آفات علم و حكمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آفات علم و حكمت - نسخه متنی

مهدي رحيمي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
آفات علم و حكمت
علم و معرفت از بالاترين هدايا و الطاف الهي بر بشر است كه انسان با استفاده صحيح از آن مي‌تواند به اوج نقطه كمال انساني صعود نمايد و از آن به عنوان پلكان ترقّي مدد بگيرد، ولي با اين حال در صورت عدم استفاده صحيح از دانش و هدف بالذات قرار دادن آن ممكن است دچار آفاتي شود كه موجبات انحطاط و گمراهي هر چه بيشتر عالم را فراهم نمايد، چنانكه گاهي برخي از امور قبل از تابيدن نور علم و حكمت بر قلب انسان مانع از تابش آن بر صفحه تاريك دل انسان و حيات دوباره آن مي‌‌شوند.
از آنجا كه آشنايي با اين آفات و موانع ما را قادر بر پيشگيري از آنها و بهره برداري مطلوب‌تر از اين موهبت الهي مي‌سازد، در اين گفتار كوتاه به بيان برخي از موانع و آفات علم و حكمت با استفاده از كلام معصومين ـ عليهم السّلام ـ و بزرگان دين مي‌پردازيم.
اقسام موانع و آفات علم:
موانع و آفات علم و حكمت را از يك نظر مي‌توان به سه دسته تقسيم نمود: 1. موانع و آفات علوم رسمي كه از راه آموزش كلاسيك حاصل مي‌شود همچون فقه، اصول و همه علوم تجربي، مانند؛ كم‌روئي «هر كه خجالت كشد دانشش اندك مي‌شود»[1] (امام صادق ـ عليه السّلام ـ) بدفهمي، تن آسائي، چنانچه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرموده‌اند: «علم با تن آسائي يافت نمي‌شود».[2]
2. موانعي كه مانعيّت آنها شامل شناخت‌هاي عقلي وقلبي همچون شناخت خدا و اقرار به يگانگي او است، مانند: عجب، تعصّب و استبداد...، كه اين موانع انديشه را از تشخيص صحيح حقائق عقلي و قلب را از بركات الهامها و ارشادهاي غيبي الهي محروم مي‌سازد.
3. موانع علم حقيقي يا نور حكمت، كه همان علمي است كه خداوند در دل هر كس كه بخواهد قرار مي‌دهد و با تحصيل و آموزش و تفكر حاصل نمي‌گردد، بلكه نورٌ يقذفهُ الله في قلبِ مَن يشاء مي‌باشد، اين موانع خود بر دو دسته‌اند:
1. حجب ظلماني (گناهان): كه آئينه دل را تيره و تار و جان را بيمار مي‌سازد و آدمي را از دانش حقيقي بي‌بهره مي‌كند، هر چند داراي مراتب بالائي از علوم رسمي باشد.
2. حجت نوراني: حجابهائي كه خود از سنخ نور هستند و تعلق به نشئه مجرّدات تامّه و شهود آن عالم دارند كه در مناجات شعبانيه از آنها به «حجب النور» تعبير شده است،[3] آن چنانكه نور خورشيد مانع از رؤيت حقيقت و مركز خورشيد است با اينكه خود از سنخ نور و روشن كننده هستند، حجابهاي نوراني هم مانع از ادراك درجات بالاي حقيقت هستي هستند.
حضرت امام (ره) در توضيح حجب نوراني و ظلماني مي‌فرمايد: «توجه به غير خدا انسان را به حجابهاي ظلماني و نوراني محجوب مي‌نمايد. كليه امور دنيوي اگر موجب توجه انسان به دنيا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلماني مي‌باشد و اگر دنيا وسيله توجه به حقّ و رسيدن به دار آخرت (كه دار التشريف است) باشد حجابهاي ظلماني به حجب نوراني مبدّل مي‌گردد و كمال انقطاع آن است كه حجب ظلماني و نوراني پاره و كنار زده شود تا به مهمانسراي الهي كه معدن عظمت است بتوان وارد گرديد.»[4]
موانع و آفات ذكر شده در اين مقاله بيشتر مربوط به علوم از قسم دوّم و سوّم مي‌شود، گرچه برخي از آفتها براي تمام علوم آفت به شمار مي‌رود و عالم را از مسير صحيح به كژ راهه‌ مي‌كشاند و يا او را از اشعه‌هاي حيات بخش خورشيد معرفت بي‌نصيب مي‌گذارد.
