محمد بن حسن اشعرى‏ - محمد بن حسن اشعرى‏ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محمد بن حسن اشعرى‏ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













محمد بن حسن اشعرى‏



ولادت



تقريباً در نيمه دوم سده دوم
هجرى قمرى در خانه حسن بن ابى خالد اشعرى كه از خاندان پر آوازه و پر شكوه
اشعرى‏هاى قم، به حساب مى‏آمد - كودكى پا به عرصه هستى نهاد كه نام او را محمد
گزاردند؛ ولى چون در اين خاندان با شرافت بالندگى يافت، به اشعرى قمى معروف شد.
لقب معروف و مشهور او شنبوله است.



در اينكه آيا اين لقب، لقب اوست
يا لقب پدرش، بين دانشوران دانش تراجم اختلاف نظر است؛ ولى آن‏گونه كه از گزارش
جمعى از بزرگان اين دانش به دست مى‏آيد، اين لقب از آن خود اين محدّث بزرگوار است
نه لقب پدرش.



از ديدگاه
بزرگان‏



هنگامى كه يك پژوهشگر، از زواياى
گوناگون شخصيت اين دانشمند شيعى را مى‏كاود كم و بيش بدين نكته مسلم مى‏رسد كه او
يكى از نخبگان و سر سپردگان مكتب اهل بيت عصمت و طهارت است و يكى از مروّجان
انديشه و تفكر بر گرفته از سر چشمه‏هاى مواج و زلال شيعه يعنى امامان معصوم (عليهم السلام) . وى
در فرا گرفتن مسائل و احكام دينى به ائمه بزرگوار مراجعه مى‏كرد و ديگران را هم به
مسير نورانى رهنمون مى‏شد؛ لذا درباره‏اش گفته‏اند:  كان يرجع و يرجع الناس الى ائمه
اهل البيت (عليهم السلام)  عليرغم
اين، دانشوران معروف تراجم، آن چنان از او به بزرگى ياد نكرده‏اند؛ فقط به اينكه
او از ياران كدامين امام است و يا آن‏كه كتاب‏هاى جمعى از مؤلفان شيعه را نقل كرده
است، بسنده كرده‏اند؛ اما چندى از بزرگان سده‏هاى اخير، او را ستوده‏اند. علامه
مجلسى در كتاب وجيزه او را از محدثّان نيكو حال به شمار مى‏آورد.علامه وحيد
بهبهانى كه در شناخت رجال شيعه شهره آفاق است. درباره‏اش مى‏گويد: از اخبار فراوان
به دست مى‏آيد كه او محمد بن حسن اشعرى قمى، وصّى سعد بن سعد اشعرى قمى بوده است و
اين حكايتگر تشخّص اخلاقى او از منظر عدالت و پاكى و صداقت است.آيت‏اللّه خوئى
(ره) مى‏نويسد: بدون ترديد اين مرد يكى از روايتگران شيعه است. علامه مامقانى نيز
چنين مى‏نگارد: از مجموع بررسى‏ها به دست مى‏آيد كه او از نيكان است.



راوى بى
واسطه



همان گونه كه يادآورى شد، محمد
بن حسن اشعرى، از دانشمندان قمى بود كه در اين خاك پاك رشد و نمو كرد او كه در يك
محيط دينى بر اساس باورهاى شيعه مى‏زيست كم كم عشق و علاقه به اهل بيت (ع) در دل و جانش ريشه
دوانيد، تا آن‏كه اين گرايش نيكو شكوفا شد و به ثمر رسيد. همين گرايش پاك بود كه
او را از زادگاه خويش حركت داد و باعث شد راه دور و دراز حجاز را بپيمايد تا خويش
را به سر چشمه‏هاى ايمان و نور و وحى برساند و از محضر امامان معصوم شيعه بهره‏ها
ببرد. او در اين راستا، گاهى نامه‏هاى شيعيان را به امامان مى‏رسانيد و گاهى هم
خودش مسائل و احكام دينى را از امام (عليه
السلام) مى‏پرسيد و جواب مى‏گرفت. با تعمق در رواياتى كه از
او در كتاب‏هاى حديثى شيعه نقل شده است مى‏توان آنچه را گفته شد كاملاً اثبات كرد.


