بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سكون « سكون » در مقابل حركت و به معناي « ضد حركت » ميباشد. حرفي كه هيچ حركتي نداشته باشد به آن « ساكن » ميگويند. حرف ساكن چون حركت ندارد ابتداي به آن محال و يا بسيار مشكل است، از اين رو به كمك حرف مُتحرِّك پيش از خود و به يك بخش خوانده ميشود. براي نشان دادن حرف ساكن، از علامتهاي مختلفي استفاده ميشود كه هر يك از آنها در زمان و يا مكان خاصّي مورد استفاده قرار ميگرفته است. در مدّينه براي علامت سكون از دايره توخالي «ــْ » و در عراق از رأس الخاء بدون نقطه « حـ » و در اندُلس از علامت جرّه ( پاره خطي كه بر اثر يك حركت قلم به وجود ميآيد )، « ــَ » استفاده ميكردند. 1 ـ دايرة توخالي « ــْ » براي انتخاب اين شكل دو نظريّه بيان شده است، بعضي بر اين عقيده هستند كه اين شكل از صفر اهل حساب گرفته شده است. در علم رياضي براي نشان دادن عدم عدد از صفر توخالي « ـْـ » استفاده ميكنند، علماي رسم و ضبط قرآن نيز براي نشان دادن عدم حركت « حرف ساكن » از اين شكل كمك گرفتند و آن را روي حرف ساكن قرار دادهاند تا نشانگر خالي بودن حرف از حركت باشد. بعض ديگر بر اين عقيدهاند كه اين علامت از رأس الميم « مـ » ابتداي كلمة « مُسَكَّن » گرفته شده و نشانگر ساكن بودن حرف از حركت ميباشد، سپس براي اختصار دنبالة ميم را حذف كردند و دايره سرميم را باقي گذاشتند « مْـ مُسَكَّن » ياد سپاري 1 ـ اگر شكل دايره « ْ» را از « صفر اهل حساب » دانستيم، از آن براي نشان دادن « عدم تلفّظ حروف » نيز ميتوانيم استفاده كنيم، به همان دليلي كه در رابطه با حرف ساكن توضيح داده شد، در علم رياضي دلالت بر عدم حركت دارد، در علم قرائت دلالت بر عدم تلفّظ؛ منتهي همزمان براي دو مقصود نميتوانيم استفاده كنيم، چرا كه علامتها را براي راهنمايي افرادي قرار دادهاند كه با تلفّظ صحيح كلمات قرآن آشنايي ندارند، اگر اين شكل « ْ » همزمان براي دو مقصود استفاده كنيم، قاري قرآن از كجا تشخيص دهد كه كدام دايره براي نشان دادن « عدم حركت » و كدام يك براي نشان دادن « عدم تلفّظ » ميباشد؟، مانند: فَعَصَوْاْ ـ وَاشْرَبُواْ مگر اين كه با دو رنگ متفاوت نوشته شود تا از اين راه از يكديگر تميز داده شوند، همان گونه كه در بعضي از قرآنهاي قديمي ديده ميشود:[1] 2 ـ در بعضي از قرآنهايي كه امروزه چاپ ميشود، از دايره « ْ » براي نشان « عدم تلفّظ » و از رأس الخاء « حـ » براي نشان دادن حرف ساكن استفاده كردهاند مانند: أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَيهُمُ اللَّهُ وَ أُؤلَئِكَ هُمْ أُؤلُواْ الْأَلبَبِ 2 ـ راس الخاء بدون نقطه (حـ ) مبتكر اين شكل خليل بن احمدّ فراهيدي ( متوفاي سال 157 هجري ) ميباشد. اين شكل از اوّل كلمة خفيف گرفته شده « خـ »و نشانگر خفيف[2] تلفّظ شدن حرف ساكن در مقابل حرف متحرّك و يا مشدّد ميباشد. به خاطر كاربرد زياد و اختصار نقطه و دنباله آن را حذف كردهاند: « حـ خـ خفيف » . 3 ـ جَرَّه « ــَ » اين شكل نيز از اوّل كلمة خفيف گرفته شده است و نشانة خفيف تلفّظ شدن حرف ساكن ميباشد. منتهي اين گروه، رأس الخاء با نقطة آن را حذف « » و خط زيرين آنرا كه يك پاره خط است « ــ » در عربي به آن « جَرّه » ميگويند ) باقي گذاشتهاند. لازم به ياد آوري است كه اين شكل در قرآنهايي مورد استفاده قرار ميگرفته است كه علامت گذاري حركات آن به شكل نقطه ميباشد (جزئيّات آن در مبحث حركات توضيح داده شد). امروزه كه براي معرّفي حركات از شكل حروف « ـَـِـُ » استفاده ميشود هيچگونه كاربردي نخواهد داشت، چون باعث اشتباه با علامت فتحه خواهد شد. در قرآنهاي موجود تنها از دو شكل رأس الخاء « حـ » و دايره توخالي « ْ »استفاده ميشود و رأس الخاء كاربرد و شهرت بيشتري دارد. چند نكته: 1 ـ در لحن فارسي، « فتحة » حرف قبل از « واو ساكن » را شبيه ضمّة فارسي و فتحة حف قبل از «ياء ساكن» را شبيه كسرة فارسي ادا ميكنند، مانند « يَوْمْ » و « لَيْلَهْ » كه « يُوْمْ »و « لِيْلَهْ » تلفّظ ميشود. در قرائت قرآن چنين تلفّظي صحيح نميباشد و حتماً بايد با همان حركت فتحه تلفّظ شود. 2 ـ براي اين كه واو و ياء ساكن ماقبل مفتوح به طور كامل تلفّظ شوند بايد آندو را به نرمي ادا كرد، لذا در كتب تجويدي براي واو و ياء ساكن ماقبل مفتوح، صفت « لين » قائل شدهاند ، يعني بايد به نرمي ادا شوند، در غير اين صورت واو و ياء به طور ناقص ادا شده و كاملا مفهوم نخواهند بود.[1] . به عنوان نمونه ميتوانيد به كتاب تاريخ قرآن كريم نوشته حجة الاسلام و المسلمين جناب آقاي دكتر سيد محمدّ باقر حجتي مراجعه فرماييد، استاد ارجمند در پايان كتاب ارزشمند خود به معرّفي نمونه هايي از نسخههاي قرآن كريم پرداخته، در سطر اول تصوير 25 كه رنگي ميباشد، كلمة « فَعَصَوْاْ » به همين نحو علامت گذاري شده است. [2] . در مبحث صرف، « نون تأكيدي » وجود دارد كه در آخر فعل مضارع اضافه ميگردد تا معناي فعل را «تأكيد» كرده و به آن « حتميّت » بخشد و بر دو نوع است : « خفيفه » و« ثقيله » .«خفيفه » به نون ساكن و « ثقيله » به نون مشدّد گفته ميشود چرا كه تلفظ نون ساكن، خفيف و سبك ميباشد در مقابل، تلفّظ نون مشدّد، ثقيل و سنگين ميباشد، مانند: يَضْرِبَنْ ( البته خواهد زد )، يَضْرِبَنَّ ( البته البته خواهد زد) و فرق آن دو در اين است: نون تأكيد ثقيله، تأكيدش از نون تأكيد خفيفه بيشتر است.