بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
روش تدریس حروف ناخوانا برای بزرگسالان هدف: شناخت حروف ناخوانا در قرآن و آشنايي با موارد آنها ميباشد. و در پايان از دانش آموزان انتظار ميرود كه: 1 ـ با كليه موارد «حروف ناخوانا» در قرآن آشنا شوند. 2 ـ كلمات و آياتي كه داراي «حروف ناخوانا» ميباشند را به صورت شمرده و صحيح بخوانند و حرف ناخواناي آن را مشخّص نمايند. مراحل تدريس 1 ـ از كلمات فارسي كه داراي حروف ناخوانا باشد، براي طبيعي جلوه دادن آن كمك ميگيريم. 2 ـ معرّفي حروف ناخوانا در قرآن و تقسيمبندي آن به دو قسمت هميشه ناخوانا و بعضي وقتها ناخوانا. 3 ـ معرّفي تك تك موارد هر نوع و بيان روش نگارش و قرائت آنها. 4 ـ روي كلماتي كه داراي حروف ناخوانا باشد تمرين ميكنيم. 5 ـ روي آياتي كه حروف ناخوانا دارند تمرين ميكنيم. روش تدريس براي طبيعي جلوه دادن حروف ناخوانا در نگارش قرآن از دانش آموزان ميپرسيم: آيا در فارسي كلماتي را ميشناسيد كه در نگارش آن حرفي نوشته شده باشد ولي در خواندن تلفّظ نشود؟ هر كس كلمهاي ميگويد، ما سعي كنيم كلماتي را انتخاب و روي تابلو بنويسيم كه بود و نبود آن حرف در نگارش آن،تغيير معني بدهد (مانند: خواستن، خويش، خوان) تا پاسخ اين سؤال را نيز داده باشيم كه اگر خوانده نميشود، پس چرا آن را مينويسند؟ معلّم: در قرآن مجموعاً به چهار حرف «ا، ل، و، ي» برميخوريم كه در بعضي موارد خوانده نميشود. حروف ناخوانا در قرآن به دو دسته تقسيم ميشوند. دستة أوّل : حروفي كه هميشه ناخوانا هستند. دستة دوّم : حروفي كه بعضي وقتها ناخوانا ميباشند. امروز ميخواهيم با دسته اوّل كه حروف هميشه ناخوانا ميباشد آشنا شويم، يكي از موارد آن «پايه و كرسي همزه» (عنوان آن را روي تابلو مينويسيم). پايه و كرسي همزه معلّم: همزه از حروفي است كه در نگارش قرآن به دو شكل آمده است: الف: به تنهايي، مانند: جاءَ ، سُوءُ، جيءَ. ب: به تناسب حركت خود يا قبلش روي يكي از سه حرف «أ، ؤ، ئ» قرار گرفته، در اين صورت تنها خود همزه خوانده ميشود و اين سه حرف در حكم پايه و كرسي براي همزه ميباشند و خوانده نميشوند، مانند: سَأَلَ، مُؤْمِنْ، بارِئُ، مَلائِكةَُ روي كلمات تمرين بيشتري انجام ميدهيم، سپس آياتي را انتخاب ميكنيم كه در آن، يكي از سه حرف به عنوان پايه و كرسي همزه باشد، پس از آشنايي كامل، مورد بعدي را بيان ميكنيم. معلّم: يكي ديگر از موارد حروف هميشه ناخوانا، «پايه و كرسي الف مدّي (صداي كشيده فتحه)» ميباشد (عنوان را روي تابلو مينويسيم). پايه و كرسي الف مدّي معلّم: قبلاً با الف مدّي (صداي كشيده فتحه) آشنا شديم، الف مدّي در نگارش چند شكل دارد؟ دانش آموزان: دو شكل. معلّم: شكل اوّل و شكل دوّم آن چنين بود«ـ اـ».