استادان
حديث



محمّد بن حسن اشعرى هر چه را
روايت مى‏كند، بدون واسطه از امامان (عليه
السلام) فرا گرفته است. غير از امامان، استادان كمترى براى
او، در كتاب‏هاى تراجم ذكر شده كه شايد از پنج نفر تجاوز نكند:



1 - محمد بن عبداللّه بن سعد
اشعرى قمى.



2 - عيسى بن عبداللّه اشعرى قمى.


3 - سعد بن سعد اشعرى قمى.


4 - ادريس
بن عبداللّه بن سعد اشعرى.


5 - زكريا بن آدم اشعرى قمى.



شاگردان



چون اين محدّث توانمند، روايات
زيادى را از امامان (عليه
السلام) فرا گرفت، در نهايت خود در شمار محدّثان و استادان
بزرگ حديث، واقع شد. به گونه‏اى كه جمع زيادى از دانش طلبان و فقيهان شيعه به دور
شمع وجود او گرد آمدند و از محضر پر فيض او بهره بردند. در اينجا به نام جمعى از
آنان اشاره مى‏شود:



1 - احمد بن محمد بن خالد برقى


2
- احمد بن محمد بن عيسى اشعرى قمى


3- محمد بن اورمه قمّى


4 - حسين بن سعيد اهوازى


 5
- على بن مهزيار اهوازى 


6 - هيثم بن ابى مسروق


7 - عباس بن معروف قمّى


8 - على بن
سيف


 9 - حمزه بن ابى يعلى



محدّث
فرزانه



آن گونه كه اشاره شد، از برخى روايات
بر مى‏آيد كه اين محدّث جليل و وصىّ سعد قمى بود. سعد بن سعد اشعرى قمى كه يكى از
محدّثان موجّه و برجسته شيعه است در آخرين لحظات زندگى، محمد بن حسن اشعرى را وصىّ
خود قرار داد، تا بعد از مرگش، بعضى از اعمال مذهبى را به نيابت از او انجام دهد.



در حديثى چنين مى‏خوانيم كه محمد
بن حسن اشعرى قمى به حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) عرض كرد: سعد بن سعد مرا وصىّ
خود قرار داد و مرا چنين وصيّت كرد كه حجى از جانب من انجام دهيد؛ اما مشخّص نكرد
كه چگونه انجام شود. امام در جواب او نوشت:  اگر او مالى به اندازه انجام حج دارد
به نيابت از او حجّى انجام دهيد.



ناگفته نماند كه وقتى شخصيتى
همانند سعد، اين محدّث را وصىّ خود در امور عبادى قرار مى‏دهد، مى‏توان گفت اين
نشانه نهايت اعتماد و اطمينانى است كه سعد به او داشته است.



نايب وارسته



آنگونه كه از بعضى روايات به دست
مى‏آيد، اين محدّث بزرگوار، رابطه عميقى با امام (عليه السلام) داشته است.



و وجود اين رابطه در ميان شيعيان
قم مشهور بود. بر اين اساس شيعيان قم، هنگامى كه در مسائل مربوط به دين، با مشكلى
بر خورد مى‏كرد به طورى كه لازم بوده از امام معصوم (عليه السلام) حلّ مشكل را
فرا گيرند، نامه‏هائى را خدمت امامان مى‏نوشته‏اند تا پاسخ‏هاى لازم را دريافت
كنند. پيك برخى از اين نامه‏ها محمد بن حسن اشعرى بود. وى مى‏گويد؛  بعضى از شيعيان قم به
توسط من نامه‏هائى به محضر حضرت جواد مى‏فرستادند و مسائل خود را از امام سؤال
مى‏كردند.



