خالکوبى دختران ، نشان بحران هويت
قرن ها پيش افراد يک قبيله علائم مختلف و
نمادهاى ويژه اى را براى شناخته شدن و تمايز از
افراد ديگر قبيله ها به کار مى بردند. بيشتر اين
نمادها توسط بزرگ قبيله انتخاب مى شد و افراد به نوعى ملزم به
استفاده از آن بودند. از جمله اين موارد نوع پوشش، آرايش هاى ويژه
و استفاده از انواع خالکوبى ها بود. خالکوبى يا همان تاتو قدمتى
بيش از ۴۰۰۰ هزار سال دارد و در
فرهنگ هاى مختلف مفاهيم متفاوتى را در بردارد.
در فرهنگ لغت انگليسى ميريام وبستر
در مدخل حرف T سابقه ورود اين
واژه به زبان انگليسى آمده است. طبق اين فرهنگ واژه «Tattoo» در سال ۱۷۷۷ ميلادى براى
اولين بار در مدارک ثبت شده نمودار شد و به معناى تصاوير رنگى
بر سطح بدن تعريف شده اما در واقع در سال ۱۷۶۹ ميلادى زمان
اکتشافات جيمز کوک دريانورد انگليسى در آب هاى اقيانوسيه
جنوبى در جزاير تاهيتى، بوميان آنجا معادل مفهومى
خالکوبي: نشان و داغ در زبان انگليسى يعنى «to Mark» را با واژه Tattaں
(تاتااو) بيان مى کردند يعنى ۱۵۰ سال قبل از اکتشافات کوک
و ورود به فرهنگ لغت وبستر.نکته جالب اين است که معناى دقيق و
واقعى واژه تاتو به صورت «Tattoo»
به معناى ضرباهنگ سريع و تند طبل بوده که نظاميان نيروى
دريايى سلطنتى بريتانيا در زمان کوک براى
خود به کار مى بردند. تقارن جالب، هم سويى مفهوم ضرباهنگ نظامى
کوک و يارانش (Tattoo)
با صداى ضربه هاى سريع و تند برخاسته از مجموعه سوزن هاى
فرد خالکوب است که جوهر را با سرعت به زير پوست فرو مى کرد اما آنچه
مسلم است دلايل بروز و استفاده از آن براى افراد درگذشته با دلايل
و اهداف خالکوبى شونده هاى امروزى بسيار متفاوت است.
هرچند نقاط مشترکى را نيز در عمق آن مى
توان جست وجو کرد ولى علاقه و گرايش افراد و به ويژه جوانان
امروزى به اين مقوله که ديگر به نوعى جزء رسم و رسومات
بخشى از جوانان به شمار مى آيد قابل تامل و بررسى است. مريم
فرهودى مردم شناس دراين باره مى گويد: « خالکوبى در
اصل ريشه قبيله اى و طايفه اى دارد و اگرچه پيش
بينى مى شد که با وجود پيشرفت تمدن و گسترش شهرنشينى
ديگر جايى براى بروز آيين ها و رسومات قبيله
اى باقى نماند اما آن طور که از شواهد پيداست انگار امروزه گروه
هاى مختلفى با انواع و اقسام آيين هاى متنوع جايگزين
آنها شده اند و استفاده از اين پديده و حرکت جامعه به سمت نمادگرايى،
اعضاى يک گروه را به يک نوع طرز فکر خاص سوق مى دهد و
مجبورشان مى کند از قانون هاى نانوشته اى پيروى
کنند. »
خالکوبى و خطرات احتمالى آن
آنچه مهم به نظر مى رسد اين است که با وجود خطرات
احتمالى و مسائل پزشکى که در زمينه خالکوبى وجود دارد
چگونه است افراد اين ريسک را مى پذيرند تا تن و صورت خود
را صفحه نقاشى آفرينان قرار دهند. امروزه کمتر کسى است که با
خطرات ناشى از خالکوبى آشنا نباشد.
از جمله اين خطرات و مشکلات ناشى از آن مى
توان به آلودگى احتمالى سوزن هايى که در اين کار
مورد استفاده قرار مى گيرد اشاره کرد که مى تواند موجب انتقال بيمارى
هاى خطرناکى همچون ايدز و هپاتيت شود. مورد ديگر
خطر ناشى از رنگ هايى است که به صورت شيميايى
و طبيعى به کار مى روند در هر دو مورد خطر ابتلا به سرطان و
مشکلاتى ديگر را در بردارد. جالب است بدانيد که رنگ هاى
طبيعى گاهى از انواع شيميايى آن مهلک
تر هم هستند.
