تفاسیر قرن سوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفاسیر قرن سوم - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
تفاسیر قرن سوم
تفسير بطائني
اثر حسن (م ح 200 ق) فرزند علي بن ابي حمزه كوفي بطائني از محدثان و فقها و مفسران شيعه، وي ايراني تبار است و نام او را سالم نيز مي خوانند. ابن حجر در لسان الميزان وي را شيعه اماميه مي خواند. سپس به تفسير او اشاره نموده است. تـفـسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است و در كتب تفسير و حديث شيعه اماميه از آن نقل گرديده است. بطائني به نقل از صالح بن سهل به سند خود از امام محمد باقر (ع) نقل مي كند كه در روز قيامت قـول لا الـه الا اللّه از يـاد بندگان فراموش مي شود مگر كسي كه به ولايت علي بن ابي طالب (ع) اقرار داشته باشد. و همچنين است در تفسير آيه 189 سوره بقره و ديگر آيات كه تمامي آنها در فضايل اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) و خاندان عصمت و نبوت است. شـيـخ آقابزرگ تهراني اين تفسير را در الذريعة ياد كرده است و مي نويسد كه مفسر والي ابي بصير بود و اكثر روايت اين تفسير را از ابي بصير روايت كرده است. مـنـابـع : اعـيـان الشيعة، 5/196؛ تفسير، فرات كوفي، 63؛ ايضاح المكنون، 2/295 به بعد؛ تهذيب الاحـكـام، 6/73 به بعد؛ الذريعة، 4/264؛ جامع الرواة، 1/208؛ رجال، ابن داود، 440؛ رجال، كشي، 462؛ رجـال، نـجـاشي، 1/132؛ الفهرست، شيخ طوسي، 75؛ لسان الميزان، 2/234؛ معجم رجال الحديث، 5/14؛ من لا يحضره الفقيه، 3/241؛ الكافي، 5/328 به بعد؛ معجم المؤلفين، 3/253.
تفسير ابي جنادة سلولي (تفسير القراآت)
اثـر ابوجنادة حصين (م ب 200 ق) فرزند مخارق، از احفاد حبشي بن جنادة سلولي كوفي صحابه رسول اللّه (ص) و از مفسرين اماميه و فحول قراء. شـيخ طوسي او را از اصحاب حضرت صادق و امام موسي الكاظم (عليهما السلام) ضبط كرده و از دو كتاب او به نام تفسير و جامع العلم ياد نموده است. گـفـته اند كه حصين داراي دو تفسير قرآن و تفسير القراءات بوده كه گويا هر دو يكي است و آن كتاب بزرگي بوده است كه ابوالعباس نجاشي در رجال خود مي گويد آن را نزد ابوالحسن العباس كاتب، معروف به ابن ابي مروان قرائت كردم و او برايم بخط خود اجازه اي نگاشت. ابن نديم در الفهرست مي نويسد: ((ابوجناده) من الشيعة المتقدمين. و له من الكتب كتاب التفسير و كتاب جامع العلم). مـنـابـع : تـاسيس الشيعة، 328؛ جامع الرواة، 1/260؛ الذريعة، 4/252؛ طبقات المفسرين، 1/161؛ رجـال، ابـن داود، 447؛ رجـال، شيخ طوسي، 178؛ رجال، نجاشي، 1/342؛ الفهرست، ابن نديم، 243؛ الفهرست، شيخ طوسي، 110؛ لسان الميزان، 2/319؛ مفسران شيعه، 68.
ثواب القرآن
اثـر ابـويـعـقـوب اسماعيل (زنده در 203 ق) فرزند مهران بن ابي نصر زيد سكوني كوفي از ثقات محدثين و مفسرين ايراني تبار شيعه و از اصحاب حضرت صادق (ع). شيخ طوسي در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت صادق و حضرت رضا عليهما السلام مي داند. تفسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است و طي تفسيرهاي شيعي روائي و كتب معتبر حديث اماميه بسياري از روايات او را نقل نموده اند. منابع : اعيان الشيعه، 3/435؛ الذريعة، 5/19؛ جامع الرواة، 1/103؛ رجال، ابن داود، 59؛ رجال، شيخ طـوسـي، 148، 368؛ رجـال، نجاشي، 1/111؛ الفهرست، شيخ طوسي، 34؛ لسان الميزان، 1/439؛ الاستبصار، 1/461 به بعد؛ معجم رجال الحديث، 3/189؛ منتهي المقال، 59.
المصابيح فيما نزل من القرآن في اهل البيت (ع).
اثـر ابـوالعباس احمد (م ح 204 ق) فرزند حسن اسفرايني ضرير، از مفسران و محدثين قرن سوم هجري. تـفـسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است كه تمامي كتب رجالي و فهارس از اين تفسير نام برده اند. در اين تفسير آياتي كه در حق حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) و فضائل خاندان عصمت و طهارت نازل گرديده به بحث و تفسير آنها پرداخته شده است. ابـوالعباس نجاشي پس از اينكه اسفرايني را از مفسران ضرير مي خواند نام تفسير او را ذكر كرده و آنـرا چـنـين وصف مي كند (له كتاب : المصابيح في ذكر ما نزل من القرآن في اهل بيت (ع) و هو كتاب حسن كثير الفوائد). و شيخ طوسي وي را در رجال خود قسمت فيمن لم يرو عن الائمه (ع) ذكر نموده است. شيخ آقابزرگ تهراني تفسير مذكور را در الذريعه ضبط كرده است. مـنـابـع : جـامـع الرواة، 1/44؛ الذريعة، 21/78؛ رجال، ابن داوود، 25؛ رجال، شيخ طوسي، 454؛ رجال، نجاشي، 1/238؛ تنقيح المقال، 1/53؛ الفهرست، شيخ طوسي، 52؛ قاموس الرجال، تستري، 1/418؛ معجم رجال الحديث، 2/70؛ معجم المؤلفين، 1/190؛ منتهي المقال، 32.
الاي التي نزلت في اقوام باعيانهم
از ابـومنذر هشام (م 204 يا 206 ق) فرزند محمد بن سائب بن بشر كلبي كوفي، از علماي شيعه و تبارشناس عصر خويش. ابوالعباس نجاشي مي گويد او داراي مؤلفات بسياري است سپس پنجاه عنوان از مؤلفات او را نام برده است. ابـن نـديم در الفهرست قسمت الكتب المصنفة في تفسير القرآن نخست از تفسير پدرش نام برده سپس مي نويسد (كتاب تفسير الاي الذي نزل في اقوام باعيانهم لهشام بن الكلبي).
مـنابع : الاعلام، 8/87؛ اعيان الشيعة، 10/265؛ تاريخ ابن خلدون، 2/262؛ الذريعة، 4/234؛ رجال،
نجاشي، 2/399؛ الفهرست، ابن نديم، 37، 108؛ لسان الميزان، 6/196؛ مرآة الجنان، 2/29؛ شذرات الذهب، 2/13؛ تفسير الواقدي. اثـر ابـوعـبـداللّه محمد (مدينه 130 - بغداد 207 ق) فرزند عمر بن واقد اسلمي مدني معروف به واقدي و از مؤرخين و مفسران و محدثين شيعه بود. وي در اكـثـر عـلـوم آثار بسيار گران قدري از خود باقي گذاشته است كه بعضي از آنها به طبع رسيده است. سيد محسن امين عاملي در اعيان الشيعة به تفصيل شرح حال وي را نگاشته و به نقل از ابن نديم چنين نوشته است : كان يتشيع حسن المذهب يلزم التقيه. ذهـبـي در تـذكـرة الـحـفـاظ از وي نام برده و در سير اعلام النبلاء اقوال سني هايي كه به خاطر تشيع اش او را جرح نموده اند ذكر كرده سپس قسمتي از تفسير او را آورده است. تـفسير وي در يك جلد به عربي و به شيوه روائي كه طي كتب حديث عامه و خاصه نقل گرديده است. خيرالدين زركلي در اعلام تفسير خطي او را معرفي كرده است ولي محل نسخه آنرا ذكر نكرده اند. مـنـابع : اعيان الشيعه، 10/30؛ الاعلام، 6/311؛ تاريخ بغداد، 3/3-21؛ تذكرة الحفاظ، 1/348؛ تاريخ دمـشق، ابي عساكر، تلخيص ابن منصور، 23/131؛ البداية و النهاية، 9/363؛ شذرات الذهب، 2/18؛ كشف الظنون، 1/460 به بعد؛ مصفي المقال، 421؛ العبر، 1/353؛ ميزان الاعتدال، 3/662؛ فهرست، ابن نديم، 111؛ النجوم الزاهره، 2/184.
