جوان و ابراز وجود
«به استعداد خودت ايمان داشته باش، همانطور که به خدا ايمان
دارى. روح تو پاره اى از آن «واحد» بزرگ است، نيروهايى
که در تو هست، مانند درياى وسيعى، عميق و بى
پايان است.[1]
ويلکو
«هيچ راهى، بهتر از آنکه به مشکلات منتهى مى
گردد، انسان را به سر منزل احتياط و مآل انديشى نمى
رساند، دست تواناى مصائب بهتر از انگشتان نيکبختى و اقبال، هر
خطا و اشتباهى را به انسان نشان مى دهد.[2]»
دانيال
از مناسبات انسانى جوانان در زندگى؛ رابطه آنان با خويشتن
خود مى باشد. و چگونگى اين رابطه بر ارتباطات آنان با جامعه، خانواده،
خدا و هستى، نيز انرژى تعيين کننده دارد.
رابطه جوان و خويشتن در چند مقوله فرعى تر به طور دقيق
اين گونه تبيين مى شود:
(درک) کشف خود، پذيرش خود، علاقه به خود (حب ذات) و ابراز خود
(ابراز وجود، اثبات ذات) با اين توضيح که جوان، ابتدا در صدد کشف ظرفيتهاى
پنهان خويش بر مى آيد تا بتواند خود را درک کند و اين
امر، علاوه بر مهارتهاى خودشناسى، در پرتو معاشرت سازنده با ديگران،
حاصل مى شود. پس از آن جوان، موجوديت خويش اعم از قابليتها
و نارساييهايش را مى پذيرد و اصطلاحاً با واقعيت
سازگار مى شود و در مرحله بعد؛ علاقه به خويشتن، از راه مى رسد
که اين علاقه در همه اشخاص، ضرورتا، در حدى معتدل، تنظيم نمى
شود، بلکه بعضاً حالت افراط يا تفريط نيز به خود مى گيرد.
و در نهايت پس از وصول به اين مرحله، موقعيت مناسبى براى
ابراز خود يا «ابراز وجود» مهيا مى شود.
آثار برجسته اى که در پرتو ابراز وجود، حاصل مى شود، عمدتاً
عبارتند از: خود شکوفايي[3] (تحقق خويشتن)، تأمين يک
نياز اساسى روانى، مساعدت در جهت سلامت روحى، تقويت
حس خوشبينى، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انسانى با ديگران،
که البته هر يک از مفاهيم مذکور، نياز بيشترى به
توضيح و تبيين دارد که از عهده اين بحث خارج است و صرفاً
به ذکر آثار اکتفا مى شود.
در مقابل اگر، فرد نتواند به خوبى نياز به ابراز وجود را در
خويش تأمين نمايد، ناگزير به واکنشهايى دست مى
زند که خالى از نگرانى و مخاطره نيست، به عنوان مثال، جوانى
که نمى تواند از طرق مثبت ابراز وجود نمايد، به «منفى گرايي[4]»
روى مى آورد و به مقابله به جبهه گيرى در قبال اطرافيان
و همسالان اقدام مى نمايد و سعى بر آن دارد که از موضعى
خصمانه و منفى با ديگران مواجه شود. حتى بايد اذعان کرد
که برخى از پديده هاى رفتارى نامطلوب نظير دروغ،
تظاهر به موفقيت، اغراق در ارزيابى خويشتن و مبالغه در
تواناييهاى شخصى، زمانى در شخصيت جوان، ظاهر
مى شوند که وى فرصتهاى مناسب را براى «ابراز وجود» به
صورت مثبت و سازنده از دست داده و در کمال نا اميدى، به شيوه هاى
منفى، روى آورده است.
پيشنهادهايى براى تأمين
ابراز وجود جوانان
1. قبلاً اشاره نموديم که «ابراز وجود» متکى و منوط به «کشف و
شناخت خود» است. از اين روى، رسانه ها مى توانند با ارائه مباحثى
ساده و مفيد در زمينه «خودشناسى عملى» جوانان را در
«شناخت خويشتن» يارى دهند تا آنان بتوانند در موقعيت
ابراز وجود، به موقع و صحيح عمل کنند.
2. «توانايى سخن گفتن» يا «فن بيان» زير
مجموعه «ابراز وجود» است. با طرح مباحث عملى و کاربردى در اين
زمينه به ويژه در رسانه ها، جوانان را آموزش دهيم تا هم بتوانند
«خوب صحبت» کنند و نيز «صحبت خوب» داشته باشند. که اولى ناظر به «روش»
و دومى ناظر به «محتوا» است.
3. نقش اطلاعات عمومى و دانش هاى جنبى زندگى در
توانايى ابراز وجود جوانان، غيرقابل انکار است. آنان که اطلاعات
وسيعى از جهان بيرون و جهان درون خويش دارند، به طور قابل
ملاحظه اى بيش از سايرين مى توانند، وجود خويش
را به منصه ظهور برسانند.
4. جوانان به همان اندازه که نياز به «خوب سخن گفتن» براى
ابراز وجود دارند، نياز به «خوب شنيدن» از جانب ديگران نيز
دارند. اگر بتوانيم اين مفهوم را گسترش دهيم که در صورت تمايل
جوانان به سخن گفتن برايشان شنونده خوب، پر حوصله و باتجربه اى باشيم،
در اين صورت آنان را براى ابراز وجود يارى نموده ايم.
از ياد نبريم که هنر «خوب شنيدن» در روابط انسانى، مکمل
«هنر خوب گفتن» محسوب مى شود.
5. مدارس، کانونهاى فرهنگى و تربيتى و دانشگاهها
در تقويت ابراز وجود و از جمله هنر سخن گفتن، نقش قابل ملاحظه اى
دارند. ضرورى است در فرصتهاى مناسب با تشکيل کلاسهاى فن بيان،
براى جوانان، ظرفيت وجودشان را افزايش دهيم.
6. آموزش «شيوه هاى کاربردى» تقويت اعتماد به نفس
فرزندان به والدين به ويژه از طريق رسانه هاى گروهى،
فرصت مطلوبى است تا اين دسته از والدين، خود از برترين
افرادى باشند که مى توانند اعتماد به نفس فرزند خويش را تقويت
نمايند.
7. براى تأمين نياز مورد نظر، چنانچه به والدين،
مربيان، معلمان و دبيران بياموزيم که فرزند (دانش آموز)
خود را همان گونه که هست بپذيرند و حدود انتظاراتشان را با امکانات وى
تطبيق دهند، عملاً در جهت تأمين ابراز وجود نوجوانان و جوانان، گام
برداشته ايم و در اين صورت، در زمينه رشد و تعالى آنها
کوشيده ايم.
8. نوجوانان و جوانان، متذکر اين واقعيت باشند که مطمئن ترين
راه ابراز وجود، «عمل» آنان است. زيرا آنچه در «عمل» از آدمى سر مى
زند به مراتب بيش از «سخن» در اثبات لياقتشان تأثير دارد.
[1]. لوئى اسوت ماردن، پيروزى فکر، ترجمه
رضا سيد حسينى، ص 162.
[2] . ساموئل اسمايلز، اخلاق، ترجمه محمد سعيدى،
ص 478.
[3] . self- actualization.
[4] . NEGATIVISM.
منبع :محمد رضا شرفي - جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 9 - 12