روش تبلیغ
شیوه های جذّاب و اثربخش تبلیغ(2)
یک از روشهای تأثیرگذار در امر تبلیغ، برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی با مردم است.
احمد نادری عفیف
7. برخورد ملایم، خوب و محبت آمیز
یک از روشهای تأثیرگذار در امر تبلیغ، برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی با مردم است و حتی به عنوان نخستین دستور قرآن در برخورد با دشمنان نیز به شمار می آید. چنانچه خداوند خطاب به موسی و هارون علیهما السلام در برخورد با فرعون می فرماید: «اذْهَبَا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طغَى * فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَّيِّناً لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يخْشى»؛ (1) «به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است؛ اما به نرمی با او سخن بگویید، شاید متذکر شوید یا از خدا بترسد.»
اصولاً طبع انسان برخورد خشونت آمیز را بر نمی تابد و چه بسا او را به عکس العمل وا می دارد و نتیجه مثبتی نیز گرفته نمی شود؛ ولی با برخورد ملایم و سخن نرم، می توان در او نفوذ کرد و تأثیر گذاشت و زمینه پذیرش و قبول را نیز در او تقویت کرد، مگر در موارد خاصی که چاره ای جز برخورد خشن وجود نداشته باشد؛ بنابراین توسل به خشونت و تندی کردن به ویژه در امر تبلیغ، باید در مراحل بعد قرار گیرد؛ چنانچه در تفسیر نمونه می خوانیم: هر مکتبی باید جاذبه داشته باشد و بی دلیل افراد را از خود دفع نکند. سرگذشت پیامبران و ائمه دین علیهم السلام به خوبی نشان می دهد که آنان هرگز از این برنامه در تمام طول عمرشان انحراف پیدا نکردند. آری ممکن است هیچ برنامه محبت آمیزی در دل سیاه بعضی اثر نگذارد و راه، منحصراً توسل به خشونت باشد، آن در جای خود صحیح است، اما نه به عنوان یک اصل کلی؛ و برای آغاز کار، برنامه نخستین محبت است و ملایمت و این همان درسی است که آیه فوق به روشنی دلالت دارد. (2)
در قرآن کریم می فرماید: «وَ إِذَا جَاءَك الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِئَايَتِنَا فَقُلْ سلَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَب رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سوءَا بجَهَلَةٍ ثُمَّ تَاب مِن بَعْدِهِ وَ أَصلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ * وَ كَذَلِك نُفَصلُ الاَيَتِ وَ لِتَستَبِينَ سبِيلُ الْمُجْرِمِينَ»؛ (3) «و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را واجب کرده است که هرکس از شما از روی نادانی و نابخردی کار بدی انجام دهد و پس از آن توبه کند و خود را اصلاح نماید، پس قطعاً خداوند آمرزنده و مهربان است.»
در تفسیر نور، در ذیل این آیه می نویسد: «مربی و مبلغ، باید با محبت کردن به مردم به آنان شخصیت دهد: (سلام علیکم). (4)
8. استفاده از تشویق و تهدید، در جایگاه خود
بشارت و انذار یا تشویق و تهدید، به عنوان دو اصل مهم تربیتی، همیشه باید مورد نظر مبلغ در امر تبلیغ باشد. حجت الاسلام قرائتی می گوید: «در شیوه تربیتی اسلام، تشویق ده برابر تنبیه است.» (5)
قرآن نیز می فرماید: «مَن جَاءَ بِالحْسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسيِّئَةِ فَلا يجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ»؛ (6) «هر کس، کار نیکی به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد و هر کس کار بدی انجام د هد، جز به مانند آن، کیفر نخواهد دید و ستمی بر آنها نخواهد شد.»
شیوه کلی کا ر انبیا یکسان بوده است؛ ارشاد و تربیت بر دو پایه «بیم» و «امید» [یا کیفر و پاداش] (7)
در روایات وارد شده است که هادی و راهنمای خوب، کسی است که مردم را بین خوف و رجا نگه دارد تا آنها را دچار ناامیدی و یأس از رحمت خدا و یا أمن از عذاب و مکر خدا نسازد؛ چون هر دو در روایات از گناهان کبیره شمرده شده است.
علی علیه السلام می فرماید: «اَلَا اُخبِرکُم بِالفَقِیهِ حَقَّ الفَقِیهِ مَن لَم یُقَنِّطِ النَّاسَ مِن رَحمَةِ اللهِ وَ لَم یُؤمِنهُم مِن عَذَابِ اللهِ وَ لَم یُرَخَّص لَهُم فِی مَعَاصِی الله؛ (8) آیا برای شما دین شناس واقعی را معرفی نکنم؟ دین شناس واقعی کسی است که مردم را از رحمت الهی نومید ننماید و از عذاب و کیفر ناگهانی خداوند، خاطرشان را آسوده نسازد و به مردم اجازه نافرمانی ندهد.»
