محمد بن يحيى عطار قمى
ولادت
گرچه در كتابهاى
رجالى از تاريخ ولادت و وفات اين عالم و فقيه و محدّث بزرگوار سخنى به ميان نيامده
است، لكن از آنجا كه وى از محضر استادانى چون محمد بن احمد بن يحيى ابن عمران
اشعرى (وفات 280 ق) و محمد بن حسين بن خطّاب (وفات 262 ق) استفاده كرده است و نيز
افتخار استادى محدّث عظيم الشأن ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (وفات 328 يا 329
ق) و جمعى از راويان معروف ديگر چون ابوالحسن على بن الحسين بن بابويه(صدوق اوّل،
وفات 329 ق) و محمد بن الحسن بن الوليد قمى(وفات 343 ق) را داشته است، پس بايد وى
در نيمه دوم قرن سوم تا اوايل قرن چهارم زيسته باشد. كنيه محمد بن يحيى، ابوجعفر
است.
محمد بن يحيى در يك نگاه
محمد بن يحيى،
بزرگِ دانشمندان شيعه قم، استاد مرحوم كلينى و محدّثى با روايات زياد و صاحب
تأليفات متعدّد مورد اعتماد اهل علم و حديث، موثق و عين بوده است.
كلمه عين در لغت مشترك بين معانى زيادى
است، مانند چشم، چشمه، برگزيده هر چيز سيّد، بزرگ. و در اصطلاح علماى رجال، چنان
كه در كتاب شريف رجال خاقانى در بخش تعليقات بر فوائد وحيد بهبهانى آمده است، ظاهراً
مقصود از كلمه عين به
شخصيت بزرگوارى است كه مورد توجه مردم و در نزد آنها، داراى جايگاه ويژه و رفعت
باشد.
از اين نكته
معلوم مىشود كه محمد بن يحيى شخصيتى برجسته بوده و ارج و قرب خاصى نزد مردم داشته
است.
وى چون بعضى
اوقات به شغل عطّارى مىپرداخته، به عطّار نيز لقب يافته است.
در منظر اهل نظر
هر كدام از رجال
شناسان كه از محمد بن يحيى عطّار نامى بردهاند، او را به بزرگى و عظمت ياد كرده و
به وثاقت و صداقت و علم و تقوا ستودهاند.
نجاشى(وفات 450
ق) مىنويسد: محمد بن يحيى، ابوجعفر قمى، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصيتى مورد
توجه و اعتماد، صاحب امتياز و كثيرالحديث بود. وى كتابهاى زيادى تأليف كرد كه مقتل الحسين و النّوادر از جمله آنهاست. عدهاى از اصحاب
ما تمام كتابهاى او را از فرزندش احمد و وى هم از پدرش براى ما نقل نمودهاند .
شيخ طوسى (وفات
460 ق) و حسن بن على ابن داود (متولد 647 ق) وى را از جلمه كسانى شمردهاند كه از
ائمه معصومين (عليه
السلام) بدون واسطه روايتى نقل نكردهاند. نيز وى را از
اهل قم و استاد ثقة الاسلام كلينى دانستهاند.
شيخ صدوق (وفات
381 ق) مىگويد: تمام رواياتى كه در كتاب من لا يحضره الفقيه از على بن جعفر نقل كردهام، از پدرم (رضى اللّه عنه)، از محمد بن يحيى
عطّار، از عمركى بن على بوفكى روايت كردهام و تمام رواياتى كه از عمر بن يزيد
روايت كردهام از پدرم (رضى اللّه عنه)، از محمد بن يحيى عطّار، از يعقوب بن يزيد،
از محمد بن ابى عمير و صفوان بن يحيى نقل نمودهام .
محدّث بزرگوار،
شيخ ميرزا حسين نورى(وفات 1320 ق)، صاحب كتاب ارزشمند مستدرك الوسائل هر كجا سندى نقل مىكند
كه محمد بن يحيى در آن وجود دارد و ديگر راويان آن مورد وثوق وى باشد، مىگويد:
تمام آنها
از موثّقين هستند و هيچ خلافى در آنها نيست .
