روش كتابشناسى - روش كتابشناسى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش كتابشناسى - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












روش كتابشناسى





كتابشناسى



اصطلاح « كتابشناسى »، گاهى به مفهوم شناخت نسخه‌هاى قديمى
و چاپ‌هاى مختلف از يك كتاب و تاريخ و تحول متنها و تعداد نسخ و
آگاهى از ارزش نسخه‌هاى خطى و چاپى كم‌ياب و صحت
انتساب كتاب به مؤلف، تشخيص هويت كتاب و نام‌هاى اصلى و
مستعار نويسندگان نيز ارزيابى نوع كاغذ و خط و صحافى
و ... است. اين بحث، « نسخه شناسى » و تخصص ويژه‌اى مى طلبد
و به بحث ما هم در اين كتاب مربوط نمى شود.


گاهى هم به معناى شناخت كتاب به عنوان آشنايى با
موضوعات و منابع و مآخذ بحث‌ها و شناخت اجمالى از محتواى كتاب‌ها و
سطح و كيفيت مطالب و نوع ناشران و ... است. اين بحث به موضوع
مطالعه مربوط مى شود و در جهت مفيد‌تر ساختن و جهت‌دار بودن سير
مطالعاتى انسان و نيز سرويس دهى به پژوهشگران و اطلاع‌رسانى
به علاقه‌مندان به كتاب و مطالعه، كارآيى و نقش بسزايى
دارد.


در اين بخش، از اين نوع كتاب‌شناسى بحث مى شود كه
مى توان نام « مأخذ شناسى » هم بر آن نهاد.


البته گاهى هم بحث از شناخت كتاب، به شناخت فيزيكى
آن و اقسام و اجزا و انواع كاغذ و جلد و صحافى و چاپ و قطع و ... مربوط مى شود،
كه به اين موضوع نيز اشاره‌اى خواهد شد.


پس در مجموع، شناخت كتاب را در محورهاى زير مى توان
مورد توجه قرار داد:


الف. شناخت كتاب براى مطالعه يا توصيه به مطالعه


ب. شناخت كتاب به عنوان مأخذ تحقيقات و پژوهش


ج. شناخت كتاب در حد ظاهر و اطلاعات شكلى و اسكلت و استخوان بندى
آن.


از آن‌جا كه كتاب‌شناسى در ابعاد گوناگون، نقش عمده‌اى در كيفيت
مطالعه و شكل‌دهى به انديشه‌ها و بهره‌ورى از تجارب دارد، اين
بحث را در چند شاخه زير انجام مى دهيم:


1- محتواى كتاب


2- سطح كتاب


3- اعتبار كتاب


4- ناشر كتاب


5- مؤلف كتاب


6- كالبدشناسى كتاب



شناخت محتوا



بسيار اتفاق مى افتد كه ما در كتاب‌خانه‌ها، كتاب‌فروشى ها
و در دست اشخاص، به كتاب‌هايى بر مى خوريم كه اطلاعى
از محتوا و موضوع آن نداريم و نمى دانيم در چه سطحى و پيرامون
چه موضوعاتى است و به چه كار مى آيد. در اين‌گونه موارد،
« شناخت اجمالى » از كتاب، براى ما ضرورت مى يابد؛ به‌خصوص
در برخى كتاب‌ها داراى نام‌هايى مبهم‌اند كه از اسم كتاب،
به هيچ وجه نمى توان به موضوع آن پى برد؛ مثلاً از نام « ضريح
چشم‌هاى تو » نمى توان فهميد كه اين كتاب در چه باره‌اى
است،‌ ولى از نام « آموزش عقايد » براحتى مى توان موضوع
را دريافت. از آن‌جا كه زمينه‌هاى علاقه افراد به كتاب‌ها متفاوت
است و هر يك از كتاب‌هاى علمى، اخلاقى، سياسى،
ادبى، داستان، فنى، آموزش، سرگرمى، تربيتى، خانه‌دارى،
پزشكى و ... مورد نياز يا علاقه قشر خاصى است، شناخت
محتواى كتب ضرورت پيدا مى كند.