9. در حد فهم مردم سخن گفتن
مبلغ باید برای تأثیرگذاری بیش تر در مخاطب، در حد درک و فهم آنها مطالب را گزینش کرده و به آنان تعلیم نماید؛ چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «اِنَّا مَعَاشِرَ الاَنبِیَاءِ اُمِرنَا اَن نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عُقُولِهِم؛ (9) همانا ما گروه پیامبران، مأموریم که با مردم به اندازه عقل شان سخن گوییم.»
شهید مطهری می فرماید: «این روش، در واقع روش پیامبر صلی الله علیه وآله است.» (10)
اصولاً رهبری موفق است که از خود مردم و دردآشنا و هم زبان با آنان باشد؛ چنان که در قرآن می خوانیم: «هُوَ الَّذِى بَعَث فى الأُمِّيِّينَ رَسولاً مِّنهُمْ »؛ (11) «او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت.»
و نیز آیات 122 سوره بقره، 32 سوره مؤمنون و 164 سوره آل عمران، به این موضوع دلالت دارند.
10. موقعیت شناسی و ا ستفاده از عنصر زمان و مکان
عنصر زمان و مکان، دو اصل مهم در تبلیغ است؛ به عنوان مثال: وقتی از طرف خداوند، مأموریت بسیار مهم تعیین جانشین و ابلاغ رهبری و امامت و خلافت علی علیه السلام به عهده پیامبر صلی الله علیه وآله گذاشته می شود اهمیت این موضوع نمایان می گردد: «يَأَيهَا الرَّسولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْت رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُك مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يهْدِى الْقَوْمَ الْكَفِرِينَ»؛ (12) «ای رسول! آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالت الهی را نرسانده و خداوند تو را از شرّ مردم [و کسانی که تحمل شنیدن این پیام مهم را ندارند] حفظ می کند. خداوند قطعاً گروه کافر را هدایت نمی کند.»
در تفسیر نور می خوانیم: «در این آیه به جای فرمان «ابلغ» تعبیر «بلغ» آمده که نشانه ابلاغ قطعی و رسمی و مهم است.» (13) و از روایات بسیاری از شیعه و سنّی، استفاده می شود که این آیه، مربوط به هجدهم ذیحجة سال دهم هجری، در سفر حجة الوداع پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است که آن حضرت در بازگشت به سوی مدینه، در منطقه «غدیر خم» به امر الهی، فرمان توقف داد و همه، در غدیر خم جمع شدند. آن منطقه هم آب و درخت داشت که در گرمای حجاز کارساز بود و هم محل جدا شدن کاروانهای زائران مکه بود (اهل یمن، عراق، شام، مدینه و حبشه از هم جدا می شدند.)
آنجا پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در انبوه یاران، بر فراز منبری از جهاز شتران رفت و پس از ایراد خطبه ای طولانی و اقرار و اعتراف گرفتن از مردم و توصیه هایی به آنان، فرمود: «مَن کُنتُ مَولَاهُ فَعَلِیٌّ مَولَاه؛ (14) هر کس که من رهبر اویم، پس علی نیز رهبر او است.»
ما از این حادثه بسیار مهم، این نکته را استفاده می کنیم که در تبلیغ و رسانیدن پیامهای الهی به مردم، موقعیت شناس و ملاحظه عنصر مکان و زمان، بسیار مهم است و اثربخشی آن قابل انکار نیست. (15)
11. بیان مطالب در قالب سؤال
یکی از شیوه های تبلیغ به جهت اثربخشی بیشتر، بیان مطالب و ارائه دلایل، در قالب سؤال از افراد موافق و به ویژه مخالف است که بهتر می تواند مخاطب را متقاعد کرده و به پذیرش وا دارد؛ چرا که با این شیوه، می توان به اعماق روح و قلب او نفوذ کرد (16) و وجدان او را بیدار کرد و وجدان بیدار، بهترین دادگاهی است که به سؤالات درونی پاسخ می دهد. (17)
عامل مؤثری که در عصر حاضر، مسئله تبلیغات را تنوّع و قدرت بخشیده، آمیختگی و پیوستگی آن با هنر است. هنر، ذوق، خلق زیبایی، نیرویی است که خداوند در وجود آدمی به ودیعت نهاده است.هنر، دارای زمینه گستره و افقهای باز و بی کرانه ای است که با هر چه در آمیزد آن را تنوّع و تحرّک و پویایی و نفوذ می بخشد.