[1] بحث امروز ما دربارة شكل دوّم الف مدّي ميباشد؛ شكل دوّم الف مدّي بعضي وقتها به تنهايي ميآيد و روي حرف قرار ميگيرد، مانند: هذا، رَحْمنُ، سَمواتُ و بعضي وقتها بعداز آن، يكي از دو حرف «و» يا «ي» قرار ميگيرند كه هيچ علامتي هم ندارند، در اين صورت اين واو و ياء خوانده نميشوند و در حكم پايه و كرسي براي الف مدّي ميباشند مانند: صَلوةُ، هُدي، تَليها كه خوانده ميشوند صلاةُ، هُدا، تَلاها روي كلمات تمرين بيشتري انجام ميدهيم، سپس آياتي را انتخاب ميكنيم كه در آن يكي از آن دو حرف پايه و كرسي براي الف مدّي باشد، پس از آشنايي كامل، مورد بعدي را بيان ميكنيم. معلّم: يكي ديگر از موارد حروف هميشه ناخوانا، «الف جمع» است (عنوان آن را روي تابلو مينويسم). الف جمع معلّم:الف جمع، الفي است كه بعد از وا جمع ميآيد تا آن را از غير جمع تميز دهد، اصولاً در قرآن هرگاه بعد از واو آخر كلمه الفي بدون علامت قرار بگيرد خوانده نميشود، مانند. ضَرَبُوا ، نَصَرُوا ، يَتْلُوا در بعضي از قرآنها براي راهنمايي قاري، يك دايره تو خالي «ـْ» روي چنين الفهايي قرار دادهاند. مانند: اِضْرِبُوا، اُنْصُرُواْ، يَتْلُوا روي كلمات تمرين بيشتري انجام ميدهيم، سپس آياتي را انتجاب ميكنيم كه داراي الف جمع باشد پس از آشنايي كامل، آخرين مورد از حروف هميشه ناخوانا در قرآن را بيان ميكنيم. معلّم: آخرين مورد از حروف هميشه ناخوانا در قرآن، «واو مدّي در شش كلمه» ميباشد، (عنوان آن را روي تابلو مينويسيم). واو مدّي در شش كلمه معلّم: در قرآن به شش كلمه برميخوريم كه واو مدّي آن خوانده نميشود، به اين شكل نوشته شدهاند: اُلئِكَ، اُولي، اولاء، اُولاتِ، اُولًوا، سَاُوريكَمْ و به اين صورت خوانده ميشوند: اُلئِكَ، اُلي، اُلاءِ، اُلاتِ، اُلًوا، سَاُريكَمْ روي آياتي كه داراي اين كلمه است تمرين انجام ميدهيم و سپس براي منزل تكليف مشخّص ميكنيم. توجّه: اگر مجموعة موارد فوق براي يك جلسه سنگين بود، آنها را در دو جلسه تدريس كنيد. حروفي كه بعضي وقتها ناخوانا هستند پس از تمرين از درس قبل و پس از آن مطمئن شديم دانش آموزان درس را ياد گرفتهاند، دستة دوّم از حروف ناخوانا را معرّفي ميكنيم. معلّم: دستة دوّم از حروف ناخوانا، حروفي است كه بعضي وقتها ناخوانا ميباشند. حال ميخواهيم با موارد اينها در قرآن آشنا شويم، يكي از آنها «همزه وصل» است كه در ابتداي كلام خوانده ميشود ولي اگر در وسط كلام واقع شود خوانده نميشود (عنوان آن را روي تابلو مينويسم). همزه وصل در وسط كلام معلّم: كلماتي كه اوّلشان ساكن باشد، تلفّظ آنها مشكل و يا غير ممكن است، مانند نْصُرْ، هْبِطْ. عربها براي سهولت و امكان پذير شدن تلفّظ آنها از الفي به نام همزه وصل كمك ميگيرند و با توجّه به حرف دوّم بعد از همزه وصل اگر ضمّه بود با ضمّه و اگر فتحه يا كسره بود آن را با كسره ميخوانند. مانند: فْتَحْ، ضْرِبْ، نْصُرْ كه اين چنين ميخوانند: اِفْتَحْ، اِضْرِبْ، اُنْصُرْ خصوصيّت همزه وصل اين است كه در ابتداي كلام خوانده ميشود ولي اگر در وسط كلام قرار گيرد خوانده نميشود و حرف ساكن بعد از آن به كمك حرف مُتحّرِك قبل از همزه خوانده ميشود، مانند: قالَ اذْهَبْ. در بعضي از قرآنها براي راهنمايي قاري روي چنين الفهايي صاد كوچكي «صـ» قرار دادهاند مانند. قالَ اَذْهَبْ. روي آيات تمرين بيشتري انجام ميدهيم و پس از آشنايي كامل، به مورد بعدي ميپردازيم. معلّم: يكي ديگر از حروفي كه بعضي وقتها ناخوانا است، «حروف