تفسير الفراء
اثـر ابـوزكـريـا يحيي (144 - 207 ق) فرزند زياد الاقطع بن عبداللّه بن مروان ديلمي معروف به الفراء، از مفسران شيعه و نحويين اماميه در كوفه. عـلـوم عـربي و لغت و نحو و تفسير را از شيوخ علماي شيعه اخذ كرد و از مشهورترين شاگردان كسائي است. پـدر او زيـاد الاقطع هنگام قيام حسين بن علي بن الحسن المثلث عليه ظلم هادي بن مهدي بن منصور خليفه عباسي به وي پيوست و در جنگ فخ در سال 169 ق دستش قطع گرديد و به زياد الاقطع شهرت يافت. وي از جـمـله مفسران شيعه است كه به تاليف يك تفسير اكتفاء نكرده و به تاليف آثار قرآن پژوهي مختلف پرداخته است. از جمله : الجمع و التثنية في القرآن، تفسير غريب القرآن ؛ لغات القرآن ؛ مجاز القرآن ؛ المصادر في القرآن ؛ تفسير المعاني في القرآن. آقابزرگ تهراني در الذريعة مي نويسد كه تفسير الفراء غير از تفسيرهاي مذكور است. اين تفسير نزد ابن شهر آشوب مازندراني (م 588 ق) موجود بود و در اسباب النزول و مناقب نقل نموده است. و همچنين از اين تفسير در تفسير فرات كوفي نقل شده است. منابع : اعيان الشيعة، 10/290؛ الاعلام، زركلي، 8/145؛ ارشاد الاديب، 7/276؛ بغية الوعاة، 2/333؛ تـاريـخ الادب العربي، كارل بروكلمان، 2/199 - 201؛ تاسيس الشيعة، 69؛ تذكرة الحفاظ، 1/372؛ تـفـسـيـر فـرات كـوفي، 241؛ تهذيب التهذيب، 11/186؛ الذريعة، 4/298؛ رياض العلماء، 5/347؛ شـذرات الـذهـب، 2/19؛ طـبقات المفسرين، داودي، 366؛ طبقات الزبيدي، 4؛ ضحي اللاسلام، احمد امين، 2/307؛ الفهرست، ابن نديم، 37؛ معجم الدرسات القرانيه، 126؛ مفسران شيعه، 77.
تفسير يونس
اثر ابومحمد يونس (م 208 ق) فرزند عبدالرحمان، از اصحاب و مفسران و شيخ المحدثين اماميه. در عـصر هشام بن عبدالملك خليفه اموي (105 - 125 ق) متولد گرديد و غلام علي بن يقطين بـود و حـديـث و عـلوم قرآن و تفسير را از محضر امام موسي كاظم (ع) و حضرت علي بن موسي الرضا (ع) اخذ كرد. شيخ طوسي او را از اصحاب امامين موسي كاظم و حضرت رضا (ع) ضبط كرده است. و نجاشي پس از توثيق وي او را وكيل حضرت علي بن موسي الرضا (ع) وصف نموده و امام (ع) از علم او تمجيد و او را توثيق كرده اند. فـضـل بـن شـاذان مي گويد: از ثقات شنيدم كه مي گفتند از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) استماع نموده اند كه امام (ع) مي فرمودند يونس بن عبدالرحمان، سلمان زمان خويش است. قـمـيـون او را طـعـن نموده اند ولي از طرف اصحاب ائمه، اتفاق كلمه بر توثيق و عظمت مقام و منزلت او هست. تـفـسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است و در كتب تفسيرهاي شيعه و كتب معتبر حديث نقل گرديده است. ابوالعباس نجاشي (م 450 ق) پس از توثيق وي، بيش از سي و پنج عنوان از مؤلفات او را نام برده است از جمله دو اثر به نام كتاب فضل القرآن و كتاب تفسير القرآن.



علي بن ابراهيم قمي در تفسير خود از تفسير او بسيار نقل كرده است. از جـمـله در تفسير آيه 75 سوره انعام و كذالك نري ابراهيم ملكوت السموات و الارض و ليكون مـن الـمـوقنين از استادش هشام بن حكم از حضرت امام جعفر صادق (ع) روايتي تفسيري نقل كرده است. مـنـابـع : الاسـتبصار، 2/97 به بعد؛ اعيان الشيعة، 10/326؛ الاعلام، 8/261؛ تاسيس الشيعة، 328؛ تـهذيب الاحكام، 3/61 به بعد؛ تفسير القمي، 1/205؛ جامع الرواة، 2/356؛ الذريعة، 4/322؛ رجال، ابـن داود؛ رجـال، عـلامـه حـلي، 184؛ رجال، شيخ طوسي، 364؛ رجال، نجاشي، 2/420؛ رجال، كشي، 409؛ الفهرست، شيخ طوسي، 211؛ الفهرست، ابن نديم، 276؛ الكافي، 2/564 به بعد؛ هدية العارفين، 2/572.
تفسير يقطيني
اثـر ابـوجـعفر محمد (زنده در 210 ق) فرزند عيسي بن عبيد بن يقطين بن موسي، از مفسران و محدثان شيعه و از اصحاب ابوجعفر ثاني جواد(ع) بوده و نيز از امام روايت كرده است. مؤلفات مفسر را بيش از 18 عنوان ضبط كرده اند كه در علوم مختلف اسلامي است. از جمله آنها كتاب تفسير قرآن كريم است.
شيخ طوسي در الفهرست و نيز ابن شهر آشوب مازندراني در معالم العلماء تفسير قرآن كريم مفسر را ضبط كرده اند. عـلـي رغـم اينكه بعضي مفسر را به غلو متهم نموده اند ابوالعباس نجاشي در رجال خود مفسر را توثيق نموده و او را داراي روايات كثير و تصانيف نيكو مي خواند. علامه حلي در كتاب رجال خويش روايات او را پذيرفتني مي شمارد. تفسير مفسر به زبان عربي و به شيوه روائي است. تفسيرهاي روائي روايات مفسر را نقل و ضبط نموده اند.
منابع : الاستبصار، 3/155 به بعد؛ تاسيس الشيعة، 259؛ تهذيب الاحكام، 6/71 به بعد؛ جامع الرواة، 2/166؛ الـذريعة، 4/321؛ رجال، ابن داود، 508؛ رجال، برقي، 58؛ رجال، علامه حلي، 142؛ رجال، نـجـاشي، 218؛ رجال، كشي، 450؛ تنقيح المقال، 3/169؛ الفهرست، شيخ طوسي، 311؛ فهرست، ابـن نـديم، 312؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 421؛ معالم العلماء، 101؛ الكافي، 1/87 به بعد و ساير مجلدات ؛ مفسران شيعه، 78.
تفسير ابن همام صنعاني
اثـر امـام حـافـظ كـبـير ابوبكر عبدالرزاق (126 - 211 ق) فرزند همام بن نافع حميري يماني، از مفسران و محدثان اماميه. شيخ طوسي او را از اصحاب حضرت صادق (ع) شمرده است. و فريقين عامه و خاصه وي را توثيق نموده اند و نيز ائمه مذاهب اسلامي از وي نقل حديث كرده اند و در كـتـب عـامه پس از توثيق او اظهار نارضايتي از تشيع وي دارند چون مفسر متجاهر به تشيع خود بود. ذهبي در ميزان الاعتدال مي گويد.
مردي در مجلس و حضور وي نام معاويه را ياد كرد. عبدالرزاق گفت : مجلس ما را با ذكر نام فرزندان ابي سفيان، آلوده مكن (ميزان الاعتدال، 2/ 610). تـفـسـيـر ابـن همام كه نسخه هاي متعددي از آن امروزه در دست است، كهن ترين تفسير شيعي مـي بـاشـد كه از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از اين تفسير در فهرست كتابخانه هاي مصر و هندوستان و عراق ذكر شده است. كـارل بـروكـلمان در تاريخ الادب العربي نسخه مصري را از فهرست تذكرة النوادر (15) معرفي كرده است. فرات كوفي از علماي شيعة در عصر غيبت صغري در تفسير آيه 81 سوره طه و نيز در تفسير آيات ديگر از مفسر نقل كرده است. و ايـن تـفـسير از جمله تفسيرهائي است كه به شيوه روائي مي باشد و روايات زيادي را از ابي عروة مـعـمـر بـن راشد صنعاني بصري از اصحاب امام جعفر صادق (ع) و ديگر اصحاب ائمه (ع) هنگام تفسير آيات قرآن كريم نقل مي نمايد. اين تفسير چنانكه كارل بروكلمان اظهار مي دارد در حيدرآباد دكن به چاپ رسيده است. مـنـابع : اعيان الشيعة، 7/471؛ الاعلام، زركلي، 3/353؛ البداية و النهاية، 10/265؛ تذكرة الحفاظ، 1/364؛ تذكرة النوادر، 33؛ تفسير، فرات كوفي، 258 به بعد؛ تهذيب التهذيب، 6/278؛ جامع الرواة، 1/456؛ الـذريعة، 4/250؛ رجال، برقي، 24؛ رجال، شيخ طوسي، 267؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، 5/399؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/296؛ الرسالة المستطرفة، 40؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهـب، 2/27؛ الفهرست، ابن نديم، 228؛ معجم الدراسات القرآنيه، 111؛ مفسران شيعه، 80؛ ميزان الاعـتـدال، 2/608؛ الـنجوم الزاهرة، 2/202؛ نكت الهميان، 191؛ مرآة الجنان، يافعي، 2/52؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان، 1/303.
تفسير ابن ابي عمير
اثـر شـيـخ ابـواحـمـد محمد (م 217 ق) فرزند ابي عمير زياد بن عيسي ازدي بغدادي، از شيوخ مـحـدثـان امـامـيـه و اعاظم فقهاء و مفسران شيعه و از ثقات اصحاب ائمه (امام موسي كاظم و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السلام). شـيخ طوسي در كتاب خود الفهرست مي نويسد ائمه ثلاثه را درك كرد سپس او را به نيكي توثيق كرده است. هارون الرشيد به خاطر تشيعش او را به زندان افكند به يك روايت چهار سال در زندان به سر برد، و بـعضي هفده سال ذكر نموده اند، و خواهرش مؤلفات او را دفن نمود و قسمتي از آثار وي از بين رفت. در بعضي از كتب رجالي مؤلفات او نود و چهار عنوان ياد شده است. جمع كثيري از اكابر محدثان اماميه در حوزه او تربيت يافته اند. تفسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است. نجاشي (م 450 ق) از طريق استادش شيخ مفيد با چهار واسطه از او نقل روايت مي كند. و نيز طي تفسيرهاي روائي از آن بسيار نقل شده است. مـنـابع : الاستبصار، 1/184 - 185 به بعد؛ تفسير قمي، 1/28 به بعد؛ تهذيب الاحكام، 1/101؛ جامع الـرواة، 2/50 - 56؛ رجـال، ابـن داود، 287؛ رجـال، شـيـخ طوسي، 388؛ رجال، نجاشي، 2/204؛ الفهرست، شيخ طوسي، 168؛ لسان الميزان، 5/331؛ رجال، كشي، 492؛ الكافي، 3/206 به بعد.
