روش خلاصه نويسى - روش خلاصه نويسى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش خلاصه نويسى - نسخه متنی

جواد محدثى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












روش خلاصه نويسى





فوايد و ضرورت خلاصه نويسى




« خلاصه نويسى » نوعى مهارت نگارشى محسوب مى شود
و آشنايى با آن در كارهاى قلمى و پژوهشى و گزارش نويسى
مفيد و كارساز است.


با توجه به محدوديت فرصت و زمان و نيز فراوانى آثار و
نوشته‌ها، « چكيده نويسى »‌ ضرورت پيدا مى كند. گاهى
از مطالب براى خودمان خلاصه بردارى مى كنيم،‌ گاهى
براى ديگرى. در صورت اول، براى بهره بردارى خودمان
است،‌در صورت دوم براى فايده رسانى به ديگران.


در تاريخ تأليف و نگارش نيز، بخش بزرگ كتاب‌ها، خلاصه
شده كتاب‌هاى ديگرى است كه در زمينه تاريخ، ادبيات
و علوم گوناگون است. اين‎گونه كتب، با عنوان‎هايى هم چون: خلاصه، وجيزه، منتخب، گلچين،
گزيده، مختار، مهذّب، چكيده، تلخيص و ... است كه توسط خود مؤلف يا
ديگرى صورت گرفته و مى گيرد. خلاصه كردن متون مفصل و كتاب‌هاى
عظيم و ارزشمند،‌ يكى از گام‌هاى مثبتى است كه مى تواند
نسل كم حوصله امروز را هم با فرهنگ و ادب گذشته مرتبط سازد، ‌و هم بهره اخلاقى
كتاب‌هاى خوب ولى مفصل را كه در دسترس امروزيان نيست، به
خوانندگان برساند.


ما هميشه نمى توانيم همه كتاب‌ها را همراه داشته باشيم.
هميشه هم مجال شرح و بسط مطالب را براى ديگران نيست. پس
بايد به هنر « خلاصه نويسى » مجهز بود تا از زمان و نيز
از امكانات چاپ و تكثير و يادداشت، بيشترين استفاده را
كرد.


گاهى نياز مى شود كه از يك سخنرانى يا
كتاب و مقاله، خلاصه‌اى تهيه شود، يا گزارشى فشرده از يك
حادثه، يا صورت جلسه‌اى خلاصه از يك جلسه، سمينار، برنامه
و ... تهيه گردد.


گاهى در نقد يك اثر ادبى يا محتواى يك
كتاب و مقاله و فيلم، نياز است كه فشرده‌اى از آن بيان
شود. در معرفى هاى اجمالى از يك كتاب نيز خلاصه نويسى
جايگاه خود را دارد.


نيز گاهى در دوره‌هاى آموزشى و در كلاس‌ها، لازم
است از مطالب خلاصه بردارى شود، يا در متون آموزشى، خلاصه‌اى
از هر بخش يا بحث در پايان آورده شود.


گاهى هم براى شركت در يك مسابقه، لازم مى شود
كتاب يا مقاله يا داستانى خلاصه شود.


براى تهيه جزواتى فشرده و كم حجم براى امتحان از
برخى دروس و متون هم، نيازمند به چكيده نويسى هستيم.


گاهى هم به صورت شفاهى، لازم است گزارشى كوتاه و توضيحى
خلاصه درباره موضوعى داشته باشيم.


مجموع اين گونه نيازها، ايجاب مى كند كه با « روش
خلاصه نويسى » آشنا شويم. از اين رو در اين بخش، به
بيان نكاتى در اين موضوع مى پردازيم.


ناگفته نماند كه « خلاصه نويسى »، از جهاتى براى
خود انسان مفيد است و فوايدى از اين قبيل دارد:


1. بهره گيرى از يادداشت‌هاى خلاصه، در مراحل
بعد، به وسيله مراجعه مجدد به آن‌ها


2. تمرينى براى كار قلمى و رشد نيروى
نويسندگى انسان


3. تقويت بينش و رشد فكرى انسان در سايه اين
گزينش و تلخيص


4. تسهيل برخوردارى از محتويات كتب و مقالات، در حجمى
اندك


5. ايجاد انگيزه در دانش آموزان براى مطالعه


6. كمك به در خاطر سپردن مطالب و از ياد نرفتن آن‌ها


7. كمك به تمركز فكر هنگام خواندن كتاب و مقاله.


با توجه به اين‎كه در خلاصه نويسى،
بايد به « كاهش حجم نوشته » پرداخت، بى آن‎كه هدف نويسنده و
گوينده و پيام اصلى نوشته و سخن از بين برود، ضرورى
است كه مهارت لازم در اين امر كسب شود. اين مهارت هم جز با تمرين
زياد، و نيز كار زير نظر مربى و استاد، كمتر به دست مى آيد.


