بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در طول تاريخ، در زمان پيامبران گذشته عذابهاي الهي بر مشركان و كافران نازل ميشد. چرا اين عذاب الهي در زمان پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر مشركان نازل نشد؟
پاسخ :
درباره علت نازل نشدن عذاب بر مشركين زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، ابتدا بايد بدانيم كه عذاب بر چه کساني نازل مي شود؟ اولين نكته ي كه در اين باره ميتوان مورد اشاره قرار داد آن است كه تا وقتي خداوند براي يك قوم رسول نفرستد و اتمام حجّت نکند، آن قوم را عذاب نخواهد کرد، «ما كنّا معذبين حتي نبعث رسولاً؛ (اسرا)؛ يعني ما هرگز قومي را مجازات نخواهيم كرد مگر آن كه پيامبري مبعوث كرده باشيم». و چنان كه علامه طباطبايي اشاره كردهاند در آيه به جاي كلمه نبي از رسول استفاده شده است؛ زيرا رسالت منصبي است خاص كه اتمام حجت مي آورد و در پي انجام آن و مخالفت افراد با رسولان يا عذاب دنيوي (استيصال) خواهد آمد و يا اجازه بهرهگيري از حيات دنيوي تا زماني معين؛[1] چنان كه ميفرمايد: «يؤخّركم الي اجلٍ مسمّي؛[2] نكته ي ديگري كه در اين بحث ذكر آن لازم است، نااميدي پيامبران از هدايت آن قوم ميباشد، چنان كه در آية 110 سوره يوسف ميفرمايد: «حتي اذا استيئسو الرسل و ظنّوا انهم كذبوا...؛ تا آنگاه كه رسولان مأيوس شدند و مردم گمان بردند كه به آنان دروغ گفته اند...» اين آيه نشان ميدهد كه پيامبران الهي دعوت خود را اعلام نموده و قوم خود را از عذاب الهي بيم داده اند؛ ولي آنها نپذيرفتند تا جايي كه پيامبران از هدايت آنها نااميد شدند و مردم هم گمان كردند كه پيامبران درباره عذابهاي الهي دروغ گفتهاند. بدين جهت پيامبران را تكذيب كردند و در نتيجه خداوند عذاب خود را نازل فرمود. در آيات 36 سورة هود و 27 سورة نوح به نااميدي پيامبران از هدايت کافران اشاره شده و آية 27 سوره نوح بيان ميكند كه حتي فرزندان آينده آنها هم فاجر و كافر خواهند بود. به فرموده علّامه طباطبايي اين نكته (نااميدي پيامبران) در قصههاي هود، صالح، شعيب، موسي و عيسي ـ عليهم السّلام ـ نيز آمده است.[3] روايتي نيز از امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه حضرت نوح با واسطة وحي الهي ميدانست كه ديگر هيچ يك از افراد آن قوم ايمان نخواهند آورد؛ سپس حضرت به آيه 36 سوره هود اشاره ميكند كه خداوند به حضرت نوح ميفرمايد: «به جز كساني كه ايمان آوردهاند كسي ديگري ايمان نخواهد آورد.»[4] با نگرشي به تاريخ صدر اسلام ميبينيم كه پيامبر از ايمان آوردن مردم مكّه نااميد نشد و از هر فرصتي براي تبليغ اسلام استفاده كرد، در نتيجه و پس از فتح مكه اكثر مردم مسلمان شدند و حتي سران قريش، کساني همانند ابوسفيان نيز به ظاهر اسلام آوردند. همين مقدار براي دفع عذاب دنيوي كافي است. به علاوه، اين امكان هميشه وجود داشت كه نسل هاي آينده ي همين كفار و مشركان، جزو مؤمنين باشند؛ از اين رو خداوند مشركان را عذاب نكرده است. آيه 33 سوره انفال نيز به علت عذاب نکردن مشركان قريش اشاره كرده و ميفرمايد: «و ماكان الله ليعذبهم و انت فيهم و ما كان الله معذّبهم و هم يستغفرون؛ ولي (اي پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستي، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد؛ و (نيز) تا استغفار ميكنند، خداوند عذابشان نميكند». علامه طباطبايي پس از نقل نظريات مختلف دربارة عذاب ياد شده در آيه، نتيجه ميگيرد. که اين آيه مربوط به عذاب دنيوي است و تا وقتي پيامبر در قيد حياتند و نيز پس از ايشان تا وقتي استغفار در ميان امت جاري باشد، عذاب را نفي ميكند؛ ولي با ضميمة اين آيه به آياتي كه عذاب را به اين امت وعده ميدهند؛ مثل آية 47 يونس، نتيجه ميگيرد كه در آينده، اين امت به جايي ميرسند كه استغفار را نيز ترك خواهند كرد و عذاب الهي نازل خواهد شد.[5] و اين قانون ثابت خداوند است كه هرگاه رسولي بفرستد، پس از ابلاغ پيام و پذيرش عدهاي و انكار عدهاي ديگر، عذاب الهي بين مؤمنين و تكذيب كنندگان فاصله خواهد انداخت و مؤمنين نجات مييابند؛ زيرا بر اساس آية 49 سورة يونس، هر امتي، اجل و مهلتي دارد كه هر گاه به پايان برسد عذاب الهي در همان لحظه نازل خواهد شد. قابل توجه است كه در آيه بعدي، عذاب را به مجرمين نيز سرايت ميدهد و به تکذيب کنندگان اكتفا نميكند و اين گمان را باطل ميكند كه اين امت به خاطر پيامبر هيچ گاه عذاب نخواهد شد؛ چنان كه در آية 123 سورة نساء نيز اين آرزو را باطل کرده است.[6] در آية 8 سورة هود نيز تصريح ميکند كه خداوند عذاب را به تأخير انداخته است و در پاسخ به استهزاء كفار كه سؤال ميكنند، چه عاملي باعث عدم نزول عذاب شده است، ميفرمايد: «الا يوم يأتيهم ليس مصروفاً عنهم؛ آگاه باشيد آن روز كه عذاب به سراغشان آيد از آنها بازگردانده نخواهد شد». و سخن آنان به گونهاي است كه اين وعده الهي را تكذيب ميكردند.[7] و در پاسخ پرسش از زمان عذاب نيز خداوند بر حتمي بودن وقوع آن تأكيد ميكند و به پيامبر دستور ميدهد كه به كفار بگو: من به جز آن چه خدا بخواهد از پيش خود صاحب نفع و ضرري نيستم.[8] و بالاخره در روايتي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه اين عذاب در آخر الزمان بر كساني از اهل قبله نازل خواهد شد كه نزول عذاب الهي را تكذيب ميكنند.[9] نتيجه آن كه نزول عذاب بر گنهكاران اين امت نيز حتمي است؛ ولي، به احترام وجود مبارك پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ و نيز و احتمال ايمان آوردن نسلهاي آينده به تأخير افتاده است. تذكر اين نكته لازم است كه آن چه مورد بحث بود عذاب استيصال بود كه عذابي است همهگير و بنيان كن و اين منافاتي با عذاب هاي جزيي؛ مانند: قتل و اسارت مشرکان به دست پيامبر (ص) و يارانش ندارد كه خداوند در آية 52 سورة توبه، آن را عذاب خوانده است و با عذاب برخي از افراد مشركان؛ مثل ابولهب و ابوجهل نيز منافاتي ندارد.[10][1]. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، قم، موسسه اسماعيليان، چاپ پنجم، 1371، ج 13، ص 58. [2] . ابراهيم/10. [3] . همان، ج 11، ص 279. [4] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، دار الاحياء التراث العربي، 1403 ق، ج 3، ص 283. [5] . طباطبايي، سيد محمد حسين، همان، ج 9، ص 71. [6] . رك: همان، ج 10، صص 70 - 74. [7] . همان، ص 155. [8] . همان، ص 72. [9] . همان، ص 78. [10] . همان، ج 9، ص 68.