بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صاحب بن عباد اسماعیل بن عباد طالقانی معروف به صاحب بن عباد (متوفی 385 ه.ق) از علما و حكما و هوشمندان بزرگ قرن چهارم است ، او چند سال وزیر سلاطین آل بویه (كه شیعه بودند) مانند مؤ ید الدّوله و فخرالدّوله دیلمی بود، و مدتی حاكم اصفهان گردید، و در تشیید و استحكام مبانی تشیّع و گسترش آن ، در اصفهان و... نقش مهم داشت ، و او علماء و دانشمندان را به تاءلیف ، تشویق می كرد، مرحوم صدوق ، رئیس محدّثین ، كتاب اخبارالرضا(ع) را به سفارش او نوشت و... صاحب بن عباد خود نیز دارای تالیفاتی بود، از جمله كتاب المحیط فی اللّغه در هفت جلد از تاءلیفات او است ، و ده هزار شعر در مناقب اهلبیت نبوّت ، و انحرافات معاندین و دشمنان اهل بیت (ع) سرود، قبرش در اصفهان ، مزار شیعیان است . از اخلاق او اینكه : نقل شده ؛ روزی یكی از غلامانش شربتی برای او حاضر كرد و به او داد. صاحب وقتی كه خواست آن را بنوشد، یكی از اصحاب او گفت : این شربت را ننوش كه زهرآلود است ، غلامی كه آن شربت را داد نیز ایستاده بود، صاحب بن عباد به آن یار كه گفته بود شربت را ننوش ، گفت : دلیل بر قول تو چیست كه در این شربت ، زهر ریخته اند. او گفت : تجربه كن ، آن را به آن غلام كه به تو داد، بده بیاشامد، تا معلوم شود. صاحب گفت : من این كار را روا نمی دانم ، او گفت : پس آن شربت را به مرغی بده و تجربه كن ، صاحب گفت : عقوبت كردن حیوان ، جایز نیست ، سپس امر كرد شربت آن ظرف را بر زمین ریختند، و به غلام گفت : از نزد من بیرون برو، و دستور داد حقوق ماهیانه او را بدهند و قطع نكنند و گفت : انسان نباید یقین را با شك دفع كند، و عقوبت نمودن شخصی با قطع كردن روزی او، كار ناجوانمردانه است ، و من چنین كاری را انجام نخواهم داد. داستان دوستان/محمد محمدي اشتهاردي