موانع و آفات:
1. نفوس و شهوت: حضرت علي ـ عليه السّلام ـ : «حكمت با شهوت در يك دل جاي نمي‌گيرد.»[5]
2. محبّت دنيا و دنياطلبي: حضرت علي ـ عليه السّلام ـ : «محبّت دنيا خرد را تباه مي‌كند و دل را از شنيدن حكمت باز مي‌دارد و كيفري دردناك مي‌آورد.»[6]
حبّ دنيا و دنياطلبي يكي از بزرگترين موانع نور علم و آفات علوم رسمي به شمار مي‌رود. دلي كه سرشار از محبّت دنياست، هيچ گاه خريدار حكمت و معارف الهي نيست و انسان دنيادوست تنها براي رسيدن به مطامع دنيوي خويش به سمت فراگيري علوم رسمي روي مي‌آورد و آن گاه حتي اگر علم توحيد را هم فرابگيرد، تنها موجب دوري هر چه بيشتر او از خدا مي‌شود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «ما ازدادَ عبدٌ علماً فازدادَ في الدّنيا رغبهً الّا ازدادَ من اللهِ بُعداً»؛[7] هر آنچه بنده دانش خود را افزايش دهد و سپس رغبت بيشتري به دنيا پيدا كند، موجب دوري بيشتر او از خدا مي‌گردد.
و اين عالم در مسير حركت به سوي جهنّم گام برداشته است، چنانچه حضرت امام خميني (ره) به طالبان علم هشدار مي‌دهند: «مواظب باشيد مبادا پنجاه سال يا بيشتر يا كمتر در حوزه با كدّ يمين و عرق جبين جهنّم كسب نمائيد.»[8]
اگر علم دستمايه دنياطلبان و دانشمندان دنيا دوست قرار بگيرد با بهره گيري از آن بالاترين گناهان و بدترين جنايات را انجام مي‌دهند، چنان كه در جهان معاصر علم و دانشمندان مورد سوء استفاده و قدرت طلبي دنياخواهان قرار گرفته و فجايع بيشماري را پديد آورده‌اند، كه نمونه‌بارز آن فجايع جنگ جهاني دوم و بمباران اتمي دو شهر ژاپن است كه هزاران انسان بي‌گناه قرباني مطامع قدرتمندان شدند.
3. گناه: پيامبراكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «بنده گناه مي‌كند پس دانشي را كه پيشتر مي‌دانسته از ياد مي‌برد.»[9]
4. بيماري‌هاي قلب، همچون قساوت قلب، نفاق، حسد و...: امام هادي ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «حكمت در طبيعتهاي فاسد سودي نمي‌بخشد».[10]
5. غفلت: حضرت علي ـ عليه السّلام ـ : «هر كس غفلت كند، نادان ماند».[11] «آنكه مغلوب غفلت شود دلش مي‌ميرد.»[12]
6. آرزو: پيامبراكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «آن كه به دنيا رغبت ورزد و آرزويش را در آن دراز گرداند، خداوند دلش را به اندازه رغبتش به آن كور مي‌كند.»[13]
7. تكبر و غرور: تكبر و غرور علمي هم در زمينه علوم به دست آمده آفت است و هم باعث مي‌شود انسان از كسب مراحل علمي برتر و بالاتر محروم بماند و خود را از همگان بالاتر بداند و هيچ گاه به حقيقت دست نيابد. امام كاظم ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «كشت در دشت هموار مي‌رويد و نه در سنگلاخ و همينطور حكمت در دل فروتن آباد بارور مي‌شود و نه در دل متكبر سركش».[14]
8. طمع: پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «طمع حكمت را از دلهاي دانايان مي‌برد.»[15]
9. خشم: امام صادق ـ عليه السّلام ـ : «خشم دل حكيم را نابود مي‌كند. هر كس مالك خشم خويش نباشد، مالك خرد خويش نيست.»[16]
10. تعصب: پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «هر كس در دلش دانه خردلي از تعصب باشد خداوند او را روز قيامت با اعراب جاهلي برانگيزد.»[17]