تفاوت خلاصه نويسى با گزيده، گلچين و يادداشت
بردارى اين است كه در يادداشت بردارى و گزيده نويسى،
نكات مورد نظر و مورد علاقه شخص از جاهاى مختلف نوشته مى شود و چه بسا
انسجام و پيوستگى ميان گزيده‌ها وجود نداشته باشد؛ ولى
در خلاصه نويسى، ‌عنايت روى يك كتاب يا مقاله
يا متنِ خاصّى است كه چكيده همه آن آورده مى شود؛ نه آن‎كه از هر بوستانى گلى چيده شود. خلاصه نويسى
شبيه زيراكس يا عكس گرفتن از هر متن يا تصويرى
در مقياسى كوچك‌تر است.




مراحل اجرايى كار




بسيار اتفاق مى افتد كه در خلاصه نويسى، انسان
فكر مى كند همه اين مطالب، خوب و لازم است و در تلخيص، آن‎ها را مى آورد. در نهايت مى بيند كه
خلاصه، چيزى از اصل مطلب كم نيست. اين يا به عدم
مهارت در خلاصه نويسى برمى گردد، يا به عدم آگاهى
اجمالى از محتواى آن‎چه تلخيص مى شود،
يا عدم دقت شخص در تفكيك مطالب مهم از كم اهميت.


از اين رو در امر خلاصه نويسى، مراحل زير پيشنهاد
مى شود:


1. مطالعه يا مرور اجمالى، پيش از اقدام به تلخيص


2. مشخص ساختن ميزان و درصد تلخيصى كه بايد انجام
شود


3. مشخص كردن موارد و مطالب اصلى و فرعى،‌ هنگام مطالعه


4. حذف مطالب غير عمده و باقى گذاشتن نكات اصلى


5. حفظ امانت و اصالت در عبارات و محتوا


پيش از اقدام به تلخيص،‌ خوب است ابتدا يك دور، كتاب يا
مقاله را بخوانيم،‌ يا يك بار نوار را گوش دهيم يا
فيلم را نگاه كنيم، تا نسبت به محتوا اِشراف و احاطه پيدا كنيم
و بهتر بتوانيم موارد عمده و غير عمده و اصلى و حاشيه‌اى
را از هم تفكيك كنيم. البته اين در مواردى است كه متن
مورد تلخيص در اختيار ما باشد. والاّ در خلاصه نويسى از
مباحثِ يك كلاس يا جلسه يا سخنرانى در حال ايراد، اين
شيوه قابل اجرا نيست.


هنگام مرور مقدماتى، مى توان فصل‌هاى اصلى و فرعى
و مطالب عمده را از حواشى و زوايد، جدا كرد و علامت گذاشت تا تلخيص،
آسان‌تر شود.


ميزان تلخيص نيز بايد از آغاز، معلوم باشد. فرضاً
يك كتاب سيصد صفحه‌اى را اگر قرار باشد در حد نصف، يا يك
چهارم يا يك دهم خلاصه كنيم، در هر يك، ميزان حذف
مطالب و باقى گذاشتن مطالب ديگر، به نسبت آن معيار، متفاوت
خواهد بود. حتى اگر بنا باشد همان كتاب را در دو صفحه خلاصه كنيم، شيوه‌اى
ديگر بايد برگزينيم و مطالب بيشترى را جزو «
حذفيات » قرار دهيم.


در انواع مختلف تلخيص و با هدف‌هاى گوناگون، مطالب گاهى
لازم است آورده شود يا حذف گردد؛ بسته به اين است كه با چه هدفى
كار تلخيص انجام مى گيرد.


گاهى كتاب مفصّلى براى استفاده عموم، خلاصه مى شود،


گاهى چكيده‌ يك كتاب، به نحوى ارائه مى شود
تا شوق مراجعه به اصل كتاب ايجاد شود،


گاهى عصاره مطالب مفيد يك كتاب، بدون رعايت
انسجام و پيوستگى مطالب فراهم مى گردد،


گاهى فهرستى از مباحث يك كتاب يا بحث تدوين
مى شود،


گاهى ديدگاه‌هاى علمى يك كتاب استخراج مى گردد،


گاهى هم محتواى يك كتاب، به صورت نمودار، جدول و
اطلاعات آمارى و دسته بندى شده خلاصه مى شود. اين شيوه‌ها
و هدف‌ها، كه به عنوانِ تلخيص تفصيلى، ارجاعى، آزاد،
فهرستى، موضوعى، علمى، و نمودارى مطرح است،‌ هر يك
ويژگى خاص خود را دارد و در عمل، متفاوت با ديگرى است.[1]
چكيده تمام نما، توصيفى، راهنما، موضوعى و ... از جمله
انواع خلاصه نويسى است. مجموعه تحقيقات اجتماعى و اطلاعات
آمارى مفصّلى را گاهى به صورت جدول و نمودار ترسيم مى كنند.
اين نيز نوعى از خلاصه نويسى است.




