وسواس
مقدمه
وسواس يکى از شايعترين اختلالات رفتارى براى
انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشرى به صورت آشکار
و نهان وجود دارد. نمونه هاى آن در بين مردان و زنان به صورت هاى
مختلف ديده مى شود ولى برخى از نمونه هاى آن در بين
زنان يا مردان بيشتر است. وسواس در بهداشت، نظافت و شستشو يکى
از شايع ترين انواع آن در زنان است.
برخى اصلاً توجه ندارند که مبتلا به اختلال وسواس هستند، لذا هيچگاه
در صدد اصلاح و درمان آن بر نمى آيند، ديگران هم نمى
توانند کمک چندانى به آنها نمايند، اما افرادى که باور دارند و
متوجه هستند که اين مشکل در آن ها وجود دارد و بايد درمان شود، به
راحتى مى توانند از دام آن رهايى يابند. وسواس ممکن
است عوامل متعددى داشته باشد اما يکى از عوامل و زمينه هاى
آن سخت گيرى هاى والدين در دوران کودکى است. بارها
ديده شده که مادر لباس و ملافه هاى کودک را چندين بار مى
شويد يا کودک را وادار مى کند تا دستهايش را چندين
بار بشويد. در هر دو صورت زمينه اختلال وسواس در فرزندان به وجود مى
آيد و در دوران نوجوانى و بزرگسالى مشکلات جدّى براى
فرد ايجاد مى کند. اسلام هيچگاه به انجام رفتارهاى وسواسى
چه به صورت نظافت و شستشو و چه در عبادت و نماز راضى نيست و اين
را نوعى اختلال رفتارى مى داند.[1]
تعريف وسواس
همان گونه که در نامه خود اشاره کرديد وسواس در واقع فکر، کلمه و يا
تصوير است که به رغم اراده انسان به هشيارى او هجوم مى
آورد و سازمان روحى و روانى او را تحت سيطره خود قرار مى
دهد و اضطراب گسترده اى را در فرد برمى انگيزد.[2]وسواس خود به
دو قسم مى شود:
1. وسواس فکرى
مثل فکرهاى تکرار شونده و آزار دهنده که بى
اختيار به ذهن خطور مى کنند، مثلاً مادرى صورت خون آلود فرزندش
را که تصادف کرده، مى بيند و...
2. وسواس عملى
در اين حالت انسان بدون اراده خود عملى
را چندين بار انجام مى دهد، اين قسم در واقع به تبع برخى
از افکار وسواسى عارض مى شود، يعنى انسان به خاطر اين
که از افکار وسواسى خود رهايى پيدا کند، بى اختيار
شروع به انجام برخى از اعمال مى کند. مثل شستشو هاى مکرّر.[3]
زمينه هاى ابتلاء
روانشناسان بالينى علل مختلفى براى بروز اين
بيمارى بيان داشته اند و به دنبال آن راه حل هايى
براى درمان ارائه داده اند، برخى از اين علل ها از قرار زير
است:
1. وراثتى، 2. يادگيرى از ديگران مخصوصاً
والدين، 3. بيمارى هاى عضوى.[4]
وسواس بهنجار و نابهنجار: نوعى از وسواس در برخى کارهاى
روزمرّه زندگى همه افراد وجود دارد، که تا حدودى باعث دقّت در کار و پيشرفت
است اين نوع وسواس ها بهنجارند. امّا زمانى افکار و اعمال وسواسى
نابهنجارند که مشخصّات زير را داشته باشند:
1. جنبه افراطى، نامعقول و اجبارى (از درون است و از بيرون
تحميل نشده) و نامتناسب داشته باشند.
2. انصراف از آنها مشکل باشد.
3. درماندگى مشخصّى را در فرد برانگيزد.
4. دقّت قابل ملاحظه اى را به خود اختصاص دهد.
