بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مشاوره ازدواج و ملاكها روان شناسان و متخصصان خانواده، شرايط و ملاکها و ويژگيهايي را براي ازدواج توصيه مي کنند. اين توصيه ها را مي توان به دو دسته تقسيم نمود: شرايط و ويژگيهاي فردي - ملاکهاي ازدواج. الف) شرايط و ويژگيهاي فردي اولين مسائل مطرح در ازدواج، زمان و سن مناسب و ميزان رشد فرد براي ازدواج است. در اين رابطه سه شرط اساسي را به اختصار مي توان نام برد: 1- بلوغ جسماني و رواني و اجتماعي 2- داشتن هدف و انگيزه براي ازدواج، و 3- داشتن اطلاعات لازم در مورد انتظارات، تکاليف و وظايف در زندگي زناشويي. اين عوامل به شرح زير مورد بررسي قرار مي گيرد: - رشد جسماني: رشد جسماني دختر و پسر که شناخت آن چندان هم دشوار نيست در حقيقت آمادگي هاي فيزيولوژيکي آنان براي ازدواج است، ضمن آنکه انسان به عنوان يک کل مطرح است و همه ابعاد رشد با يکديگر ارتباط تنگاتنگ دارند. رشد جسماني در حد بيشتري در رشد و سازگاري رواني و اجتماعي فرد تأثير گذار است و در حقيقت نخستين شرط قابليت زناشويي و پدر يا مادر شدن است که از اهداف مهم ازدواج به حساب مي آيد. - رشد اخلاقي: اخلاق نيکو از بهترين سرمايه هاي هر فرد و از مهمترين شرايط لازم براي ازدواج است. رسول اکرم - صلي الله عليه و آله - مي فرمايند: همانا بر انگيخته شدم تا مکارم اخلاق را بين مردم زنده کنم و زماني که از حضرتش سؤال شد که دختران خود را به ازدواج چه افرادي درآورند؟ درپاسخ فرمودند؛ کسي که اخلاقش نيکو و ديندار باشد. در زندگي زناشويي زن و مرد بايد اصول اخلاقي، از قبيل احترام به يکديگر، ملايمت در سخن گفتن، گذشت، عفو و اغماض را در حدّ امکان رعايت کنند. - رشد عقلي: پس از بلوغ جسماني و حسن خلق، ريشه فکري يعني مجموعه فعاليتهاي ذهني فرد که انديشه ها، ديدگاه ها، نگرشهاي کلي و توانايي هاي حل مسأله را در او تعيين مي کند از اهميت بالايي برخوردار است. به فرمايش حضرت علي - عليه السلام - عاقل کسي است که هر کاري را در جاي خود انجام دهد. و به کمک عقل راه ضلالت را از خوشبختي تشخيص دهد. بديهي است همانگونه که افراد از لحاظ رشد جسماني متفاوت هستند، از نظر رشد عقلاني نيز تفاوت دارند. نکته مهم از رشد عقلي که در زندگي زناشويي تأثير دارد، توانايي و قابليت انديشيدن و قدرت تميز صحيح از غلط است. - رشد اجتماعي: زناشويي، زندگي مشترکي است که زن و مرد طي آن در مجموعه اي از مناسبات و تعاملهاي اجتماعي قرار مي گيرند. بنابر اين پسر و دختر بايد از رشد اجتماعي لازم برخوردار باشند. بدين معني که قادر به ايجاد رابطه اجتماعي بوده، به ديگران احترام بگذارند و نقش و وظايف و مسئوليتهاي خويش را در برابر قراردادها و مناسبات اجتماعي به نحو مطلوب انجام دهند. - رشد عاطفي: رشد عاطفي عبارت از توانايي در کنترل احساسات منفي و مثبت و بروز نفرت و خشم، عشق و شادي در محدوده مورد قبول جامعه است. زن و مرد بايد توانايي داد و ستد عاطفي و تبادل مهر و محبت و عواطف را نسبت به يکديگر و همه افرادي که به گونه اي بر اثر اين ازدواج با آنان مرتبط خواهند شد، داشته باشند. ب) ملاکهاي ازدواج هر اندازه دختر و پسر از نظر ويژگيهاي گوناگون نزديکتر باشند ترکيب آن دو در زندگي زناشويي استوارتر و عميق تر خواهد بود. اين مجموعه ويژگيها در منابع اسلامي با عنوان اصول کفويت و همانندي عنوان شده است که در ابعاد گوناگوني چون: سن، وضعيت رواني، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و تحصيلي قابل بررسي است. مطالعات متعدد به عوامل زير به عنوان ملاکهاي ازدواج، که دختر و پسر مي بايد در نظر بگيرند، تأکيد مي ورزد: 1. ايمان و دينداري: پايبندي به ارزشهاي ديني و در جامعه ما به اصول آيين مقدس اسلام بدون شک يکي از عوامل خوشبختي در زندگي زناشويي است. دين به عنوان يک عامل دروني افراد را از ارتکاب به اعمال خلاف انساني باز مي دارد. علاوه بر اين زن و مرد با ايمان و تقوي از هر جهت براي تربيت فرزندان صالح شايسته تر هستند. 2. اصالت خانوادگي: اصالت خانوادگي دختر و پسر يکي از اساسي ترين ملاکهاي ازدواج، به ويژه در جامعه اسلامي ما است. شناخت خصوصيات و وضعيت تربيتي فرهنگي خانواده همسر آينده، در ايجاد تفاهم بين دختر و پسر در زندگي زناشويي نقش اساسي ايفا مي کند و مي تواند ملاک قابل اعتمادي براي چگونگي نحوه تربيت فرزندان و ارتباطات متقابل در زندگي زناشويي تلقي شود. تحقيقات نشان مي دهد که در ايران يکي از مهمترين عوامل طلاق، تفاوتهاي بارز فرهنگي تربيتي و اخلاق در خانواده هاي زن و شوهر مي باشد. 3. سن: تناسب سني بين زن و مرد، تشابه نيازها و علايق، توقعات و انتظارات را تا حدودي به دنبال دارد. عامل تناسب سني در زندگي زناشويي، که نيازهاي جنسي يکي از اهداف مهم آن است، نقش بارزي را ايفا مي نمايد. کارشناسان خانواده، با توجه به درصد تناسب هاي زن و مرد حدود 2 تا 6 سال اختلاف سن بين زن و مرد را توصيه مي نمايند. مناسب ترين سن ازدواج براي دختران بين 18 تا 22 سال و براي پسران را بين 24-28 سال عنوان نموده اند. ناگفته نماند که عامل سن، با وجود اهميت زياد آن، همانند ديگر ملاکها به تنهايي نمي تواند عامل موفقيت در زندگي زناشويي باشد، ضمن آنکه امروزه به دليل تحولات اقتصادي و اجتماعي و شرايط زندگي در شهر و روستا اين عامل تا حدودي دستخوش تغيير است. 4. تحصيلات: تشابه تحصيلي نيز در ايجاد تفاهم بين زن و مرد عامل مهمي است. هر چند که در موارد متعددي صرف تحصيلات نمي تواند تضمين کننده روابط معقول و حساب شده و تأمين کننده سلامت رواني خانواده باشد؛ ولي به هر حال زن و مردي که از نظر تحصيلات در وضعيت مشابهي قرار دارند، در بسياري از موارد در تربيت فرزندان خويش از تفاهم بيشتري برخوردارند. کسب علم و دانش به خودي خود يک مزيت و ارزش است و در رشد و تعالي فکري افراد نقش به سزايي دارد. 5. وضعيت اجتماعي اقتصادي خانواده: تشابه هاي خانواده هاي دختر و پسر از نظر وضعيت اجتماعي و اقتصادي يک اصل مهم در ايجاد تفاهم هاي بعدي بين زن و مرد است. هر چند که موارد استثنا بسياري را نيز در جامعه شاهد هستيم، بدين معني که دختر و پسر با وجود تفاوت در طبقه اجتماعي- اقتصادي، زندگي سعادتمندي را در کنار يکديگر مي گذرانند و در اين گونه موارد بي شک اصالت و تربيت خانوادگي و ايمان و اخلاق نقش تعيين کننده تري داشته است، تا تشابه هاي خانواده ها از لحاظ اجتماعي و اقتصادي. 6. زمينه هاي فرهنگي: تفاوت در زمينه هاي فرهنگي که يکي از عوامل زمينه ساز در طلاق ها مي باشد، از ديگر ملاکهايي است که پيوسته بايد مورد نظر باشد. ارزشهاي فردي و اجتماعي، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتي آداب لباس پوشيدن و غذا خوردن زن و مرد مي تواند زمينه هاي همدلي بيشتر را بين آن دو پديد آورد. به همين جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعيتهاي ارزش فرهنگي همسر آينده، از اهميت بسياري برخوردار است. به ويژه در کشورگسترده ما که در قالب يک فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگهاي متعددي برخوردار است. توجه به اين امر در مجموعه ملاکهاي ازدواج اهميت خاصي دارد و همانطور که اشاره شد تفاوت در ارزشهاي رفتاري زمينه ساز اختلاف است. بدون شک علاوه بر شرايط و ملاکهاي فوق عوامل ديگري چون وجود شرايط و امکانات ضروري جهت تأمين معاش و نيازهاي اقتصادي خانواده (مانند: شغل و درآمد مرد و حداقل امکان تأمين مسکن و حداقل هزينه برگزاري مراسم و...) ضروري است. در همين جا به خانواده هاي دختر و پسر توصيه مي شود تا در ايجاد اين امکانات زوجهاي جوان خود را ياري دهند، تا انجام اين امر مقدس مذهبي، فرهنگي و اجتماعي بين جوانان رايج و ميسور گردد. عباس آئينه چي- مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه