بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پرسش از کودک مرحوم قطب الدّین راوندی و دیگر بزرگان به نقل از عیسی شَلمقانی آورده اند: روزی بر محضر مبارك امام صادق علیه السلام وارد شدم و تصمیم داشتم كه درباره شخصی به نام ابوالخطّاب سؤال كنم . همین كه داخل منزل حضرت رفتم و سلام كردم ، امام علیه السلام فرمود: ای عیسی ! چرا نزد فرزندم موسی - كاظم علیه السلام - نمی روی ، تا آنچه كه می خواهی از او سؤ ال كنی؟! من دیگر سخنی نگفتم و برای یافتن حضرت موسی كاظم علیه السلام روانه گشتم ؛ و سرانجام او را در مكتب خانه یافتم ، كه نشسته بود و مدادی در دست داشت . چون چشم آن كودك معصوم بر من افتاد، اظهار داشت : ای عیسی ! خداوند متعال در روز ازل از تمامی پیغمبران و خلایق ، بر نبوّت محمّد بن عبداللّه صلی الله علیه و آله ؛ و نیز خلافت و جانشینی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عهد و میثاق گرفته است ؛ و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. ولیكن عدّه ای از افراد، ایمانشان حقیقت و واقعیّت ندارد، بلكه ایمان آن ها عاریه و ظاهری است ، كه ابوالخطّاب نیز از جمله همین افراد می باشد. عیسی شلمقانی گوید: چون از آن كودك ، چنین سخنی عظیم را شنیدم ، خصوصاً كه از نیّت و قصد درونی من آگاه بود، بسیار خوشحال شدم ؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته و پیشانی او را بوسیدم و اظهار داشتم : ذرّیه رسول اللّه صلوات اللّه علیهم ، بعضی از بعضی ارث می برند و همگان یكی می باشند. و پس از آن ، نزد امام صادق علیه السلام بازگشتم و جریان را برایش بازگو كردم ؛ و افزودم بر این كه همانا او حجّت خدا و خلیفه بر حقّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله است . سپس امام صادق علیه السلام فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالی كه داشتی ، از این فرزندم - كه او را مشاهده نمودی - سؤال می كردی ، تو را پاسخ كافی و كامل می داد. چهل داستان و چهل حديث از امام موسي كاظم(ع)/ عبدالله صالحي