نمونه‏اى از روايات‏



محمد بن حسن اشعرى مى‏گويد: به
حضرت امام جواد عرض كردم:  جانم به فدايت! بزرگان دانشمندان شيعه از امام باقر و امام صادق (عليه السلام)
رواياتى نقل كرده‏اند؛ اما از آن رو كه در آن روزگار تقيه شديداً بر جامعه شيعه
حاكم بود، محدّثان شيعه كتاب‏هاى خويش را از مخالفين پنهان مى‏كردند و آنها را به
عنوان حديث براى ديگران نشر نمى‏دادند؛ ولى اكنون همان كتاب‏هابه دست ما رسيده
است. حالا چه بايد كرد؟ به اين كتاب‏ها اعتماد كنيم يا خير؟ امام (عليه السلام) در
پاسخ مى‏فرمايند: تمام روايات اين كتاب‏ها را شما نقل كنيد چون آنها حقّ است.



اكراه در
ازدواج



اين محدّث بزرگوار مى‏گويد:  يكى از پسر عموهاى من به
واسطه من، نامه‏اى به حضرت امام جواد (عليه
السلام) نوشت، و اين سؤال را مطرح كرد كه نظر آن امام
بزرگوار درباره  دخترى كه عمويش او را به عقد مردى در آورده، اما دختر چون به سن بلوغ
رسيد، به اين ازدواج راضى نشد. و از آن سرباز مى‏زند.  چيست؟ در اين صورت چه بايد كرد؟
امام (عليه السلام) در نامه چنين نوشتند: نبايد او را به اين ازدواج مجبور كرد، اختيار با
خود اوست.



انجام حجّ‏



باز مى‏گويد:  از حضرت امام جواد (عليه السلام)
درباره مردى سؤال كردم كه هنگام مردن، وصيّت مى‏كند تا از طرف او حجّى انجام دهند؛
ولى چگونگى انجام آنرا مشخّص نكرده است. امام (عليه السلام) در پاسخ چنين
مرقوم مى‏فرمايند:  با آنچه از ثلث مال او باقى مانده براى او حج بجا آورند.



خمس بعد از
مخارج زندگى است‏



مى‏گويد:  جمعى از شيعيان به حضرت امام جواد
(عليه السلام) نامه‏اى نوشتند و از آن بزرگوار سؤال كردند كه آيا وجوب خمس بر تمام سودى
است كه انسان از كسب و كار به دست مى‏آورد، چه كم و چه زياد؟ و آيا بر تمام مشاغل
و صنعت‏ها خمس تعلّق مى‏گيرد؟ براى ما روشن فرمائيد كه چگونه بايد خمس اموال خويش
را بپردازيم. امام (عليه
السلام) در پاسخ چنين نگاشتند: دادن خمس بعد از مخارج زندگى
است. آنچه را كه در امور مربوط به زندگى خرج كرده‏ايد، خمس ندارد، آنچه زياد
مى‏آيد و بر آن سال مى‏گذرد خمس دارد.



اثبات اول ماه رمضان



با واسطه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت
مى‏كند كه فرمودند: از هنگامى كه در اوّل ماه رجب، ماه ديده مى‏شود 59 روز بشمار و آنگاه
ششمين روز را به عنوان اول ماه رمضان روزه بگير.



وفات



نشانه‏ها حكايت از آن دارد كه
اين محدّث بزرگ شيعى تا سال 220 ه . ق در قيد حيات بوده است: همان سالى كه حضرت
امام جواد (عليه السلام) به شهادت رسيدند؛ اما بعد از اين تاريخ، در اينكه چند سال ديگر زندگى
كرده، يا در كدامين سال جان او به ملكوت اعلى پيوسته است، يا اينكه در كدام نقطه
اين جهان پهناور از دنيا رفته، اطلاع دقيقى در دست نيست. اما ممكن است او هم مانند
شمارى از محدّثان قمى كه در جوار حرم حضرت فاطمه معصومه (س) آرميده‏اند، صورت بر
بالين اين تربت پاك نهاده باشد.










/ 1