روش يادداشت بردارى
قَيِّدوا العِلْمَ بِالكِتابَهِ
پيامبر اسلام ـ صلى الله عليه و آله ـ
دانش را با نگارش، به بند بكشيد و نگه داريد.
اهميت يادداشت
بر حافظه انسان نمى توان اعتماد كرد. هر دانشى كه روى
كاغذ نيايد، با مرور زمان از بين مى رود ( كلّ علمٍ ليسَ
فيِ القرطاسِ ضاعَ ). آنچه رهاورد مطالعات و تحصيلات انسان است،
مجموعهاى از دانستنى هاست كه براى حفاظت از آنها بايد
به يادداشت كردن پرداخت تا هم براى خود انسان، هم براى ديگران
و نسلهاى آينده ثمربخش شود. يادداشت، هم در كارهاى پژوهشى
كاربرد دارد، هم در مطالعات آزاد و شخصى.
بزرگان گفتهاند:
« العلم صيدٌ و الكتابهُ قيدٌ »
دانش، شكار است و نوشتن، دام و بند.
به علاوه، بسيارى اوقات، انسان مطالب سودمندى مى شنود
و مى خواند، ولى چون يادداشت نمى كند به مرور زمان از ياد
مى رود و اين خسارتى جبران ناپذير است.
يادداشت بردارى هنگام مطالعه يا پس از آن، همچنين
يكى از راهها و شيوههايى است كه مطالعات انسان را
مفيدتر مى سازد و فرصت صرف شده براى مطالعه را بارور مى گرداند.
به تعبير ديگر يادداشت بردارى خود نوعى از مطالعه
به شمار مى رود. اين ذخيره سازى دانستهها براى بهرهبردارى هاى
بعدى، بايد روى اصول و روشهايى باشد كه بيشترين
كارآيى و فايده را داشته باشد.
يادداشتها يا به همان صورت موجود مورد بهرهبردارى
قرار مى گيرد، يا به صورت فيشهاى تحقيقاتى
و مواد خام، مبناى طرح عظيمترى قرار مى گيرد و از
اطلاعات موجود در آنها براى تدوين يك اثر يا تهيه
گزارش استفاده مى شود.
در اين بخش، به برخى از نكات عمومى مربوط به يادداشت
بردارى اشاره مى شود:
اساسى كار كردن
از آنجا كه يادداشتها گاهى تا ساليان دراز باقى
مى ماند و به عنوان منبع استفاده ديگران يا پايه تحقيقات
و تأليفات نويسنده و محقق مى شود، بايد در نگارش نكات و يادداشت
مطالب، اساسى و اصولى كار كرد؛ يعنى به فكر آيندهاى
دراز مدت بود، نه صرفاً كارى مقطعى و گذرا و دم دستى.
اين ديدگاه و اين اصل، ايجاب مى كند كه
نكاتى را در عمل به كار بنديم. گرچه مراعات اين امور، ممكن است
خرج و هزينه داشته باشد، اما براى يك كار جدى و اساسى
ارزش دارد كه انسان هزينهاى را هم متحمل شود. پيامبر اكرم ـ صلى
الله عليه و آله - فرمود:
« ... و لكنَّ اللهَ يُحِبُّ عبداً اِذا عَمِلَ عملاً اَحْكَمَهُ
».[1]
خداوند بندهاى را دوست مى دارد كه هرگاه كارى انجام مى دهد
آن را محكم و متقن و استوار انجام دهد.
1. انتخاب نوع كاغذ
يادداشتهايى كه در دفترها به صورت يك جُنگ و
كشكول است، بهره بردارى را دشوار مى سازد؛ به علاوه امكان الحاق به آنها
نيست. انتخاب برگههاى يادداشت، بهتر از نوشتن در دفتر است.
برگهها بهتر است از جنس مرغوب و بادوام و در يك اندازه باشد، تا هم به زودى
خراب نشود و هم تنظيم و دسته بندى آنها آسانتر باشد.
2. قلم و خطّ
برخى نوشتهها به لحاظ نوع رنگ يا نوع قلم، با مرور زمان يا
محو مى شود، يا جوهر پس مى دهد و نوشته را خراب مى كند.
خطّها گاهى ناخواناست. انتخاب قلم روان و پر رنگ و نيز نوشتن با خط زيبا
و خوانا، كارى اساسى است. البته حوصله مى خواهد و سليقه.
كاغذ كاهى و نازك، يا خودكارهايى كه رنگ آنها پس
از مدتى به پشت صفحه نفوذ مى كند ( مثل سبز و قرمز ) يا استفاده
از جوهر و خودنويس، كه با سرايت آب يا خوردن دستِ تر، خراب مى شود،
همچنين استفاده از مداد، كه با مرور زمان از بين مى رود، شيوه
خوبى نيست.