5. بازده فعاليت هاى روزمرّه را تحت تأثير خود قرار
دهد.[5]
درمان وسواس نابهنجار
اگر مشکل شما با مشخّصات فوق همخوانى داشته باشد، وسواس شما از نوع
نابهنجار است و بايد در صدد درمان آن برآييد و بهترين کارى
که شما انجام داده ايد همين است که با عزم و اراده خود مى خواهيد
از اين حالت نجات پيدا کنيد و در پى حلّ مشکل خود باشيد
اميد به درمان افزايش مى يابد. وسواس بيمارى
اى است، قابل درمان، کنترل و پيشگيرى. ابتداى امر،
خيلى راحت مى توان آن را کنار گذاشت، امّا اگر فرد نسبت به بيمارى
اش بى تفاوت باشد و در صدد حلّ مشکل از طريق رجوع به روان پزشک و
روانشناس بالينى و همکارى جهت درمان بر نيايد،
درمانش سخت تر مى گردد. به طورى که در مراحل شديد آن نيازمند
به مصرف دارو مى باشد و سال ها مراقبت لازم دارد تا آن را کنار بگذارد.
موضوع وسواس ها
موضوع وسواس ها چند چيز است: مذهبى و ماوراء الطبيعه اى،
اخلاقى، حمايتى عليه خطرات بيرونى، گذشت
زمان، حمايت بدنى، پاکى، نظم و ترتيب.[6]
شايع ترين آنها دو قسم است: الف) شايع ترين وسواس
هاى فکرى عبارتند از: (البته به اين معنى نيست که
همه اينها در افراد وسواسى وجود دارد)
1. افکار تکرارى درباره احساس آلودگى. (مثلاً از طريق
دست دادن با ديگران)
2. شک هاى تکرارى. (شير گاز را بسته ام يا نه؟،
لباس من که نجس بود با شستنم پاک شد يا نه؟)
3. مرتّب کردن اشياء به طريق خاص.
4. تکانه هاى پرخاشگرى يا هراس آور، مثلاً فکرهاى
مکرّر براى صدمه زدن به فرزند خود و يا بر زبان آوردن کلمات زشت در
امکان مقدس.
5. نگرانى هاى افراطى درباره مسائل زندگى (شغلى،
تحصيلى و ...)[7]
ب) شايع ترين وسواس هاى عملى عبارتند از:
1. رفتارهاى تکرارى، شستن دست، مرتّب کردن.
2. اعمال روانى مثل: شمارش، تکرار برخى از اشعار که به طور بى
صدا که براى کاهش اضطراب و نگرانى صورت مى گيرد.[8]
A:
روش هاى مقابله با وسواس فکرى و عملى
1. بازدارى انديشه (THOUGHT STOPPING)
در اطاقى آرام و ساکت بنشينيد و به افکار وسواسى
به خواست خود اجازه دهيد به ذهن شما خطور کنند. وقتى افکار وسواسى
به ذهن شما آمدند، به يکى از اطرافيان خود اشاره کنيد که
با صداى بلند بگويد ايست، يا زنگى را به صدا
درآورد، (قبلاً او را توجيه کنيد) يا خودتان اين تمرين
را انجام دهيد. به اين ترتيب که يک مچ بند پلاستيکى
به دست خود ببنديد، افکار وسواسى را به ذهن خود آوريد، وقتى
افکار وسواسى به ذهن شما آمدند، با کشيدن مچ بند و رها کردن آن بر دست
خود دستور توقّف افکار وسواسى را براى خود صادر کنيد.[9]
2. جابجايى انديشه
انديشه هاى غير ارادى و وسواسى را ناديده
بگيريد و با انتقال ذهن و فکر به افکار عالى و مناسب، عمل جايگزينى
را انجام دهيد.[10]
3. آموزش مواجهه صحيح با افکار مزاحم
عادت دهى: اين روش عکس روش بازدارى انديشه است،
دقايقى به افکار وسواسى توجّه و تأمل کنيد و اجازه دهيد
آن افکار به ذهن شما آيند، به آن افکار توجّه کنيد و به بى معنى
بودن آنها دقّت کنيد و براى لحظاتى طولانى آن افکار را در
ذهن حفظ کنيد. (با دقّت به بيهوده بودن آنها) مواجهه گسترده با چنين
افکارى باعث مى شود که معنى تهديد آميز آنها کاهش يابد.
