بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
حفظ یاران در دوره خفقان و دیكتاتوری بنی امیه امام باقر (علیه السلام) و یارانش شدیدا تحت نظر بودند، صفوان بن یحیی ازجدش نقل می كند كه به در خانه امام باقر (علیه السلام) رفتم و اجازه ورود خواستم ، به من اجازه ندادند ولی به دیگری اجازه دادند. به منزل بازگشتم در حالی كه بسیار ناراحت بودم بر روی تختی كه درحیاط بود دراز كشیدم و غرق در فكر بودم كه چرا امام به من بی اعتنائی كرد، و با خود می گفتم : فرقه های مختلف مانند زیدیه و حروریه و قدریه و... به حضور امام می روند و تا ساعتها نزد امام می مانند ولی من كه شیعه هستم اینطور؟ در این فكرها غوطه ور بودم كه ناگهان صدای در را شنیدم ، رفتم در را باز كردم دیدم فرستاده امام باقر (علیه السلام) است و می گوید همین اكنون به حضور امام بیا. لباسم را پوشیدم و به حضور مبارك امام شتافتم به من فرمود: ای محمد! حساب قدریه و حروریه و زیدیه و... نیست بلكه ما از تو كناره گرفتیم به خاطر این و آن (یعنی جاسوسان حكومت دوستان ما را نشناسد كه باعث آزار آنان گردد). من این گفتار را از امام باقر (علیه السلام) پذیرفتم و خیالم راحت شد. داستان صاحبدلان / محمد محمدي اشتهاردي