تفسير ابن دكين
اثـر ابونعيم فضل (كوفه 130 - شهيد در 219 ق) فرزند دكين، بن حماد تميمي كوفي، از علماي شيعه و اكابر مفسران و محدثين. وي سـالـهـا كـرسـي تدريس حديث و تفسير را در كوفه و بغداد به خود اختصاص داد و جمعي از شيوخ در حوزه او ترتيب يافتند و نيز علما و محدثين فريفين او را توثيق نموده اند. از مشهورترين شاگردان سني وي بخاري و مسلم است كه پس از توثيق او از روايات و احاديث وي در كتب خويش نقل كرده اند. تـفسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي كه طي كتب تفسير عامه و خاصه و كتب معتبر حديث منقول است. مـنـابـع : اعـيـان الشيعه، 8/398؛ الاعلام، 5/148؛ تذكرة الحفاظ، تهذيب الاحكام، 4/154 به بعد؛ تـهـذيـب الـتـهـذيب، 8/243؛ الذريعة، 4/240؛ رياض العلماء، 4/359؛ سير اعلام النبلاء، 10/142؛ شـذرات الـذهب، 2/46؛ طبقات المفسرين، داودي، 2/29؛ العبر، 1/377؛ الفهرست، شيخ طوسي، 87؛ الكافي، 6/465.
تفسير البرقي الكبير
اثر شيخ ابوعبداللّه محمد (م ب 220 ق) فرزند خالد قمي برقي منسوب به برق رود از نواحي شهر قم، از ائمه حديث و تفسير و علماي شيعه. مفسر از اصحاب حضرت امام موسي كاظم و امام رضا، عليهما السلام است. و نيز ايام حضرت جواد (ع) را درك نمود و زنده بود. شيخ طوسي او را در عداد اصحاب امام رضا (ع) توثيق كرده است. نـجـاشـي بعضي از مؤلفات مفسر را نام برده از جمله تفسير قرآن و كتاب التنزيل و التعبير سبك برقي در تفسير آيات قرآن و بيان معناي آيه به شيوه روائي است، و در تفسير آيات روايات را از چند طريق نقل مي نمايد. روايت تفسيري اش در تفاسير شيعه نقل شده است.
و نـيـز اسناد بسياري از روايات به او منتهي مي گردد و روايات مفسر در كتب اربعه و بحارالانوار مجلسي و ساير كتب معتبر شيعه بالغ بر بيش از چهارصد مورد مي باشد. وي پدر مفسر و محدث معروف شيعه ابوجعفر احمد بن محمد برقي صاحب كتاب المحاسن است كه كرارا به طبع رسيده است. مـنـابع : اعيان الشيعة، 9/273؛ الاستبصار، 3/31؛ تاسيس الشيعة، 259؛ تفسير فرات كوفي، 558؛ جامع الرواة، 2/110؛ الذريعة، 4/263؛ رجال، ابن داود، 309؛ رجال، برقي، 50؛ رجال، شيخ طوسي، 368؛ رجـال، كـشي، 457؛ رجال، نجاشي، 2/220؛ تنقيح المقال 3/112؛ رجال، علامه حلي، 139؛ الـفـهـرسـت، شـيـخ طوسي، 291؛ مفسران شيعه، 77؛ مقدمه المحاسن به قلم سيد جلال الدين مـحـدث ؛ مـصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 405؛ الفهرست، ابن نديم، 276؛ من لا يحضره الفقيه، 3/158.
تفسير ابن اورمة
اثر ابوجعفر محمد (م ب 221 ق) فرزند اورمة قمي، از زعماي مفسران شيعه. قـمـي هـا مـفسر را به غلو متهم نمودند ولي بين سالهاي 221 تا 254 ق توقيعي از جانب امام علي الهادي (ع) در پاكي و برائت مفسر از تهمت غلو براي مردم قم صادر گرديد. از اوسـت تـفـسـير قرآن كريم كتاب ما نزل من القرآن في اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) و تفسير الباطن. تـفـسـيـر وي بـه شيوه روائي است و مفسران شيعه در تفسير آيات قرآن كريم از تفسير وي بهره گرفته اند از جمله قسمتي از تفسير وي در ولايت در مجلد سوم كشف الغمه و تفسير كنزالعرفان عـلامـه بـرغـانـي ذكر شده است و در تفسير: (عم يتساءلون عن النباء العظيم) قال النبا العظيم الولاية و الراسخون في العلم را اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) ذكر نموده و ديگر موارد. مـنـابـع : تـاسيس الشيعه، 331؛ تهذيب الاحكام، 9/226؛ الاستبصار، 4/137؛ جامع الرواة، 2/211؛ رجال، شيخ طوسي، 512؛ الفهرست، شيخ طوسي، 278؛ الكافي، 2/235 به بعد؛ معالم العلماء، 101؛ معجم رجال الحديث، 15/115.











تفسير ابن فضال كبير.
اثـر ابـومحمد حسن (م 224 ق) فرزند علي بن فضال كوفي تيملي معروف به ابن فضال كبير، از علماي تفسير شيعه و ثقات محدثين اماميه و از خواص اصحاب حضرت رضا (ع). وي در اوائل، فـطحي مذهب بوده و به امامت عبداللّه بن جعفر معتقد بود سپس به امامت حضرت رضا (ع) ابوالحسن بازگشته و از ثقات روات حديث است و همچنين جزء مفسرين اماميه است كه چـنـد تفسير در فنون قرآن كريم نگاشته : كتاب الشواهد من كتاب اللّه ؛ الناسخ و المنسوخ ؛ تفسير قرآن كريم. ابـن حـجر در لسان الميزان خود تفسير الناسخ و المنسوخ و كتاب تفسير و كتاب تفسير الشواهد من كتاب اللّه و ديگر مقالات او را نام برده است. تفسير ابن فضال به شيوه روائي است و مفسران شيعه در تفسيرهاي خود و كتب معتبر آنها را نقل كـرده انـد و ابـن شهر آشوب مازندراني در معالم العلماء تفسير او را ضبط كرده است و داودي در طـبـقات المفسرين تفسير قرآن و تفسير الناسخ و المنسوخ او را ذكر مي كند و اظهار مي دارد كه وي از مؤلفين و مفسرين شيعه است. منابع : الاستبصار، 1/19، 3/9؛ تاسيس الشيعه، 334؛ تهذيب الاحكام، 4/221، 7/477، 8/97؛ تفسير القمي، 2/74 به بعد؛ جامع الرواة، 1/214؛ الذريعة، 4/245؛ رجال، برقي، 54؛ رجال، شيخ طوسي، 371؛ رجـال، عـلامـه حـلي، 37؛ رجال، كشي، 433؛ رجال، نجاشي، 1/127؛ الفهرست، ابن نديم، 278؛ الـفـهرست، شيخ طوسي، 93؛ القاموس، 3/214؛ كامل الزيارات، 26؛ لسان الميزان، 2/225؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 127.
تفسير ابن محبوب
اثر ابوعلي حسن (149 - 224 ق) فرزند محبوب سراد يا زراد، از محدثين و مفسرين شيعه. مفسر از اصحاب حضرت موسي بن جعفر و حضرت رضا و امام محمد الجواد عليهم السلام بوده و نـيـز از شصت نفر از اصحاب حضرت ابوعبداللّه جعفر الصادق (ع) روايت كرده است و اجماع كتب رجالي وي را توثيق نموده اند. و ايـن تـفـسـير به شيوه روائي است كه در تفسير آيات قرآني از احاديث و روايات ائمه معصومين عليهم السلام بهره گرفته است و مفسران شيعه در تفسيرهاي خود از تفسير وي نقل نموده اند. بالغ بر بيش از هزار و پانصد و هيجده مورد از اسناد روايات به وي منتهي مي شود. مـنابع : الاعلام، زركلي، 2/212؛ الذريعة، 4/248؛ رجال، ابن داود، 116؛ رجال، شيخ طوسي، 347؛ رجـال، عـلامـه حلي، 37؛ رجال، كشي، 488؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/139؛ الفهرست، ابن نـديـم، 276؛ الـفـهرست، شيخ طوسي، 96؛ تهذيب الاحكام، 4/202؛ من لا يحضره الفقيه، 3/36؛ لسان الميزان، 2، 31؛ معجم الدراسات القرانية، 108؛ مفسران شيعه، 71؛ الاستبصار، 3/38؛ تفسير قمي، 1/45.
تفسير ابن مهزيار
از ابـوالـحـسـن عـلـي (زنده در 229 ق) فرزند مهزيار دورقي اهوازي از ائمه تفسير و حديث، از اصحاب ائمه ثلاثه ابي الحسن الرضا و ابي جعفر الجواد و ابي الحسن الثالث عليهم السلام و از وكلاء آنها بوده است. و در كـتـب رجـالي او را توثيق نموده اند وي از جمله علماي اماميه هستند كه دو تفسير به قرآن كـريـم تـالـيـف نـموده است اولي تفسير قرآن كه به نام وي شهرت دارد و دومي كتاب الحروف القرآنيه است. اين تفسير به زبان عربي مانند تفاسير آن عصر روائي است و از ائمه عليهم السلام نقل مي كند. اين تفسير را ابن اخي زواده در سال 229 ق از مفسر روايت كرده است و همچنين برادرش ابراهيم بن مهزيار اين تفسير را روايت مي كند. بعضي از مورخين مفسر را با برادرزاده اش علي بن ابراهيم بن مهزيار كه تشرف به خدمت حضرت حجت ابن الحسن (ع) يافت خلط كرده اند. نجاشي پس از توثيق وي 35 عنوان از مؤلفات وي را ضبط كرده است. مـنـابع : الاستبصار: 1/311؛ الذريعة، 4/248؛ رجال، ابن داود، 251؛ رجال، علامه حلي، 92؛ رجال، شيخ طوسي، 318؛ رجال، كشي، 459؛ رجال، نجاشي، 2/74؛ الكافي، 3/313؛ مفسران شيعه، 72؛ الفهرست، شيخ طوسي، 231.
جامع التفسير (جوامع التفسير)
اثـر شـريف موسي (م ح 230 ق) فرزند اسماعيل بن امام موسي بن جعفر (ع)، از علماي شيعه در مصر و از محدثين و مفسران اماميه. وي حفيد امام موسي الكاظم (ع) بود و مصر را مسكن خويش قرار داد. تـبـار او را در مصر آل الكاظم و (بني كلثم) مي خوانند و كلثم لقب محمد بن جعفر موسي بود و نيز محمد بن محمد بن الاشعث كندي از او روايت نموده است. تفسير مورد بحث به زبان عربي و به شيوه روائي است. ابـوالـعباس نجاشي و شيخ طوسي اين تفسير را در الفهرست ضبط كرده اند و اين تفسير و روايات ديگر مفسر طي كتب معتبر حديث و تفسيرهاي شيعي نقل گرديده است از جمله در كتب اربعه. مـنـابـع : الاسـتبصار، 3/24 به بعد؛ تهذيب الانساب، 171؛ الذريعة، 5/46؛ رجال، نجاشي، 2/343؛ الشجرة المباركة، 89؛ الفخري، 15؛ الفهرست، شيخ طوسي، 191؛ لباب الانساب، 2/441؛ المجدي، 122.
الناسخ و المنسوخ
اثـر شيخ ابوالحسن دارم (م ح 230 ق) فرزند قبيضة بن نهشل بن مجمع تميمي دارمي سائح، از مفسران اماميه و اصحاب حضرت امام رضا (ع) است. وي علوم تفسير و حديث را از حضرت رضا (ع) اخذ كرده است از آثار ياد شده وي تفسير الناسخ و المنسوخ و كتاب الوجوه و النظائر مي باشد. ابـوالـعـبـاس نـجـاشي با سه واسطه توسط استادش احمد بن علي سيرافي تفسير دارم را روايت مي كند. ايـن تـفـسـير به زبان عربي و بحث آن در آيات ناسخ و منسوخ قرآن كريم مي باشد و فعلا موجود نمي باشد. مـنابع : تاسيس الشيعة، 334؛ جامع الرواة، 1/301؛ الذريعة، 24/11؛ رجال، نجاشي، 1/372؛ رجال، ابن داود، 147؛ معجم رجال الحديث، 7/86.
تفسير كندي (تفسير ابن اسباط)
اثر ابوالحسن علي (زنده در 230 ق) فرزند اسباط بن سالم كندي الزطي مقري كوفي، از اصحاب حضرت رضا (ع) و امام الجواد (ع) و از ثقات محدثين و مفسران شيعه. وي حـديـث و عـلوم قرآن و فنون تفسير را از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) و ابي جعفر الثاني محمد الجواد (ع) اخذ كرد. سپس به تدريس حديث و فقه و تفسير در پرداخت و جمع غفيري در حوزه او تربيت يافتند. شـيـخ طـوسـي در رجـال خـود وي را با لقب كندي بياع الزطي كوفي معرفي نموده و او را جزء اصحاب حضرت رضا (ع) و بعد در اصحاب حضرت الجواد (ع) ذكر نموده است. زطي نوعي از لباس هندي مي باشد. كـتـب رجـالـي اتفاق كلمه دارند كه وي نخست فطحي بود و نامه هاي بسياري بين او و علي بن مهزيار مبادله گرديد سپس به حضرت امام جواد (ع) ارجاع نمودند و علي بن اسباط بازگشت و فطجبه را ترك نمود. تـفـسـيـر مـورد بحث به زبان عربي و به شيوه روائي كه طي تفسيرهاي روائي شيعي بسيار نقل گرديده و در كتب معتبر حديث اماميه ذكر شده است از جمله در كتب اربعه. مـنـابـع : الاسـتبصار، 1/116؛ تهذيب الاحكام، 1/182؛ جامع الرواة، 1/554؛ رجال، ابن داود، 481؛ رجال، شيخ طوسي، 382، 403؛ رجال، علامه حلي، 99؛ رجال، كشي، 470؛ رجال، نجاشي، 2/73؛ الفهرست، شيخ طوسي، 116؛ تفسير قمي، 1/358؛ الذريعة، 4/240.
تفسير سوره يس
اثـر ابوالفضل سلمة (م ح 240 ق) فرزند خطاب قمي براوستاني ازدورقاني، از مفسران و محققان شيعه در عصر خود. مـفـسـر از مـردم قـريه ازدورقان از توابع ري و از اكابر علماي اماميه در عصر حضرت رضا و امام محمد الجواد عليهما السلام بود. جمعي از اكابر علماي اميه از مفسر روايت مي كنند و نيز داراي مؤلفات زيادي است. تفسير وي به زبان عربي است.
سـيـد حسن صدر در تاسيس الشيعه مي گويد تفسير وي به روايت از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام است. روايات وي در كتب مهم و منابع و مصادر شيعي نقل شده است. مـنـابع : الاستبصار، 1/302، 2/312؛ اعيان الشيعه، 7/289؛ الذريعة، 4/344؛ رجال، ابن داود، 408؛ رجـال، نـجاشي، 1/422؛ كامل الزيارات، قولويه، 13؛ معالم العلماء، 57؛ مفسران شيعه، 69؛ معجم الرجال الحديث، 8/203.
تفسير مازني
اثر ابوعثمان بكر (248 يا 249 ق) فرزند محمد بن حبيب مازني بصري، از نحويين شيعه در بصره و لغويين و مفسرين اماميه و مورد وثوق شيعه و سني مي باشد. جمع كثيري از مشاهير علماي نحو و عربية در حوزه او تربيت يافتند. ياقوت حموي در معجم الادباء به تشيع وي تصريح نموده است سپس تفسير قرآن او را در مؤلفات وي ضبط كرده است. ذهـبـي در سـيـر اعلام النبلاء از قول شاگردش المبرد مي نويسد (لم يكن احد بعد سيبويه اعلم بالنحو من المازني) سپس او را به تقوي و صلاح و صاحب دين وصف نموده است. در كتب عامه از جمله در مقدمه اخبار النحويين البصريين وي را در طبقه مفسرين ذكر نموده اند. مـنـابـع : اعـيـان الـشـيـعة، 3/594؛ الاعلام، 2/69؛ انباه الرواة، 1/242؛ تاريخ بغداد، 7/93؛ ايضاح الـمكنون، 1/482؛ تاسيس الشيعة، 71؛ بغية الوعاة، 1/463؛ الذريعة، 4/312؛ رجال، ابن داود، 73؛ رجال، نجاشي، 1/272؛ سير اعلام النبلاء، 1/270؛ شذرات الذهب، 2/113؛ العبر، 1/448؛ الفهرست، ابن نديم، 62؛ كشف الظنون، 1/412؛ الوافي بالوفيات، 10/211.
تفسير ابن وضاح
اثـر ابـومـحـمد عبداللّه (م ح 250 ق) فرزند وضاح بن سعيد كوفي لؤلؤي ازدي، از ثقات مفسران شيعه و فقهاء اماميه. وي از اصحاب حضرت امام موسي كاظم (ع) ابوالعباس نجاشي توسط استادش حسين بن عبيداللّه غضائري به پنج واسطه تفسير وي را روايت مي كند.















شيخ طوسي در باب الكني در الفهرست خود تفسير او را ضبط كرده است. تـفـسـير مذكور به زبان عربي از تفسيرهاي روائي است و مفسر در تفسير آيات قرآني از احاديث و روايات مروي از ائمه اطهار (ع) گرفته است. و همچنين از تفسير مفسر در كتب تفاسير روائي نقل گشته و از منابع تفسيرهاي روائي مفسران شيعه است. مـنابع : الاستبصار، 4/143 به بعد؛ تفسير بحرالعرفان، علامه برغاني (خطي)؛ تفسير فرات كوفي، 408 بـه بـعـد؛ تـفسير قمي، 247 به بعد؛ تهذيب الاحكام، 2/259 به بعد؛ تهذيب التهذيب، 6/63؛ الذريعة، 4/249؛ رجال، ابن داود، 215؛ رجال شيخ طوسي، 355؛ رجال، نجاشي، 2/10؛ الفهرست، شيخ طوسي، 369؛ مفسران شيعه، 72؛ الكافي، 7/430.
تفسير ابن الصلت
از ابـوطالب عبداللّه (م ح 250 ق) فرزند صلت قمي تيمي از محدثين ثقه جليل، از اعلام مفسران اماميه. حـديث و علوم قرآن را از امامين علي بن موسي الرضا (ع) و ابوجعفر محمد الجواد (ع) اخذ كرد و نيز وكيل امام الجواد (ع) بود. خـانـدان صـلـت از خـانـواده هـاي علمي مشهور قم مي باشند كه جمعي از فقها و محدثين از آن برخاسته اند. تـفـسـيـر مـورد بـحـث بـه زبـان عربي در يك جلد به شيوه روائي كه طي كتب معتبر حديث و تفسيرهاي شيعي نقل گشته است و نيز فرزند مفسر علي بن عبداللّه بن صلت تفسير مذكور را از پدر خود روايت كرده است. مـنـابـع : الاسـتبصار، 1/204؛ جامع الرواة، 1/492؛ الذريعة، 4/243؛ رجال، ابن داود، 207؛ رجال، برقي، 55؛ رجال، شيخ طوسي، 380؛ رجال، علامه حلي، 105؛ رجال، كشي، 212؛ رجال، نجاشي، 2/13؛ الفهرست، شيخ طوسي، 192؛ من لا يحضره الفقيه، 4/148.
تفسير امام علي الهادي عسكري (ع)
از املاء امام ابوالحسن الثالث علي الهادي (ع) (212 - 254 ق). تـفـسير مذكور به زبان عربي در يكصد و بيست جلد از املاء امام الهادي (ع) بر ابوعلي الحسن بن خالد برقي (زنده در 254 ق) صاحب كتاب نوادر است كه ابن شهر آشوب مازندراني (م 588 ق) در معالم العلماء مي گويد (الحسن بن خالد البرقي اخو محمد بن خالد من كتبه : تفسير العسكري من املاء الامام (ع) مائة و عشرون مجلدة). شـيـخ آقابزرگ تهراني در الذريعة پس از ضبط اين تفسير در مؤلفات امام (ع) مي نويسد: ابن شهر آشـوب هـنـگـام شرح حال حسن بن خالد تفسير عسكري را بصورت مطلق بدون قيد ذكر نموده است و ظاهر امر مراد از العسكري امام هادي (ع) باشد كه نيز ملقب به صاحب عسكري هستند. شيخ طوسي در الفهرست مي نويسد كه ابوعلي حسن داراي كتاب مي باشد كه آن را برادرزاده اش ابوجعفر روايت كرده است. شـيخ طوسي در رجال خود تصريح نموده است كه ابوعبداللّه محمد عصر امام علي الهادي (ع) را درك نـكـرده است و در زمان پدرش حضرت جواد (ع) وفات يافته و نيز چنانچه از ترتيب گفتار نجاشي استفاده مي گردد ابوعلي الحسن برادر وسط بود و از ابوعبداللّه محمد كوچك تر و از برادر سوم الفضل بزرگتر و بر مبناي علم تبارشناسي ابوعلي حسن عمر طولاني تر داشته و وفات او بعد از برادر بزرگتر بوده است. و در سـالـهاي امامت علي الهادي (ع) بين 220 ق لغايت وفات امام (254 ق) يكصد و بيست جلد تفسير را از املاء امام (ع) نگاشته است پس صحيح آن است كه اين تفسير از كتب ابوعلي حسن بن خالد برقي است و مي توان آن را تفسير عسكري دانست چون از املاء امام (ع) است. آنـچـه كـه مسلم است اين تفسير از املاء امام علي الهادي (ع) است و فعلا موجود نيست و غير از تفسير از املاء امام عسكري (ع) امام يازدهم مي باشد كه مكررا به طبع رسيده است. مـنـابع : تاسيس الشيعة، 330؛ جامع الرواة، 1/196؛ الذريعة، 4/283؛ رجال، ابن داود، 106؛ رجال، نجاشي، 1/176؛ الفهرست، شيخ طوس، 74؛ معالم العلماء، 34؛ معجم رجال الحديث، 4/317.
ثواب القرآن
اثر عبداللّه محمد (م ح 254 ق) فرزند حسان رازي زينبي از مفسران شيعه در قرن سوم هجري و از اصـحـاب حـضرت امام علي الهادي (ع) روايات و احاديث وي در كتب معتبر حديث شيعه نقل شده است از جمله كتب اربعه. تـفـسير ثواب القرآن بر حسب روش آن عصر و ساير مؤلفات مفسر به شيوه روائي است و نيز مفسر داراي تـفـسـير ديگري به نام تفسير (انا انزلناه) مي باشد و ابوالعباس نجاشي هر دو تفسير و ساير مـؤلـفـات مفسر را به واسطه استادش ابن شاذان قزويني با سه واسطه روايت مي نمايد و نيز شيخ الطائفه شيخ طوسي تفسيرهاي مذكور را از طريق ابن ابي جيد روايت مي كند. مـنـابـع : تـهذيب الاحكام، 3/249 به بعد؛ الذريعة ؛ جامع الرواة، 2/88؛ رجال، طوسي، 42؛ رجال، نـجـاشـي، 2/226؛ الـفهرست شيخ طوسي، 173؛ معجم رجال الحديث، 15/190، معجم الدراسات القرآنيه عند الشيعة الاماميه، 121.
تفسير معلي
اثر ابوالحسن معلي (م ح 255 ق) فرزند محمد بصري از مفسران اماميه، فقيه محدث. ابوالعباس نجاشي ضمن ضبط تفسير او، وي را مضطرب الحديث وصف نموده ولي در كتب رجالي او را تـوثـيـق كـرده اند و آقاي خوئي در معجم رجال الحديث مي نويسد كه قول نجاشي مضطرب الحديث مانعي از توثيق وي نمي گردد. افرادي مانند ابوالقاسم جعفر معروف به ابن قولويه (م 367 ق) در كامل الزيارات و شيخ كليني در كـافي و شيخ صدوق در امالي و حسين عامر اشعري قمي در كتاب خود و ابوالحسن علي قمي در تفسير خود معروف به تفسير قمي از اين تفسير نيز زياد نقل كرده اند. تـفـسـيـر مـورد بحث از تفسيرهاي روائي است كه در تفسير آيات قرآني از احاديث و روايات ائمه اطهار (ع) بهره گرفته است ولي فعلا وجود ندارد. منابع : تفسير، قمي مجلد اول ؛ تفسير كنزالعرفان، علامه برغاني (خطي)؛ الذريعة، 4/314؛ رجال، ابن داود، 349؛ رجال، نجاشي، 2/365؛ تنقيح المقال، 3/33؛ الكافي، 5/510 به بعد؛ كامل الزيارات، 135؛ معجم رجال الحديث، 18/257؛ مفسران شيعه، 77.
تفسير ابومحمد اهوازي
(تـفـسـير الحسين اهوازي)، اثر ابومحمد الحسين (م ح 257 ق) فرزند سعيد بن مهران اهوازي كوفي، از اصحاب امام رضا (ع) و امام محمد جواد (ع). تـفـسير مورد بحث در يك جلد به زبان عربي و شيوه روائي كه طي كتب تفسيرهاي شيعي از آن بسيار نقل گرديده است از جمله فرات كوفي در تفسير خود هنگام تفسير آيات قرآن كريم روايات آن را از اهـوازي نـقل نموده است و اكثر آن روايات در فضائل حضرت اميرالمؤمنين (ع) و خاندان عصمت و طهارت است. و از جمله هنگام تفسير آيه 208 سوره بقره يا ايها الذين آمنوا ادخلوا في السلم كافة با ذكر سند سلم را ولايت علي بن ابي طالب (ع) مي شمارد. هـمـچـنـين هنگام تفسير آيه 119 سوره توبه يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللّه و كونوا مع الصادقين از حسين بن سعيد اهوازي به اسنادش نقل شده است كه چون اين آيه نازل شد حضرت رسول (ص) فرمودند اين آيه در حق پسر عم من علي بن ابي طالب (ع) نازل شده كه از صادقين است. و هـمـچنين علي بن ابراهيم قمي در تفسير خود معروف به تفسير القمي از تفسير وي بسيار نقل نـموده است از جمله هنگام تفسير آيه 68 سوره مباركه انعام و اذا رايت الذين يخوضون في اياتنا فاعرض عنهم حتي يخوضوا في حديث غيره و اما ينسينك الشيطان فلا تقعد بعد الذكري مع القوم الظالمين از حسين بن سعيد اهوازي با ذكر سند از رسول اكرم (ص) آمده است مؤمن كه به خدا و روز قـيـامـت ايـمان آورده است هرگز در مجلسي كه سب امام (ع) و يا غيبت مسلمان گردد حاضر نمي شود. شيخ طوسي (م 460 ق) در الفهرست پس از توثيق وي او را از اصحاب حضرت رضا (ع) و حضرت جـواد (ع) و امام هادي (ع) ذكر كرده است سپس تمام مؤلفات او از جمله تفسير قرآن وي را ذكر نموده و آنها را روايت مي كند. عـمـر رضـا كـحـالـه در معجم المؤلفين پس از ذكر تفسير او به غلط وي را در سال 300 ق زنده مـي خواند كه قطعا اشتباه است وي عصر امام الهادي (م 254 ق) را درك كرده و اوائل نيمه دوم قرن سوم وفات يافته است. مـنـابع : الاستبصار، 2/169؛ تاسيس الشيعة، 328؛ تفسير فرات الكوفي، 66؛ تفسير القمي، 1/204؛ تنقيح المقال، 1/632 - 330؛ تهذيب الاحكام، 7/89؛ الذريعة، 4/272؛ رجال، ابن داود، 132؛ رجال، كـشـي، 461؛ رجـال، نـجـاشي، 1/171 - 176؛ رجال، علامه حلي، 49؛ الفهرست، ابن نديم، 277؛ الـفـهرست، شيخ طوسي، 83 - 84؛ الكافي، 2/585 به بعد؛ معجم المؤلفين، 4/10؛ لسان الميزان، 2/284.
تفسير امام حسن عسكري (ع)
از امـلاء امـام ابـومـحـمد حسن عسكري (ع) (232 - 260 ق) امام يازدهم از ائمه اثني عشر (ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم (ع). ايـن تـفـسير را امام حسن عسكري (ع) بر ابويعقوب يوسف بن محمد بن زياد و ابوالحسن علي بن سـيـار كـه از ثقات شيعه اماميه هستند از سال 254 ق كه حضرت به امامت پرداختند لغايت سال 260 ق كـه سـنـه وفـات امـام (ع) است املاء فرموده اند و آن را شيخ صدوق (م 381 ق) از طرق مختلف از ابويعقوب يوسف و ابوالحسن علي روايت مي كند. شـيـخ آقـابـزرگ تهراني در الذريعة طي استدلال مفصل در ده صفحه اين تفسير را از امام حسن عسكري (ع) يقيني و مسلم غير قابل انكار مي داند. دكـتر محمدحسين ذهبي كه يك سني است در كتاب خود التفسير و المفسرون بخشي مفصل به بيان نكات اعتقادي از ديدگاه خود مي پردازد. جـلد اول اين تفسير شامل تفسير استعاذه و بسمله و تمام سوره فاتحة الكتاب و بخشهاي بسياري از سوره بقره تا آيه 108.
















جلد دوم : شامل آيات متفرقه از سوره بقره از جمله تفسير آيه 153. سپس بزرگترين آيه قرآن كريم آيه 282 سوره بقره يعني آيه تداين. نسخه هاي خطي اين تفسير در اكثر كتابخانه هاي عمومي و خصوصي موجود است و نخستين بار در تـهـران به سال 1268 ق چاپ سنگي سپس مجددا تجديد چاپ گرديده و در سال 1409 ق در قـم تـوسـط مؤسسه المهدي به طبع رسيده و حجة الاسلام رضا استادي بر آن مقدمه اي مشروح نوشته است و در آن صحت صدور اين تفسير را از امام حسن عسكري (ع) مسلم و قطعي نشمرده است. اين تفسير در قرون متمادي توسط علماء و مفسران ايراني تبار مكررا به فارسي ترجمه شده است. از جـمـله : 1) ترجمه فارسي توسط ابوالحسن علي فرزند حسن زواري (زنده در سال 947 ق) از مفسران عصر صفوي. نسخه هايي از اين ترجمه امروزه در دست مي باشد. مترجم داراي تفسير ديگري به نام تفسير ترجمة الخواص مي باشد. 2) ترجمه اين تفسير به قلم ميرزا ابوالقاسم حسيني ذهبي شيرازي مشهور به ميرزا بابا. 3) ترجمه ديگري به قلم مولي عبداللّه بن نجم الدين معروف به فاضل قندهاري (م 311 ق). 4) ترجمه تفسير مزبور به زبان اردو موسوم به آثار حيدري في ترجمة تفسير العسكري به قلم سيد شريف حسين صاحب هندي كه با تقريظ سيد نجم الحسن لكنهوي در هندوستان به طبع رسيده است. مـنـابع : تفسير، امام حسن عسكري (ع) چاپهاي مختلف ؛ التفسير و المفسرون، 2/79 - 98؛ اعيان الـشيعة، 2/40 - 44؛ الذريعة، 4/89 - 90 و 283 - 293؛ فهرست الفبائي كتب خطي آستان قدس، 134؛ فـهرست نسخه هاي خطي كتابخانه مرعشيه قم، 2/71 - 72؛ سفينة البحار، 1/259؛ الاعلام، 2/200.
تفسير عياشي
اثر ابوالنصر محمد (م ب 460 ق) فرزند مسعود بن عياش سلمي تميمي سمرقندي كوفي معروف به عياشي، از اعاظم محدثين و مفسررين اماميه. عياشي حدود 260 ق وارد عراق گرديد و از شيوخ علماي شيعه در كوفه و بغداد تفسير و حديث و ساير علوم اسلامي را فراگرفت. ايـن تـفسير كه به شيوه و سبك روائي تاليف گرديده است در تفسير آيات قرآني، مناقب خاندان عصمت و طهارت (ع) را با ذكر ماثوره درج كرده است. جلد اول اين تفسير كه شامل سوره حمد تا آخر سوره الكهف است در دسترس قرار دارد. مجلد دوم اين تفسير از كتب مفقوده به حساب مي آيد. دو نسخه قديمي از اين تفسير از كتب مفقوده به حساب مي آيد.
دو نـسـخـه قـديـمي از اين تفسير را علامه مجلسي (م 1111 ق) ديده است كه مانند نسخه هاي موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است. ايـن تـفـسـيـر در سـال 1380 ق در قـم بـه تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي و با مقدمه علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان جزء اول از فاتحة الكتاب تا سوره انعام و جلد دوم از سوره اعراف تا پايان سوره كهف به چاپ رسيده سپس مكررا تجديد طبع يافته است. ابوالعباس نجاشي (م 450 ق) پس از توثيق وي نام تفسير و ساير مؤلفات مفسر را توسط استادش در روايـات ابـوعـبداللّه بن شاذان قزويني به دو واسطه روايت مي كند شيخ صدوق (م 381 ق) و شـيـخ تـلعكبري (م 385 ق) كه از شاگردان فرزند مفسر جعفر عياش هستند بواسطه فرزندان مفسر تفسير وي را روايت مي كنند. از ابـن عـيـاشـي تـفسير ديگري به نام سجود القرآن كه مربوط به تفسير آيات سجده است روايت گرديده است. مـنابع : اعيان الشيعة، 10/56؛ الاعلام، زركلي، 7/95؛ الذريعة، 4/295؛ تاسيس الشيعة، 260، 332؛ الـفـهرست، ابن نديم، 194؛ الفهرست، شيخ طوسي، 317؛ رجال، ابن داود، 335؛ رجال، نجاشي، 2/247؛ مـعـالـم الـعلماء، 99؛ فهرست الفبائي كتب خطي، كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي، 138؛ معجم رجال الحديث، 17/224؛ مفسران شيعه، 79؛ نوابغ الرواة في رابعة المثات، 305.
تفسير فضل بن شاذان
اثـر ابـومـحـمـد الـفـضل (م 260 ق) فرزند شاذان بن خليل رازي نيشابوري، از علماي تفسير و متكلمين و فقهاي اماميه از ثقات اصحاب ائمه ثلاثه حضرت علي بن موسي الرضا و علي الهادي و حسن عسكري عليهم السلام. نـجـاشـي از قـول ابوالقاسم يحيي بن زكريا كنجي مؤلفات وي را 180 عنوان ياد كرده است و 48 عنوان آن را نام برده است. ابن نديم در الفهرست در چند محل از فضل بن شاذان نام برده است. و او را از مـؤلـفـيـن شـيـعه ضبط كرده و نيز تفسير قرآن كريم و كتاب القراءآت او را كه به شيوه اشعريان نوشته شده است معرفي مي كند. علامه حلي پس از توثيق وي مي نويسد كه : نمي توان از ذكر او چشم پوشيد چرا كه رئيس طايفه ماست، خداوند از او خشنود باشد. احاديث او را در تفاسير روائي در تفسير آيات قرآن نقل كرده اند. داوودي در طـبـقات المفسرين وي را از مفسران شيعي ياد كرده و دو تفسير از او نام برده است : تفسير قرآن و تفسير القراءآت قرآن. مـنابع : الاستبصار، 3/362؛ الاعلام، زركلي، 5/149؛ تاسيس الشيعه، 344؛ الذريعة، 4/300؛ رجال، ابـن داود، 272؛ رجـال، علامه حلي، 132؛ رجال، كشي، 451؛ رجال، نجاشي، 2/168؛ رجال، شيخ طوسي، 240 و 434؛ الفهرست، ابن نديم، 29؛ الفهرست، شيخ طوسي، 254؛ مفسران شيعه، 77؛ نـوابـغ الرواة في رابعة المئات، 217؛ تهذيب الاحكام، 72/6؛ الكافي، 3/419، 4/331، 6/143؛ من لا يحضره الفقيه، 1/195، 200؛ طبقات المفسرين داودي، 2/30.
القراءآت ؛ تفسير التنزيل و التحريف
اثر ابوعبداللّه احمد (م ح 268 ق) فرزند محمد بن سيار بصري اصفهاني كاتب معروف به سياري و منسوب به جدش سيار، از محققين بنام اماميه و اكابر مفسران شيعه. مفسر در عصر امام حسن عسكري (ع) كاتب آل طاهر بود.
حديث و تفسير را از امامين علي الهادي و امام حسن عسكري عليهما السلام اخذ كرد. مـفسر از مشايخ سلامة بن محمد مهزيار است و ثقة الاسلام كليني بر روايات مفسر اعتماد كرده و ابن ادريس در مستطرفات از مولفات وي و تفسير او نقل مي كند. و عده اي از علما از تفسير او نقل كرده اند.
عـلامـه مـيـرزا حـسـين نوري نسخه اي از اين تفسير را داشته است و در كتاب خويش مستدرك الـوسـائل از ايـن تـفسير نقل مي نمايد و همچنين نسخه نفيسي در كتابخانه شيخ محمد سماوي مـوجـود بوده است و شيخ حسن بن سليمان حلي از اين تفسير به نام التنزيل و التحريف ياد كرده است. سعد بن عبداللّه در كتاب مختصر بصائر نقل مي نمايد. وي از جـمـله مفسران شيعه است كه چند تفسير در فنون قرآن تاليف نموده است از جمله : ثواب القرآن و از ديگر آثار وي كتاب الغارات ؛ النوادر؛ الطب. الـفـهرست سال وفات وي را 368 ق ياد كرده است و احتمالا اشتباه است چون ابن حجر در لسان الميزان وي را از علماي اواخر مائه سوم ذكر نموده است. مـنـابـع : اعـيان الشيعة، 3/116؛ الاستبصار، 1/37؛ الاعلام، زركلي، 1/209؛ تاسيس الشيعة، 366؛ جامع الرواة، 1/67؛ الذريعة، 17/52؛ رجال، ابن داود، 422؛ رجال، علامه حلي، 203؛ رجال، كشي، 505؛ رجـال، نـجاشي، 1/211؛ رجال، شيخ طوسي، 411، 427؛ الفهرست، شيخ طوسي، 44؛ لسان الميزان، 1/252؛ معالم العلماء، 13؛ معجم رجال الحديث، 2/282، 284.
تفسير ابن فضال صغير
اثر ابوالحسن علي (206 - ب 270 ق) فرزند حسن بن فضال كوفي معروف به ابن فضال صغير، از مفسران اماميه و علماي فقه و حديث و از اصحاب امام دهم و امام يازدهم عليهما السلام. مفسر و پدرش ابن فضال كبير فطحي مذهب بودند. اجماع علماي رجالي بر اين عقيده اند كه ابن فضال كبير از عقيده خود عدول كرد. نجاشي و شيخ طوسي پدر و پسر را توثيق مي كنند.
علامه حلي در رجال خود مي نويسد چنانچه ابن فضال صغير هم از مذهب خود عدول نكرده باشد مـن او را تـوثـيـق كـرده و بر روايات وي اعتماد دارم اگرچه مذهب فاسد داشته باشد (فطحيه عـبـداللّه بـن امـام جـعـفر الصادق را كه هفتاد روز بعد از پدرش زنده بود امام مي دانند و سيزده امامي اند). مفسر از آن دسته از مفسران شيعه است كه به تاليف يك تفسير در علوم قرآن كريم اكتفا نكرده و داراي تفاسير متعدد است. نـجاشي در رجال خود بيش از چهل عنوان از مؤلفات او را ضبط كرده و از جمله آنها كتاب تفسير قرآن و كتاب التنزيل من القرآن و التحريف است. تـفسيرهاي مفسر به همان شيوه روائي است كه در قرن سوم رواج داشت و احاديث و روايات را از ائمه اطهار (ع) در تفسير آيات قرآن كريم نقل مي كرده است. در كتب معتبر شيعه و تفاسير مفسران اماميه روايات او بسيار است. از جـمـلـه در تـفسير فرات الكوفي كه به چاپ رسيده است و تفسير كنزالعرفان ملا محمد صالح بـرغـاني و ديگر تفاسير چاپي و خطي و همچنين از تفسير او در كتاب التوحيد نيز چاپ گرديده است. داوودي در طبقات المفسرين خويش وي را از مفسرين شيعه ياد كرده و كتاب فضائل القرآن را از تفاسير وي ضبط كرده است. مـنـابـع : الاسـتـبـصـار، 1/146، 2/7، 4/168؛ تاسيس الشيعة، 335؛ تهذيب الاحكام، 4/7، 9/322؛ الـذريـغـة، 4/245؛ رجـال، ابـن داود، 483؛ رجـال، علامه حلي، 93؛ رجال، كشي، 445؛ رجال، نـجـاشـي، 2/82؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/397؛ الفهرست، شيخ طوسي، 2216؛ عيون اخبار الـرضـا، 1/129، 210؛ كامل الزيارات، ابن قولويه، 35؛ معالم العلماء، 65؛ مفسران شيعه، 71؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 274.
نوادر علم القرآن
اثـر شـيـخ ابوالحسن محمد (م ح 275 ق) فرزند احمد بن محمد بن حارث معروف به حارثي، از محدثين و مفسران اماميه.











تفسير مورد بحث به زبان عربي و به شيوه روائي است و ابوالعباس نجاشي آن را از طريق استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزويني روايت مي كند. و هـمـچـنـيـن شيخ طوسي در الفهرست آن را ضبط كرده و روايت مي كند و نيز در كتاب رجال خويش مفسر را در قسم (في من لم يروعن الائمه (ع)) ذكر مي نمايد. مـنـابـع : جامع الرواة، 2/62؛ الذريعة، 24/347؛ رجال، شيخ طوسي، 512؛ رجال، نجاشي، 2/300؛ الفهرست، شيخ طوسي، 177؛ معجم رجال الحديث، 15/18.
تفسير برقي صغير
اثر شيخ ابوجعفر احمد (م 274 يا 280 ق) فرزند محمد بن خالد قمي برقي منسوب به برق رود از قراء شهر قم از محدثين اماميه و مفسرين شيعه. جـدش را يـوسف بن عمر والي عراق به زندان افكند و پس از شهادت زيد بن علي او را به شهادت رساند. خالد كه در آن هنگام كودك بود با پدرش عبدالرحمن به قم گريخت سپس به قريه برق رود پناه برد. مفسر از جمله علماي شيعه است كه به تاليف چندين تفسير در علوم قرآن كريم پرداخت و نيز در ساير علوم مؤلفات زيادي دارد. از مؤلفات وي در فنون و تفسير قرآن تفسير برقي صغير؛ كتاب فضل القرآن ؛ كتاب التاويل. مشهورترين مؤلفات مفسر كتاب المحاسن اوست كه شامل رواياتي در تفسير آيات قرآني مي باشد و اكثر مفسران شيعه در تفسيرهاي خود از كتاب المحاسن نقل نموده اند. تفسير مورد بحث هم مانند كتاب المحاسن به شيوه روائي بوده است و در تفسير آيات قرآن كريم از روايات و احاديث ائمه اطهار (ع) بهره گرفته و اسناد جمله اي از روايات به ابوجعفر احمد برقي منتهي مي گردد و در كتب اربعه و ساير كتب معتبر شيعه ذكر شده است. داوودي در طبقات المفسرين پس از ذكر تفسير وي به نام فضائل القرآن او را چنين وصف كرده (و اصـلـه كـوفـي مـن كبار الرافضه) نجاشي و شيخ طوسي كه تفسيرهاي او را نام برده اند به سه واسطه از وي روايت كرده اند. مـنابع : الاستبصار، 1/149، 3/251؛ تفسير البرغاني، 1/62؛ جامع الرواة، 1/63؛ رجال، ابن داود، 40؛ رجـال، عـلامـه حـلي، 14؛ رجال، شيخ طوسي، 398؛ رجال، نجاشي، 1/204؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/72؛ الـشيعه و فنون الاسلام، 76؛ الذريعة، 4/263؛ الفهرست، ابن نديم، 276؛ الفهرست، شـيخ طوسي، 37؛ كامل الزيارت، 49؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 405؛ معالم العلماء، 11؛ الكافي، 5/357.
تفسير محمد بن العباس
شيخ محمد (م ح 280 ق) فرزند عباس، از محدثين و مفسران شيعه. تـفـسـير مورد بحث به زبان عربي و به شيوه روائي و طي تفسيرهاي روائي شيعه از آن نقل شده است. و مـفسر پس از ذكر آيه در تفسير آن از روايات و احاديث ائمه اطهار (ع) بهره گرفته است و علي بن ابراهيم قمي با يك واسطه از مفسر در تفسير خود معروف به تفسير القمي روايت كرده است. مـفـسر غير از ابوعبداللّه محمد بن العباس معروف به ابن الحجام صاحب تفسير و غير از ابوعبداللّه محمد بن عباس غاضري متوفي حدود سال 300 ق مي باشد كه هر سه آنها در اسم و نام پدر و كنيه متحد و هم زمان هستند. مـنابع : الاستبصار، 4/18 به بعد؛ تفسير القمي، 2/294 به بعد؛ تهذيب الاحكام، 6/51 به بعد؛ جامع الرواة، 2/134؛ الفهرست، شيخ طوسي، 180؛ معجم رجال الحديث، 16/197.
تفسير القرآن العظيم
اثر ابومحمد سهل (200 يا 201 - 283 ق) فرزند عبداللّه تستري يا شوشتري. در شوشتر قبر وي مزار معروف است از ائمه صوفيه و اكابر متكلمين عصر خود بود. عـرفـان و تـصـوف را از دائي خـود محمد بن تسوار فراگرفت و در مكه معظمه با شيخ ذالفنون مـصري ملاقات داشته و از وي استماع حديث نموده است تفسير مذكور قبلا در هندوستان چاپ گرديده و در چاپخانة السعادة قاهره تجديد چاپ گرديده است. قاضي نوراللّه شوشتري در مجالس المؤمنين با استناد به گفته هاي او قائل به تشيع او شده است. اين تفسير قديميترين تفسير عرفاني قرآن به شمار مي آيد. مـنـابـع : الاعلام، زركلي، 3/143؛ حلية الاولياء، 10/189 - 212؛ خزينة الاصفياء، 2/163؛ آثار عجم، 371؛ تحفة الاحباب، 141؛ شذرات الذهب، 2/182 - 184؛ طبقات الصوفية، 206؛ كشف المحجوب، 112؛ معجم المطبوعات العربية و المعربة، 1/635؛ مفسران شيعه، 76؛ نفحات الانس، 45؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان، 2/429 - 430.
تفسير ابي حنيفه دينوري
مفسر ابوحنيفه احمد (م 282 ق) فرزند داود بن وتند معروف به دينوري از مشاهير علماي نحو و لغت منجم مفسر مؤرخ شيعي و ايراني تبار است. ابـوحـيـان توحيدي نيشابوري (م 380 ق) در وصف دينوري مي نويسد او حكمت و فلسفه و بيان عـرب را بـا يـك ديـگر آميخته و در هر فني يد طولا دارد سپس اضافه نموده سه تن هستند بين مـتـقـدمين و متاخرين چنانچه ثقلين جمع گردند و تا پايان جهان فضائل آنان را ستايش نمايند هرگز حق آنها اداء نگشته است يكي از اين سه تن ابوحنيفه دينوري است. تفسير دينوري در سيزده جلد به زبان عربي بوده و چنانچه از ساير مؤلفاتش استفاده مي گردد به شيوه كلامي و ادبي و فلسفي است و نيز ابوريحان توحيدي آن را در سيزده جلد مي خواند و تمامي شرح حال نويسان آن را از مؤلفات و آثار وي ضبط كرده اند است. دينور با كسر دال و ياء و فتح نون و واو و سكون راء شهري است واقع بين كنگاور و كرمانشاه. منابع : الاخبار الطوال، م - ذ؛ انباه الرواة، 1/41؛ ايضاح المكنون، 1/43؛ بغية الوعاة، 1/306؛ البداية و الـنـهـايـة، 11/72؛ الذريعة، 4/252؛ سير اعلام النبلاء، 13/422؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/42؛ الـفـهـرسـت، ابن نديم، 86؛ كشف الظنون، 1/108؛ معجم الادباء، 3/26؛ معجم المؤلفين، 1/218؛ اعلام، 1/123؛ نزهة الالباء، 305.
تفسير ثقفي
اثـر ابواسحق ابراهيم (م 283 ق) فرزند محمد بن سعيد ثقفي كوفي اصفهاني از زعماي شيعه در كوفه و اصفهان و مفسرين. ثقفي ابتدا زيدي مذهب بود، سپس از عقيده خود عدول كرد و به اماميه اثني عشريه گرويد. و از كوفه به اصفهان هجرت نمود و كرسي تدريس مناقب و حديث و فقه اهل البيت عليهم السلام را بـدسـت گـرفت تا اينكه در اصفهان فوت كرد و نيز جدش سعيد بن مسعود برادر ابي عبيد بن مـسعود عم مختار است كه حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) او را والي خود در مدائن تعيين نموده بود و حضرت امام حسن (ع) در روز ساباط به او پناه برد. ابن حجر در لسان الميزان مي گويد (كان غاليا في الزفض) مؤلفات ديگر ثقفي از جمله دو تفسير قرآن و ما نزل من القرآن في اميرالمؤمنين (ع) را ياد كرده اند و ابن نديم در الفهرست مي نويسد: (من الثقات العلماء المصنفين). داوودي در طبقات المفسرين خود تفسير قرآن وي را ضبط كرده است. تـفـسـير وي به شيوه روائي است و نيز روايات او در كتب معتبر شيعه ذكر شده و ابوالحسن علي قـمـي و هـمـچـنين ابن قولويه و صدوق و سيد ابن طاووس روايت او را در مؤلفات خويش ذكور نموده اند. منابع : تاريخ اصفهان، ابن نديم، 1/187؛ تفسير، قمي، 2/335؛ الذريعة، 4/268؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/18؛ رجـال، ابن داود، 17؛ رجال، شيخ طوسي، 451؛ الفهرست، شيخ طوسي، 16؛ لسان الميزان، 1/102؛ رجال، علامه حلي، 5؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 8؛ معالم العلماء، 3؛ كامل الزيارات، ابن قولويه، 186؛ مفسران شيعه، 77.
تفسير حبري
اثر ابوعبداللّه حسين (م 286 ق) فرزند حكم بن مسلم كوفي حبري از علماي تفسير و محدثين و فقهاي عصر خويش. وي شيعي مسلك و زيدي مذهب بوده است. تفسير مورد بحث در يك جلد به زبان عربي به شيوه روائي و كلامي است. حـبـري در ايـن تـفسير بسياري از آيات قرآن مجيد را كه در فضائل حضرت اميرالمؤمنين (ع) و خـانـدان عـصـمت و نبوت (ع) است جمع كرده و به مدد احاديث از طريق شيوخ روات كه مورد قبول تمام فرق مسلمين است مستندا به رسول اللّه (ص) به تفسير آنها پرداخته است. نظم اين اثر به ترتيب سوره هاي قرآن كريم است. امـروزه چـند نسخه كهن و نفيس خطي از اين تفسير در دست است نخست نسخه كهن و نفيس خطي از اين تفسير در دست است نخست نسخه كتابخانه مجمع علمي ازبكي تاشكند به شماره 2988 و ايـن نسخه در شوال 661 ق از نسخه مدرسه مستنصريه كه بخط ابوالحسن علي بن هلال بـغـدادي معروف به ابن البواب (م 413 ق) بود استنساخ گشته است و نسخه دوم منسوخ بخ ط يـاقـوت مـسـتـعصمي مورخه 696 ق از مخطوطات كتابخانه مجلس شوراي اسلامي شماره 401 موجود است. اين تفسير به نام (ما نزل من القرآن في اهل البيت ع) به تحقيق سيد احمد حسيني اشكوري در قم بـه سـال 1359 ق بـه طـبع رسيده و مؤلف آن به نام الحسين بن الحكم الحيري معرفي گرديده است. سـپـس بـا تـحـقـيق كامل و مقدمه اي مبسوط از سيد محمدرضا حسيني جلالي كه در پايان آن فهارس آيات قرآن و احاديث و الفاظ خاصه آمده چاپ گرديده است. گفتني است كه اين تفسير در كتب احاديث و فهارس به نامهاي مختلف ذكر شده است. نسخه تاشكند به نام تنزيل الايات المنزله في مناقب اهل البيت (ع) معرفي گرديده است. در صفحه اول نسخه مجلس ما نزل من القرآن في علي بن ابي طالب (ع) معرفي گرديده است. ابن شهر آشوب در معالم العلماء مؤلف را الحيري مي خواند و نام اين تفسير را ما نزل من القرآن فـي اهـل البيت (ع) ضبط كرده است كه تمامي آنها يكي هستند و نيز فرات كوفي در جاي جاي تفسيرش 35 مورد از او در فضائل اميرالمؤمنين علي (ع) و خاندان طهارت نقل نموده است.













منابع : تفسير الحبري مقدمه به قلم سيد محمدرضا حسيني جلالي، 9 - 230؛ معالم العلماء، 144؛ لسان الميزان، 2/201 - 202.
معاني القرآن
اثـر يـحـيـي (مدينه 220 - صعده 298 ق) فرزند حسين بن القاسم ملقب به الهادي الي الحق از احفاد حضرت علي بن ابي طالب (ع)، از ائمه و علماي زيديه و مردي سلحشور بود. در 283 ق ابـوالـعـتـاهـيـة هـمـداني از ملوك يمن يحيي را به يمن دعوت نمود و با او به عنوان اميرالمؤمنين بيعت كرد و ساير عشاير نيز با او بيعت نمودند. يحيي عليه بني العباس قيام كرد و بالاخره تمام يمن را متصرف شد. وي نخستين سلطان زيدي در يمن است.
تفسير مورد بحث به زبان عربي در 9 جلد بزرگ، و در تمامي قرآن از سوره فاتحه الي سوره الناس و از مـنـابـع مـورد وثوق اكثر علماي زيديه مي باشد و نسخ متعددي امروزه در يمن از آن موجود است. يـحيي الهادي الي الحق داراي تاليفات زيادي است كه صاحب كتاب مؤلفات الزيديه 74 عنوان از آنها را ياد كرده است. از آن جـمـلـه است : تفسير الامام الهادي الي الحق، اين تفسير در 6 جلد از سوره منافقون تا سورة النباء كه در تتمه و تكمله تفسير جدش القاسم بن ابراهيم و عمويش تاليف كرده است.
تفسير آية الكرسي
ابـن تـفـسـيـر بـه زبـان عربي در بيان آيه 256 سوره بقره (آية الكرسي) با مذاق زيدي مفسر آن مي باشد كه در يك جلد و در كتابخانه هاي عمومي و خصوصي يمن موجود است. مـنـابـع : هر سه تفسير فوق الذكر؛ اعلام، زركلي، 8/141؛ بلوغ المرام، 146؛ الفهرست، ابن النديم، 194؛ معجم المؤلفين، 13/191 - 192؛ مؤلفات الزيديه، 1/314، 3/32؛ هدية العارفين، 2/517.
تفسير خزاز
اثر ابوعبداللّه احمد (م ح 295 ق) فرزند حسن خزاز، از علماء مفسر اماميه. شيخ طوسي در كتاب خود الفهرست تفسير قرآن وي را ضبط كرده است و نيز ساير كتب رجالي او را از مفسران شيعه ذكر نموده اند و تفسير وي به شيوه تفسيرهاي روائي است و به زبان عربي. مـنـابـع : جـامع الرواة، 1/45؛ الذريعة، 4/273؛ رجال، ابن داود، 25؛ الفهرست، شيخ طوسي، 60؛ معجم رجال الحديث، 2/84؛ مفسران شيعه، 78.
فضل القرآن
اثر شيخ ابوجعفر محمد (م 290 ق) فرزند حسن بن فروخ صفار، از علماي حديث و مفسران شيعه. عـلـوم اسـلامـي و حديث و تفسير را از امام حسن عسكري (ع) فراگرفت و نيز از جمع كثيري از اكابر محدثين شيعه اخذ حديث كرد. سپس كرسي تدريس را به دست گرفت و جمعي از اكابر علماء شيعه در حوزه او تربيت يافتند. تـفسير وي به زبان عربي در يك جلد به شيوه روائي طي تفسيرهاي روائي و كتب حديث شيعه و كتب اربعه نقل گرديده است. ابوالعباس نجاشي تفسير مذكور را توسط استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزويني و ابوحسين علي بن احمد اشعري با سه واسطه روايت مي كند. مفسر صاحب كتاب بصائر الدرجات است كه مكررا در ايران و نجف اشرف به طبع رسيده است. مـنابع : الاستبصار، 1/65؛ ايضاح المكنون، 1/185؛ جامع الرواة، 2/93؛ الذريعة، 16/271؛ رجال، ابن داود، 307؛ رجـال، شـيـخ طـوسـي، 436؛ رجال، نجاشي، 2/252؛ الفهرست، شيخ طوسي، 170؛ هدية العارفين، 2/24؛ تهذيب الاحكام، 1/93.
/ 1