به همین جهت، انبیا از این شیوه، زیاد استفاده می کردند؛ به عنوان نمونه، می بینیم خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: «قُلْ أَ غَيرَ اللَّهِ أَتخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ هُوَ يُطعِمُ وَ لا يُطعَمُ قُلْ إِنى أُمِرْت أَنْ أَكونَ أَوَّلَ مَنْ أَسلَمَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشرِكِينَ»؛ (18) «بگو: آیا غیر از خدایی که آفریدگار آسمانها و زمین است و طعام و روزی می بخشد و خود از طعام بی نیاز است، دوست و سرپرست گیرم؟ بگو: من فرمان یافته ام که اولین کسی باشم که تسلیم فرمان او است.»
و نیز این شیوه، از آیات: 50، 71، 72، 74، 114 و 164 سوره انعام قابل استفاده است.
12. پرهیز کردن از حربة هتاکی و ناسزاگویی
استفاده کردن از حربة فحش، در شیوه تبلیغات و مناظرات و نهی از منکر، ممنوع است؛ (19) چنان که در قرآن می خوانیم: «وَ لا تَسبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسبُّوا اللَّهَ عَدْوَا بِغَيرِ عِلْمٍ»؛ (20) «به معبود کسانی که غیر از خدا را می خوانند، دشنام ندهید؛ مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند.»
در این آیه شریفه، خداوند رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان پرستش بتها لازم می شمارد؛ دلیل این موضوع روشن است؛ زیرا با دشنام و ناسزا، نمی توان کسی را از مسیر غلط باز داشت؛ بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در این افراد است، سبب می شود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده و در آیین باطل خود، راسخ تر شوند. سهل است زبان به بدگویی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند؛ زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید خود تعصب دارد. (21)
امام باقر علیه السلام می فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ اَحسَنَ مَا تُحِبُّونَ اَن یُقَالَ لَکُم فَاِنَّ اللهَ یُبغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّابَ الطَّعَّانَ عَلَی المُؤمِنِینَ المُتَفَحِّشَ السَّائِلَ المُلحِفَ وَ یُحِبُّ الحَیِیَّ الحَلِیمَ العَفِیفَ المُتَعَفِّفَ؛ (22) با مردم به نیکوترین سخنی که دوست دارید آنان با شما بگویند، سخن گویید؛ زیرا خداوند نفرین کننده دشنام پیشه و طعنه زننده بر مؤمنین و دشنام گوی بی آبرو و گدای سمج نفرت دارد و باحیای صبرپیشه پاکدامن و پرهیزکار را دوست دارد.»
و نیز فرمود: «اِنَّ اللهَ یُبغِضُ الفَاحِشَ المُتَفَحَّحَ؛ (23) به راستی خداوند دشنام دهنده بی حیا را دشمن دارد.»
13. بی اعتنایی به جاهلان
یکی از شیوه های برخورد با دشمنان کینه توز اسلام و افراد نادان و جاهل، بی اعتنایی به آنان است. در قرآن راجع به بندگان خاصّ خداوند می خوانیم: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشونَ عَلى الأَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا سلَماً»؛ (24) «بندگان خدای رحمان کسانی هستند که بی تکبر بر زمین راه می روند و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و با آنان سخنان نابخردانه گویند] به آنها سلام گویند [و با بزرگواری از آنان می گذرند].
در تفسیر نمونه، در ذیل این آیه آمده است: «سلامی که نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف؛ سلامی که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک مغزان است. سلام وداع گفتن به سخنان بی رویه آنها، نه «سلام تحیت» که نشانه محبت و پیوند دوستی است؛ خلاصه، سلامی که نسانه حلم، بردباری و بزرگواری است.» (25) و آیات 68 و 106 سوره انعام نیز، به این موضوع دلالت دارند.
14. تنوع در بیان و استدلال و ا ستفاده از ابزار هنر
تنوع در بیان و استدلال و وسایل آموزش، راه پذیرش را برای افراد بازتر می کند. (26) در جهان پرهیاهوی امروز، غیرو صنایع شگفت آور دقیق کامپیوتری، گوش تاریخ بشر را کر کرده و سلاحهای تبلیغاتی، دوشادوش سلاحهای نظامی، از تنوّع و کارایی و قدرتمندی فراوانی برخوردار شده است. این تحول عظیم، تنها در سلاحهای رزمی رخ نداده، بلکه همگام با آن، تحولی بزرگ تر در رابطه با وسایل و شیوه های تبلیغاتی صورت گرفته است که باید بگوییم سلاحهای تبلیغاتی در پیشاپیش سلاحهای رزمی در حرکت است و اولین سنگرها و خطوط مقدم جبهه های نبرد فرهنگی و نظامی، توسط طوفانهای تبلیغی و شگردهای تبلیغاتی شکسته و فتح می گردد؛ و در نتیجه حوزه و روحانیت باید به این واقعیت، بیش از پیش توجه کند که وظیفه تبلیغی او تنها با گفتن مسئله و خواندن و ترجمه کردن یک حدیث و ایراد یک خطابه، ادا نمی شود؛ بلکه باید در دو بُعد تبلیغی عظیم فعالیت کند:
الف. ارشاد و هدایت جامعه خویش و ابلاغ مسایل و اندیشه های اسلامی با شیوه های صحیح و جاذب.
