زنده نمودن دو مرده گنهكار - زنده نمودن دو مرده گنهكار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زنده نمودن دو مرده گنهكار - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












زنده نمودن دو مرده گنهكار



علىّ بن رئاب - كه از راويان حديث و از اصحاب امام صادق صلوات اللّه و
سلامه عليه است - از آن حضرت روايت كند:


روزى شخصى به حضور شريف امام حسن مجتبى عليه السلام وارد شد و گفت : چه
چيزى حضرت موسى عليه السلام را در مقابل حضرت خضر عليه السلام عاجز و ناتوان كرد؟


امام مجتبى سلام اللّه عليه فرمود: مهمّترين آن ، مسئله كنز آن دو برادر
يتيم بود؛ و سپس حضرت دست خود را بر شانه آن شخص تازه وارد نهاد و اظهار داشت :
آرام باش و خوب مشاهده و دقّت كن .


دكى بر زمين سائيد، ناگاه زمين شكافته شد و دو نفر انسان غبار آلود، در
حالى كه روى تخته سنگى قرار گرفته بودند و از آن ها بوى تعفّن بسيار بدى به مشام
مى رسيد، ظاهر گشتند، در حالى كه به گردن هر يك از آن ها زنجيرى بزرگ بسته شده و
سر هر زنجير در دست ماءمورى بود.


و هر يك از آن دو نفر فرياد مى كشيد: يا محمّد! يا محمّد! صلى الله عليه و
آله .


و در مقابل هر يك از دو ماءمور به اسير خود مى گفت : دروغ گفتيد؛ و دروغ
مى گوئيد.


پس از آن امام حسن مجتبى صلوات اللّه و سلامه عليه به زمين خطاب كرد و
فرمود: اى زمين ! اين دورغگويان را در خود فرو بِبَر تا روزى كه وعده الهى فرا
رسد، كه هرگز تاءخير و تقدّمى در آن نخواهد بود؛ فرا خواهد رسيد.


و آن روز موعود، روز ظهور و خروج حضرت مهدى ، قائم آل محمّد - صلوات اللّه
و سلامه عليهم اجمعين ؛ و عجلّ اللّه تعالى فى فرجه الشّريف - مى باشد كه فرا خواهد
رسيد.


سپس امام صادق عليه السلام در ادامه افزود: هنگامى كه آن مرد، چنين صحنه
اى را مشاهده كرد با خود گفت : اين سحر و جادو بود؛ و چون خواست آن را براى ديگران
بازگو كند، زبانش لال شد و ديگر نتوانست سخنى بر زبان خود جارى كند.(1)




1- مدينة المعاجز: ج 3،
ص 259، ح 879، الثّاقب فى المناقب : ص 310، ح 1.





/ 1