روش ديگر: در طول روز دو بار و هر بار بيش از يک ساعت
به صداى ضبط شده خود که افکار وسواسى را دائماً تکرار مى کند
گوش دهيد. اين روش از مؤثرترين و کارآمدترين روش هاى
درمان است.[11]
4. مقابله با تصاوير ذهنى
الف) تصاوير وسواسى را با تمرين ذهنى، کوچک و
کوچک تر کنيد تا پس از مدّتى کم کم محو شود.
ب) به جاى توجّه به اصل تصوير به جزئيات تصوير
ذهنى متمرکز شويد و شکل آن جزئى و بى اهميت را
آنقدر بزرگ نماييد که اصل تصوير وسواسى از بين
برود.[12]
5. دارو درمانگرى
در موارد شديدتر بايد درکنار استفاده از تکنيک هاى
بالا از داروهايى مثل کلومى پرامين و فلوگزتين زير
نظر روان پزشک کمک گرفت. پس توصيه مى شود اگر تکنيک هاى
فوق در مورد شما اثر بخش نيست به روان پزشک جهت دريافت دارو رجوع نماييد.[13]
B:
روش هاى مقابله با وسواس عملى
1. سرمشق گيرى
به ديگران نگاه کنيد که چگونه
آنها زندگى معمولى خود را انجام مى دهند و به شستشوهاى
تکرارى اقدام نمى کنند. ائمه ـ عليهم السّلام ـ و علماى
ما نيز در مصرف آب بسيار دقيق بوده اند و از اسراف پرهيز
مى کردند. آيا به عواقب گناه اسراف توجّه کرده ايد؟ آيا
فکر نمى کنيد که شما مقدس تر از ائمه و علماء نيستيد. اگر
اين کار درست بود آنها اين اعمال را تکرار مى کردند.[14]
2. عهد
عهد کنيد اگر مثلاً مرتکب شستشوى اضافى شديد،
فلان مبلغ انفاق کنيد يا به عنوان جريمه ظرف هاى آشپزخانه
را بشوييد و اگر از افکار وسواسى جلوگيرى کرديد
خودتان را تشويق کنيد. (تفريح، مشاهده فيلم و ...)
3. حذف تدريجى
در اين روش سعى مى شود که
هر روز از اعمال تکرارى خود بکاهيد. مثلاً اگر عادت داريد 4 بار
بشوييد اين دفعه تلاش کنيد به 3 مرتبه متوقّف سازيد.
پس از مدّتى باز هم يک شماره از آن بکاهيد تا به حدّ متعارف برسيد.
نکات راهگشا
1. مراقب باشيد وسواس را نظم يا تميزى براى
خود تلقّى نکنيد و خود را به خاطر اين کار نزد ديگران آدم
منظّمى و تميزى جلوه ندهيد و به ديگران نيز
توصيه نکنيد که اين کار به خاطر نظم فوق العاده و نکته مثبت من
نيست، چرا که ائمه ـ عليهم السّلام ـ از اين کار نهى کرده
اند. اين کار به شما کمک مى کند تا در دامن تشويق هاى ديگران
واقع نشويد و در صدد تکرار اعمال وسواس کمتر شود.
2. شما اين رفتارها را با چه انگيزه اى انجام مى
دهيد؟ مثلاً اين که به شستشو بيشتر اهميت مى دهيد،
به دليل آن است که مسايل اسلامى و نظافت را رعايت کنيد،
يا همين طورى بدون دليل اين کار را انجام مى
دهيد؟ اگر انگيزه شما رعايت مسايل اسلامى است، يقين
داشته باشيد که اسلام چنين چيزى نگفته، اسلام براى
پاک شدن چيزهاى نجس يک بار شستن را کافى مى داند،
اگر آب شير نباشد، دو بار تطهير کافى است، پس اگر به نيت
پاک شدن و رعايت مسايل شرعى اين قدر خودتان را عذاب مى
دهيد و شستشو مى کنيد، بدانيد که اين نوعى
بدعت و مخالفت با دستورات اسلامى است.
3. به رساله توضيح المسائل مرجع خودتان رجوع کنيد، در مسائل
آن قسمتى که به عنوان کثير الشّک مطرح شده است، (بحث نماز) و گفته شده
است کسى که زياد از حدّ متعارف در مسائل شرعى شک مى کند
نبايد به شک خود اعتنا کند و اگر اعتنا کند در واقع خلاف خواست خدا را انجام
داده است.[15] (براى اطّلاع از احکام و شرايط آن حتماً به رساله عمليه
رجوع شود.)
4. در فقه اصلى داريم که مى گويد: اگر به چيزى
يقين داشتى بعد نسبت به آن شک کردى، اصل را بر همان يقين
گذشته ات بگذار و ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيز به اصحاب خود توصيه
مى کردند که با شک، يقين ثابت خود را به هم نزنند. مثلاً اگر
ساعت قبل يقين داشتى که با طهارت بودى يا لباست پاک
بوده و الآن شک دارى که آيا طاهر هستى يا نه، بنا را بر
همان پاکى سابق بگذار.[16]
5. هرگز خودتان را به خاطر اين افکار ملامت نکنيد، اين
افکار و محتويات آن جزء اين بيمارى خفيف شما است و
در واقع چون شما قصد و نيت بد نداريد، هيچ گناهى مرتکب
نشده ايد. امّا شما وظيفه داريد جهت بهبودى و سلامت خود
از مشاوره و تکنيک هاى درمانِ وسواس، کمک بگيريد. (بيمارى
روحى مثل سرماخوردگى است، براى همه امکان ابتلاء به آن وجود
دارد.)
6. در مورد اين بيمارى نگران نباشيد، با اراده و
پى گيرى شما، قابل حل است. انشاء الله سريع بهبودى
حاصل مى شود و در صورت نياز با کمک دارو (در صورت شدّت و مزمن شدن)
برطرف مى شود، چون قابل درمان است.
7. در صورتى که مشکل شما به مسايل شرعى مربوط مى
شود، با دفتر مرجع تقليد خود تماس بگيريد، و مسأله خود را با
آنها مطرح کنيد و طبق نظر کارشناسانه و عالمانه ايشان اعمال عبادى
خود را که همان دستورات خداست عمل کنيد.
8. برنامه ريزى دقيق و ايجاد اشتغال و سرگرمى؛
تطهيرهاى مکرّر و انجام رفتارهاى وسواسى مى تواند
بدان دليل باشد که فرد وقت و فرصت کافى براى انجام آن در خود
احساس مى کند. بنابراين سعى کنيد به جاى يک
کار، چندين کار براى خود در نظر بگيريد و به گونه اى
برنامه ريزى نماييد که يکى پس از ديگرى
انجام شود و وقت اضافى نداشته باشيد تا کارهايتان را تکرارى
انجام دهيد.
9. کارهايى را که انجام مى دهيد سعى کنيد
با همکارى و در حضور برخى ديگر از اعضاى خانواده تان
باشد، زيرا بودن در حضور آن ها و انجام کارها به صورت مشترک به مرور زمان مى
تواند از وسواس شما جلوگيرى نمايد.
10. شايد خود شما هم به اين نتيجه رسيده باشيد
که مثلاً وسواس در شستشو کار خوبى نيست ولى اين که چگونه
اين رفتار ها را کنار بگذاريد، براى تان سخت است. يکى
ديگر از روش ها که مى تواند بسيار براى شما مفيد
باشد اين است که از حساسيت زدايى منظّم استفاده نماييد.[17]
حساسيت زدايى منظم، مراحل مختلفى دارد. ابتدا در مرحله
شناخت و سپس در مرحله عمل مى تواند انجام شود. اين عمل بايد زيرنظر
روان شناس بالينى انجام شود.[18]
روش ديگر اينکه در مواقعى که تنها هستيد و فرصت
براى فکر کردن داريد، سعى کنيد اينگونه تصور نماييد
که مثلاً اگر لباسى را که 5 بار آب کشيده ايد و نخواهيد
بار ششم آب بکشيد، چه مشکلى پيش خواهد آمد. آيا اين
لباس تميز نمى شود؟ افرادى که فقط سه، چهار بار لباس خود را آب
مى کشند، و يا هر سه روز يکبار منزل را تميز مى
کنند، به نظر شما مشکل دارند؟ آيا شما هم مى توانيد اين
کار را بکنيد؟ مى بينيد که هيچ مشکلى ندارد،
مى پذيريد که 5 بار شستن و آب کشيدن لباس کافى است.
مدّتى اين برنامه را اجرا کنيد. در مرحله بعد، بگوييد
حالا اگر 4 بار بخواهيد لباس را آب بکشيد چه مشکلى پيش مى
آيد. اگر بجاى اينکه نيم ساعت شير آب را باز بگذاريد،
15 دقيقه همين کار را انجام دهيد، چه مى شود، اگر قبول
نداريد که بتوانيد در 15 دقيقه لباس ها را بشوييد و
خيلى وسواس بخرج ندهيد، يکبار امتحان کنيد. براى
اينکه اين کار عملى تر شود، کارهاى خود را وقتى
انجام دهيد که وقت اضافى نداريد و بايد وارد کار بعدى
شويد.
مثلاً اگر قرار است لباس ها را بشوييد و معمولاً يک
ساعت وقت صرف شستن آن ها مى کنيد، بعد از اين طورى برنامه
ريزى کنيد که مثلاً اگر قرار است ساعت 4 بعد از ظهر به ملاقات
کسى برويد يا همراه همسرتان به گردش برويد، 15 دقيقه
مانده به ساعت 4 به لباس شستن شروع کنيد. تا وقت تان محدود باشد و زمان اضافى
براى رفتارهاى وسواسى وجود نداشته باشد.[19]
البته روش هاى ديگرى نيز براى درمان وسواسى
وجود دارد مانند دارو درمانى، شوک درمانى و .... که اگر مايل
باشيد و بکارگيرى روش هاى خوديارى مؤثر واقع
نشود زير نظر يک روان شناس يا روان پزشک، يکى از آن
روش ها را بکار گيريد.
11. ليست ضررهاى وسواسى: ليستى از ضررهاى
وسواسى بودن تهيه کنيد و دم دست بگذاريد هرگاه به ضررى
ديگر آشنا شديد به آن اضافه کنيد و آن را وارد ليست کنيد
حال اين موارد را وارد ليست کنيد و درباره اين ضررها فکر
کنيد ليست را از خود دور نکنيد و زود به زود مرور کنيد.
11ـ1. تلف شدن وقت هاى مفيدى که ديگر ممکن نيست
بازگردد.
11ـ2. اضطراب و تشويش فکرى و عدم نشاط در زندگى.
11ـ3. شروع بيمارى هاى ديگر (در صورت وخيم
شدن) مثل افسردگى، [20] به هم خوردن سازمان روانى انسان و شروع اضطراب
گسترده در فرد و...
11ـ4. از دست دادن صميمى ترين افراد و دلخور کردن آنها.
11ـ5. خوشحالى شيطان و نارضايتى خداوند(روايات).
11ـ6. ضررهاى اقتصادى مثل اسراف در آب (که خود اسراف نيز
گناه کبيره است)، از دست دادن شغل و... .
11ـ7. انگشت نما شدن (رفتار عرف و شرع بايد الگو باشد اگر خلاف اين
بود بدانيم انحراف است)
11ـ8. حرکت برخلاف مسير الگوهاى اسلامى (بالاترين
و بهترين الگو پيامبر است ايشان با اندک آبى وضو مى
گرفتند و سفارش مى کردند به شک هاى خود در صورت زياد شدن اعتنا
نکنيد و...)
11ـ9. نقش بد تربيتى بر اولاد (تقليد از شما و احتمال
مبتلا شدن آنها)
12. خودتشويقى: هرگاه جلوى کار وسواسى را گرفتيدخودتان
را تشويق کنيد[21] (به مهمانى برويد، تفريح برويد،
فلان غذاى مورد علاقه را بخوريد يا...).
13. خود تنبيهى: هرگاه افکار وسواسى به سراغتان آمد به
جنگ آن برخيزيد و عهد کنيد که اگر به آن ترتيب اثر دادم و
يا جاى آن را با افکار مثبت زندگى ام پر نکردم و يا
برخلاف دستور خدا به شک هاى زيادم اعتنا کردم و... خودم را تنبيه
کنم مثلاً فلان شيء دوست داشتنى خودم را به کسى که از او بدم مى
آيد هديه بدهم، خودم را از رفتن به پارک محروم کنم، فلان سريال
مورد دلخواه خود را نبينم (البته اينها مشروط است به اراده قوى
که آن نيز بايد تقويت شود.)
14. تلقين:[22] ديگر کلمه من وسواسى ام را به کار نبريد
و از ديگران نيز خواهش کنيد به شما چنين چيزى
نگويند در عوض با خود بگوئيد، من فردى متعادل ام، از زندگى
خود با افراد محل کار و زندگى ام لذت مى برم از شيطان و افکار
وسواسى اش متنفرم.
15. کمک از همسر: تا مدتى تنها به همسرتان تکيه کنيد و
شرعاً تکليف را بر گردن او بگذاريد هرگونه او گفتند عمل کنيد نه
کمتر نه بيشتر (البته او خود نبايد وسواسى باشد) تحقيقات
نشان داده که شرکت همسر در درمان در خانه بسيار مؤثر است.[23] او مى
تواند با تشويق به اينکه بهتر شده اى و اينکه نسبت به او
اظهار همدردى و دلسوزى و مراقبت نکند (بخاطر اين امر) مى
تواند در درمان کمک او باشد.[24]
16. انزجار درمانى: کش نازکى به مچ خود ببنديد و هرگاه
افکار وسواسى به ذهن شما هجوم آورد آنرا محکم بکشيد و بر دست خود بزنيد
اين روش باعث مى شود از آن فکر منصرف شويد.
17. ايجاد آرامش: اساساً عامل اصلى وسواس اضطراب است. و راه
درمان آن آرامش است.[25] در اين راه از عوامل معنوى چون دعا، نيايش
و ياد خدا يارى بجوييد. و از وسوسه هاى شيطان
و نفس به خداوند متعال پناه ببريد و با آن وسوسه ها مقابله کنيد تا
حالت ثبات و طمأنينه نفس برگردد.
18. دعا درمانى: از برخى از دعاهاى وارده براى
درمان وسواس، استعانت بجوييد. مثل: فردى که از وسواس خود به پيامبر
اکرم ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ شکايت کرد، ايشان
فرمود اين دعا را بخوان: «... توکلت على الحى الذى لايموت
الحمدلله الذى لم يتخذ صاحبه ولا ولداً و لم يکن له شريک
فى الملک و لم يکن له ولى من الذّل و کبره تکبيراً...».[26]
يادآورى
اختلال وسواس را قطعاً نمى توان از طريق
مشاوره مکاتبه اى يا تلفنى ريشه کن کرد و لذا اگر مى
خواهيد بر وسواس خود غلبه کنيد حتماً به يکى از مراکز
مشاوره مراجعه کنيد و زير نظر يک روانشناس بالينى
با تجربه به درمان رفتارهاى وسواسى خود بپردازيد.