دکتر اوليور دورستاپف عضو انجمن متخصصان پوست و زيبايى
آلمان با تاييد اين مساله علت آن را سريع تر تجزيه
شدن رنگ هاى طبيعى و نداشتن ساختمان شيميايى
ثابت مى داند که مواد مضر را وارد جريان خون فرد مى کنند. همچنين
نشريه پزشکى آلمان از احتمال خطرات خالکوبى با حنا نيز
مطالبى را عنوان کرده و گزارش داده پس از خالکوبى با حنا بسيارى
از افراد دچار جراحت شديد پوستى شده اند و اين نوع خالکوبى
نيز مى تواند منجر به بروز حساسيت هايى در پوست
افراد شود. هرچند گفته مى شود خالکوبى با اين روش خطرات کمترى
دارد.
دکتر حسينى متخصص پوست معتقد است: «به علت اينکه
جوهر در لايه ميانى پوست يا درم تزريق مى شود
و نه در لايه خارجى آن امکان ابتلا به عفونت و خطرات ناشى از
استفاده آن بيشتر است و بايد در انجام آن دقت لازم صورت گيرد و يکى
از اين راه ها استريل کردن تمام لوازم مورد استفاده در انجام اين
فرآيند توسط دستگاه اتوکلاو است که متاسفانه امروزه چون در آرايشگاه
ها و مراکز خصوصى اين کار توسط افراد ناوارد و بدون نظارت و مجوز
قانونى انجام مى شود نگرانى از بابت بروز مشکل نيز بيشتر
است. »ن - و يکى از آرايشگران جوانى که در يکى
از آرايشگاه هاى نسبتاً معروف تهران کار خالکوبى (تاتو) را
انجام مى دهد مى گويد: « اين کار احتياج به تخصص ويژه
اى دارد که هر کسى نمى تواند از پس آن برآيد، بعضى
ها فکر مى کنند همين که بتوانند يک مقدار رنگ را با يک
سوزن چرخان وارد پوست کنند و طرح بزنند کافيست. بعدازآن هم بروند آرايشگاهى
باز کنند و کار تاتو کردن را شروع کنند ولى تازه آن وقت است که هزار و يک
مشکل به وجود مى آيد.»
آنچه حائز اهميت است اين است که اکثر افرادى
که مجرى اين کار هستند مجوز قانونى از وزارت بهداشت نداشته و به
صورت تجربى و در آموزشگاه هاى خصوصى شيوه تاتو را آموخته
اند اما حميدرضا فخار متخصص پوست و مو با تاکيد بر اين مطلب که
خالکوبى در کل جنبه پزشکى دارد و فقط بايد در صورت لزوم توسط
پزشک متخصص انجام شود مى گويد: «متاسفانه بسيارى از خانم
هاى ايرانى بدون در نظر گرفتن مضرات تاتو، سراغ افراد غيرمتخصص
مى روند، آنها هم براى اينکه متحمل هزينه زياد
نشوند، از رنگ هاى غيرمجاز و بدون استاندارد استفاده مى کنند و
مراجعين حتى در صورت بروز مشکلات و عوارض ناشى از آن باز هم به
تجويز آرايشگرها و افراد غيرمتخصص عمل کرده و به پزشک مراجعه نمى
کنند.»
همچنين تحقيقات اخير انجمن خيريه
حمايت از بيماران کبدى نشان داده است افرادى که روى
قسمت هاى مختلفى از پوستشان را خالکوبى کرده اند، به ميزان
دو برابر بيش از سايرين در معرض ابتلا به هپاتيت قرار
گرفته اند.
حال با اين اوصاف هر چند پديده خالکوبى به
خودى خود ايرادى ندارد اما علل گرايش جوانان به اين
پديده قابل تامل و بررسى است. دلايل اين امر را مى
توان به دو صورت فردى و اجتماعى مورد ارزيابى قرار داد.
از ديدگاه اجتماعى آن، چنين برمى آيد که امروزه با
گسترش شبکه هاى جهانى و نفوذ زير مجموعه هاى آن در سراسر
دنيا بسيارى از شرکت هاى تبليغاتى يا
گروه هاى مختلف از اين ابزار و ابزارى مشابه آن براى
استفاده هاى تبليغاتى خود بهره مى برند تا از اين
طريق بتوانند نفوذ فرهنگى روى جوامع به ويژه کشورهاى
در حال توسعه داشته باشند.
عوامل فردى و اجتماعى گرايش به خالکوبي
البته اين موضوع نه تنها در ميان بزهکاران و
مجرمان بلکه به شکلى فراگير و گسترده در ميان نسل نوجوان و جوان
کشور ما ديده مى شود که از شکل سنتى آن خارج شده و به شکل مد
اجتماعى درآمده است. اگر در گذشته خالکوبى در ميان خرده فرهنگ
هاى حاشيه اى و لمپن ها ديده مى شد اما امروز به
عنوان يک پرستيژ اجتماعى و نشانه اى براى به
روز بودن افراد تلقى مى شود.