مدّي نزد همزه وصل» ميباشد. (عنوان آن را روي تابلوا مينويسم). حروف مدّي نزدهمزه وصل معلّم: در بحث همزه وصل گفتيم كه همزه وصل در وسط كلام خوانده نميشود و بعد از همزه وصل هميشه ساكن است و به كمك حرف متحرّك قبل از خود خوانده ميشود. اگر قبل از همزه وصل، حروف مدّي (صداهاي كشيده) باشد، چون حروف مدّي در اصل ساكن هستند التقاء ساكنين پيش ميآيد ميان حروف مدّي وحرف ساكن بعد از همزه وصل؛ در اين جا براي رفع التقاء ساكنين، حروف مدّي را در تلفّظ نميخوانند، در نتيجه حرف ساكن بعد از همزه وصل با صداي كوتاه ماقبل حروف مدّي خوانده ميشود، مانند: ذُوالْعُرْشِ كه خوانده ميشود: ذُلْعَرْشِ. لازم به ذكر است كه در قرآنهاي با رسم الخط فارسي كه الف و ياء مدّي به اين شكل «ـ ا ـ ي»نوشته شده، براي راهنمايي قاري، به صورت فتحه و كسره معمولي نوشتهاند، مانند: هذَا الْبَلَدِ، فِي الْمَدينَة و در قرآنهاي با رسمالخط اردو كه ياء و واو مدّي با علامت سكون مشخّص شده براي راهنمايي قاري، ياء و واو مدّي را بدون علامت سكون نوشتهاند، مانند: فِي الْمَدِيْنِةِ ، ذُوْقُوا الْعَذَابَ روي كلمات و سپس روي آيات تمرين ميكنيم و سپس به آخرين مورد از حروف بعضي وقتها ناخوانا ميپردازيم. معلّم: آخرين مورد از حروف بعضي وقتها ناخوانا، لام «ال» تعريف نزد حروف شمسي ميباشد، (عنوان آن را روي تابلو مينويسيم). لام «ال» تعريف نزد حروف شمسي معلّم: «ال»تعريف از دو حرف «الف» و «لام» تشكيل شده است «الف» آن «همزه وصل» ميباشد، در ابتداي كلام خوانده ميشود (و هميشه مفتوح ميباشد) و در وسط كلام خوانده نميشود، «لام» آن نزد حروف بيست و هشتگانه عربي دو حالت دارد، نزد چهارده حرف قمري اظهار ميشود (چهارده حرف قمري در اين چند كلمه خلاصه شده ـ عجبا كه خوف حقّ غمي ـ)، مانند: اَلْقَمَرْ، اَلْعَجَبْ،.... براي هر يك از حروف قمري يك مثال ميزنيم. نزد چهارده حرف شمسي، اين لام تبديل به حروف شمسي شده و در حروف شمسي ادغام ميشود، براي راهنمايي قاري در اين مورد، لام را بدون علامت سكون نوشته، در عوض حروف شمسي را مشدّد مينويسند، (به غير از چهارده حرف قمري، بقيّه حروف، حروف شمسي ميباشد)، مانند: اَلشََّمْسْ، اَلنَّهْرْ..... براي هر يك از حروف شمسي يك مثال ميزنيم، سپس روي آيات تمرين انجام ميدهيم و پس از آن كه مطمئن شديم دانش آموزان درس را ياد گرفتهاند، تكليف منزل را مشخّص ميكنيم. چند تذكّر الف: در انتخاب آيات بايد سعي شود كه داراي موردي از حروف ناخواناي تدريس نشده و يا قادعدة ديگر مثل اشباعهاء ضمير كه بيان نشده نباشد. ب: تا يك مورد را كاملاً ياد نگرفتهاند وبر قرائت آيات آن مسلّط نشدهاند نبايد مورد ديگر را بيان كنيم. ج: از اين به بعد بايد از آنها بخواهيم تا قرآن را با خود بياورند و از جلسه بعد، پس از تدريس اشباعهاء ضمير، از روي قرآن تمرين كنند.[1] . اگر بخواهيم اين مورد با رسم الخط عربي آموزش دهيم، در اين صورت الف مدّي بايد روي واو و ياء «ـَ و، ـَ ي»قرار گيرد، چرا كه شكل دوّم الف مدّي با اين رسم الخط به اين شكل «ـَ » ميباشد، مانند: صَلَوةُ، هُدي، تَليها.