ب. مواجهه و مقابله با هجوم تبلیغات فرهنگهای ضدّ بشری و ضدّ اسلامی و استعماری و استکباری.
باید اذعان کرد که به گارگیری از این دو بُعد تبلیغی، با شیوه ها و سلاحهای ابتدایی دیروز، امکان پذیر نیست؛ بلکه باید آن سلاحها را در نوع خود، تکامل بخشید و نیز بر انواع آن افزود و شیوه های نوینی را شناسایی کرد و برای دست یابی به این دو مهم، ابتدا باید به شکلی دقیق و عمیق به نقش مؤثّر تبلیغات در جامعه بشری توجه کرد تا بر اساس نیازهای موجود، شگردها و نوع ابزار مشخص گردد.
عامل مؤثری که در عصر حاضر، مسئله تبلیغات را تنوّع و قدرت بخشیده، آمیختگی و پیوستگی آن با هنر است. هنر، ذوق، خلق زیبایی و به وجود آوردن آثار دلپذیر، نیرویی است که خداوند در وجود آدمی به ودیعت نهاده است.
هنر، دارای زمینه گستره و افقهای باز و بی کرانه ای است که با هر چه در آمیزد آن را تنوّع و تحرّک و پویایی و نفوذ می بخشد.
هنر، نیرویی است ارزشمند که می توان آن را به استخدام اندیشه ها و اهداف عالی انسانی و نشر معارف اسلامی و گسترش عدالت اجتماعی درآورد. (27)
15. بیدار کردن فطرتها و فعال کردن اندیشه ها
در قرآن کریم، در جریان مجالده و گفتگوی ابراهیم با مشرکان، این روش، جهت اقناع آنها، به نحو دقیق مطرح گشته است. (28)
در تفسیر نور، در ذیل آیات مربوط به مجادله حضرت ابراهیم علیه السلام می خوانیم: «بیدار کردن فطرتها، فعال کردن اندیشه ها و توجه به احساسات، از بهترین شیوه های تبلیغ است.» (29)
16. سیاست جذب حدّاکثری و دفع حدّاقلّی
مبلّغ باید در امر تبلیغ، سیاستش جذب حدّ اکثری و دفع حدّاقلّی باشد تا بتواند نیروهای مخلص را حفظ کرده و افراد بیش تری را به دامن دین و آموزه های آن بکشاند. (30)
و نیز در قرآن، خطاب به پیامبر صلی الله علیه وآله آمده است: «وَ لا تَطرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْك مِنْ حِسابِهِم مِّن شىْ ءٍ وَ مَا مِنْ حِسابِك عَلَيْهِم مِّن شىْ ءٍ فَتَطرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظلِمِينَ»؛ (31)«و کسانی را که صبح و شب پروردگارشان را می خوانند، در حالی که رضای او را می طلبند، از خود مران. چیزی از حساب آنان بر عهده تو نیست و از حساب تو نیز چیزی بر عهده آنان نیست که طردشان کنی [اگر انکار کنی پس از ستمگران شوی].»
انسان مؤمن به ویژه مؤمنِ مبلغ دین و آموزه های آن، باید هم قدرت جاذبه و هم دافعه داشته باشد؛ یعنی هم از قدرت محبت برخوردار باشد و هم خشم و غضب، و این به معنی این نیست که با همه، صلح کل باشد و همه چیز و همه کس را دوست بدارد و یا با همه، دشمن باشد و همه چیز و همه کس را دشمن بدارد؛ بلکه باید بداند که از این دو قدرت چگونه و کجا استفاده کند تا در نتیجه، افراد بیش تری را به دامن دین و اسلام جذب کرده و با آموزه های آن آشنا سازد؛ همچنین باید قدرت دفعش تنها به موارد و اشخاص خاص خلاصه شود که هیچ راه بازگشتی برای آنها باقی نمانده است؛ مثل افراد لجوج و معاند که حق را به خوبی تشخیص می دهند، ولی بنا ندارند بپذیرند و قبول کنند.
