عمران و عيسى اشعرى قمّى - عمران و عيسى اشعرى قمى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عمران و عيسى اشعرى قمى - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












عمران و عيسى اشعرى قمّى





 اين دو برادر مانند
بسيارى از مردم قم در طول تاريخ اسلام، از اصحاب و شيعيان مخصوص ائمه(عليهم
السلام) بوده‎اند. و با اين خاندان مبارك، ارتباطى نزديك و پرثمر
برقرار كرده‎اند. عمران و عيسى در ميان دوستان و صاحبان سرّ امام
صادق(عليه السلام) قرار داشتند. و حضرت نيز آن دو را بسيار دوست داشت و پيوسته
مورد احترام و لطف قرار مي‎داد و هر زمان كه در مدينه خدمت ايشان مي‎رسيدند به گرمى از آنان استقبال مي‏‎كرد و احوال خويشان و بستگان آنان را از
ايشان جويا مي‎شد.



در يكى از سال‎ها هنگامى كه عمران نزد امام صادق(عليه
السلام) رسيد، حضرت با او احوال‏پرسى گرمى نمود و او را به صورتى مخصوص مورد لطف و
عنايت خويش قرار داد. از اين رو زمانى كه عمران خداحافظى كرد و آن مجلس را ترك
نمود، شخصى به نام  حَمّاد ناب  از آن حضرت پرسيد: اين شخص كيست؟ كه به اين نيكى و
گرمى با او برخورد نموديد؟



حضرت فرمودند: او از
اهل بيت نُجَباست (يعنى از اهل قم)، كه هيچ جبار و ستمگرى اراده ظلم به آنان را
نمي‎كند، مگر اين
كه خدا او را در هم مي‎شكند و نابود مي‎سازد.



آري! اين دو برادر در
راه معرفت به جايگاه امامت و ولايت تا آن حد پيش رفته بودند و نزد ائمه(عليهم
السلام) محبوب شده بودند كه روايت شده، روزى امام صادق(عليه السلام) با ديدن عيسي،
پيشانى او را بوسيد و فرمود: تو از اهل بيت مي‎باشي.



و حقيقتاً خوشا به
حال آنان كه توانستند چنين مدال افتخار و جايگاه نيكويى را نزد اولياى الهي(عليهم
السلام) پيدا نمايند.



در داستان ديگرى از
اين دو برادر، مي‌توان ميزان بالاى ارادت و اخلاصشان را نسبت به ائمه(عليهم
السلام) مشاهده نمود. در ضمن روايتى اين  داستان چنين نقل شده است:



در يكى از سال‎ها امام صادق(عليه السلام) از عمران مي‎خواهند كه چند خيمه براى آن حضرت بسازد. و
عمران نيز برابر دستور ايشان عمل مي‎كند و آن خيمه‎ها را در سرزمين  منا  براى آن حضرت نصب مي‎كند. يك خيمه براى زنان، يك خيمه براى مردان
و يك خيمه نيز براى قضاى حاجت.



زمانى كه امام
صادق(عليه السلام) با اهل بيت خود وارد منا شدند، پرسيدند: اين خيمه‎ها چيست؟ گفتند: اين خيمه‎ها را عمران بن عبدالله قمى براى شما درست
كرده. حضرت پس از آن كه در آن‎جا ساكن شدند، عمران را طلبيدند و به او فرمودند: اين
خيمه‎ها را با چه
قيمتى تهيه نمودي؟ عمران پاسخ داد: فدايت شوم! كرباس‎هاى آن را با صنعت خودم درست كردم، و با دستان
خودم آن‎ها
را براى شما ساخته‎ام، و به رسم هديه آن‎را خدمت شما عرضه كردم و دوست دارم كه از من
قبول نماييد. و آن پولى را كه براى اين كار به سوى من فرستاده بوديد به سوى شما
بازگرداندم.



پس از آن حضرت دست او
را گرفت و فرمود: از خدا مي‎خواهم كه بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد و (همچنين
صلوات بفرستد) بر آن‎ كسى كه تو و عترت تو
را، در آن روزى كه سايه‎اى جز سايه او نباشد، در سايه رحمت خود درآورد.



به واسطه اين دعاهاي
خير از ناحيه امام صادق(عليه السلام) بود كه نه تنها خود عمران بلكه خانواده و
فرزندان او نيز در مسير هدايت وعنايت الهى قرار گرفتند. آري، در سايه اين خانواده
ولايى بود كه  مرزبان  پسر عمران به دنيا آمد و در زمان على بن موسى الرضا(عليه
السلام) در جرگه اصحاب و راويان ثقه  و مورد اطمينان احاديث ايشان قرار گرفت. و
كتبى را نيز در راه خدمت به اسلام به رشته تحرير درآورد.



ضمناً در عظمت معرفت
او (مرزبان پسر عمران) به اهل بيت(عليهم السلام) همين بس كه زمانى به امام
رضا(عليه السلام) عرض كرد: از شما سوالى مي‎كنم كه از بزرگترين امور نزد من است، و آن
اين كه آيا من از شيعيان شما مي‎باشم يا نه؟ حضرت فرمودند: آري. و باز براى اطمينان خاطر
پرسيد: آيا اسم من نزد شما مكتوب است؟ حضرت فرمودند: آري.








/ 1