3. برگه به جاى دفتر
گاهى نوشتهها و يادداشتها مورد نياز خود انسان است.
همزمان با نياز ما ديگرى هم مى خواهد از يادداشتها
استفاده كند. اگر در دفتر باشد، امكان بهره بردارى همزمان دو نفر نيست،
امام از محاسن يادداشت روى برگهها، امكان تفكيك آنهاست. به
علاوه حمل و نقل برگههاى مربوط به موضوعات مختلف، آسانتر از دفترهاى
متعدد است.
كارتها و برگههاى يادداشت كه به نام « فيش » هم معروف
است و اندازه استاندارد آن 15 * 10 سانتى متر مى باشد، هم به صورت
آماده و چاپ شده در بازار موجود است، هم مى توان كاغذهاى يك
اندازه را با خط كشى ساده به صورت برگههاى يادداشت در آورد. اينگونه
اوراق، هم در لوازم التحرير فروشى هاست، هم در چاپ خانهها. كه از
اضافات برش كتاب باقى مى ماند.
4. عنوان گذارى
براى هر مطلب، هنگام مطالعه بايد عنوان و تيتر گذاشت،
تا در آينده با وقت كمتر، موضوع هر يادداشت را بتوان به ياد
آورد. انتخاب عنوان اهميت بسيار دارد و چه بسا در برداشت از يادداشت
و استفاده از آن نقش تعيين كننده داشته باشد. عنوان هر چه كوتاهتر و
دقيقتر باشد بهتر است. عنوان نبايد به صورت جمله باشد.
5. ذكر منبع ( در اين باره توضيح خواهيم داد )
6. نگه دارى برگههاى يادداشت
برگههاى يادداشت را در برگهدان، پوشه يا زونكن يا
به هر وسيله ديگر، خوب نگه دارى كردن، تا خراب نشود و نظم آنها
به هم نخورد و استفاده از آنها آسانتر شود.
7. نوشتن روى يك طرف برگه، نه پشت و روى آن
...
7. نوشتن روى يك طرف برگه، نه پشت و روى آن، تا با گذشت
زمان با نفوذ رنگ به دو طرف، نوشتهها خراب نشود.
يادداشت موضوعى
مخلوط بودن يادداشتها، چه به صورت برگههاى مختلط يا
دفترهايى كه حاوى هر نوع مطلب باشد، خوب نيست. بهتر است
هم مطالعات انسان موضوعى باشد، و هم يادداشتها، طبق موضوعها از هم
تفكيك شده باشد. لازمهاش تيتر گذارى براى هر يادداشت
است. سپس تنظيم و دسته بندى آنها طبق برنامه دلخواه، بنابراين
روى هر برگه يادداشت، تنها يك موضوع را بايد نوشت، هر چند
كوتاه باشد.
گاهى انسان در زمينه خاصّى يا بر محور يكى
دو موضوع معين تحقيق و مطالعه مى كند، گاهى هم مطالعات
متنوع و در همه موضوعات است. در هر حال، با سامان بخشى به برگههاى يادداشت
و ايجاد نظم الفبايى يا موضوعى و عنوانهاى
اول و دوم، بايد امكان بهره بردارى از آنها را آسانتر و بهتر و بيشتر
ساخت. دادن نظم مناسب به برگهها، ميزان استفاده را مى افزايد.
هر يادداشت، مى تواند يك عنوان عام داشته باشد، و يك
موضوع خاصّ يا اخصّ؛ مثلاً موضوعاتى هم چون: تاريخ، عقايد،
اخلاق، سياست، فقه، حقوق، ادبيات، حديث، اقتصاد، جامعه شناسى،
شرح حال و ... هر يك « موضوع كلى » است. هر كدام قابل تقسيم به
عنوانهاى جزئى تر است.
به عنوان نمونه، « عقايد » را مى توان به پنج عنوان جزئى تر
خداشناسى، نبوت، امامت، عدل و معاد تقسيم نمود. معاد نيز خود
مباحث ريزترى دارد؛ مثل: برپايى قيامت، اثبات معاد،
تجسم اعمال، بهشت و جهنم، صراط، شفاعت، محاسبه اعمال و ... . اينگونه است
كه مى توان براى هر مطلب، تا سه عنوانِ جزئى، فرعى و اصلى
گذاشت. يادداشتها هم بر اساس اين تقسيم، مى تواند تفكيك
و دسته بندى شود.
تشخيص موضوع و عنوان گذارى براى هر يادداشت، از
اهميت خاصّى برخوردار است. عناوين بايد كوتاه، گويا
و مرتبط با معنون باشد.