از آیات: 29 سوره فتح، 22 سوره مجادله، 1 سوره ممتحنه، 9 سوره حشر و روایات مربوط به دوستی و دشمنی برای خدا و در راه خدا «الحب والبغض فی الله» این روش قابل استفاده می باشد.
17. قاطعیت و صراحت لهجه
مبلغ، نباید در پی ارضای هوسهای مردم باشد؛ زیرا گاهی آنها تمایلات و خواسته های نابه جا دارند و می خواهند به هر نحوی به خواسته های غیرمنطقی و خلاف عقل و شرع شان، لباس عمل پوشیده و حتی از مبلغین دینی نیز کمک بگیرند. در مقابل چنین افرادی، نباید انعطاف پذیری از خود نشان داده و با مسائل منفعلانه برخورد کند، بلکه باید در مقابل چنین خواسته هایی با قاطعیت ایستاده و با صراحت لهجه، جواب نفی دهد که این یک شیوه قرآنی و روش انبیاء است؛ چنان که خداوند خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «قُلْ إِنى نهِيت أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قُل لا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكمْ قَدْ ضلَلْت إِذاً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ»؛ (32) «بگو من از پرستش کسانی که غیر از خدا می خوانید، نهی شده ام. بگو من از هوسهای شما پیروی نمی کنم که در این صورت، گمراه می شوم و از هدایت یافتگان نخواهم بود.»
در این آیه شریفه توجه به کلمه های «نهیت» ، «لا اتبع»، «ضللت» بیانگر موضوع فوق می باشد.
و نیز در قرآن، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده است: «قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ أُمِرْنَا لِنُسلِمَ لِرَب الْعَلَمِينَ * وَ أَنْ أَقِيمُوا الصلَوةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِى إِلَيْهِ تحْشرُونَ»؛ (33) «بگو هدایت، تنها هدایت الهی است و ما مأموریم که تنها برای خدای جهانیان تسلیم باشیم و [به ما امر شده که] نماز را بر پا دارید و از خداوند پروا کنید و او است کسی که به سوی او برانگیخته خواهید شد.»
با توجه به جملة: «قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى...» دلالت آیه به موضوع فوق، روشن و واضح است. آیه 70 سوره انعام نیز به این موضوع دلالت دارد.
18. مبارزه با خرافات و انحرافات و پرهیز از عوام زدگی
یکی از وظایف بزرگ انبیا، مبارزه با خرافات و انحرافات و بدعتها می باشد و یک مبلغ دینی، باید آنها را برای خود الگو دانسته و با خرافات و انحرافات که دامنگیر فرد و یا جامعه می شود مبارزه کند؛ بر این معنا آیاتی که مربوط به افترا بستن و دروغ بستن به خدا است و مبارزه انبیا با این افراد، دلالت دارد؛ مانند آیه 138 سوره انعام.
19. پاسخگویی به شبهات و بهانه جوییهای احتمالی
رهبران و اندیشمندان دینی، باید خود را برای پاسخگویی به شبهات و بهانه جوییهای احتمالی که در آینده مطرح می شود آماده کنند و در واقع خود را برای مقابله با تهاجم فکری و فرهنگی، مهیا کرده و پیش بینیهای لازم را از قبل کرده باشند و با روشنگریهای علمی و عملی و اطلاع رسانی به موقع، به مقابله با آنها برخواسته و جامعه و به ویژه نسل جوان را از خطرات آنها محفوظ نگه دارند.
از آیاتی مثل آیه 148 انعام، این موضوع قابل استفاده است. (34)
20. عدم تحریک تعصب مردم
در بحث و مناظره، نباید تعصب مردم را تحریک کرد. این موضوع در قرآن از آیات مربوط به احتجاج قوم حضرت ابراهیم علیه السلام با او و پاسخهای مستدل آن حضرت، به خوبی قابل استفاده است؛ به ویژه آیه 81 سوره انعام. (35)
21. معرفی و ارائه الگوهای مناسب به مردم
یکی از شیوه های بسیار اثربخش در امر تبلیغ و تربیت انسانها، روش معرفی الگوهای متعالی و برتر است که در جهت کمال و معنویت و بندگی خدا درخشیده و زبانزد می باشند. بهترین الگوها در درجه اول انبیا الهی و ائمه علیهم السلام و سیره عملی آنان می باشد و در ربته های بعد، عالمان عامل و متعهد و عارفان واصل و سایر انسانهای صالح و مؤمن قرار دارد.