نعمت الله ملکوتى کارشناس مسائل اجتماعى معتقد
است: «يکى از دلايل گرايش جوانان به پديده خالکوبى،
ضربه هاى عاطفى و تجربه هاى تلخى است که برخى از
آنها در زندگى با آن مواجه شده اند. تحقيقات نشان مى دهد که
درصد خالکوبى در ميان زنان مطلقه و دختران فرارى بيشتر به
چشم مى خورد. اين موضوع دلايل متفاوتى دارد که مهم ترين
عامل آن عدم موفقيت در زندگى اجتماعى يا دستيابى
به فرصت هاى مناسب شغلى است.» وى بر اين باور است که
علاوه بر عدم وجود فرصت هاى برابر شغلى، فاصله طبقاتى و تضعيف
طبقه متوسط مى تواند در بروز رفتارهاى متفاوت تاثيرگذار باشد.
از ديدگاه فردى و مسائل روانشناختى نيز
خالکوبى به نوعى وسيله اى براى بروز خود و بيان
خواسته ها و رشد شخصيتى فرد نوجوان و جوان است که در بديهى
ترين جنبه آن اين احساس را در جوان به وجود مى آورد که مى
تواند با استقلال و به تنهايى براى خود و بدن خود تصميم گيرى
کند.
اين مساله همچنين علامتى براى توجه
به خود و عشق به خويشتن است که موجب مى شود فرد تنش را به اثرى
هنرمندانه تبديل کند، با اين حال برخى از روان شناسان بر اين
باورند اين عمل مى تواند برعکس، نتيجه تنفر عليه خويش
و اعتراض به جسم خود نيز باشد اما به نظر مى رسد علت اصلى آن چيزى
بيشتر از ميل به زخمى کردن و خط خطى کردن خود باشد.
افزايش خالکوبى در جوامع در حال توسعه
از سوى ديگر در جامعه مدرن امروزى و ميان
جوامع عصر حاضر خالکوبى هرچه بيشتر به يک مد همگانى تبديل
شده است و به ويژه در ميان جوانان رواج يافته و در اين بين
جوانان کشورهاى در حال توسعه از آن به مثابه امرى براى عقب
نماندن از قافله زيبايى و همگامى با جهان پيشرفته
امروز استفاده مى کنند.
فردين على خواه جامعه شناس معتقد است: « اين
مساله صرفاً يک مد است که در قسمتى از جامعه غرب توليد شده و در
بخشى از جامعه ما مورد تقليد قرار مى گيرد و کسانى
که به وسيله سفرهاى خارجى با اين مد آشنا مى شوند
ممکن است اين رفتارها را از تفريحگاه ها برداشت کرده باشند زيرا
در طول سفر اين افراد با تمام طبقات اجتماعى تماس ندارند.»
به طور کلى اگر مدگرايى و توجه به آن را يکى
از مظاهر مدرنيته در نظر بگيريم که با گسترش پديده جهانى
شدن در فرهنگ توده جاى خود را باز کرده است، متوجه مى شويم
ضرورت آگاهى و درک شرايط افراد به ويژه دختران جوان از سوى
جوامع آنها در مواجهه با اين پديده بسيار اهميت دارد.
در برخى از موارد از جمله نوع پوشش و زيورآلات شيوع
پديده مدگرايى موجب تحکيم موفقيت اقتصادى
کشورهاى توسعه يافته خواهد شد که اين موفقيت هاى
اقتصادى به نوعى تحميل فرهنگ آن کشورها است. به همين سبب
چگونگى برخورد با آن و بالا بردن سطح آگاهى مردم به خصوص آشنا کردن
جوانان با هويت بومى و ملى غنى خود مى تواند در
درازمدت از تاثيرات زيان بار هرگونه تهاجم فرهنگى به کشوربکاهد.
جالب است که اين احساس خطر در کشورما بيشتر از سوى کهنسالان و ميانسالان
جامعه صورت مى گيرد که کمتر از ديگر اقشار در معرض امواج مدرنيته
و ارتباط مستقيم با جهان امروز هستند، در نتيجه اگرچه توانايى
تمييز و تشخيص بحران را در بسيارى از موارد دارا
هستند اما ابزار مورد استفاده براى مقابله با آن را در اختيار ندارند
چنان که براى متقاعد ساختن جوان پرشور امروز نيز نمى توانند دليل
و راهکارهاى منطقى ارائه کنند. از سوى ديگر در مواجهه با
پديده هاى مد روز مثل خالکوبى نه تنها به تاثيرات و
ناهنجارى اجتماعى آن بلکه به ريشه هاى روانى مساله
نيز بايد توجه داشت.