گاهى يك مطلب ممكن است به چند موضوع بخورد. مى توان در
هر دو جا آورد؛ مثلاً « ولايت فقيه »، هم موضوعى است فقهى
و هم سياسى، « ربا » هم اقتصادى است و هم فقهى. « تاريخ
بغداد » هم تاريخى است، هم شرح حال، «مشورت»، هم اخلاقى است، هم
اجتماعى، « دوستى » هم اجتماعى است هم تربيتى، «
نماز جمعه » هم فقهى است هم سياسى اجتماعى و همين
طور.
گاهى هم عنوان گذارى براى يك مطلب يادداشت
شده، مشكل است. انتخاب تيتر در همان هنگام مطالعه و يادداشت، آسانتر
و مفيدتر است، چون كه ذهن آمادهتر است. و گرنه بايد بعداً دوباره
خواند و طبق محتوا عنوان گذاشت و اين نوعى دوباره كارى و وقتگير
است.
ذكر مأخذ
هر مطلبى كه يادداشت مى شود، بايد مأخذ و منبع آن
دقيقاً ذكر شود.
برگههاى چاپى يادداشت، گاهى مشخصاتى را كه
در ذكر مأخذ لازم است، داراست. در غير اين صورت، بايد نام كتاب،
مؤلف يا مترجم، محل نشر، ناشر، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه، نيز
نوبت چاپ ذكر شود، و اگر يادداشت از يك مجله يا روزنامه است،
علاوه بر نام مجله و روزنامه، نام نويسنده مقاله، عنوان مقاله، تاريخ
نشر و شماره آن و صفحه نقل گردد.
همچنين اگر مطلب، از يك سخنرانى، سمينار، جلسه،
درس، ??وار، برنامه راديويى يا تلويزيونى
و ... نقل شده است، نام گوينده، تاريخ و محلّ آن، نام برنامه و امثال
اينگونه اطلاعات كه مأخذ نقل را دقيق بيان مى كند قيد
شود، تا اگر مراجعه به اصل منبع لازم شد، امكان داشته باشد. در نقل مطلب از نشريات،
نام نويسنده، عنوان مقاله، سال و شماره نشريه، شماره صفحه يا
صفحات ذكر مى شود.
نوشتههاى بى مدرك، هر چند ارزشمند و مهم هم باشد، فاقد ارزش
و اعتبار سندى است و نمى توان به آنها استناد كرد؛ مثل انسانهاى
بى شناسنامه يا كارت شناسايى مى ماند كه هر چه مهم
و خوب باشند، چون كارت شناسايى ندارند، در برخى مراكز راه پيدا
نمى كنند و به آنان اطمينان حاصل نمى شود.
منبع نقل مطلب، هر چه دقيقتر باشد، هم اعتبار بيشترى مى يابد،
هم مراجعه مجدد را آسانتر مى سازد و وقت كمترى مى گيرد.
در ذكر مأخذ نيز تا مى توان بايد از « كد » و علايم
اختصارى استفاده كرد تا جاى كمترى بگيرد؛ مثلاً به جاى
جلد و صفحه، از « ج » و « ص » استفاده شود.
همچنين يادداشتها، اگر به صورت ترجمه، تلخيص، نقل به
معنى، اقتباس، نقل قول غير مستقيم، تغيير عبارات و
... انجام گرفته و « عين عبارت » نيست، به اين روش و خصوصيت
اشاره شود.
گاهى يك مطلب، در منابع متعددى وجود دارد. اگر به يكى
ز آنها كه معتبرتر و كهنتر است اكتفا شود بهتر است؛ مگر اينكه به دليل
خاصّى بخواهيم به منابع متعدد اشاره كنيم، كه در اين صورت
مدرك دقيق مطلب را از هر چند مأخذ ذكر مى كنيم.
تهيه كننده يادداشت و نويسنده آن ( فيش نويس
) خوب است قيد شود، تا معرف برگههاى يادداشت باشد. ذكر تاريخ
يادداشت بردارى هم مفيد و مكمل آن است. وقتى كه صرف تهيه
يك فيش دقيق و استاندارد مى شود هدر نرفته است، زيرا
از هدر رفتنهاى وقت در آينده و بى ثمر بودن يادداشتها
جلوگيرى مى كند. نوعى سرمايه گذارى زمانى
است كه بهره آن در آينده روشن مى شود.
مراجعه مجدد
گاهى بايد سراغ يادداشتهاى قبلى رفت. در اين
مراجعه، چه بسا نياز به اصلاح يا تمكيل آنها باشد كه عملى
مى شود. گاهى اطلاع از يادداشتهاى پيشين،
سبب جلوگيرى از دوباره كارى و يادداشت مجدد و مكرر يك
مطلب مى گردد؛ به علاوه، يادداشت براى بهرهبردارى است.
