معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صورت جوانان خوش سيمائى بر او وارد شده بودند و قوم لوط حرص شديدى نسبت به انجام فحشا داشتند لذا لوط نتوانست خود را نگهدارى كند و گفت: «هــذا يَــوْمٌ عَصيــبٌ: يعنى روز سختــى است كه بــدى آن به هــم گـره خــورده اســت.»
ـ «قالُوا يلُوطُ اِنّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوآا اِلَيْكَ!»
چون كار به اين جا كشيد خطاب به لوط گفتند: « ما فرستادگان پروردگار توئيم!» و بدين ترتيب براى او روشن كردند كه فرشته هستند و خود را معرفى كردند كه از نزد خــدا فرستاده شده انــد و دلش را آرام كردنــد كه قوم هرگــز بدو دست نخواهند يافت و جريــان كار به صورتــى شد كه خدا در جاى ديگر از كلام خود مى فرمايــد: « با لوط به خاطــر ميهمانانــش مــراوده كردنــد ما هم چشمانشــان را بى نــور كرديــم.» (37 / قمر)
ـ «فَأَسْرِ بِاَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ الَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ اَحَدٌ اِلاَّ امْرَأَتَكَ اِنَّهُ مُصيبُها مااَصابَهُمْ اِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ  اَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريبٍ ـ ما براى عذاب كردن و هلاك ساختن قوم فرستاده شده ايم پس تو خويشتن و خاندان خويش را نجات بده و با خاندانت در پاسى از شب حركت كنيد و از ديار اينان خارج شويد زيرا صبح امشب به عذاب خدا هلاك خواهند شد و تو وقت زيادى تا صبح ندارى و هيچ يك از شما نبايد به پشت سر خود نگاه كند!»
ـ «فَلَمّا جــآءَ اَمْرُنا جَعَلْنــا علِيَها سافِلَها وَ اَمْطَرْنــا عَلَيْهــا حِجارَةً مِنْ سِجّيــلٍ مَنْضُـودٍ مُسَوَّمَــةً عِنْــدَ رَبِّـــكَ!»
ـ چون امر ما يعنى امر خدا به ملائكه داير بر عذاب آنان يعنى كلمه «كُنْ» كه خدا در آيه « اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْئا اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ...!» بدان اشاره كرده، در رسيد، شهرشان را زير و بالا كرديم و بر سرشان واژگون كرديم و بر آنان سنگى بارانديم كه با گل آميخته و سخــت بود و نزد پروردگــار تو و در علم او علامت گذارى شده بود و در خور آن نبــود كه از هدفى كه پرتاب شده بود تا بــدان اصابت كند تخطّى كند.
«وَ ما هِىَ مِنَ الظّلِمينَ بِبَعيدٍ ـ چنين عذابى از ستمگران دور نيست.»(1)
1- الميزان ج، 20 ص 191.


چگونگى تمثّل و تكلّم ملائكه بشـارت و هلاكت


«وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ اِبْـرهيمَ!» (51 / حجر)
«هَلْ اَتيكَ حَــديـثُ ضَيْــفِ اِبْراهيمَ الْمُكْرَمينَ؟» (24/ذاريات)
مــراد از ضيف ابراهيــم ملائكه مكرّمــى است كه بــراى بشارت به او و اين كه بــه زودى صــاحــب فرزند مى شود، و براى هلاكت قوم لوط فرستاده شدند. پس ملائكه ســلام كردند سلامــى مخصــــوص.
معناى كلام ابراهيم كه گفت:« اِنّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ، » اين است كه ما از شما مى ترسيم. و اين سخن ابراهيم بعد از آن بود كه ملائكه نشسته و ابراهيم براى آنان گوساله اى بريان حاضر كرد و ميهمانان از خوردنش امتناع كردند. ملائكه در پاسخ وى براى تسكين ترس او و تأمين خاطرش گفتند: ما فرستادگان پروردگار توييم و نزد تو آمده ايم تا به فرزندى دانا بشارتت دهيم. ابراهيم در دنباله كلام ملائكه پرسش كرد آيا در چنين جاى و روزى مرا به فرزند دار شدن بشارت مى دهيد؟ آن هم از همسر عجوزه عقيمى! « قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ !»

/ 128