عبدالله بن جندب
مردى بسيار جليل
القدر، عابدى رستگار و عارفى واصل بود. عبدالله طى عمر شريفش توانست نزد سه امام
بزرگوار: امام جعفر صادق، امام موسى كاظم و حضرت رضا (عليهم السلام) رسيده و از
محضر پر فيض آنان كسب علم و معرفت نمايد. و با توجه به اعتماد و اطمينانى كه آن
حضرت امام كاظم و به عبدالله بن جندب داشتند، از سوى آنان به عنوان وكيل و
نماينده، انتخاب شد.
عبدالله، آن چنان
توانسته بود، خود را در مسير هدايتگر اسلام قرار دهد و با توسل به دامان اهل بيت
(عليه السلام) به رشد و كمال برسد، كه حضرت امام رضا (عليه السلام) در عبارتى قابل
توجه، قسم ياد كردند كه از او راضى هستند، و علاوه بر آن پيغمبر (صلى الله عليه و
آله) و خداى متعال نيز از او راضى هستند.
همان حضرت در روايت
ديگرى عبدالله بن جندب را جزء مخبتين خواندهاند. اين عبارتى است كه معمولا از
جانب اهل بيت (عليهم السلام) براى افراد مخصوصى صادر ميشده و در مقالات پيش نيز
با چنين لفظى براى برخى ديگر از اصحاب مخصوص و ارزشمند ائمه (عليهم السلام) آشنا
شديم.
آري، امام رضا (عليه
السلام) فرمودند: عبدالله بن جندب از مخبتين است. يعنى كسانى كه خداوند متعال در
حق ايشان ميفرمايند: و بشر المخبتين الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم : بشارت
بده، فروتنان و متواضعان را، كه در درگاه ما آرميده و اطمينان خاطر دارند. آنان كه
چون ذكر خدا نزدشان ميشود، دلهايشان از هيبت جلال ربانى و طلوع عظمت سبحاني، ميترسد.
يا هر زمانى كه از عذاب و عقاب الهى ترسانده شوند، دلهايشان خائف و هراسان ميشود.
دعا براى برادر مؤمن
پس از آن كه نامى از
عبدالله بن جندب نموديم، شايسته است كه از گوهرهايى كه او از درياى ولايت جمع
نموده، بهرهاى ببريم. از اين رو به روايتى اشاره ميكنيم كه هم در وصف احوالات
عبدالله است، و هم حاوى حكمت و درسى بزرگ در زندگي.
از ابراهيم بن هاشم
روايت شده كه گفت: سالى در صحرا و موقف عرفات، عبدالله بن جندب را ديدم. و متوجه
شدم كه حال هيچ كس در آن موقف از او بهتر نبود. او پيوسته دستانش را به سوى آسمان
بلند كرده بود و اشك از ديدگانش جارى بود و حتى از روى صورتش بر زمين ميريخت. از اين
رو هنگامى كه مردم از آن جا متفرق شدند، نزد او رفتم و گفتم: همانا كه وقوف هيچ كس
را بهتر از وقوف تو نديدم. عبدالله گفت: به خدا سوگند! دعايى نكردم، مگر براي
برادران مؤمن خود. زيرا زمانى از حضرت موسى كاظم (عليه السلام) شنيدم كه فرمودند:
هر كس براى برادر مؤمن خود در نبودش دعا نمايد، از عرش ندا ميرسد، صد هزار برابر
آن دعا براى تو باد.
بنابراين من نميخواستم
از صد هزار برابر دعاى آن ملك، كه البته مستجاب است دست بردارم، به جاى دعاى خودم،
كه آن هم نميدانم مستجاب ميشود يا نه.
بنابراين من نميخواستم
از صدهزار برابر دعاى آن ملك، كه البته مستجغب است دست برادرم، به جاى دعا خودم،
كه آن هم نميدانم مستجاب ميشود يا نه.
آثار عبدالله بن جندب
نام عبدالله بن جندب
در بسيارى از روايات معتبر و ارزشمند فقهي، اخلاقى و اعتقادى به چشم ميخورد. زيرا
همان گونه كه بيان شد، او وكيل و باب علوم ائمه (عليهم السلام) بوده و مدت زيادي
را در جوار آنان به فيض علمى و معرفتى رسيده است.
به عنوان نمونه، از
ميان آن روايات، ميتوان به دعاى شكر معروف اللهم انى اشهرك اشاره كرد، كه در
مفاتيح نيز موجود است.
همچنين روايت شده كه
عبدالله بن جندب زمانى نامهاى خدمت امام رضا (عليه السلام) نوشت و در آن عرض كرد:
فدايت شوم! همانا كه من پير شدهام و در بسيارى از كارهايى كه در انجامشان قوت
داشتم، دچار ضعف و ناتوانى شدهام از اين رو دوست دارم كه به من كلامى را فرا دهيد
كه مرا به خداوند نزديك نمايد و فهم و علم مرا زياد كند. و حضرت (عليه السلام) در
جواب او فرمودند: اين ذكر را زياد بخوان: بسم الله الرحمن الرحيم، لا حول و لا
قوة الا بالله العلى العظيم .
در كتاب شريف تحف
العقول، وصيتى نقل شده است كه امام صادق (عليه السلام) طى آن، مواعظ و نصايحي
بسيار گرانبها را خطاب به عبدالله بيان كردهاند، كه جهت تيمن و تبرك چند فراز
كوتاه از آن را در ادامه خواهيم آورد:
اى پسر جندب، خواب
خود را در شب و كلام خود را در روز كم نما. همانا كه در پيكر وجود ندارد چيزى كه
شكرش كمتر از زبان و چشم باشد. پس به درستى ما در سليمان به سليمان گفت: اى پسر
جان! بپرهيز ازخواب (خواب زياد)، زيرا كه آن تو را در روزيت محتاج ميكند، و همانا
كه مردم به اعمالشان محتاجند.
به آن چه كه خداوند
قسمت تو نموده، قناعت كن، و به آن چيزى كه در اختيار دارى نظر كن، و آرزو نكن چيزي
را كه به آن نخواهى رسيد، همانا كسى كه قناعت كرد، سير شد، و كسى كه قناعت نكرد
سير نشد.
و بهره خود را بيگر
از آخرت خود. و در حال غنى و توانگري، تكبر و ناسپاسى مكن. و در حال فقر و بيچيزي،
جزع و بيتابى ننما. مردى خشن و بيادب مباش كه مردم از نزديك شدن به تو كراهت
داشته باشند. و سست مباش كه حقير بشمارد تو را، هر كس كه ميشناسدت. و مخاصمه نكن با
كسى كه بالاتر از تو است. و مسخره و استهزاء نكن كسى را كه پايينتر از تو است.
در كار و امور با كسي
كه در آن خبره است منازعه نكن. و از سفيهان و بيخردان اطاعت نكن. و خار نباش كه
هر كسى بتواند تو را ناديده و پست بشمارد. و بر كفايت هيچ كس اعتماد نكن. و قبل از
هر كارى درنگ كن، تا كاملا راه داخل شدن و خارج شدن از آن را بشناسي، پيش از آن كه
داخل شوى و پشيمان گردي.
در انتها فوق بايد
گفت كه بيان جلالت و عظمت شخصيت عبدالله بن جندب بيش از آن است كه بتواند در اين
مقال بگنجد. و روايت شده كه پس از او، على بن مهزيار (ره) در مقام او به عنوان
وكالت ائمه (عليهم السلام) قرار گرفت.