بدبينى و منفى نگرى - بدبينى و منفى نگرى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بدبينى و منفى نگرى - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












بدبينى و منفى نگرى



بدبينى و منفى نگرى و سوء ظن يکى از
رذايل اخلاقى و صفات روانى بد مى باشد و با اثر بدى
که روى خود شخص و اطرافيانش مى گذارد، نه تنها از نظر اسلام
گناه محسوب مى شود؛ بلکه زندگى را در کام انسان تلخ و غير قابل
تحمل مى کند.


ما در تعامل متقابل با ديگران هستيم؛ اگر خوب درباره آن ها
فکر کنيم، آن ها نيز با ما خوب خواهند بود و اگر بد درباره آن ها گمان
کنيم، آن ها نيز با ما بد خواهند بود. ما حتى حق نداريم
درباره خداى مهربان، بدبين و منفى نگر باشيم و اگر غير
از آن باشد، هستى در برابر ما تيره و تار مى شود. افراد بدبين
و منفى نگر حتى با خود نيز مشکل دارند و به زمين و زمان
بد و بيرا مى گويند: «دنيا با انسان معامله متقابل مى
کند، اگر بخنديد به روى شما مى خندد و اگر چين بر ابرو
اندازيد، او هم مقابل شما، ابرو در هم مى کشد. اگر مهربان و صميمى
باشيد، در اطراف خود مردمى را مى بينيد که همه شما
را دوست مى دارند و در گنجينه دلها را به روى تان باز مى
کنند.»[1]




نکاتى ديگر درباره بدبينى و
منفى نگرى


1ـ بدبينى، بد گمانى و منفى نگرى هم چون
خوره بر جان انسان مى افتد و با مختل کردن سيستم روانى فرد او
را به انواع بيمارى هاى روانى چون افسردگى و اضطراب
مبتلا مى سازد. «افراد بدبين از همه چيز مى ترسند و از
همه کسى وحشت دارند، و نگرانى جانکاهى دائماً بر روح آن ها
مستولى است، نه مى توانند يار و مونسى غم خوار پيدا
کنند و نه شريک و همکارى براى فعاليت هاى اجتماعى،
و نه يار و ياورى براى روز درماندگى.» [2]


2ـ اين گونه افراد، چون داراى تفکر غلط و منفى هستند،
ناگزير در تعاملات اجتماعى و زناشويى از کلمات و الفاظ
منفى، نادرست و زشت استفاده کرده و به طور ناصحيح و نابهنجار رفتار مى
کنند؛ در نتيجه دوستى ها را به دشمنى ها تبديل کرده و
اطرافيانشان را از خود رنجانده و دور مى کنند. پس ريشه خيلى
از صفات رذيله و بد مثل: غيبت کردن، مسخره کردن، تجسس کردن در زندگى
ديگران، لقب زشت به ديگران دادن و.... در همين صفت سوء ظن مى
باشد.[3]


3ـ پيامبر اکرم ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ مى
فرمايد: «بزرگترين گناه کبيره، سوء ظن و بدبينى به
خداوند است.»[4] خداوند متعال در حديث قدسى مى فرمايد:
«من بر طبق ظن بنده خود رفتار مى کنم؛ اگر حسن ظن داشته باشد، همان ظنش را
محقق مى سازم، و اگر هم سوء ظن داشته باشد، مطابق ظنش با او رفتار مى
کنم.»[5]




درمان بدبينى و منفى نگرى


1ـ آگاهى از مشکل اخلاقى خود و قابل تغيير بودن
آن؛ کسى که از ريشه مشکلات خود خبر ندارد و نمى داند که منفى
نگر و بدبين است، اصلاً به درمان آن اقدام نمى کند. چنان چه واقعيت
را بپذيريم که شخصيت ما سازمانى باز و گشوده است و امکان
تغيير و تحول در آن وجود دارد؛ در اين صورت است که در ريشه
کن شدن صفات شخصيتى و اخلاقى خويش تلاش خواهيم کرد.
پس بدانيد که اگر اراده کنيد مى توانيد اين مشکل
خود را درمان کنيد.


2ـ بالا بردن سطح شناخت و معرفت؛ به هر ميزان که شناخت آدمى
از موضوعات، کامل تر و عميق تر شود، موجب ايجاد بينشى
واقع بينانه و شفاف تر مى گردد. شناخت و معرفت خدا نيز موجب خوش
بينى و حسن ظن به او خواهد شد.


3ـ تمايز بين «حادثه» و «تفسير حادثه» با رويکرد
ما به زندگى، محصول و برآيند تجربيات گذشته ماست، ولى اين
اشتباه است که تجربيات تلخ و منفى گذشته مان را به رويداد هاى
جديد هميشه تعميم دهيم. بايد ميان «حادثه» و
«تفسير حادثه» تفاوت قائل شد؛ مثلاً حادثه مشابهى را دو شخص به گونه
متفاوتى تعبير و تفسير مى نمايند، يکى
به لحاظ خوش بينى، برداشت مثبت و سازنده اى از مسأله دارد و ديگرى
به حسب بدبينى، تلقى ناگوارى از همان واقعه دارد.


نويسنده اى حالات دو زندانى را شرح مى دهد که هر
دو در يک زندان بسر مى بردند. و مدت محکوميت شان نيز يکسان
بود، ولى يکى از زندانيان از پنجره زندان به بيرون
و آسمان پرستاره در دل شب مى نگريست و اميد و حرکت را با خود
زمزمه مى کرد، و ديگرى از پنجره زندان به جوى آب و کوچه اى
پر گل ولاى مى نگريست و به خويشتن، يأس و نا اميدى
تلقين مى نمود.