22. احترام گذاردن به اعتقادات دیگران
در تبلیغ و دعوت دیگران، باید به عقاید حقّه و عواطف پاک طرف مقابل، احترام لازم را گذاشت تا زمینه پذیرش و قبول مطالب مورد نظر مبلغ دین، فراهم شود؛ همچنین باید به نقاط مشترک عنایت ویژه کرد و به آنها تأکید نمود؛ چنان که خداوند خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَبِ تَعَالَوْا إِلى كلِمَةٍ سوَاءِ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكمْ أَلا نَعْبُدَ إِلا اللَّهَ وَ لا نُشرِك بِهِ شيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشهَدُوا بِأَنَّا مُسلِمُونَ»؛ (36) «بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک است که: جز خداوند یگانه را نپرستیم و هیچ چیزی را شریک او قرار ندهیم، بعضی از ما، بعضی دیگر را [غیز از خدای یگانه] به خدایی نپذیرد؛ پس اگر [از این پیشنهاد] روی برگرداندند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.»
23. استفاده از شیوه های جدید تبلیغ
مبلغان دین در زمان کنونی، در هر جا که وارد عرصه تبلیغ می شوند، جهت موفقثیت خود باید به شیوه های جدید تبلیغ مثل: فرستادن پیامهای کوتاه از طریق موبایل، استفاده از رایانه، وبلاگ نویسی، فیلم سازی و استفاده از تصاویر آشنا بوده و از آنها در جهت اعتلای فرهنگ دینی و عمومی مردم استفاده کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اُکتُب وَ بُثَّ عِلمَکَ فِی اِخوَانِکَ فَاِن مِتَّ فَأورِث کُتُبَکَ بَنِیکَ فَاِنَّهُ یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ هَرجٌ لَا یَأنَسُونَ فِیهِ اِلَّا بِکُتُبِهِم؛ (37) علم خویش را بنویس و میان برادرانت انتشار ده و هنگامی که مرگت فرا رسید، کتابهای خود را برای فرزندانت به ارث باقی گذار؛ زیرا زمانی پُر آشوب خواهد آمد که مردم به چیزی جز کتابهایشان اُنس نمی گیرند.» (38)
مبلغ دینی در عصر حاضر، باید با شناخت و آگاهی به زمان خویش، شگردها و روشهای رسانه های استعماری را فهمیده تا دچار سردرگمی وامور مشتبه و گیج کننده نگردیده و خود و دیگران را از ضربه پذیربودن مصون نگه دارد؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «وَ العَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس؛ (39) کسی که زمان خودش را بشناسد، امور مشتبه و گیج کننده، به او هجوم نمی آورد.» یعنی مورد غفلت و غافلگیری در تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن قرار نمی گیرد و می داند که از همان روزنه ای که استعمار می خواهد ضربه وارد کند، باید به او با شدت بیش تر ضربه وارد کرد. علی علیه السلام می فرماید «رُدُّوا الحَجَرَ مِن حَیثُ جَاءَ فَاِنَّ الشَّرَّ لَا یَدفَعُهُ اِلَّا الشَّرُّ؛ (40) سنگ را از همان جا که آمده، باز گردانید؛ چرا که شر و بدی را جز با بدی نمی توان دفع نمود.»
به گفته عالم ربّانی، مرحوم سید شرف الدین: «لا ینتشر الهدی الا من حیث انتشر الضلال؛ (41) هدایت، انتشار نخواهد یافت، مگر از آنجا که گمراهی انتشار یافته است.»
آن مرحوم خود، به این اصل مهم در زندگانی پرمایه و با عظمتش عمل کرده است. از قول آن بزرگوار نقل کرده اند: «من وقتی وارد شهر صور (جنوب لبنان) شدم، با وضع اسف باری رو به رو شدم؛ مردم فقیر، بی سواد، طبقات پایین اجتماع، نه مدرسه ای، نه مسجدی، نه محل اجتماعی و... . فکر کردم چه بکنم و از کجا آغاز کنم؟ مدرسه ساختم و اعلام کردم فرزندانتان را به مدرسه بفرستید. مردم استقبال کردند. مرحله به مرحله پیش رفتیم. فرزندان جنوب لبنان را تا سطح معلومات عالی پیش بردیم؛ به جایی رسدیم که توانستیم برای پارلمان، افراد با صلاحیت و تحصیل کرده ای داشته باشیم.»