براى شناخت اجمالى كتاب مى توان از اين راه‌ها
بهره گرفت:


1- مرور سريع كتاب


2- مطالعه فهرست كتاب


3- خواندن مقدمه


4- خواندن خلاصه فصول كتاب


5- پرسيدن از اهل اطلاع و مطالعه


البته در كتاب‌هاى قصه، مسأله مشكل‌تر است و اغلب جز با خواندن همه
داستان، نمى توان پى برد كه موضوع داستان چيست و براى چه
سطحى و كدام مخاطب مفيد است. بايد خواند تا پيام آن را
استخراج كرد. پيشنهاد مى شود وقتى كتاب قصه‌اى مى خوانيد،
همان وقت، موضوع و سطح آن را يادداشت كنيد تا براى آينده
مفيد باشد.


معمولاً نويسنده، در مقدمه توضيح مى دهد كه چرا و با چه
ويژگى و در چه مراحلى كتاب را تأليف كرده است. فهرست‌ها
هم اغلب گوياست. البته فهرست‌هايى هم وجود دارد كه مثل عنوان
برخى كتاب‌ها، گويا نيست و محتوا را نشان نمى دهد؛ مثلاً
اگر در فهرست،‌ تعبيرى هم‌چون « طلوع خورشيد » است، از كجا مى توان
فهميد كه درباره بعثت پيامبر است؟ جز با مطالعه اصل مطلب؟ فهرست‌هاى
موضوعى كتب و مجلات، در اين زمينه راهنماى خوبى
است. البته از اطلاع‌رسانى مراكزى كه با برنامه‌هاى رايانه‌اى
دارند نيز مى توان از موضوع و سطح كتاب آگاه شد.




چه كتاب‌هايى وجود دارد؟



يكى از مشكلات، بى خبرى علاقه مندان و پژوهش‌گران،
از كتب چاپ شده يا نوشته شده پيرامون موضوعات مختلف است. شناخت اين‌كه
اساساً چه كتاب‌هايى (چه به صورت چاپى يا خطى) وجود
دارد، گامى جلوتر از اين است كه كتاب‌ها در چه موضوعاتى است.
براى كسب اين آگاهى از اين راه‌ها مى توان اقدام
كرد:


1. سر زدن مداوم به كتاب فروشى ها و اطلاع از تازه‌هاى چاپ و
نشر.


2. مراجعه به كتاب‌خانه‌ها (شخصى يا عمومى) و مرور به
خود كتاب‌ها يا كارت‌هاى كتاب.


3. مطالعه صفحات معرفى كتاب در مطبوعات و مجلات.


4. مطالعه فهرست‌هاى چاپ شده از آثار ناشران (بروشورها).


5. مطالعه فهرست‌هاى كتاب‌خانه‌ها كه به صورت كتاب چاپ مى شود.


6. مرور بر مجموعه‌هاى كتابشناسى و فهرست‌ها.


7. پرس و جو از آنان‌كه سر و كار دايم با كتاب و بررسى و
مطالعه و نقد دارند.


8. ماه‌نامه‌هايى كه وزارت ارشاد به عنوان « كتاب‌نامه » و
نام‌هاى ديگر چاپ مى كند و آثار چاپ شده هر ماه را در زمينه‌هاى
مختلف معرفى كند. در حال حاضر، تازه‌هاى كتاب را با نام « كتاب هفته »
و « كتاب ماه »، منتشر مى كند.


9. « كتاب‌شناسى ملّى » كه توسط كتاب خانه ملّى به طور
فصلى منتشر مى شود.


10. مطالعه مجلاتى كه ويژه اطلاع رسانى، كتاب شناسى،
كارهاى در دست چاپ و نشر و نقد و بررسى آثار است.




سطح كتاب



از آن‌جا كه تناسب سطح كتاب و خواننده، در بهره ورى از آثار مؤثر
است، لازم است ـ چه كسانى كه مى خواهند مطالعه كنند يا براى
مطالعه ديگران كتاب معرفى كنند يا براى افراد و مراكز،
كتاب تهيه كنند ـ از سطح كتاب آگاه باشند.


سطح بندى كتاب‌ها، گاهى با ملاحظه تفاوت سنى مخاطبين
انجام مى گيرد، گاهى به لحاظ سطح معلومات آنان. كودكان و
نوجوانان، در سطحى از آگاهى و زمينه درك مطلب و نيازهاى
فكرى و روحى قرار دارند، جوانان در سطح و شرايط و نيازهاى
ديگر، و اهل مطالعه و تحقيق نيز شرايط و نيازهاى
خاص خود را دارند. حتى گاهى كتاب‌هايى كه ممنوع است يا
محدوديت استفاده دارد، در كتاب‌خانه‌هاى تخصصى يا قفسه‌هاى
ويژه در اختيار اهل نظر و محققان قرار مى گيرد.


