روئيدن رطب بر نخل خشكيده - روئيدن رطب بر نخل خشكيده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روئيدن رطب بر نخل خشكيده - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












روئيدن رطب بر نخل خشكيده



امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:


حضرت امام حسن مجتبى صلوات اللّه عليه در يكى از سفرهاى خود براى حجّ عمره
، بعضى از افرادى كه معتقد به امامت زبير بودند؛ حضرت را همراهى مى كردند.


پس كاروانيان در مسير راه خود، در محلّى جهت استراحت فرود آمدند؛ و در آن
مكان درخت خرماى خشكيده اى وجود داشت كه در اءثر بى آبى و تشنگى خشك شده بود.


حضرت كنار آن درخت خرما رفت و نشست ، در اين اثنا يكى از افراد كاروان به
آن حضرت نزديك حضرت شد؛ و كنارش نشست .


بعد از آن كه مقدارى استراحت كردند، آن شخص كه معتقد به امامت زبير بود سر
خود را بالا كرد و پس از نگاهى به شاخه هاى خشكيده نخل ، گفت : اى كاش اين نخل رطب
مى داشت ؛ و مقدارى از آن را ميل مى كرديم .


امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: آيا اشتها و علاقه به آن دارى ؟


آن شخص زبيرى گفت : آرى ، پس حضرت دست هاى مبارك خود را به سوى آسمان بلند
كرد و دعائى را زمزمه نمود.


ناگهان در يك چشم به هم زدن ، نخل خشكيده ؛ سبز و شاداب گرديد و در همان
حال رطب هاى بسيارى بر آن روئيد.


در همين موقع ساربانى كه همراه قافله بود و كاروانيان از او شتر كرايه
كرده بودند، هنگامى كه اين كرامت و معجزه را ديد، در كمال حيرت و تعجّب گفت : اين
سحر و جادوى عجيبى است !!


امام عليه السلام فرمود: خير، چنين نيست ؛ بلكه دعاى فرزند پيغمبر صلى
الله عليه و آله است كه مستجاب گرديد.


و سپس افراد كاروانى كه همراه حضرت بودند، همگى از آن خرماهاى تازه
خوردند.


و آن درخت تا مدّت ها سبز و خرّم بود و مردمان رهگذر از خرماهاى آن
استفاده مى كردند.(1)




1- اصول كافى : ج 1، ص
462، ح 4، بحارالانوار: ج 43، ص 323، ح 1، مدينة المعاجز: ج 3، ص 252، ح 31873،
الخرايج و الجرايح : ج 2، ص 571، ح 1.





/ 1