اهداف مطرود و منفى در ورزش - اهداف مطرود و منفى در ورزش نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

اهداف مطرود و منفى در ورزش - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












اهداف مطرود و منفى در ورزش



گرچه ورزش يكى از تفريحات سالم و مورد نياز جسم و
جان انسان به شمار مى آيد ولى گاهى اهدافى منفى،
ورزش را از حالت طبيعى آن خارج كرده و به صورت يك وسيله،
براى اغراض شوم استعمارگران در مى آورد.


تا آنجا كه ورزش سالم و در مسير سالم سازى فرد و اجتماع باشد،
جاى هيچ بحثى ندارد. امّا اگر ورزش به صورت وسيله و ملعبه‌اى
براى تخدير افكار جوانان درآيد. اين ورزش مطرود است و
اثرات آن نيز منفى و مخرّب مى باشد.


از نظر اسلام بازى و سرگرمى چنان چه عنوان لهو پيدا
كند، حرام خواهد بود. لهو در لغت به معنى چيزى است كه انسان را
سرگرم نموده، فكرش را منحرف كند و او را از ياد خدا و ارزشها و وظائف خود و
اجتماعى غافل نمايد.[1]


وقتى انسان مى خواهد به جمعى نزديك شود بايد
ببيند آيا اين گروه مى توانند او را در مسير تعالى
و رشد يارى دهند؟


اگر ورزش به انسان رشد و تعالى روحى و جسمى، معنوى
ندهد، هر برترى كه براى انسان داشته باشد، براى او خطرناك به
شمار مى رود.


متأسفانه دشمنان نسل جوان، تحت عنوان ورزش، اهداف و مقاصد منحرف خود را
ترويج مى نمايند.


گرچه آثار مفيد ورزش را نمى توان ناديده گرفت، ولى
حيله‌هاى دشمن را نيز بايد شناخت و اهداف مطرود و مذموم
در ورزش را شناسائى كرد.




1. شهرت طلبى



يكى از اهداف منفى در ورزش شهرت‌طلبى است. افرادى
تنها براى اينكه قهرمان شوند ورزش مى كنند و اين قبيل
افراد دچار عوارضى روحى، عصبى، جسمى نيز مى شوند.


ورزش در حد قهرمان شدن مطلوب نيست و چنان كه در مباحث مربوط اشاره مى شود،
اگر فردى در خردسالى در رشته‌اى قهرمان شود، در بزرگسالى
اين شانس را نخواهد داشت و از نظر بدنى دچار آسيب مى شود.


قهرمان شدن در مقاطع سنى مختلف فرد را دچار عوارض جسمى مى كند.
بيماريهايى چون فشار خون، تنگى نفس، عوارض قلبى،
شكستگيهاى اعضاء بدن، افت رشد، بر هم خوردن توازن بدن، در اثر ورزشهاى
قهرمانى به وجود مى آيد.


اين مطلب را پزشكان هشدار داده‌اند:


ورزشكارانى كه با ورزشهاى سنگين قهرمانى و باستانى
سر و كار دارند، زودتر به بيماريهاى عروقى عضله قلب دچار
مى گردند.[2]


يكى از اهداف استعمارگران در ورزش نيز اين است كه
با شخصيت سازى و قهرمان پرورى در دنيا افكار مردم را از
پرداختن به مسائل فرهنگى، اخلاقى باز دارند.




2. اهداف سياسى، استعمارى



يكى از اهداف منفى و مطرود در ورزش اين است كه
ورزشكاران طبق نظر و هدف استعمارگران به ورزش بپردازند.


ورزشكار قبل از هر چيز بايد آزاد مرد باشد، گرچه از دين
و مذهب خاصى نيز پيروى نكند. چنان كه امام حسين ـ
عليه السلام ـ فرمود:


اگر دين نداريد، در دنياى خود آزاد مرد باشيد.[3]


و در سراسر دنيا مشاهده مى شود كه ورزش به عنوان وسيله‌اى
در دست قدرتهاى استعمارگر قرار گرفته است. اين قدرتهاى استكبارى
با مطرح كردن مسابقات ورزشى، شخصيت سازى، خريد و فروش
ورزشكاران، افكار مردم به ويژه جهان سوم را به خود مشغول مى سازند تا
آنان را از مسائل جدى زندگى منحرف نمايند.