نوشتن و بايگانى كردن، آنها را از خاصيت مى اندازد.
گاهى مطالعه كننده، به مطلب خوبى بر مى خورد يا
آن را مى شنود و به فكر يادداشت بردارى مى افتد. غافل از
آنكه قبلاً آن را نوشته است. مراجعه مجدد به يادداشتها جلوى اين
ضايعات را مى گيرد.
عين عبارت يا محتوا
آنچه در فيشها يادداشت مى شود، به يكى از
دو صورت زير مى تواند باشد:
الف. عين عبارات منقول از مأخذ ( نقل قول مستقيم )
ب. مضمون و محتوا ( نقل قول تفسيرى ).
در صورت اول، خود الفاظ گوياى مفهوم مورد نظر است. اما در
صورت دوم، با عبارات خودمان مضمون و خلاصه مطلب مطالعه شده را مى نويسيم،
آنگاه به ذكر منبع مى پردازيم، تا خودمان يا ديگران
هنگام نياز، به اصل مأخذ رجوع كنيم. در اين نوع، طبعاً عبارت
توضيحى ما بايد پيش از عنوان قيد شده در برگه يادداشت
باشد.
در هر دو نوع نويسنده يادداشت اگر نظريه خاصّى پيرامون
موضوع دارد، مى تواند در پايين همان برگه بنويسد.
برگههاى ارجاعى
بهره گيرى از « سيستم ارتباطات » در تحقيق و فيش
بردارى مفيد است. ربط دادن موضوعات به يكديگر، ذهن
خواننده و نويسنده را غنا مى بخشد. يافتن ارتباطها بين
مطالب و موضوعات، هم وسعت اطلاعات مى خواهد، هم ذوق و سرعت انتقال ذهنى.
از اين روش، در برگههاى يادداشت هم مى توان
استفاده كرد. گاهى محتواى يك يادداشت به يك يا
چند يادداشت ديگر هم ارتباط مى يابد و آنها در كنار هم
كه قرار گيرند، برداشت بهتر و بيشتر و دقيقترى مى توان
از موضوع داشت. اگر فيشها شماره و كد داشته باشد، مى توان در پايان
هر فيش، به شماره فيشهاى ديگر كه با آن مربوط است اشاره
كرد، يا همان عنوانهاى يادداشتها را كه به صورت « نمايه
» مورد استفاده قرار مى گيرد در ارجاع، مورد توجه قرار داد؛ مثل اينكه
يادداشت « احترام والدين »، قابل ارجاع به برگههاى « حقوق » و
« اخلاق خانوادگى » است، يا در پايان يادداشتِ « نهج
البلاغه » مى توان نوشت (سيد
رضى )
كه به آن سرْ عنوان هم رجوع شود.
تنظيم سيستم ارتباطى بين واژهها، مفاهيم،
سرعنوانهاى موضوعى و كتابها و منابع، كترى مهم و دقيق،
در عين حال بسيار كارساز و مفيد است و حتى در كتاب شناسى
و تحقيق هم كاربرد دارد و براى محققان نقش واسطه و رابط را براى
دستيابى به منابع ديگر يا موضوعات مرتبط و هم خانواده ايفا
مى كند. ( در بحثِ « روش تحقيق » هم اشارهاى به اين
مسأله شده است.)
استنساخ و كپى گرفتن
هميشه نوشتهها و آثار قلمى، در معرض گم شدن، خراب شدن، به
سرقت رفتن و ... بوده است و از اين طريق، گاهى زحمات دراز مدت يك
پژوهشگر، يك جا از بين مى رود و جز غصّه برايش باقى
نمى ماند.
به همين جهت، بجاست كه از يادداشتها و دست نوشتههايى
كه وقت و زحمت زيادى صرف تهيه آن شده است، نمونه يا نمونههاى
متعددى به صورت استنساخ، زيراكس يا با استفاده از كاربن تهيه
شود تا اگر احياناً مفقود شد، يا در حادثهاى از بين رفت،
محصول زحمات در جاى ديگر و به صورت نسخه ديگر موجود باشد.
در اين زمينه، اندوه محققانى كه تنها نسخه موجود از
كاوشها و يادداشتها چندين ساله خود را در اثر سهل انگارى از
دست دادهاند و ديگر حوصله و مجال تحقيق و نگارش مجدد نداشتهاند، مايه
عبرت است.[2]
[1] . درباره كيفيت يادداشت و تنظيم و
سازماندهى فيشها نكاتى هم در بحث « روش تحقيق » بيان
شده كه بجاست مراجعه كنيد.
[2] . الحياه، حكيمى، ج 1، ص 274.
منبع :جواد محدثى، روشها، ص 59.