11. پرخوري: پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «دل هنگام پري شكم حكمت را بيرون مي‌اندازد.»[18]
12. جدال و مراء: حضرت علي ـ عليه السّلام ـ : آن كه مجادله به باطلش زياد شود كوري‌اش از حقيقت ماندگار شود.[19]
علامه مجلسي (ره) مي‌گويد: مراد از جدال، مناظره به منظور غلبه بر طرف مقابل و مراد از مراء، جدال و اعتراض بر سخن ديگران بدون داشتن هدف و غرض ديني است. اينها آن گاه نكوهيده و از آفات علم به شمار مي‌روند كه هدف شخص اظهار برتري خود و نه اثبات حقّ يا ردّ باطل باشد، كه در اين صورت شخص، ديگر به دنبال كشف حقيقت نيست و صرفاً درصدد اظهار برتري است كه منجر به انحراف از مسير صحيح خواهد شد.[20] لذا پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به اين گونه عالمان وعيد جهنّم داده‌اند: «من تعلّم العلمَ ليبالي به العلماء أو ليماري به السفهاء أو يصرفُ وجوهَ النّاس اِليه أدخَلهُ الله النّار»؛[21] هر كس علم بياموزد تا به وسيله آن بر دانشمندان مباهات و فخرفروشي نمايد يا با سفيهان ممارات و جرّ و بحث كند يا چهره‌ها را به سوي خود برگرداند، خداوند او را داخل آتش خواهد نمود.»
اينها نمونه‌هايي از آفات و موانع علم و حكمت، برگرفته از بيانات پيشوايان دين اسلام است و تنها با مدنظر قرار دادن و رفع اين موانع است كه طالب علم مي‌تواند جان خويش را از چشمه معرفت سيراب نموده و علمش را در مسير كمال خويش و تكامل بشريت به كار بندد، و در غير اينصورت علم تنها وبال و موجب ظلمت باطني او خواهد بود.


[1] . الكافي، ج 2، ص 106، ح 3، مرحوم كليني، (دار الكتب الاسلاميه، تهران، چ چهارم، 1362).
[2] . غرر الحكم، با شرح جمال الدين خوانساري و تصحيح جلال الدين حسيني، ج 6، ح 10684، ص 387، (دانشگاه تهران، چ سوم).
[3] . كتاب سيماي علم و حكمت در قرآن و حديث، محمدي ري شهري، دار الحديث، چ اول، ص 97.
[4] . جهاد اكبر، امام خميني، ص 30، (چ چهارم، پائيز 1374، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)).
[5] . غرر الحكم، ج 6، ح 10915، ص 436.
[6] . غرر الحكم، ح 4878، ج 3، ص 397.
[7] . بحار الانوار، ج 2، ص 38، علامه مجلسي، (بيروت، 1403 ق).
[8] . جهاداكبر، حضرت امام خميني، ص 23، (چ چهارم، پائيز 1374، موسسه تنظيم ونشر آثار امام خميني).
[9] . عده الداعي، ص 197.
[10] . اعلام الدين، ص 311، ابي الحسن ديلمي، (مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ق).
[11] . غرر الحكم، ج 5، ح 7686، ص 144.
[12] . غرر الحكم، ج 3، ح 8430، ص 293.
[13] . تحف العقول، ص 60، (موسسه النشر اسلامي، وابسته به جامعه مدرسين، چ چهارم، 1416 ق).
[14] . تحف العقول، ص 396 و 504.
[15] . كنز العمال، ج 3، ص 495، ح 7576، حسام الدين هندي، (موسسه الرساله، بيروت، 1409 ق).
[16] . الكافي، ج 2، ص 305، ح 13، (دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1362، چ چهارم).
[17] . الكافي، ج 2، ص 308، ح 3، (دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1362، چ چهارم).
[18] . تنبيه الخواطر، ج 2، ص 119.
[19] . غرر الحكم، ج 5، ح 8115، ص 230.
[20] . بحار الانوار، ج 70، ص 399 و 400، (بيروت، 1403 ق).
[21] . كنز العمال، ج 10، ص 197، حسام الدين هندي، (موسسه الرساله، بيروت، 1409 ق).
مهدي رحيمي
/ 1