لبخند زيبا - لبخند زيبا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لبخند زيبا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












لبخند زيبا


يکي بود
يکي نبود، غير از خداي مهربون هيچکس نبود.
توي يه شهر بزرگ پسر کوچولويي زندگي مي کرد
که اسمش تام بود. يه روز تام داشت تو کوچه تنهايي بازي
مي کرد که يه مرد از کنارش رد شد و به اون اخم کرد. تام اصلاً
نمي دونست چرا مرد به اون اخم کرده .



تام کوچولو کار بدي
نکرده بود، اما اون مرد بيشتر و بيشتر به تام اخم مي کرد. تام
خيلي ناراحت شد و اونم به مرد اخم کرد و براش زبون درآورد.


تام کوچولو دوباره اخم کرد و براي
اون مرد شکلک درآورد. مرد اخمو اصلاً به تام کوچولو محل نداد و رفت.




تام
خيلي خوب به دور و برش نگاه کرد. بيشتر آدم ها خوشحال نبودند و
اخم کرده بودند. تام کوچولو خيلي تعجب کرد و از خودش پرسيد: چرا
آدما وقتي تو خيابونا راه مي رند، اخم مي کنند؟


يکدفعه يه فکر خوب
به ذهن تام رسيد. اون تصميم گرفت ديگه به آدماي اخمو اخم نکنه،
بلکه به اونا لبخند بزنه. اولش اين کار براش خيلي سخت بود، اما تام
کوچولو بايد تمام سعي شو مي کرد. بيشتر آدما با ديدن
لبخند تام کوچولو به اون لبخند مي زدند، به خاطر همين تام کوچولو فهميد
که کارش خوب جواب داده و بايد به کارش ادامه بده .


يه روز وقتي تام
کوچولو تو کوچه بازي مي کرد، دوباره مرد اخمو رو ديد. اون مرد
بازم اخمو بود. اولش تام کوچولو مي خواست قايم بشه، چون از کار
قبليش خجالت مي کشيد.


اما تام کوچولو يه هو ياد
تصميمش افتاد، به خاطر همين به مرد اخمو لبخند زد. مرد اخمو ايستاد
و به تام کوچولو نگاه کرد.


 اون نمي دونست چرا
تام کوچولو لبخند مي زنه، براي همين با تعجب به تام کوچولو نگاه
کرد و چند لحظه بعد اونم به تام کوچولو لبخند زد.



بچه هاي گلم
يادتون باشه يه لبخند کوچولوي شما مي تونه شهري رو
اميدوار کنه. يه لبخند زيبا مي تونه غم و ناراحتي
رو ازتون دور کنه.پس بياين اگه کسي به ما اخم کرد، ما به اون
اخم نکنيم، بلکه به جاش يه لبخند بزنيم. اينجوري
دنيامون قشنگ تر و زيباتر مي شه.



منبع
: پايگاه نو گلان





/ 1