در اینجا به یک نمونه دیگر از حرکات فرهنگی این مصلح بزرگ، اشاره می کنم:
درباره خدمات آن بزرگوار نوشته اند:
«هنگامی که شرف الدین به شهر صور جنوب لبنان رفت، شیعیان ساکن این شهر، نه مسجدی داشتند برای ادای فرایض دینی و نه محلی داشتند برای تجمع و گردهمایی. شرف الدین، خانه ای خرید و آن را به صورت «حسینیه» وقف کرد. مردم پراکنده بودند و از تربیتهای دینی بی بهره. او توانست از طریق افتتاح حسینیه، مردم را گرد آورد و به تربیت آنان پردازد.» امروز به برکت انقلاب اسلامی، زمینه تبلیغ آماده است و آموزش و پرورش و دیگر نهادها، مهیای فراگیری تعالیم دینی هستند و اکنون بر حوزه های دینی است که همّت کنند و به نشر معانی دین بپردازند.
24. استفاده از قالبهای علمی و عاطفی
مبلغ، باید از علوم کافی در زمینه های مختلف برخوردار باشد؛ به ویژه در سه بخش اساسی دین که عبارت اند از:
الف. احکام اعتقادی؛
ب. احکام اخلاقی؛
ج. احکام عملی.
همچنین باید خیرخواه و دلسوز باشد؛ در واقع در شیوه تبلیغ، باید از هر دو قالب، به نحو مطلوب استفاده نماید.
آیاتی از قرآن و همچنین روایات، به این شیوه، دلالت می کنند و ما در ذیل، به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
خداوند از زبان نوح علیه السلام خطاب به قومش می فرماید: «قَالَ يَقَوْمِ لَيْس بى ضلَلَةٌ وَ لَكِنى رَسولٌ مِّن رَّب الْعَلَمِينَ * أُبَلِّغُكُمْ رِسلَتِ رَبى وَ أَنصحُ لَكمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ»؛ (42) «[نوح] گفت: ای قوم من! در من هیچ گونه انحراف و گمراهی نیست؛ لیکن من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم؛ پیامهای پروردگارم را به شما می رسانم و خیرخواه و دلسوز شما هستم و از طرف خدا چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.»
و نیز آیات 61، 62، 68، 79 و 93 سوره مبارکه اعراف، به این موضوع دلالت دارند؛ چنان که در تفسیر نور می خوانیم: «دلسوزی و صداقت، دو شرط ا صلی در تبلیغات است. اگر دلسوزی همراه با امانت نباشد، خطرناک است؛ زیرا به خاطر دلسوزی، شاید حقوقی نادیده گرفته شود.» (43)
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در ضمن یک حدیث طولانی، به راهبی به نام شمعون بن لاوی فرمود: «وَ اَمَّا عَلَامَةُ النَّاصِحِ فَأربَعَةٌ یَقضِی بِالحَقِّ وَ یُعطِی الحَقَّ مِن نَفسِهِ وَ یَرضَی النَّاسِ مَا یَرضَاهُ لِنَفسِهِ وَ لَا یَعتَدِی عَلَی أحَدٍ؛ (44) نشانه های شخص خیرخواه و دلسوز، چهار چیز است:
1. به حق داوری کند؛
2. از خود به دیگران حق دهد؛
3. برای مردم، همان پسندد که برای خود می پسندد؛
4. به حق هیچ کس، دست درازی نکند.
نتیجه گیری
آنچه در این پژوهش، به صورت مختصر بدان دست یازیده شد، این است که: بر همه مردم مسلمان لازم است که احکام دینی خود را به اندازه ضرورت و نیاز، از روی تقلید یا اجتهاد دانسته و علم به اعتقادات، اخلاقیات و تکالیف احکام شریعت داشته باشند تا بتوانند به صورت صحیح به آنها عمل کنند و نیز دیگران را از باب عمل کردن به دو اصل بسیار مهم قرآنی (امر به معروف و نهی از منکر) در حد توان و فهم خود، آشنا ساخته و ارشاد و هدایت نمایند.
در این میان، لازم است حداقل گروهی، به صورت تخصصی در حوزه های مخلتف از جمله: احکام، شرایع دین و آموزه های دینی، دیگران را نسبت به انجام وظایف دینی شان آگاه ساخته و آموزش دهند که این همان «تفقه در دین» و سپس انذار و ابلاغ آن، به مردم است و مورد تأکید قرآن کریم و روایات و احادیث می باشد؛ لازم به ذکر است ایفای این رسالت عظیم، جز از طریق آشنایی لازم با فنون و شیوه های علمی و عملی جذاب تبلیغ، داشتن خطّ مشی صحیح، شناخت محیط، نیازها و مسائل ضروری مردم و مبارزه ریشه ای با انحرافات و مفاسد، صورت عمل به خود نمی گیرد.
