بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دخالت ديگران و عوامل تحکيم روابط يکي از علل ايجاد اختلاف بين زوجهاي جوان، مداخله ديگران اعم از پدر و مادر و ... مي باشد. الف) مداخله يا دلسوزي: گاهي پدر و مادر درباره نحوه زندگي، چگونگي معاشرت ها و صرف هزينه ها و ... اظهار نظر مي كنند به نظر آنها اين توصيه مي تواند به آينده و پيشرفت فرزندانشان كمك كند. فرزندان نيز بايد با كمال حوصله آنها را گوش كنند و از تجارب يك عمر زندگي آنها استفاده كنند. اما گاهي پدر و مادر با بيان مسائلي يا اعمال سليقه هايي در زندگي زوج هاي جوان دخالت مي كنند و مي خواهد در همه شئون زندگي آنها تصميم گيرنده باشند اين كار به خانواده جديد و نوپاي تازه داماد و عروس ضربه مي زند. پدر و مادر نيز بايد از دور بر زندگي فرزندان خود نظارت داشته باشند در موقع ضرورت به كمك آنها بروند اما نبايد طوري عمل كنند كه به استقلال خانواده فرزندشان ضرري بخورد. اگر فرزندي احساس كرد كه پدر يا مادرش با دخالت هاي بي مورد مانع از زندگي آنها مي شود مي تواند خيلي مهربانانه و با زبان محبت آنها را به شكل غير مستقيم متوجه كارشان كنند و با بيان عبرت هاي بيروني به آنها گوشزد كنند كه اگر دخالت هاي آنها جدي شود ممكن است يك زندگي را از هم بپاشاند اما فرزندان نبايد هرگز جلوي همسر خود به مادر يا پدر اخطار دهد بايد با خواهش، محبت بيشتر آنها را از دخالت باز دارند، همسر نيز بايد به شريك زندگي خود اجازه دهد كه به والدين خود اظهار محبت كند طوري برخورد نكند كه والدين تصور كنند فرزندشان را از دست آنها بيرون كشيده اند و در خدمت خود گرفته اند. گاهي همسايه ها و ... از سر دلسوزي و يا از روي غرض و حسادت در زندگي ديگران دخالت مي كنند و با مطالب نااميد كننده رابطه زن و شوهر را به هم مي زنند كه بايد جلوي آنها گرفته شود. البته خانواده ها و اعضا آنها بايد براي اين كه بين خودشان محكم تر شود و هيچ دخالتي نتواند خللي در نظم خانوادگي آنها ايجاد کند يك سري برنامه هايي در زندگي خود داشته باشند. ب) دخالت هاي پسنديده: گاهي در خانواده اي جنگ و نزاع است كه ممكن است با يك واسطه گري ظريف و يك دروغ مصلحتي بين آنها آشتي داد در اين جا طبق قرآن[1] و روايات، اصلاح بين افراد با دقت و ملاحظه بدون اشكال است و بايد دقيق باشد كه باعث بدتر شدن وضع نشود اصلاح بين مردم نشانه شرافت نفس است و در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه اصلاح نفس برترين صدقات است.[2] ج) دخالت هاي ناپسند: دخالت هاي ناپسند از آفات زبان است كه به شكل هاي مختلفي مثل سخن چيني، غيبت، ايجاد شايعه، تهمت، دلسوزيهاي بي مورد، بدبين كردن اعضاء خانواده به همديگر و ... ظاهر مي شود، در خطبه همام (نهج البلاغه) درباره صفات متقين آمده است كه لا يَخُوضُ في ما لا يَعينه يعني مؤمن حقيقي در چيزي كه مربوط به او نيست دخالت نمي كند. -- حال سوال اين است كه چگونه مي توان جلو دخالت هاي بي مورد را گرفت؟ د) شيوه هاي مقابله با دخالت هاي بي جا 1. استحكام روابط بين اعضاء: وقتي روابط محكم بود دخالت ها و سخنان او بي اثر مي ماند. مولفه هاي تحكيم روابط اعضاء خانواده عبارتند از:[3] 1-1. تفهيم و تفاهم: جو گفتگو و مفاهمه را در كانون گرم خانواده برقرار كنيد و در موقعيت هاي مناسب انتظاراتشان را از يكديگر بيان كنيد و وظايف خود را نسبت به همديگر معين كنيد. 1-2. نكات مثبت يكديگر را تقويت كنيد. 1-3. از به رخ كشيدن نكات منفي براي تحقير پرهيز كنيد. 1-4. به احساسات همديگر اهميت بدهيد. 1-5. خوب به درد و دل هاي همديگر گوش دهيد و موقع گوش دادن در انديشه جواب دادن نباشيد. 1-6. سعي شود به جاي به كار بردن عبارات حتماً، بايد، فقط و فقط و ... از كلمات بهتر است فكر مي كنم، آيا دوست داري، اگر اجازه بدهي و ... استفاده نماييد. 1-7. حتي المقدور از نصيحت و اندرز مستقيم دوري نموده و بيشتر از تجربيات خود صحبت كنيد. 1-8. از مقايسه كردن همسر، فرزندان و ... با ديگران پرهيز شود. 1-9. حداقل يك شب در هفته در كنار يكديگر بنشينيد و با بيان مسائل زندگي از همديگر كمك فكري بگيريد. 1-10. حتي المقدور همسر و فرزندان را با محيط و نوع كار خود آشنا سازيد. 1-11. از زحمات همديگر تقدير به عمل آوريد. 1-12. عبادت و دعا را جزء برنامه هاي اصلي خانواده قرار دهيد چرا كه نسخه روان شناسان و روان پزشكان امروزي براي سلامت جسم و روان است.[4] اگر خانواده اي چنين كرد به استحكام خود افزوده ديگر دخالت هاي بي مورد نزديكان و يا غريبه ها نمي تواند به آن آسيبي برساند. 2. ناديده گرفتن سخنان فرد مداخله گر و بستن راه او و اجازه ندادن به دخالت هاي بي مورد (موضوع سخن را عوض كردن، جلسه را ترك كردن، غير مستقيم و محترمانه به او اخطار دادن و ... . 3. غير مستقيم او را با حقيقت زشتي كارش آشنا كنيم اول از در محبت و تكريم شخصيت او وارد شويم چرا كه اين چنين افرادي در واقع احساس حقارت و كمبود شخصيت و خلأ عاطفي مي كنند، اگر اين امر نيز اثر نداشت بدون هيچ ملاحظه اي به او هشدار مي دهيم كه احترام خودش را با دخالت نكردن حفظ كند و الا با او قطع رابطه مي كنيم. البته ناگفته نماند اگر اين افراد والدين باشند بايد خيلي دقيق با آنها برخورد كرد و علاوه بر اين كه جلوي دخالت آنها را مي گيريم بايد در بين خانواده ها با وحدت به اصل و ثبات آن كمك كنيم (خانواده بايد چون كوهي شود و اعضا آن با هم منسجم گردند تا هيچ دخالتي نتواند به آن آسيب برساند).
[1] . همانا مؤمنين با يكديگر برادرند پس ميان برادران خود در صورت نزاع و اختلاف صلح و آشتي برقرار كنيد (سوره حجرات، آيه 10). [2] . خلاصه معراج السعاده، شيخ عباس قمي، ص 140، موسسه در راه حق (بيتا). [3] . خبرنامه دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، سال چهارم، شماره 84، 83، خرداد 83، ص 54. [4] . رويكردي انتقادي به خاستگاه دين از نگاه فرويد، غلامحسين توكلي، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردي، 1378، ص 70. محمد حسين قديري - مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه