد .
راوى
گويد: به حضرت عرض کردم: معنى اين کار چيست؟فرمود: اين
نشانهاى بينآن حضرت و اصحابش بود که (وقت استجابت دعا رسيده و)
خشکسالى به فراوانىنعمت تبديل خواهد شد (10)
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله در دعاى استسقا سه بار مىگفت: اللّهمّ اسق عبادک
وبهائمک، و انشر رحمتک، و احى بلادک الميتة. «خدايا، بندگان و حيواناتت
راسيراب کن، و رحمتت را بر آنان منتشر ساز، و سرزمينهاى مردهات را
زنده کن».
على
عليه السّلام فرمود: بارانى که روزى حيوانات از آن به وجود مىآيد
اززير عرش نازل مىشود، و از اين جهت بود که رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله هنگام بارندگى، زير قطرات اوليه باران مىايستاد تا آنکه
سر و محاسن شريفش از آب باران تر مىشد. . .
على
عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چون به باران نظر
مىکرد، مىگفت: اللّهمّ اجعله صبّا نافعا«خدايا، اين بارندگى را
فراوان و سودمند قرار ده».
امام
باقر عليه السّلام فرمود: چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى
نماز جمعه بيرونمىرفت بالاى منبر مىنشست تا آنکه مؤذّنها از گفتن اذان
فارغ شوند.
على
عليه السّلام فرمود: از سنّت است که چون امام جمعه بالاى منبر رفتهنگامى که
روى به جمعيت کرد بر آنان سلام کند.
حضرت
سجاد عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله (در نماز
جمعه) دو خطبهمىخواند. پس از خطبه اول روى منبر مىنشست، سپس بلند مىشد و خطبه
دوم رامىخواند .
امام
باقر عليه السّلام فرمود: در نماز جمعه حمد و سوره را بلند بخوانيد، زيرا
که آن سنّت است.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگامى که
آفتاب از وسط آسمانرد مىشد نماز جمعه را مىخواند.
امام
زين العابدين على بن الحسين عليهما السّلام فرمود: قنوت
خواندن در نمازجمعه سنّت است.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: در نماز جمعه سنّت بر اين است که امام
دررکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقون بخواند.
على
عليه السّلام فرمود: چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وارد مسجد
مىشد و بلالمشغول گفتن اقامه نماز بود، آن حضرت مىنشست.
سهل
ساعدى گويد: ميان جاى نماز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و ديوار
به اندازهعبور گوسفند فاصله بود.
هشام
بن سالم از امام صادق عليه السّلام از تسبيح (در رکوع و سجود) پرسيد،
آن حضرت فرمود: در رکوع«سبحان ربّى العظيم»و در سجده«سبحان ربّىالاعلى»بگو.
سپس فرمود : يک بار ذکر گفتن واجب است و سه مرتبه سنّت، وفضيلت در اين
است که ذکر رکوع و سجده هفت بار گفته شود.
امام
صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در هر رکعتى
از نماز پانزده آيهقرائت مىکرد، و رکوعش به اندازه قيامش، و سجدهاش
به اندازه رکوعش طولمىکشيد، و سر برداشتن آن حضرت از رکوع و سجده مساوى
بود.
امام
باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز واجب
صبح را هنگامى کههوا خوب روشن شده بود مىخواند.
اسحاق
بن فضل از امام صادق عليه السّلام از سجده کردن بر حصير و بورياپرسيد،
آن حضرت فرمود: اشکال ندارد، اما من بيشتر دوست دارم که بر زمينسجده
شود، زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دوست داشت که پيشانى
خود را بر زمين نهد، و مندوست دارم براى تو آنچه را که رسول خدا صلّى اللّه
عليه و آله دوست داشت.
درباره
نماز نافله از امام صادق عليه السّلام روايت شده که فرمود: سنّت
آناست که نوافل روز آهسته و نوافل شب بلند خوانده شود.
از
معصوم عليه السّلام روايت شده که فرمود: سوره«قل هو اللّه احد»يکسوم
قرآن، و سوره«قل يا أيّها الکافرون»برابر يک چهارم قرآن است
ورسول خدا صلّى اللّه عليه و آله«قل هو اللّه أحد»را در نماز وتر (يک
رکعتى آخر نماز شب) جمعمىکرد تا آنکه همه قرآن را خوانده باشد(11)
امام
باقر عليه السّلام مىفرمود: دعا خواندن پس از نماز واجب بيشتر
ازخواندن نماز مستحبى ثواب دارد و سنّت نيز بر اين جارى شده است.
ابو
هارون مکفوف، از امام صادق عليه السّلام روايت کرده است که فرمود:
اىابا هارون، ما (اهل بيت) فرزندان خويش را به گفتن تسبيح حضرت
فاطمه عليها السّلام امر مىکنيم همانگونه که به خواندن نماز امر
مىکنيم، تو نيز بر آن مواظبت کن، زيرا هرکه به گفتن تسبيح
آن حضرت مداومت کند شقى نخواهد شد.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود: يا على،
بر تو باد در تعقيب نمازهاىواجب به خواندن آية الکرسى، زيرا بر
اين عمل غير از پيامبر و يا صدّيق و شهيدمواظبت
نمىکند.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله در نمازهاى شفع و وتر، در رکعت اول«سبّح اسمربّک
الاعلى»و در رکعت دوم«قل يا أيّها الکافرون»و در رکعت سوم که (يکرکعتى
است و) بايد در آن قنوت خواند«قل هو اللّه أحد»را قرائت مىکرد. وخواندن همه
اين سورهها بعد از خواندن سوره حمد است.
امير
المؤمنين على عليه السّلام روايت نموده که رسول خدا صلّى اللّه
عليه و آله در سجده ايندعا را مىخواند: اللّهمّ لک سجدت، و بک آمنت،
و لک اسلمت، سجد وجهىللّذى خلقه و صوّره، و شقّ سمعه و بصره، فتبارک اللّه أحسن
الخالقين. «بارالها، براى تو سجده کردم، و به تو ايمان آوردم، و تسليم
تو هستم. چهره (و حقيقت) منبر کسى سجده کرد که آن را آفريد و تصويرش
نمود، و چشم و گوش برايششکافت، پس مقدس و والاست خداى يکتا که بهترين
آفرينندگان است».
امير
المؤمنين عليه السّلام به محمّد بن أبى بکر (هنگامى که او را والى مصرنمود)
نوشت: مواظب رکوع نمازت باش ـ تا آنجا که مىفرمايد: ـ چونرسول خدا صلّى
اللّه عليه و آله از رکوع بلند مىشد، مىگفت: سمع اللّه لمن حمده. لک الحمد
ملأسماواتک و ملأ أرضک، و ملأ ما شئت من شىء. «خداوند ستايش کسى را که او
راستود بشنود و اجابت کند، خداوندا، تو را سپاس و ستايش به حجم آسمانها وزمينت،
و حجم هر چه که خواهى».
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله ميان دو سجده نماز اين دعا را
مىخواند: اللّهمّ اغفرلى و ارحمنى، و اجرنى و عافنى، انّى لما انزلت الىّ من خير
فقير، تبارک اللّه ربّ العالمين. «خداوندا، مرا بيامرز و بر من
رحمت آر، و مرا پناه ده و عافيت بخش، منبه خيرى که بر من فرو فرستى نيازمندم،
مقدس و والاست خداى يکتا که پروردگارعالميان است».
ميمونه
همسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گويد: براى آن حضرت حصير
کوچکىکه از برگ درخت خرما بافته شده بود در مسجد پهن مىکردند تا بر آن نماز
بخواند.
امام
حسن عسکرى عليه السّلام فرمود: خداى بزرگ به جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آلهوحى کرد که تو و على و حجتهاى ديگرم از نسل على و شيعيان
شما را تا روزقيامت به ده خصلت مخصوص گردانيدهام، که از جمله آنها پيشانى
بر خاک نهادناست بعد از هر نماز (براى سجده شکر) .
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله چون نماز مىخواند آن را به طور کامل انجام
مىداد .