چنين ورزشى نه تنها سودمند نيست، بلكه عوارض مخربى
بر جوامع دنيا بر جاى مى گذارد. بدون ترديد اسلام با
استعمار و استثمار مخالف است و دوست ندارد افراد، شخصيت خود را خرد كرده و
تن به استثمار بدهند. على ـ عليه السلام ـ در وصيت خود خطاب به
امام حسن ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:


بنده ديگرى مباش، كه خدا ترا آزاد گردانيده است.[4]


متأسفانه آنچه كه امروزه در غرب به عنوان ورزش مطرح است، ورزشى بدون
ارزش است. زيرا از تربيت بدنى در غرب تنها اسمى مانده و
فقط براى ورزشى ارزش قائل است كه براى رسيدن به قهرمانى
و كسب شهرت و شخصيت و رسيدن به مقاصد استعمارى آنها مطرح است.


ورزش در غرب در خدمت سلامت، بهسازى نسل، تربيت انسان كامل
و... نيست. ورزش فقط براى وقت كشى و شهرت طلبى و مقاصد سياسى
مطرح است.


در اين ورزشها، ورزشكار و تماشاچى هر دو مورد بهره‌بردارى
سياسى قرار گرفته و به اشكال مختلف استعمار مى شوند و هدف برپائى
چنين ورزشهائى به دست آوردن پولى بى حساب به نفع
استعمارگران و دور كردن مردم از مسائل سياسى واقعى و سرگرم كردن
آنها به مسائل ورزشى است. كه اين غفلت و بى خبرى از نظر
علماء و عقلاء‌ مطرود است.




3. اهداف مادى



يكى از اهداف مطرود و منفى در ورزش اهداف مادى در
ورزش است. برخى از ورزشكاران براى گذران امور زندگى و در آمد به
ورزشهاى حرفه‌اى مى پردازند. امّا بايد دانست كه ورزش براى
چنين هدفى نيست و مسائل مادى بايد در كنار و حاشيه
ورزش مطرح باشد نه اينكه محرك انسان براى ورزش، اهداف مادى
باشد.


در دنيا نيز كمپانيهاى تجارى بزرگ در عرصه
ورزش حرفه‌اى و بين المللى نفوذ دارند و در پوشش (اسپانسور[5]) يا
ضامن مالى، در مقابل تأمين خواسته‌هايشان و تبليغ نام
شركتهايشان، ورزشكاران و باشگاههاى ورزشى را از لحاظ مالى
تأمين مى كنند.


فروش بليط مسابقات يكى از منابع مالى است، امّا
در مقايسه با آنچه اسپانسورها مى پردازند، چندان به حساب نمى آيد.


بيش از 3400 كمپانى آمريكايى در طول سال
1987 مبلغ 485 ميليون دلار به برگزارى مسابقات مختلف اختصاص
دادند و همچنين 500 ميليون دلار به ورزشكاران حرفه‌اى
پرداختند تا كالا و نام آنها را در مطبوعات راديو و تلويزيون،
تابلوها، پوسترها و... تبليغ كنند.


اكنون ثابت شده است كه رويدادهاى بسيار پرهزينه
ورزشى چون بازيهاى المپيك جام جهانى فوتبال را نمى توان
بدون كمك مالى كمپانيهاى فراملى برگزار كرد.


تبليغاتى كه ورزشكاران براى اين شركتها مى كنند،
يك تضمين متقابل براى آنهاست. تقريباً هيچ قهرمان
سرشناسى نيست كه در شبكه اختاپوسى اسپانسورها گير نيفتاده
باشد.[6]


خريد و فروش افكار ورزشكاران، تبليغات حرفه‌اى، جوائز
كلان، شرط بنديها و... از عوارض منفى، اهداف مادى در ورزش است
كه اين اهداف به سلامت فكر و انديشه ورزشكاران خدشه وارد ساخته و از
آنان به عنوان كالا و وسيله و ملعبه استعمارگران استفاده مى شود.




4. زورگوئى و قدرت طلبى



يكى از اهداف مطرود در ورزش قوى شدن براى زورگوئى
و قلدرى نسبت به ديگران و قدرت طلبى است. برخى افراد ورزش
مى كنند تا قوى شوند و به زورگوئى بپردازند و به آنچه حق آنها نيست
برسند.


