[احزاب سیاسی در زمان معاصر] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[احزاب سیاسی در زمان معاصر] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
در زمان امام خميني(ره) پست‌هاي حكومت هم به دست جناح راست بود و هم جناح چپ. مثلا آقاي كروبي و آيت الله اردبيلي هر كدام از طرف امام پستي داشتند، امّا در زمان مقام معظم رهبري (حفظه الله) همه پست ها به جناح راست سپرده شد. آيا اين جناحي كردن حكومت نيست؟


پاسخ :

اساساً در زمان حضرت امام(ره) جناح‌هايي تحت عنوان چپ و راست به مفهوم امروزي وجود خارجي نداشتند. هر چند به تأكيد قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه در ماه‌هاي نخست پس از پيروزي انقلاب تنظيم و تصويب شد و آزادي احزاب و گروه‌ها در كشورها بر طبق معيارها و موازين قيد شده در قانون تضمين شده است،[1] امّا اجراي اين قانون و ايجاد احزاب مختلف تا سال ها پس از انقلاب به دليل پاره‌اي مشكلات همچون شرايط خاص حاكم بر كشور در بدو انقلاب و عدم تفاهم گروه‌هاي سياسي داخلي، جنگ تحميلي، دوره سازندگي و بالاخره فقدان شرايط لازم، عملاً مسكوت مانده بود و تنها پس از خاتمه جنگ و شورع دوران سازندگي فعاليت احزاب و جناح‌‌ها آن هم در ابتدا به طور كاملاً محدود آغاز شد كه اوج اين حركت را مي‌توان از سال 1376 به بعد مشاهده كرد.[2]
با اين توضيح كه هنوز نيز چندان نمي‌توان تقسيم بندي هاي جناحي و حزبي موجود را به مفهوم واقعي و متداول در عرصه‌هاي سياسي جهان مشاهده كرد. به عنوان نمونه دو جناح معروف به جناح راست و چپ كه در ايران امروز بر سر زبان‌ها جاري است، هيچ گاه در آن معناي متداول خارجي مصداق نداشته است آن گونه كه مشهور است اصطلاح چپ و راست براي نخستين بار در مجمع ملي فرانسه كه پس از انقلاب كبير اين كشور تشكيل شده بود به كار مي‌رفت. در آن مجمع، نمايندگان تندرو و مخالفان حق وتويِ سلطنتي در طرف چپ، و موافقان حق وتوي پادشاه يا به اصطلاح محافظه كاران در طرف راست مجلس مي‌نشستند و به اين ترتيب اين سنت كه در ابتدا فقط نشانگر موقعيت مكاني بود، بعدها در ديگر پارلمان‌هاي اروپايي نيز باب شد و اين دو واژه وارد اصطلاحات سياسي روز گرديد.[3]
در جامعه كنوني ايران اسلامي، دو جناح مشهوري كه ذيل عناوين راست و چپ قرار گرفته‌اند، به ترتيب عبارتند از جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون مبارز. امّا لازم به توضيح است كه اين دو تشكل در اواخر عمر شريف حضرت امام يعني از سال 1367 به بعد رسميت يافت و تحت عناوين فوق و به صورتي متمايز از يكديگر قرار گرفتند، در اوايل انقلاب عده‌اي از روحانيون مبارز كه از بدو نهضت اسلامي امام خميني(ره) از سال 42 با ايشان در شكل گيري و پيروزي آن همكاري داشتند، با تأييد حضرت امام توسط شهيد مطهري و با شركت عده‌اي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم گرد هم آمده و جامعه روحانيت مبارز تهران را به وجود آورند. برخي از اعضاي اصلي اين تشكل در ابتداي انقلاب به عنوان عضو شوراي انقلاب برگزيده شوند و در حل مشكلات آغازين انقلاب نقش مهمي را نيز ايفا نمودند. تا آن زمان و حتي سالها پس از آن، جامعه روحانيت مبارز ذيل هيچ كدام از دو جناح چپ يا راست قرار نمي‌گرفت. پس از وقايع سال 1360 و به دنبال عزل بني صدر از پست رياست جمهوري و همچنين ترورهاي كور سازمان مجاهدين خلق، تقريباً تمام احزاب سياسي داخلي منحل شده و يا جلوي فعاليت آنها گرفته شد و تنها تشكلي كه آن هم به صورت غير رسمي به عنوان تشكل روحاني به فعاليت خود ادامه داد و اكثريت پست‌هاي كليدي كشور را در دست گرفت، همين جامعه روحانيت مبارز بود. در آن زمان عليرغم آن كه اعضاي مختلف دو جناح موسوم به چپ و راست امروزي در اين تشكل جاي مي‌گرفتند امّا تقريباً همگي از اتحاد نظري واحد تبعيت نموده و اختلافات چندان خاصي با يكديگر نداشتند، تا اين كه با بروز برخي اختلاف نظرها بر سر مسائل روز اقتصادي و سياسي روندي بوجود آمد كه به دنبال آن جامعه روحانيت مبارز در فروردين ماه سال 1367 با موافقت امام خميني دچار انشعاب گرديد و به اين ترتيب آن اتحاد و يك دستي موجود در پرونده سابق اين گروه به سستي گرائيد.