روايت
شده: محبوبترين نمازها نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمازى بود
که برآن مداومت شود اگرچه نماز مختصرى باشد. و آن حضرت چون شروع به خواندننمازى
مىفرمود بر آن مداومت مىکرد.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله مىفرمود: دو رکعت نماز در دل شب، نزد
منمحبوبتر است از دنيا و آنچه در آن است.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سوگند به خدايى که مرا برانگيخت،
جبرئيل ازاسرافيل، از خداى تبارک و تعالى به من خبر داد که فرمود: هر
کس در شب آخر ماهمبارک رمضان ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره حمد يک
مرتبه و سوره«قل هو اللّه أحد»را ده بار بخواند و در رکوع و سجده آن ده
مرتبه«سبحان اللّه والحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر»بگويد، و
در هر دو رکعت تشهد بخواند و سلامدهد، و چون از ده رکعت نماز فارغ شد هزار مرتبه
استغفار کند (استغفر اللّه بگويد) وپس از استغفار به سجده رفته بگويد:
يا حىّ يا قيّوم، يا ذا الجلال و الاکرام، يا
رحمنالدّنيا و الآخرة و رحيمهما، يا أرحم الرّاحمين، يا
اله الاوّلين و الآخرين، اغفر لنا ذنوبنا، و تقبّل منّا صلاتنا و صيامنا
و قيامنا (بعد درباره اجر کسى که اين عمل راانجام دهد و در فضيلت
اين نماز بيانات زيادى فرمود تا آنجا که رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آلهفرمود: ) اين نمازى است که تنها خداى متعال به من و امّتم از مردان و زنان
هديهفرموده و به احدى از پيغمبران و غير آنان پيش از من
عطا نکرده است.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله چون وارد خانه مىشد پيش از آنکه بنشيند
اول کارىکه انجام مىداد اين بود که چهار رکعت نماز (به دو سلام) مىخواند،
در رکعت اولسوره«لقمان»و در رکعت دوم سوره«يس»و در رکعت سوم سوره«حم
دخان»ودر رکعت چهارم سوره«تبارک الملک»را قرائت مىفرمود.
[1] نافله عشا که دو رکعت نماز نشسته است ذکر نشده
است.
[2] ممکن است مقصود از عتمه نماز عشا باشد، زيرا
در قديم نماز مغرب را در مسجد مىخواندند آنگاهبه منزل آمده شام مىخوردند
و اندکى استراحت مىکردند، سپس براى نماز عشا به مسجد مىرفتند. ولىبرخى از آنان
پس از شام به خواب عميق فرو مىرفتند به طورى که نماز عشاء آنان به دير
وقت مىکشيد.
و در اين حديث مىفرمايد رسول خدا
صلّى اللّه عليه و آله تا نماز عشا را نخوانده نمىخوابيد .
[3] راجع به وقت نماز شب روايات ديگرى نيز
روايت کردهاند، همچنين راجع به وقت نافله ظهر وناگفته نماند که اين
حديث تمام رکعات نافله عصر را متذکر نشده است، و ظاهرا جمله«پيش از رسيدنوقت
عصر نيز دو رکعت مىخواند»در صدد بيان جمله قبل است (نه بيان
کامل نافله عصر) . (مؤلف)
[4] به زودى تفصيل عمل آن حضرت در نماز وتر
خواهد آمد. (مؤلف)
[5] در بعضى روايات لفظ«حسن»نقل شده ولى«حسين»معروفتر
است. (مؤلف)
[6] از اين روايت معلوم مىشود که آن
حضرت در هنگام عجله و گاه براى رعايت حال عموم، أعوذ باللّهنمىگفت.
[7] «انا اعطيناک الکوثر»درست است چنانکه در
روايت ديگر آمده است. (محمد هادى فقهى)
[8] مؤمنون/ .2
[9] اين دعا در حديث بعد ذکر شده است.
[10] يا آنکه اين عملى است که حالت
انکسار و شکستگى را نشان مىدهد و رحمت حق را به جوشمىآورد و موجب مىشود تا
خشکسالى را به فراوانى نعمت تبديل سازد.
[11] ظاهرا مراد اين است که آن حضرت در نماز
وتر سه مرتبه«قل هو اللّه أحد»را مىخواند .
منبع :سنن النبى،علامه سيد محمدحسين
طباطبائى