ما در این مقاله، پس از بیان اهمیت تبلیغ، شرایط اصلی مبلغین راستین، مسئولیت عظیم آنان در مبارزه با جهل و نادانی و تحریفات و بدعتها و خطر عالمان فاسد، به نمونه هایی از شیوه های جذاب تبلیغ، به ویژه از منظر قرآن و احادیث پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که: اگر مبلّغین اسلام در این زمان که استکبار جهانی با جنگ نرم از طریق رسانه ها، فیلمها، مطبوعات و روزنامه ها و ... همه طبقات اجتماع خصوصاً نسل جوان را مورد هدف قرار داده است، خود را مجهز به علم و عمل کرده و با شیوه ها و فنون شناساندن اسلام و ارزشهای دینی و ابلاغ آنها، آشنایی لازم داشته باشند، به طور قطع موفق بوده و نقشه های پلید آنها را نقش بر آب خواهند کرد و در این رابطه، حوزه های علمیه دینی به ویژه حوزه علمیه قم در سازماندهی و سامان دادن به امر تبلیغ و نشر معارف دین و پاسخگویی به شبهات در عرصه های مختلف و نیز تربیت نیروهای متخصص، عامل ، مخلص و متعهد در ابلاغ رسالت بسیار عظیم و سنگینی را بر عهده دارد.
فهرست منابع
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. ترجمه فارسی الحیات، احمد آرام، انتشارات دلیل ما، تهران، چاپ ششم، بهار 1384 ش.
4. توحید مفضّل، سخنان امام صادق علیه السلام.
5. تحف العقول عن آل الرسول، حسن بن علی حرانی، چاپ پنجم، منشورات المکتبة بصیرتی، قم، شوال 1394 ق.
6. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، المکتبة مرتضویة، تهران.
7. الاختصاص، شیخ مفید، چاپ کنگره، شیخ مفید، 1413 ق.
8. مجمع البیان، شیخ ابو علی فضل بن حسین طبرسی، چاپ افست رشدیه، بیروت ـ لبنان، 1379 ق.
9. الاحتجاج، ابی منصور طبرسی، مطبعة النعمان، النجف الاشرف، 1386 ق.
10. فرهنگ لاروس، حمید طبیبیان، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1381 ش.
11. تفسیر نور، محسن قرائتی، مؤسسه در راه حق، قم، چاپ دوم، پاییز 1376 ش.
12. الاصول من الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب السلامیه، آخوندی، چاپ چهارم، 1381 ق.
13. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، بیروت ـ لبنان، 1303 ق، 1983 م.
14. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، (با همکاری جمعی از نویسندگان)، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1382 ش.
15. ده گفتار، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم.
16. مجله حوزه، شماره 21، مرداد و شهریور، 1366 ش.
17. مجله حوزه، شماره 39، مرداد و شهریور، 1369 ش.
18. فرهنگ فارسی، محمد معین، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1371 ش.
--------------------------------------------------------------------------------
1) طه / 44 و 43.
2) تفسیر نمونه، ج 13، ص 213.
3) انعام / 54 . 55.
4) تفسیر نور، ج 3، ص 293.
5) همان، ج 3، ص 446.
6) انعام / 160.
7) تفسیر نور، ج 3، ص 284.
8) تحف العقول، ص 344؛ کافی، ج 1، ص 36.
9) کافی، ج 1، ص 23؛ تحف العقول، ص 60.
10) ده گفتار، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم، ص 171.
11) جمعه / 2.
12) مائده / 67.
13) تفسیر نور، ج 3، ص 139.
14) همان.
15) همان.
16) تفسیر نور، ج 3، ص 236.
17) تفسیر نور، ج 3، ص 452.
18) انعام / 14.
19) تفسیر نور، ج 3، ص 363، به نقل از تفسیر رازی.
20) انعام / 108.
21) تفسیر نمونه، ج 5، ص 294 ـ 293.
22) تحف العقول، ص 534.
23) همان، ص 526.
24) فرقان / 63.
25) تفسیر نمونه، ج 15، ص 169.
26) همان، ص 358.
27) تلخیص از مجله حوزه، شماره 21، ص 37، مرداد و شهریور، 1366 ش.
28) انعام / 76 تا 79 و 105.
29) تفسیر نور، ج 3، ص 321.
30) همان، ج 3، ص 389.
31) انعام / 52.
32) همان / 56.
33) انعام / 71 و 72.
34) برداشت از تفسیر نور، ج 3، ص 426.
35) همان، ج 3، ص 327.
36) آل عمران / 64.
37) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 27، ص82.
38) الحیات، ص 108 ـ 109.
39) بحار الانوار، ج 75، ص 269.
40) نهج البلاغه، ص 530.
41) مجله حوزه، شماره 39، مرداد و شهریور، 1369 ش.
42) اعراف / 61 و 62.
43) تفسیر نور، ج 4، ص 96.
44) تحف العقول، ص 36.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره145