حسين بن اِشكيب قمّى
ولادت
در اواسط سده سوم هجرى، كودكى پا
به عرصه وجود مىنهد، كه نامش را حسين برگزيدند. كنيهاش ابوعبداللّه يا ابو
محمّد است. نام پدرش احمد، ولى اشتهار او اشكيب است. بدين جهت اين محدّث كبير،
به نام حسين بن اشكيب اشتهار دارد. از آن جا كه وى طبق شواهد و قرائن، در شهر قم
پا به عرصه وجود نهاده، قمى ناميده مىشود. از طرف ديگر گويا مدّتى از عمر خويش
را در حرم حضرت معصومه (سلام الله
عليها)اشتغال به خدمت داشته و به لقب خادم القبر هم
شهرت يافته است. هم چنين به نظر مىرسد بر اثر مسافرتهاى مكرّر به قلمرو خراسان
بزرگ (همانند مرو و سمرقند)، خراسانى و مروزى نيز به او گفته مىشد. اين
بزرگوار، در مقطعى از عمر گرامى خويش در شهر كشّ ، زيست مىكرده و در آن سرزمين
ازچهرههاى صاحب آوازه و داراى نام و نشان بوده و در مقام استادى علم حديث و فقه
قرار داشته است؛ به طورى كه گروهى از محدثان آن سامان از فضل و دانش او بهره
مىبردند.
خادم كدام
مرقد؟
چنان كه گفته شد، يكى از القاب
معروف وى خادم القبر (خدمتگزار مرقد) است. در اين كه صاحب قبر چه كسى مىباشد،
در ميان دانشمندان اختلاف است. علّامه وحيد بهبهانى سه احتمال را مطرح ساختهاند:
قبر حضرت امام رضا (عليه
السلام)، قبر حضرت رسول (صلي الله عليه و آله وسلم) و يا مرقد حضرت معصومه (سلام
الله عليها)در قم. ولى آن نظرى كه به واقع نزديكتر
است، همان قبر كريمه اهل بيت در قم است، كه بعضى از مورّخان طراز اول شيعه بدان
اشاره كردهاند.
شخصيت
محدّث
از كنكاش در منابع شيع به دست
مىآيد كه حسين بن اشكيب، در قلّه رفيع دانش و فقه و مناظره قرار داشته است و تمام
بزرگان شخصيت سترگ او را ستايش كردهاند. اينك براى شناخت بيشتر اين دانشمند
فرزانه، قلم را به دست برجستهترين عالمان رجالشناس، مىسپاريم.
نجاشى مىگويد: استاد بزرگوار
عالمان شيعه، اهل خراسان و داراى وجاهت، برجستگى و مورد اطمينان و يكى از محدثان
بسيار سابقه دار شيعه است. شيخ كشى، در كتاب خويش نامش را يادآورى نموده است. شيخ
عياشى از او حديث نقل مىكند و به روايات او اعتماد و اطمينان كامل است. او قمّى و
خدمتگزار يكى از قبور بزرگان اسلام است شيخ طوسى در كتاب رجال خود مىنگارد: حسين
بن اشكيب، خادم القبر. ؛ ... كه در شهر سمرقند و كشّ زندگى مىنمود، دانشورى
توانا بود و در فنّ مناظره، تخصّص داشت. او كتاب هايى چند پديد آورد. هم چنين شيخ
طوسى، در پايان كتابش در شرح حال اين محدّث پر آوازه، از وى به عنوان محدّثى مورد
اعتماد و متكلّمى فقيه، اهل بحث و مناظره، خوش سخن، داراى ذوق و سليقه و انديشه
دقيق و نيكو نام مىبرد.
ساير رجالشناسان نيز، سخنان اين
بزرگان را كه از قدمت ويژهاى برخوردار است، تأييد كردهاند.
يار و ياور
امام
اين روايتگر بزرگ، از اين سعادت
عظيم برخوردار بوده كه در گروه ياران برجسته و ارزشمند امامان معصوم قرار گيرد و
با آنان ملاقات و ارتباط تنگاتنگ داشته باشد. از اين رو، وى از اقيانوس بى كران
علم و معارف آنان فيض برده است. نجاشى از شيخ كشّى روايت مىكند كه: حسين بن
اشكيب قمى، از ياران امام هادى و امام عسكرى (عليهم السلام)، است .
علّامه حلّى مىنگارد: حسين بن اشكيب از ياران امام حسن عسكرى (عليه السلام)است.علّامه
تهرانى، مؤلف الذريعه نيز در اين باره مىگويد: او، استاد كشى و عيّاشى، و از
اصحاب امام يازدهم است. شيخ شوشترى هم در اثر خود، اين سخن را تأييد مىكند.
اساتيد
حسين بن اشكيب قمى، براى دست
يازيدن به معارف ناب و خالص دينى و گرد آوردن اخبار و روايات اهل بيت عصمت و
طهارت، از محضر جمعى از بزرگان فيضها برده و توشهها اندوخته است و جان تشنه
خويشتن رااز زلال علم آنان، سيراب كرده است كه هم اينك به نام گروهى از آنان اشارت
مىشود:
1- محسن بن محمّد
2- محمّد بن اورمه قمى
3 - محمّد بن خالد برقى قمى
4 - حسن بن خُرزاد قمّى
5 - حسين بن يزيد نوفلى
6 - محمّد بن سدى
7 - حسن بن حسين مروزى
8 - بكر بن صالح رازى
9 - هارون بن عقبه خزاعى
10 - محمّد بن على كوفى
11 - عبدالرحمن بن محمّد
شاگردان
با اين كه اين محدث از جايگاه
رفيع در قلمرو معرفت دينى برخوردار بوده، اما در گزارشهاى پژوهشگران، شاگردان
زيادى از او سراغ نداريم. تنها نام چند تن از آنان در منابع آمده است كه به ترتيب
ذكر مىشود:
1 - محمّد بن مسعود، معروف به
عيّاشى؛ كه يكى از بزرگترين دانشوران شيعه در خطّه ماوراءالنهر و آسياى مركزى
است. او نه تنها در راه نشر و گسترش آثار اهل بيت، از هيچ تلاش و كوششى دريغ نكرد،
بلكه تمام ثروت خويش را - كه از پدرش به ارث برده بود و به سيصد هزار دينار
مىرسيد. - در راه اين هدف ارزنده مصرف كرد. مىگويند: خانهاش همانند پژوهشكدهاى
بود كه دين پژوهان و محدثان شيعه، در آن جا به تحقيق، بررسى، نگارش و گرد آورى
اخبار اهل بيت (عليهم
السلام)اشتغال داشتند. وى همان مؤلف تفسير معروف عياشى است.
2 - محمد بن عمر بن عبدالعزيز؛
كه از چهرههاى معروف شيعه در ماوراءالنهر مىباشد. ايشان نيز صاحب يكى از
بزرگترين تأليفات دانش رجال، به نام معرفة احوال الرجال است. او با پديد آوردن
اين اثر جاودانه، خدمت به سزايى به جهان تشيع بلكه عالم اسلام نمود.
3 - محمد بن يعقوب كلينى؛ كه
چنان در قلّه اشتهار و بزرگى، قرار گرفته كه نياز به معرّفى ندارد؛ ولى يادآور
مىشويم كه او مؤلف كتاب الكافى ، يكى از كتابهاى چهارگانه حديث شيعه است كه
شهرت جهانى دارد. اين عالم فرزانه در سال 329 هجرى زندگى اين جهان را بدرود گفت.
گلچينى از بوستان در روايات او
حسين بن اشكيب از حضرت امام باقر
(عليه السلام)روايت مىكند كه به يكى از ياران بلند مرتبه خويش، جابربن يزيد جعفى
فرمود: جابر! تهمت و دروغ بستنِ اهل شام به خداوند متعال، بسيار بزرگ است. آنها
بر اين پندار باطلاند كه خداوند براى صعود به آسمان، گام خويش را بر صخره بيت
المقدس نهاد ج در حالى كه خداوند منزه از چنين خيالى است. ج... اى جابر! اين را
بدان كه پروردگار جهانيان، نظير و همتا ندارد. ذات مقدس او پيراسته از وصف توصيف
كنندگان و توهّمات توهّم كنندگان است. او از چشمان ظاهرى مردم مستور و محجوب است.
او نابود ناشدنى است. هر گونه تغيير و تحوّل در ذاتش محال است و هيچ چيز همانند او
نخواهد بود.
كرامت حضرت امام موسي كاظم (عليه السلام)
نيز با واسطه از اسماعيل بن سلام
و فلان بن حميد حديث مىكند كه آنها گفتند: على بن يقطين، وزير هارون الرشيد، ما
را طلب كرد. به ما دستور داد: برويد دو شتر بخريد و از شاهراه دورى كنيد. سپس مالى
به اضافه چندين نامه به ما تحويل داده و گفت: اينها را در مدينه به حضرت امام موسى
بن جعفر (عليه السلام)تحويل دهيد و مراقب باشيد كه احدى متوجه كار شما نشود. بدين مقصود، از
بغداد به كوفه رفتيم و بعد از خريد دو شتر و برگرفتن توشه راه از كوفه خارج شديم؛
ولى از آن راه اصلى، اجتناب مىنموديم، تا اين كه به محلى به نام بطن الرّمه رسيديم.
مركبهاى خويش را بستيم و برايشان علف نهاديم و خودمان سفره را پهن كرديم و مشغول
به خوردن غذا شديم. ناگاه ديديم شخصى سوار بر مركب، به همراه خادمى به طرف ما
مىآيد. چون به ما نزديك شدند، دريافتيم كه آن سواره، حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام)است.
ما به احترام و تعظيم حضرتش، از جاى خويش بلند شده و بر آن بزرگوار سلام كرديم و
پولها و نامهها را به حضرت داديم. در اين هنگام امام (عليه السلام)از آستين خود،
نامه هايى را در آوردند و به ما دادند. سپس فرمود: اينها جوابهاى نامههاى شما
است. ما به حضرت گفتيم: زاد و توشه ما رو به تمام شدن است. اگر به ما اجازه دهيد،
به مدينه برويم و رسول اللّه را زيارت كنيم و مقدارى توشه راه برگيريم. حضرت
فرمود: آن چه همراه داريد، به من نشان دهيد. ما آنها را به حضرت داديم. امام (عليه السلام)دستى
بر آنها كشيد و فرمود: اين مقدار شما را تا كوفه مىرساند، شما كه پيامبر را زيارت
كردهايد، من نماز صبح را با مردم مدينه خواندم. حالا مىخواهم نماز را با آنان
بخوانم، شما به كوفه برگرديد، خداوند شما را به سلامت دارد.
تاليفات
همان گونه كه در آغاز اين نوشتار
آمد، اين محدث قمى، كتاب هايى را پديد آورده و تاليف كرده است. شيخ نجاشى به سه
كتاب ايشان اشاره مىكند:
1 - الرّد على من زعم ان النّبى (صلي الله عليه و آله وسلم) كان على دين قومه
2 - الرّد على الزيديه
3 - كتاب النوادر.
وفات
حسين بن اشكيب قمى، كه به عنوان
الگويى از محدّثان و متكلّمان برجسته شيعه در عصر خويش نيكو درخشيد و خدمات
ارزندهاى به تشيع بر جاى گذاشت، در نهايت بار آخرين سفر بربست و به جهان ملكوت
پركشيد؛ اما اين كه در چه سالى و كدامين سده رخ به نقاب خاك كشيد و در كدام سرزمين
سر بر تربت نهاد، چندان مشخص نيست و سخن قابل اعتمادى به دست نيامد.