برى ريچاردز مردم شناس در کتاب روان شناسى
فرهنگ عامه مى نويسد: «استفاده از کالاهاى مد روز اعم از فرهنگى
و اقتصادى مى تواند به صرف لذت بردن از آن صورت گيرد که اين
مسرت و لذت حاکى از خود شيفتگى افراد است زيرا از راه
تملک يا استفاده پديده جديد مى توان احساس کمال مطلوب
بودن نفس را اعاده يا تاييد کرد.»
رواج خالکوبى در ميان دختران و زنان
گرايش به مدگرايى و استفاده از پديده
هاى مرتبط با آن در کشور ما به ويژه در ميان دختران جوان و زنان
رواج دارد که اين مساله در خور تامل است. به طور مثال در زمينه همين
پديده خالکوبى (تاتو) با گذشت زمان سهم دختران قابل ملاحظه و در مواقعى
بيشتر از مردان است در حالى که در گذشته و به شکل سنتى آن
(خالکوبى سنتي) بيشتر مردان آن هم از قشرى خاص به اين
امر اهتمام مى ورزيدند.
اين افزايش گرايش در ميان دختران
جوان و زنان را مى توان معلول محدوديت هاى بيشتر اجتماعى
و فردى اين قشر از جامعه دانست که مى خواهند از هر فرصت و امکان
جديدى براى ارائه تصويرى متفاوت از خود و وسيله
اى براى ديده شدن بهره برند.
البته نداشتن آموزش و مهارت هاى ارتباطى در جامعه
ما نيز از جمله عواملى است که باعث شده برخى از زنان از ساده ترين
راه ها استفاده کنند و خلاء شخصيتى خود را پر کنند. از سوى ديگر
با توجه به اينکه به طور کلى انسان نياز به مطرح شدن دارد و سهم
نوجوانان و جوانان در اين «نياز به حضور» بيشتر است و زنان به
علل مختلف بيش از ديگر اقشار در جست و جو احقاق حقوق خود و راه هاى
ديده شدن هستند اگر اين امکان به صورت صحيح برايشان فراهم
نشود به رفتارهاى متفاوت و بعضاً ناهنجار روى مى آورند.
در اين شرايط گسترش پديده هايى
مثل خالکوبى در ميان دختران جوان و زنان علاوه بر پوشاندن ضعف ها و
پاسخگويى به نياز فطرى زيبايى مى
تواند نوعى مبارزه منفى عليه سنت ها نيز باشد. به ويژه
در کشور ما که هنوز تفکر سنتى در بسيارى از خانواده ها حاکم
است. دکتر حليمى جامعه شناس معتقد است: «افزايش گرايش به
خالکوبى در ميان دختران جامعه ما ريشه در بحران هاى هويتى
دارد.
دختران به دليل عدم امکان استفاده از فرصت هاى
برابر با پسران در حوزه هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى،
سياسى و به منظور جبران نابسامانى ها و ناکامى هاى
مختلف به خالکوبى روى مى آورند که اين مساله در طبقات
فرودست بيشتر بدين سبب است که اين افراد در مناسبات اقتصادى
و سلسله مراتبى جامعه نتوانسته اند از پله هاى ترقى همچون طبقات
و اقشار فرادست بالا روند. در طبقات فرادست نيز گرايش به چنين
مواردى بيشتر نشان دهنده تجمل پرستى و اسبابى براى
خودنمايى، فخرفروشى و احياناً لذت يابى مقطعى
به شمار مى رود.»
بنابراين شايد بتوان گفت فقر و ثروت، معضلات شخصيتى
و مشکلات قوميتى در رشد پديده هاى حاکى از کمبودهاى
هويتى افراد موثر است که گرايش به خالکوبى کمترين
آنها است. از سوى ديگردر جوامع در حال رشد به دليل فروريختگى
هاى فرهنگى و تزلزل پذيرى ارزش ها و هنجارهاى ملى،
شرعى و عرفى بروز پديده اى از اين دست و تبديل
شدن آنها به مشکل و معضلى در روح و روان فرد و جامعه، دسترس پذيرتر
است.
در حالى که اگر جوان را با اصالت هاى وجودى
و منحصر به فرد آنها بتوان آشنا کرد خود بهترين راه هاى مقابله و
مواجهه با محصولات فرهنگى وارداتى را خواهند يافت. همچنين
با توجه به اينکه فرهنگ مصرف گرايى امروزه به يک فرهنگ
غالب تبديل شده است شايد لازم باشد براى الگوسازى نسل
جوان اقدامات جدى ترى صورت گيرد زيرا تجربه نشان داده در
مواقعى که جوانان الگوهاى فکرى و اجتماعى مناسبى در
اختيار داشته باشند کمتر به رفتارهاى متفاوت و بعضاً آ سيب زا
روى مى آورند.
منبع : سايت پزشکان بدون مرز