مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
حجاب
در لغت به معناى
مانع، پرده و پوشش آمده است .استعمال اين کلمه،بيشتر
به معنى
پرده است. اين کلمه از آن جهت مفهوم پوشش ميدهد که پرده، وسيلهى
پوشش است،
ولى
هر پوششى
حجاب نيست ؛ بلکه آن پوششى
حجاب
ناميده ميشود که از طريق پشت
پرده واقع شدن صورت گيرد.
حجاب
،به معناى
پوشش اسلامى
بانوان، داراى
دو بُعد ايجابي
و سلبى
است. بُعد ايجابى
آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبي
آن، حرام بودن خودنمايى
به نامحرم است ؛ و اين دو بُعد
بايد در کنار يکديگر باشد تا حجاب اسلامى
محقق شود؛
گاهى
ممکن است بُعد اول باشد، ولى
بُعد دوم نباشد، در اين صورت
نميتوان گفت که حجاب اسلامى
محقق
شده است.
اگر
به معناى
عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم،
حجاب ميتواند اقسام و انواع
متفاوتى
داشته باشد. يک نوع آن حجاب ذهني، فکرى
و
روحى
است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامي، مانند توحيد و نبوت،
از مصاديق حجاب ذهني، فکرى
و روحى
صحيح است که
ميتواند از لغزشها و گناههاى
روحى
و فکري، مثل کفر و شرک
جلوگيرى
نمايد.
علاوه
بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب که در رفتار خارجى
انسان
تجلى
ميکند، نام برده شده است؛
مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصيه
شدهاند.
حجاب زنان سالمند
قرآن
مجيد به شکل ظريفى
به اين تأثير و تأثّر اشاره
فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه ميدهد که بدون قصد تبرّج و
خودنمايي، لباسهاى
رويي
خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولى
در نهايت ميگويد: اگر عفت بورزند، يعنى
حتى
لباسهايى
مثل چادر را نيز بر ندارند، بهتر است.
وَ
الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِى
لا يَرْجُونَ نِکاحاً
فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ
مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ
وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ .
(نور
؛60)
علاوه
بر رابطهى
قبل، بين پوشش ظاهرى
و عفت باطني، رابطهي
علامت و صاحب علامت نيز هست ؛ به اين معنا که مقدار حجاب ظاهري،
نشانهاى
از مرحلهي
خاصى
از عفت باطنى
صاحب حجاب است.
البته
اين مطلب به اين معنا نيست که هر زنى
که حجاب و پوشش
ظاهرى
داشت، لزوماً از همهى
مراتب عفت و پاکدامنى
نيز
برخوردار است.
منبع : کتب تفسير