يا مىگويد: اين سند در اعلى درجه صحت
است و يا
مىگويد: تمام
افراد اين سند از بزرگان هستند كه هيچ تأمّلى در آنها نيست فقيه و فيلسوف و محدّث بزرگوار،
محمد باقر حسينى، مشهور به ميرداماد درباره سندى كه محمد بن يحيى در آن وجود دارد
و ديگر راويان آن هم مورد اطمينان وى باشند، مىگويد:
صحيح و عالى الاسناد است .
وى محمد بن يحيى
عطّار قمى را به وثاقت و كثرت روايت و استادى محمد بن يعقوب كلينى مىستايد.
شناسايى محمد بن يحيى عطّار
نام محمد بن يحيى
كه در سلسله اسناد بسيارى از روايات آمده، بين چند نفر مشترك است.
الف) محمد بن
يحيى سليمان خثعمىِ كوفى كه از اصحاب امام صادق (عليه السلام) بوده و بيش
از 29 روايت از وى با اين مشخصّات نقل شده است.
ب) محمد بن يحيى
خزّاز كوفه كه از اصحاب امام كاظم (عليه
السلام) مىباشد. وى شخصيتى برجسته و معتبر و مورد توجه
بيشتر مردم بوده و صاحب كتاب النوادر است.
ج) محمد بن يحيى
عطّار قمى، شهيد ثانى مىگويد: هر سه از راويان مورد وثوق هستند، در صورتى كه محمد بن يحيى به طور مطلق
در سلسله سند قرار گيرد، از طريق طبقه و زمان حيات و رواياتى كه از وى نقل شده،
تشخيص داده مىشود. هر كجا ثقة الاسلام كلينى در اوّل سند نام محمد بن يحيى را ذكر كند، مقصود محمد
بن يحيى عطّار قمى است؛ چون وى در طبقه استادان كلينى مىباشد .
تعداد روايات
رواياتى كه از
محمد بن يحيى (به طور مطلق) نقل شده به 5985 روايت مىرسد كه با توجه به قرائنى از
قبيل نقل راويانى چون، على بن الحسين بن بابويه، محمد بن على ماجيلويه، محمد بن
الحسن بن وليد و محمد بن يعقوب كلينى كه از شاگردان محمد بن يحيى عطّار قمى
مىباشند، تعداد زيادى از آن روايات از وى است؛ اما رواياتى كه به عنوان محمد بن
يحيى، بإ؛ّّ وصف عطّار، نقل شده، به 58 روايت مىرسد. بنابراين مجموع روايتهايى
كه محمد بن يحيى عطّار قمى نقل كرده، به چندين هزار روايت مىرسد.
كتاب شريف كافى تأليف حديث شناس بزرگ،
ثقةالاسلام كلينى، پر از روايات و احاديث محمد بن يحيى است، به گونهاى كه هيچ
برگى از آن خالى از نام شريف محمد بن يحيى نيست علاوه بر اين، هر كجا مرحوم كلينى
احاديثى را تحت عنوان عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عيسى آورده، مقصودش از عّدة محمد بن يحيى، على بن
موسى كميدانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم هاشم است.
بنابراين تعداد
زيادى از روايات ديگر نيز از محمد بن يحيى خواهد بود.
تأليفات
كتاب هايى كه
ابوجعفر، محمد، تأليف كرده است، عبارتند از:
مقتل الحسين (عليه السلام) كه
درباره حادثه جانسوز كربلا و شهادت اباعبداللّه الحسين (عليه السلام) مىباشد
النّوادر؛
علّامه شيخ آقا بزرگ تهرانى مىنويسد: نوادر
عنوان عامى بوده براى بعضى از تأليفات علما در چهار قرن
اوّل هجرى كه يك يا چند ويژگى از ويژگيهاى زير را داشته باشد: احاديث گردآورى شده
در آن، مشهور نباشد، روايات آن داراى مضمون و حكمى ناآشنا باشد، حكمِ روايات،
استثنا و تبصره محسوب شود، رواياتى كه مؤلف در هنگام به پايان رسيدن تأليف خود به
آنها دسترسى پيدا كرده باشد،آن گاه مىنويسد: كتابهاى نوادرى كه ما از آنها اطلاع
يافتهايم، نزديك به دويست كتاب است كه يكى از آنها از آنِ محمد بن يحيى عطّار قمى
است.