برخى مراكز و مؤسسات نشر، كتاب‌هاى خود را بر اساس گروه‌هاى
سنى زير تفكيك و تقسيم مى كنند:


گروه سنى « الف »: (زير دبستان و سال‌هاى اوليه
دبستان)


گروه سنى « ب »: (دبستان)


گروه سنى « ج »: (مقطع راهنمايى)


گروه سنى « د »: (مقطع دبيرستان)


گروه سنى « هـ »: (دانشگاه)


معيار اين تفكيك، يا سطح معلومات و ميزان
تحصيلات است يا سن و سال.


ناگفته نماند كه اين سطح بندى، با هر معيارى كه
باشد، نسبى است نه صد درصد و مطلق؛ مثلاً مقطع راهنمايى محيط
روستا و شهر يا در خانواده‌هايى با فرهنگ‌هاى مختلف و شرايط
آموزشى متفاوت، يكسان نيست؛ هم‌چنين اگر سن پانزده سالگى
را يك سطح به حساب آوريم؛ چون جوان پانزده ساله محصل يا كارگر،
شهرى يا روستايى، تيزهوش يا معمولى و
... همسان نيستند. اما مى توان از مجموع، ميانگينى
به دست داد و آن را معيار گرفت.




راه شناخت سطح كتاب چيست؟



اگر ناشر، خود به اين سطح بندى پرداخته و مشخص كرده باشد، كار
آسان است؛ اما اگر ما خود بخواهيم آن را معين كنيم لازم است هم
محتوا و سبك قلم را به دقت ملاحظه كنيم، هم زمينه‌هاى فكرى
و علمى و استعداد و فهم مخاطب را بشناسيم.


كتب درسى دانش آموزان در مقاطع مختلف، ملاكى براى سطح
بندى كتب ديگر است، البته تا حدودى نه صد درصد. كتاب‌هاى
ديگر را مى توان با سطح و قلم و محتواى اين كتاب‌ها سنجيد،
سپس قضاوت كرد كه فلان كتاب، مثلاً در سطح جوانى دبيرستانى است،
يا براى او سنگين و دشوار است، يا آسان.


انس و ارتباط از نزديك با افراد در سطوح مختلف، نيروى
تشخيص سطح را تقويت مى كند و هر چه اين شناخت،‌ عينى تر
و ارتباط بيشتر باشد، سطح بندى دقيق‌تر انجام خواهد گرفت.


اين ضرورت و حساسيت، در مورد نويسندگان و پديد
آورندگان آثار ادبى، شعر، قصه، نقاشى، فيلم و ... براى
كودكان و نوجوانان و جوانان هم وجود دارد و جز با شناخت دقيق دنياى
ذهنى و سطح فكر و نيازهاى روحى مخاطب خاص، نمى توان
اثر ارزش‌مند و جذاب و مفيد براى او پديد آورد.


كتاب‌هايى وجود دارد كه به سطح بندى كتب مختلف پرداخته،
كه مى تواند هم راهنماى عمل قرار گيرد و هم به اين نياز
پاسخ دهد.


غير از سطح بندى به لحاظ مخاطب، موضوع ارزيابى
خود كتاب و سطح مطالبش نيز حايز اهميت است؛ مثلاً اگر درباره
خداشناسى يا تاريخ انقلاب اسلامى يا زندگى پيامبر
ـ صلى الله عليه و آله ـ كتاب‌هاى متعددى وجود داشته
باشد، سطح بندى ارزشى خود كتاب‌ها هم مهم و لازم است؛ يعنى
به فرض از صد كتاب پيرامون فلان موضوع، كدام‌يك در رتبه والاتر و سطح
ارزشى بالاتر و بهترى قرار دارد، و كدام‌يك سطحى تر و
ساده‌تر است. تعيين اين جهت و ارزيابى محتوايى
كتاب‌هاى هم موضوع، نياز به كارشناسى و اطلاع عميق‌تر از
همان موضوع توسط بررسى كننده و نظر دهنده دارد تا بتواند آن‌ها را در مقايسه
با هم مرزبندى و تفكيك كند و نظر كارشناسى بدهد.




اعتبار كتاب



مقصود از اعتبار كتاب، درستى محتوا و صحت مطالب است. در زمينه
هر موضوعى، اعتبار و درستى كتاب به آن موضوع بستگى دارد و تشخيص
ضعف يا اعتبار كتاب نيز اطلاعات و تخصص آن موضوع را مى طلبد.




منبع :سايت انديشه قم




/ 1