نكات و مباحث غير اصلى




در هر نوشته‌اى يا سخنرانى يا درس، يك سرى
حرف‌ها اصلى و عمده است و گوينده و نويسنده يا مدرس، به
قصد بيان و القاى آن‌ها به كار سخن و قلم پرداخته است،‌ يك سرى
هم مطالبى است كه در توضيح،‌ تشريح و تأكيد نسبت به آن
مطالب اصلى بيان مى شود، كه به اين‌ها نكات غير عمده
گفته مى شود.


اجمالى از مطالبِ غير اصلى را مى توان چنين
برشمرد:


1. توضيحات براى روشن كردن مسأله اصلى


2. نمونه‌هاى تاريخى و شاهد مثال‌ها


3. مطالبِ حاشيه‌اى و غير مرتبط با موضوع


4. لفاظى ها و عبارت پردازى هاى غير دخيل
در مطلب اصلى


5. موارد تكرار شدن مطلب


6. عبارات و جملات مترادف و هم مضمون


7. جملات معترضه و اشارات تفسيرى و توضيحى كه
آوردنش ملال آور است.


اگر از يك نوشته يا سخن، محورهاى فوق را جدا كنيم،
آن‌چه مى ماند، جوهره اصلى مطلب است كه قابل درج در خلاصه است. البته
تشخيص اين كه اين موضوع، اصلى است يا حاشيه،
بحثِ عمده است يا توضيح، ‌احتياج به دقت بيشترى
دارد. اگر يك متن، چه داستان يا غير داستان، چند بار مطالعه
شود، امكان تلخيص دقيق، بيشتر خواهد بود.


مى توان هر بند يا پاراگراف را در يك جمله خلاصه كرد.
مجموعه اين جملات، خود به خود چكيده مطلب اصلى خواهد بود؛ البته
با رعايت نكات ديگرى كه ياد شده است.


در موردى كه يك داستان خلاصه مى شود، بايد اسكلت
و استخوان بندى اصلى قصه را آورد و از ذكر جزئياتِ داستان چشم
پوشيد. فرض كنيد فيلمى را كه در يك ساعت تماشا كرده‌ايد،
‌يا داستانى صد صفحه‌اى را كه خوانده‌ايد، اگر بنا باشد
تنها در مدت پنج دقيقه خلاصه‌اش را بازگو كنيد، چه قسمت‌هايى
را انتخاب مى كنيد كه با بيان آن‌ها در اين زمان محدود،
تا نهايت داستان را هم اشاره كرده باشيد؟ پس پرداختن به قهرمان‌هاى
اصلى و فرازهاى حساس و صحنه‌هاى عمده، كافى است و نبايد
به جزئيات پرداخت. ميزان وقت يا ظرفيت نگارشى، نقش
اساسى در نحوه خلاصه نويسى ما دارد.




تفاوت تلخيص با بازنويسى و بازآفرينى




بازنويسى، برگردان متون كهن (شعر يا نثر) به نثر و
عبارت است؛ بى آن‌كه مفهوم و محتوا دگرگون شود. در باز آفرينى،
محتوا و سوژه كهن، تبديل به اثر جديدى مى شود كه با اصل
متفاوت است. بازنويسى مثل تعميرات اساسى يك خانه
است، اما باز آفرينى، كوبيدن بنا و از نو ساختن است كه چه بسا
نقشه ساختمان و كيفيت چهار چوب اوليه هم به هم مى خورد.


در باز نويسى، مضمون متن قديم حفظ مى شود، تغييرات
در جا به جايى حوادث و الفاظ و تركيب‌ها انجام مى گيرد.
اصول زبان فارسى حفظ مى گردد و از شكسته نويسى پرهيز
مى شود. توجه به سن و سطح فكر مخاطب، جهت درك و لذت بردن ضرورى است.
بايد چيزى را باز نويسى كرد كه از نظر پيام و
محتوا، ارزش داشته باشد.


باز نويسى گاهى از نثر به نثر است. گاهى از شعر
به شعر، از نظم به نثر و از نثر به نظم.


در خلاصه نويسى، نه پيام عوض مى شود، نه قالب و
محتوا و نه بهتر ساختن سبك نگارش؛ بر خلاف باز نويسى كه اغلب يا
به خاطر ضعف قلمى اثر نخستين است، يا نامناسب بودن آن با شيوه
امروزى.


