ابى بن كعب - ابى بن كعب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ابى بن كعب - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












ابى بن كعب



در ميان ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) چهره هاى مختلفى ديده مى شد. سياه، سفيد، اشراف زاده، برده، جوان، پير، برخى قبلاً بت پرست بوده و برخى ديگر پيرو آئين مسيحيت يا آئين يهود بودند. ولى تعداد كسانى كه پيش از اسلام، از دانشمندان و علماى اديان سابق به شمار مى رفتند كم بود يكى از اين افراد ابى بن كعب ناميده مى شد. "ابى بن كعب" پيش از آن كه اسلام بياورد از "احبار" و دانشمندان يهود به شمار مى رفت و به "تورات" و "عهد عتيق" و كتب مذهبى يهوديان، كاملاً احاطه داشت و از بشارتى كه در تورات درباره پيامبر اسلام وارد شده بود، آگاه بود. از اين رو هنگامى كه در نخستين مبلغ اسلام "مصعب بن عمير" به شهر "يثرب"، در "مدينه" وارد شد و مردم را به آئين اسلام دعوت كرد، ابى با بينش كامل اسلام را پذيرفت، بى آنكه تا آن هنگام خود پيامبر (صلى الله عليه و آله) را ديده باشد. او نخستين فردى بود از انصار كه وحى الهى را نوشت و در رديف نويسندگان مشهور وحى قرار گرفت و تا هنگامى كه قرآن باقى است نام او نيز پاينده خواهد بود زيرا او استاد بزرگ علم قرائت قرآن بود. آرى پيامبر (صلى الله عليه و آله) از جانب خدا فرمان يافت كه ابى را با قرائت صحيح قرآن آشنا سازد تا حدى كه عمر در اين باره چنين گفت: على در قضاوت و فصل خصومت، و ابى در قرائت قرآن از همه استادترند. ابى بن كعب به عنوان كسى كه قرائت صحيح قرآن را از زبان پيامبر (صلى الله عليه و آله) شنيده بود، همواره مراقب بود كوچكترين تغييرى در كيفيت قرائت قرآن (كه طبعاً گاهى موجب تغيير معنى مى شود) رخ ندهد و احياناً كسانى كه مقاصد مادى يا سياسى خود را زير پوشش اسلام جستجو مى كنند، دست خيانت به سوى قرآن دراز بنمايند تا قرآن از هر گونه تحريف و تغيير احتمالى محفوظ بماند. ابى بن كعب نه تنها در قرائت صحيح قرآن، استادى مسلم بود، بلكه در درك و مهم مفاهيم بلند و عميق قرآن نيز، از ذهن روشن و فكر باز، بهره فراوان داشت نا گفته پيداست كه فهم حقايق قرآن و مراتب فصاحت و بلاغت اين كتاب آسمان، ذوق خاصى لازم دارد، البته هر كس كه با لغات و قواعد زبان عربى آشنائى داشتند باشد مى تواند معانى ظاهرى قرآن را بفهمد ابى بن كعب از كسانى بود كه از اين فراست برخوردار بود و آيات قرآن را به دقت مطالعه و بررسى مى كرد او پيوسته در زندگى از قرآن مجيد الهام مى گرفت و به مسلمانان ديگر نيز گوشتزد مى كرد، روزى شخصى از او درخواست پندى كرد، ابى گفت:
كتاب خدا قرآن را راهنما و سرمشق و داور خود قرار بده زيرا قرآن زيرا قرآن يادگار پيامبر (صلى الله عليه و آله) است، قرآن شاهدى است كه از تهمت دور است، وضع مسلمانان و امت هاى گذشته در آن بيان شده، احكام و راه و رسم زندگى مسلمانان منعكس گشته است قرآن از آينده مسلمانان كنونى و آيندگان خبر داده است. ابى بن كعب مى گفت شخص با ايمان اگر گرفتار شود، صبر مى كند اگر نعمتى به او برسد شكر مى كند، اگر سخنى بگويد راست مى گويد و اگر حكمى صادر كند حكم او عادلانه است. از سخنان ديگر او: هر كس عمل نا مشروعى را به خاطر خدا رهاكند خداوند عوضى بهتر از آن را از جائى كه هيچ گمان نمى رود به او مى دهد. پس از رحلت پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) و بعد از جريان "سقيفه" و خلافت ابوبكر شكاف عميقى در جامعه اسلامى به وجود آمد ابى بن كعب كه شاهد انحراف مردم از قطب اصلى رهبرى حضرت على (عليه السلام) بود و از اين موضوع رنج مى برد مى گفت: روزى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) زنده بود، همه متوجه يك نقطه بودند، ولى پس از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) صورتها به چپ و راست منحرف گرديد. او هرگز با ابوبكر بيعت نكرد و شوراى به اصطلاح سقيفه را بى ارزش خواند. و در جريان استيضاح ابوبكر توسط دوازده نفر از مسلمانان كه در پاى منبر ابوبكر صورت گرفت ابى بن كعب كه يكى از آنان بود خطاب به وى چنين گفت. "ابوبكر حقى را كه خدا آن را به ديگرى داده انكار مكن نخستين كسى مباش كه با فرمايش پيامبر (صلى الله عليه و آله) در مورد جانشين و برگزيده او مخالفت نموده: از اجراى فرمان حضرت جلوگيرى كند. دست از گمراهى بكش و حق را به صاحبش واگذار تا اعمالت تباه نشود از عاقبت گناهى كه مرتكب شده اى بترس و در پيشگاه الهى توبه كن و منصبى را كه به تو نمى رسد به خود اختصاص مده تا آثار شوم عمل ناروايت گريبان گرت نشود. يقين بدان كه به زودى از اين جهان رخت بر خواهى بست و با پرونده سياه به پيشگاه الهى خواهى شتافت. ابى بن كعب مى دانست كه اشغال منصب بزرگ و پر مسئوليت خلافت اسلامى، توسط افراد فاقد شايستگى و صلاحيت، چه عواقبى وخيم در جامعه اسلامى به دنبال دارد از اين رو در هر فرصتى به سران آن روز مسلمانان هشدار مى داد و با صراحت كامل از روش آنها انتقاد مى كرد. روزى از وضع حكومت عثمانى از او سؤال كردند گفت سران اين امت گمراه شدند و آخرتشان تباه شد، ولى من دلم به حال آنها نمى سوزد بلكه به حال مسلمانانى مى سوزد كه به دست آنان گمراه گشتند آن گاه افزود "اگر تا روز جمعه زنده ماندم، پرده ها را كنار زده حقايق را بيان خود هم كرد. خواه مرا بكشند، خواه زنده بمانم ولى افسوس كه عمر او وفا نكرد و روز پنجشنبه همان هفته جهان را بدرود گفت. آرى او پس از يك عمر مجاهدت در راه خدا در سال 30 يا 32 هجرى قمرى در زمان خلافت عثمان، ديده از جهان فرو بست و مرغ روحش به سوى فردوس برين بال و پر گشود!



/ 1