[1] . زمانى، مصطفى، وسواس، پيدايش،
رشد و علاج، پيام اسلام، 1369، ص 54، 36.
[2] . روانشناسى مرضى تحوّلى، دکتر پريرخ
دادستان، انتشارات سمت، 1380، ص 147.
[3] . با فرزندان خود چگونه رفتار کنيم؟، دکتر محمد رضا
شرفى، چاپ چهارم، 1373، نشر جهاد دانشگاهى، ص 1730، با کمى تغيير.
[4] . روانشناسى مرضى تحولى، ص 158 ـ 157.
(اقتباس).
[5] . همان، ص 155.
[6] . همان، ص 153. (اقتباس).
[7] . وسواس و روش هاى مقابله با آن، رضا شاکر، جزوه
مرکز مشاوره و راهنمايى طلاب غير ايرانى، ص2.
[8] . همان، ص2.
[9] . همان، ص4.
[10] . همان، ص4.
[11] . روانشناسى مرضى تحولى، ص174.
[12] . وسواس و روش هاى مقابله با آن، ص6.
[13] . روانشناسى مرضى تحولى، ص 175.
[14] . وسواس و روش هاى مقابله با آن، ص 7.
[15] . آموزش فقه، محمد حسين فلاح زاده، چاپ دهم 1379،
نشر الهادى، ص 179.
[16] . فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، عيسى
ولايى، چاپ دوم 1380، نشر نى، ص 67 ـ 66، (اقتباس)
[17] . احمدى جمشيد، وسواس و درمان آن، انتشارات
نويد، 1348، ص 38، 39.
[18]. هدف از بکارگيرى اين روش تقليل
اضطراب ناشى از افکار وسواسى است. در اين روش فرد سعى مى
کند، خودش را با موقعيت هاى اضطراب برانگيز به صورت واقعى
يا خيالى مواجه سازد. به تدريج که با استفاده از اين
روش، اضطراب آميخته با افکار وسواسى کاهش پيدا مى کند،
رفتار وسواسى هم خود به خود دچار خاموشى مى شود و از بين
مى رود زيرا ديگر احتياجى به رفتار وسواسى و
خصوصيات اضطراب زداى آن نيست. (ر.ک: جاناتان گريسون،
وسواس، ترجمه امير هوشنگ، تهران، رشد، چاپ اول، 1373، ص 31 ـ 34.)
[19] . قائمى اميرى على، وسواس،
انتشارات اميرى، 1370، ص 102، 103.
[20] . دادستان پريرخ، روان شناسى مرضى تحولى
از کودکى تا بزرگسالى، سمت، ج1، ص 147 و 165 (اقتباس).
[21] . صادقى مجيد، درمان قدم به قدم اختلافات
روان پزشکى، انتشارات براى فردا، چاپ دوم، 1380، ص 73.
[22] . قائمى على، وسواس، انتشارات اميرى،
چاپ سوم، 1370، ص111.
[23] . احدى جمشيد، وسواس و درمان آن، انتشارات نويد،
چاپ دوم، 1368، ص 100.
[24] . درمان قدم به قدم، اختلالات روان پزشکى، ص 72
(اقتباس).
[25] . رحمتى اصغر، روش هاى پيشگيرى
و درمان وسواس، مديريت تربيتى مؤسسه امام خمينى(ره)،
ص40.
[26] . کلينى محمد بن يعقوب، اصول کافى،
تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1388ق، ج2، ص555، روايت 3.
منبع :مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه قم