4ـ تزکيه نفس و پالايش فکر و ذهن؛ سيستم ذهنى فرد
بدبين، به گونه اى است که خود را بد و گنهکار نمى بيند؛
بلکه ديگران را بد تحليل مى کند. در حالى که مشکل در نفس
سرکش و ذهن غلط اوست. امام على ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:
«شخص بد، گمان خير به کسى نمى برد؛ زيرا کسى را نمى
بيند، مگر به اوصاف خودش.»[6] بنابر اين اگر انسان نسبت به خداوند و
خلق او نظر خير و نيک ندارد، به اين علّت است که در خود فضيلتى
نمى بيند؛ از چنين انسانى گمان خيرى انتظار
نمى رود مگر خود را اصلاح نمايد و سيستم ذهنى اش را تغيير
دهد. قبل از اين که به ديگران شک کند، به ديد و فکر خود شک کند.


5ـ مقابله با آثار بدبينى؛ چنان که اشاره کرديم سوء ظن
خود باعث بروز برخى از رذايل اخلاقى مى شود. پيامبر
اکرم ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ مى فرمايد: «به درستى
که ترس و بخل و حرص غريزه هاى واحدى مى باشند که آن ها را
سوء ظن جمع کرده است.»[7] پس اگر بتوانيم با خودسازى اين صفات
را از خود ريشه کن کنيم، به درمان بدبينى کمک خواهد کرد.


6ـ خوددارى از تجسّس و تحقيق؛ کمتر کسى پيدا مى
شود که فکر منفى و گمان به سراغش نرود؛ اما مهم، مديريت آن ها،
نحوه برخورد و واکنش در مقابل آن است. امام على ـ عليه السلام ـ در اين
باره اين گونه راهنمايى مى کند که: «هرگاه گمان نمودى،
پيرامون آن جستجو و تحقيق نکنيد.»[8]


7ـ دورى از خودخواهى و تکبر؛ بايد به خود تلقين
کنيم که نه تنها ديگران بد نيستند، بلکه شايد روحيات
عالى تر و برتر از ما نيز داشته باشند.


8ـ توقعات خود را از ديگران کاهش دهيد؛ و رضايت از زندگى،
خود و ديگران را تمرين کنيد.


9ـ احتمال سازى و حمل بر صحت کردن اعمال و رفتار ديگران؛ از پيش
داورى و زود قضاوت کردن بى حساب اجتناب کنيد و رفتار و کردار آن
ها را حمل بر نيکى کنيد. پيامبر اکرم ـ صلى الله عليه
و آله و سلم ـ مى فرمايد: «براى گفتار و کردارى که از
برادرت سر مى زند، عذرى بجوى و اگر نيافتى، عذرى
بتراش.»[9]


10ـ با تمرين و تلقين به خود، افکار منفى را از خود دور
کنيد و سعى کنيد فکر هاى مثبت به ذهنتان خطور کند؛ با
الفاظ روح بخش با خود نجوا کنيد و تلاش کنيد هميشه خوبى
ها را ببينيد، نه بدى ها را!


11ـ صبر و گذشت داشته باشيد و از عيب ها و خطاهاى ديگران
چشم پوشى کنيد و آن ها را بپوشانيد.


12ـ اميدها را در دلهايتان زنده نگه داريد، چرا که
فقدان احساس اميد و اعتماد، انسان را در تاريکى و وحشت بدبينى
قرار مى دهد؛ سرمايه اميد، نشاط و شادابى، رضايت از
زندگى مثبت انديشى و آرامش است.


13ـ از افراد منفى نگر و بدبين دورى کنيد و با آن
ها همنشين نباشيد؛ چرا که خواهى ـ نخواهى ريشه بدبينى
را در دلهايتان مى کارند؛ بلکه با افرادى که از شخصيت قوى
و مطلوب و مثبت انديشى برخوردارند، معاشرت کنيد.


14ـ توکل به خدا داشته باشيد؛ نيتتان را در هر کارى
خالص و خدايى کنيد؛ و در اين راه با ذکر و دعا از خدا يارى
بطلبيد و بخوانيد: «الهى لم اسلّط على حسن ظنّى
قنوط الاياس، و لا انقطع رجائى من جميل کرمک؛ معبودا! نوميدى
يأس را به خوش گمانيم مسلّط نساز، و اميدم از زيبايى
کرمت نَبُرّد!»[10]


تذکر: بدبينى در موارد شدت آن از اختلافات روانى محسوب
مى شود، که براى درمان به کار روان شناسى و روان درمانى نياز
است و بايد به روان شناس بالينى مراجعه شود. اضطراب و افسردگى
مى توانند منشا بسيارى از بدبينى ها باشند.





[1] . لوئى ماردن، پيروزى فکر، ترجمه سيد
حسينى، رضا، ص 59، به نقل از «زيمرمان».


[2] . جمعى از نويسندگان، تفسير نمونه،
تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1362، ج22، ص 187.


[3] . حجرات / 12 ـ 11.


[4] . محمدى رى شهرى، ميزان الحکمه،
ج2، ص 1788.


[5] . کلينى، الکافى، ج8، ص 302.


[6] . ميزان الحکمه، ج2، ص 1786.


[7] . همان، شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه،
ج12، ص 46.


[8] . تحف العقول، ص 50.


[9] . بحار الانوارف ج75، ص 197، ح 15.


[10] شيخ عباس قمى، ، مفاتيح الجنان، مناجات
شعبانيه.


منبع : مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه





/ 1