خلاصه نويسى اغلب براى استفاده بهتر از فرصت و زمان
است، اما در باز نويسى هدف مهم‌تر ارائه اثرى متناسب با نياز
و ضرورت‌هاى جديد فرهنگى و ادبى است.




عبارت اصلى يا نقل به معنى؟




در اين‌كه خلاصه نويسى را بايد با استفاده از قلم
و جمله پردازى خودمان بنويسيم يا با حفظ عباراتِ اصلى،
موارد مختلف است.


گاهى روى الفاظ متن اصلى، عنايت و تأكيد
خاصّى است كه دخل و تصرف در عبارات، مسأله ساز و گاهى تحريف مى شود.
آن‌جا بايد تلخيص را با بهره گيرى از عين عبارات
اصلى انجام داد. مثل اين‌كه وصيت نامه امام امت(ره) يا
احكام فقهى رساله، يا ديدگاه شيخ صدوق درباره عصمت انبيا
و نظر شهيد مطهرى درباره تحريف نشدن قرآن، يا قانون كيفر
مجرمين و ... را اگر بخواهيم تلخيص كنيم، با استفاده از
عباراتِ اصلى و حذف بخش‌هاى كم اهميت‌تر يا غير
لازم،‌ اقدام مى كنيم، تا اشكالى پيش نيايد.


اما اگر يك داستان يا حادثه تاريخى، يا گفت
و گوها و مذاكرات يك جلسه، يا گزارشى از روزنامه، يا درس
معلم را بخواهيم خلاصه نويسى كنيم، ضرورتى ندارد كه
حتماً از عبارات اصلى استفاده كنيم، مى توانيم مفهوم را
گرفته، با تعابير و جمله بندى خودمان بنويسيم. هم‌چنين
مى توانيم همه متن را به دقت بخوانيم، سپس آن را كنار گذاشته،
خلاصه آن را به قلم خودمان بنويسيم.


در هر حال، نكته‌اى كه نبايد فراموش كرد اين است:


در خلاصه نويسى، « هدف و پيام » اصلى نويسنده،
نبايد مورد تحريف يا تغيير قرار گيرد، و اين
دو چيز مى طلبد:


الف. تعهد؛ ب. مهارت.


اگر تعهد نباشد، سخنان يا نوشته ديگران گاهى مغرضانه
تلخيص مى شود و « خلاصه »، چيزى از آب در مى آيد
كه مغاير با مقصود صاحب سخن است.


و اگر مهارت نباشد، محتواى اصلى نوشته و كلام، خدشه دار مى شود
و چه بسا مطالب عمده و اساسى از قلم مى افتد و آن‎چه قابل حذف بوده، به عنوان مطالب اصلى باقى مى ماند.


هم « حفظ امانت » لازم است،


هم « حفظ اصالت »؛ كه اولى به تعهد خلاصه نويسى مربوط مى شود،
دومى به دقت و توانايى و مهارت او.


گاهى كتابى را كه در دست مطالعه داريد، پس از خواندن هر
صفحه يا هر پاراگراف، سعى كنيد خلاصه آن را در يك سطر يا
در جمله‌اى فشرده بنويسيد. اين قدرت تلخيص شما را مى افزايد.
يا برخى داستان‌هاى منظوم را در ديوان‌ها بخوانيد و
خلاصه‌اش را در چند سطر بنويسيد يا خبرى را كه به تفصيل
در روزنامه خوانده‌ايد، به صورتِ « خلاصه خبر » در آوريد.




چند نكته لازم




1. در تلخيص يك متن يا بحث منسجم، سعى شود انسجام
و پيوستگى مطالب، در « خلاصه » هم حفظ شود.


2. جملات كوتاه و كلمات ساده، به كار گرفته شود.


3. متن مورد تلخيص، در جزوه « خلاصه » معرفى شود: يعنى
نام نويسنده، ناشر، ميزان صفحات، درصد تلخيص، خلاصه نويس،
تاريخ تلخيص و مشخصات ديگر نوشته اصلى يا نوار و
سخنرانى و جلسه و سمينار و درسى كه به صورت خلاصه در آمده است،
نقل شود.


4. نكات دستورى و نيز هماهنگى و يك نواختى
زمان افعال و سبك و سياق نوشته رعايت گردد.


5. سليقه و نظم در نگارش خلاصه، صفحه آرايى و فصل بندى
نيز از ياد نرود.


6. در خلاصه، مطالبى آورده نشود كه در متن اصلى نيست.




[1] . در زمينه انواع تلخيص و اهداف و روش‌هاى
ياد شده در بالا، ر.ك: « فن تلخيص كتاب » از عادل يغما،‌كانون
پرورش فكرى كودكان و نوجوانان.


منبع:جواد محدثى، روش‌ها، ص 33.





/ 1