مُد گرايى
از منظر دين و عقل آراستن ظاهر امرى پسنديده بوده و به
آن توصيه شده است، البته در حدى که از اعتدال خارج نشود و به تجمل گرايى،
اشرافى گرى، مدپرستى، اسراف، تکبر، فساد، خود نمايى
افراطى و فخر فروشى تبديل نشود. براى درمان و اصلاح هر
مشکل و رفتار انحرافى و نا به هنجار بايد علل ايجاد و گسترش آن
را بررسى کرد و متناسب با آن توصيه هايى براى رفع
مشکل ارائه داد که ما در ذيل به برخى از عوامل و توصيه هايى
در همان زمينه مى پردازيم:
1- تنوع طلبى و نوگرايى
يکى از نيازهاى
فطرى انسان، تنوع طلبى و تجدد گرايى است که در زمينه
هاى گوناگون بروز پيدا مى کند که از جمله آن ها تنوع طلبى
در نوع لباس، نوع آرايش، نوع پيرايش مو و لوازم و وسائل مورد نياز
و ... مى باشد. 2- نياز به مقبوليت و تأييد اجتماعى
3- جلب توجه ديگران 4- زيبايى خواهى 3- الگو گيرى
و تقليد 6- تبليغ بازرگانى و شرطى كردن 7- همنوايى
با همسالان 8- جهل 9- ابزار واقع شدن
توصيه ها
- مسئولان و متصديان بايد اين تنوع طلبى را در مسيرى
درست هدايت کنند.
- هويت ملى، فرهنگى و اسلامى را بايد احياء
و ترويج نمود.
- طراحان و کارشناسان بايد مدهايى متناسب با هويت
ملى و اسلامى را با دقت و ظرافت هاى مورد نياز اين
عرصه، به جامعه عرضه کنند.
- با عواملى که هويت ملت را هدف گرفته بايد مبارزه جدى
و قاطع به عمل آيد.
- زمينه پخش ترويج مدهاى نامناسب بايد شناسايى
و برچيده شود.
- بايد ذائقه و سليقه مردم را به گونه اى تربيت
کردکه از مدهاى غربى و نا مناسب رو گردان باشند.
- سوابق و چهره هاى علمى - فرهنگى خودمان را ترويج
کنيم تا احساس پوچى و کمبود نکنيم و خود را در همه چيز نيازمند
ديگران نبينيم.
- بايد حس ارزشمندى را در همه افراد و مخصوصاً جوانان ايجاد
کرد.
- والدين و مربيان بايد سعى کنند تا عزت نفس،
اعتماد به نفس و هويت شخصى را در افراد ايجاد کنند.
- کسب مهارت هاى فردى و اجتماعى مى تواند انسان
را از احساس پوچى و در نتيجه چنگ زدن به ريسمان هاى پوسيده
و سست نجات دهد.
- اگر به جوان نقش اجتماعى مناسب ارائه شود، جوان براى ابراز
وجود به دنبال راه هاى نادرست نمى رود.
- در ارائه طرح ها و مدل ها بايد روحيه زيبايى
دوستى مردم و مخصوصاً جوانان را مورد توجه قرار داد.
- همه مردم و مخصوصاً جوانان به دنبال الگوگيرى و تقليد
هستند پس بايد اوّلاً بصيرت دهى کرد که از تقليد
کورکورانه پرهيز کنندو عواقب شوم اين نوع تقليد را بفهمند. ثانياً
الگوهاى سالم، همراه با تقليد آگاهانه، عاقلانه و منطقى به
جامعه ارائه شود.
- همه نهادهاى اساسى جامعه اعم از خانواده، مدارس، مراکز
فرهنگى، صدا و سيما، توليد کنندگان و .... بايد نسبت به اين
امر مهم احساس وظيفه و انجام وظيفه نمايند.
- هيچ گاه نبايد با جوانان برخورد غير منطقى،
احساسى و مقطعى شود بلکه بايد ويژگى ها و نيازها
و احساسات آنان را شناخت و با آگاهى کامل تصميم عاقلانه گرفت.
- خانواده ها نبايد از اقناع عاطفى جوانانشان غافل شوند زيرا
بسيارى از انحراف ها از خلأ عاطفى نشأت مى گيرد.
- خانواده و جامعه بايد به اندازه کافى به جوان توجه کنند تا
او مجبور نشود براى جلب توجه به کارهاى نامناسب دست بزند.
منبع :عباس آئينه چي - مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه
علميه