اين طرز فكر بسيار مطرود و منفى است و قوى شدن
براى زورگوئى از افكار زشت و ناپسند است. نمونه‌هاى بسيار
زيادى از قهرمانان ورزشهائى چون بوكس، كاراته، جودو و... وجود
دارند كه اين قهرمانان به جاى به كار بردن پرورش روح و تقويت
جسم، براى سازندگى، از قدرت خود براى كتك كارى، تضييع
حقوق ديگران، زورگوئى به افراد زيردست استفاده مى نمايند.


انسان قوى و توانا نبايد از قدرت و توانائى خويش
براى زورگوئى، ستم و فشار آوردن بر ضعيفان استفاده كند، قدرتى
كه براى تسلّط به افراد ضعيف مورد استفاده قرار گيرد، از نظر على
ـ عليه السلام ـ ناپسند و مذموم است. آن حضرت مى فرمايند:


سلطه جوئى بر ضعيف وبرده از پستيِ قدرت است.[7]


بلكه چنين خوب است:


شكرانه بازوى توانا بگرفتن دست ناتوان است




5. ابتذال در ورزش



يكى از دستاوردهاى استعمار در ورزش ابتذال است. ورزش
چنان كه بيان شد، بايد در خدمت سلامت تن و جسم و سلامت روح انسان
باشد. اگر ورزش انسان را از ابعاد اخلاقى، اجتماعى و دينى
او دور كند، چنين ورزشى مطرود است.


متأسفانه برهنگى در ورزش دنيا موجب فساد اخلاقى، اجتماعى
جوانان مى شود. اختلاط زن و مرد و برهنگى به بهانه ورزش در جوامع غربى
بسيار مشهود است. در اينگونه موارد ورزش نه تنها موجب سلامت جسم و جان
نيست، بلكه عوارض اجتماعى فراوانى نيز در پى دارد.




6. خشونت



يكى از دستاوردهاى مطرود برخى ورزشها روحيه
خشونت و آسيب رساندن به ديگران است. برخى ورزشها موجب مى شوند
كه روحيه انسانى افراد، به روحيه حيوانى و درنده
خوئى تبديل شود و افراد را براى آسيب رساندن به ديگران،
تشويق مى نمايد.


بوكس، جودو، كاراته، تكواندو و... ازاين نوع ورزشهاست. كه عوارض بسيار
ناگوارى از جهت ضربه به سلامتى افراد به وجود آوردن روحيه خشونت
در افراد دارد.


خشونت در محيطهاى ورزشى نيز امرى ناپسند
است. ورزشكار بايد از جهت اخلاق نمونه باشد، درگيرى و زد و خورد
و خشونتى كه در بازيهاى اغلب كشورهاى غربى به چشم مى خورد
حاكى از اين است كه ورزش در آنجا به عنوان پرورش و تربيت مطرح نيست،
بلكه در خدمت مقاصد استعمارى قدرتهاى بزرگ مى باشد.




7. قهرمان پرورى



يكى از اهداف مطرود ورزش قهرمان پرورى است ورزش بايد
در خدمت سلامت تن و روان باشد و تربيت بدنى در ورزش مهمتر از قهرمان
پرورى است.


((غرب امروز از تربيت بدنى براى رسيدن به قهرمانى
بهره مى گيرد كه خود آفتى بزرگتر است پرورش روحيه قهرمانى
كه مترادف با حرفه‌اى شدن ورزش و حرفه‌اى گرى است كه مخالف و ضد
انسان و هويت انسانى است.))[8]






[1] . منجد الطلاب، ص 514.


[2] . مجله نظام پزشكى، شماره 3، ص 202.


[3] . ان لم تكن دينكم فتكونوا احراراً فى دنياكم.
«نفس المهموم»


[4] . نهج البلاغه، نامه 31، بخش 46، ص 929.


[5] . Sponsor.


[6] . مجله رشد جوان، سال 7، آذرماه.


[7] . ميزان الحكمه، ج 8، ص 58.


[8] . تربيت بدنى از ديدگاه انديشمندان
غرب، ص 284.


منبع :سايت انديشه قم





/ 1