حضرت امام در آبان سال 67 در پاسخ به بروز برخي نگراني‌ها در خصوص اختلاف نظرهاي موجود، ضمن عادي دانستن اصل وجود اختلاف نظر، سليقه و برداشت فرمودند: «... در اين مسئله روشن است كه بين افراد و جناح‌هاي موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف نظري هم باشد صرفاً سياسي است ولو اين كه شكل عقيدتي به آن داده شود، چرا كه همه در اصول با هم مشترك‌اند و به همين خاطر است كه من آنان را تأييد مي‌نمايم...»[4].
به هر حال به دنبال اين انشعاب در جامعه روحانيت مبارز تهران، گروهي از روحانيون كه در آن زمان تحت عنوان تندرو يا راديكال قرار مي‌گرفتند و بعدها به جناح چپ موسوم شدند از آن جدا شده و مجمع روحانيون مبارز تهران به وجود آوردند بعدها با تشديد اختلافات جناحي بين اين دو گروه روحاني، اصطلاح چپ و راست گسترش بيشتري در سطح كشور يافت و در كل كشور با نام جامعه روحانيت مبارز ذيل عنوان جناح راست، و مجمع روحانيون مبارز تحت عنوان جناح چپ و بدون ذكر نام «تهران» شناخته شدند. سال ها پس از آن نيز در بهمن ماه سال 1374 و در آستانه انتخاب مجلس پنجم، انشعابات مجدد ديگري از جامعه روحانيت مبارز و يا همان جناح موسوم به راست با نام كارگزاران سازندگي ايران به وجود آمد و وارد عرصه سياسي جامعه ايران گرديد.[5]
با توجه به مطالب فوق روشن گرديد كه دو جناح موسوم به چپ و راست تا سالها پس از انقلاب وجود خارجي نداشتند، بلكه تقريباً از آ‎غاز زعامت مقام معظم رهبري در جامعه ايران ظهور يافتند، لكن آن چه مهم است آن است كه در اين دوران نيز نمي‌توان ادعا كرد كه پست‌هاي مختلف حكومت در دست جناح خاصي قرار داشته باشد، زيرا بديهي است كه اكثريت پست‌هاي كليدي در جمهوري اسلامي به صورت انتخابي و با خواست مردم واگذار مي‌گردد و مردم نيز در هر دوره به اعضاي مختلف هر دو جناح رأي داده و براي مدت زمان مشخص آنان را انتخاب نموده‌اند، به عنوان نمونه مردم در سال 1368 آقاي هاشمي رفسنجاني را كه عضو روحانيت مبارز و از چهره‌هاي ميانه‌رو و متعادل نظام به شمار مي‌رفت به عنوان رياست جمهوري كشور انتخاب كردند و در همان زمان آقاي مهدي كروبي از جناح موسوم به چپ رياست مجلس را برعهده گرفت هم اينك نيز دو پست مهم و كليدي رياست قواي مجريه و مقننه و نيز اكثريت اعضاي كابينه دولت و نمايندگان مجلس از اعضاي موسوم به جناح چپ انتخاب شده‌اند. بنابراين چنين ادعايي كه در دوران مقام معظم رهبري تمام پست‌ها در دست جناح راست قرار داشته باشد قابل اثبات نيست.
بنابراين بايد گفت كه اولاً: در زمان حضرت امام (ره) جناح‌هايي تحت عنوان چپ و راست به مفهومي كه امروزه شايع است وجود خارجي نداشتند و حضرت امام نيز وجود پاره‌اي اختلافات اشخاص و گروه‌ها را تا زماني كه صرفاً سليقه‌اي و براي نيل به هدفي واحد اعمال مي‌شد تأييد مي‌نمودند. ثانياً: در دوران زعامت مقام معظم رهبري نيز علي رغم شكل گيري دو جناح موسوم به چپ و راست و حتي ظهور اختلاف نظرهاي آشكارتر از سابق، ‌امّا همواره پست‌هاي حكومت در دست مجموعه‌اي متشكل از هر دو گروه و با سلايق متفاوت قرار داشته است.
و اين مطلب حاكي از آن است كه اساساً در جمهوري اسلامي ايران برخلاف نظام‌هاي حزبي و گروهي غرب، ملاك انتخاب افراد در وابستگي به حزب يا جناح خاصي نيست، بلكه آن چه در نظام اسلامي مطرح است. داشتن قابليت بيشتر براي تصدي پست‌هاي مختلف و نيز حفظ و پاي‌بندي به ارزش هاي ديني و شعائر مذهبي است كه بنيان نظام اسلامي به آن وابسته است و اين همان نكته‌اي است كه در انتخابات اخير دور دوم شوراها به خوبي به اثبات رسيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حجت مرتجي، جناح‌هاي سياسي در ايران امروز، تهران، انتشارات نقش و نگار، 1378.
2. عباس شادلو، اطلاعاتي درباره احزاب و جناح‌هاي سياسي ايران امروز، تهران، نشر گستره، 1379.[1] . قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل 26.
[2] . ر.ك: شادلو، عباس، اطلاعاتي درباره احزاب و جناح‌هاي سياسي ايران امروز، تهران، نشر گستره، 1379، ص 26 به بعد.
[3] . آلن دو بنوا، چپ، راست، پايان يك نظام، ترجمة شهروز رستگار نامدار، مجله اطلاعات سياسي ـ اقتصادي، سال 12، شماره 125 ـ 126، بهمن و اسفند 1376، ص 95 ـ 96.
[4] . صحيفه نور، ج 21، ص 45 ـ 46.
[5] . ر.ك: مرتجي، حجت، جناح‌هاي سياسي در ايران امروز، تهران، نقش و نگار، 1378، ص 182 و برزين، سعيد، جناح‌هاي سياسي در ايران، از دهه 1360 تا دوم خرداد 1376، نشر مركز، 1378، ص 50 به بعد.

/ 1