خواجه نصیر الدین طوسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خواجه نصیر الدین طوسی - نسخه متنی

محمد محمدي اشتهاردي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
خواجه نصیر الدین طوسی
یكی از علما و حكما و فیلسوفان ، محقق شیعه محمدبن حسن ، معروف به خواجه نصیر طوسی است كه در 11 جمادی الاولی سال 597 ه.ق در طوس متولد شد و بسال 672 (ذیحجه) در سن 75 سالگی در بغداد وفات كرد، قبرش در كاظمین است ، و روی سنگ قبرش نوشته شده و كلبهم باسط ذراعیه بالوصید: و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود. و در تاریخ فوت او این رباعی را گفته شده :
نصیر ملت و دین پادشاه كشور فضل
یگانه ای كه چه او مادر زمانه نزاد
بسال ششصد و هفتاد و دو به ذیحجه
بروز هیجدهم در گذشت در بغداد
نقل شده روزی نامه ای به دست این عالم بزرگ رسید كه با كلمات زشت از او بدگوئی شده بود، از جمله این سخن زشت را خطاب به او نوشته بودند یا كلب : ای سگ پسر سگ . خواجه نصیر، جواب آن نامه را با كمال متانت نوشت ، از جمله نوشت اینكه به من سگ گفته ای صحیح نیست ، زیرا سگ با چهار دست و پا راه می رود و ناخن های دراز دارد، ولی من قامت راست دارم و روی دو پا راه می روم و ناخون هایم پهن است ، ناطق هستم و خنده بر لب دارم ، پوست بدنم آشكار است ، ولی پوست بدن سگ به واسطه پشم بدنش پوشیده شده است ، بنابراین ، این نشانه ها بیانگر آن است كه من با سگ فرق بسیار دارم به همین منوال بقیه ناسزاگوئی ها را پاسخ داد، بی آنكه یك كلمه زشتی به كار برد. گویند: هنگام وفات خواجه نصیر، به او گفتند: اجازه بده جنازه تو را به نجف اشرف ببریم و آنجا دفن كنیم ، در پاسخ گفت : من از امام كاظم (ع) خجالت می كشم كه وصیت كنم جنازه ام را از كاظمین بیرون برند.
داستان دوستان/محمد محمدي اشتهاردي
/ 1