قرآن حقیقتی ذو مراتب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن حقیقتی ذو مراتب - نسخه متنی

عبدالله جوادي آملي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
قرآن حقیقتی ذو مراتب
قرآن كريم درباره‌ي خداي سبحان دو گونه تعبير دارد؛ گاهي مي‌گويد: «ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ»[1] و در اين بخش، از كلمه‌ي «ذلك»كه براي اشاره به دور بكار مي‌رود، استفاده نموده است و گاه مي‌گويد: «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَما كُنْتُمْ»[2] يا «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ»[3] يعني خدايي كه هميشه با همه‌ي انسانهاست، خدايي كه به انسان نزديك است بلكه از رگ گردن به او نزديكتر است: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ».[4]
همين دو نوع تعبير درباره قرآن كريم نيز كه به فرمايش نوراني اميرالمؤمنين ـ سلام الله عليه ـ تجلّيگاه ذات اقدس اله است، آورده شده است. خداي سبحان درباره‌ي قرآن، گاه مي‌فرمايد: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ»[5] و گاه مي‌فرمايد: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»[6] گاهي اشاره‌ي دور آمده و گاهي اشاره‌ي نزديك.
سرّ اين دوگانگي تعبير آن است كه قرآن كريم كتابي نظير كتابهاي عادي و معمولي نيست كه اوّل و آخرش در دسترس انسانها باشد؛ بلكه قرآن كريم كتابي الهي و داراي مراتب است، مرتبه‌ي والا و مرحله‌ي اعلايش همان «امّ الكتاب»است كه در سوره‌ي «زخرف»بيان شده است. «وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ»[7] اين مرحله‌ي اعلي كه اصل قرآن و مادر و ريشه‌ي آن است، وجود و حقيقتي «نزد خدا»دارد و نزد ذات اقدس اله است.
مرحله‌ي عاليه‌ي قرآن، همان است كه در دست فرشتگان «كرام برره»است: «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ* كِرامٍ بَرَرَةٍ»[8] و مرحله‌ي نازله‌اش، پيش مردم و به لفظ عربي مبين ظهور كرده است: «حم* وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ* إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ».[9] در آنجا كه مي‌فرمايد: «هذَا الْقُرْآنُ»[10]، سخن از هدايت است و پس از آنكه مي‌فرمايد: «ذلِكَ الْكِتاب»[11]، سخن از «غيب»است: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[12] و اين نشانگر آن است كه قرآن، «غيب»و «كتاب مكنوني»دارد كه اصلِ مرتبه‌ي نازله‌ي قرآن است. وقتي كه انسان بر اوج قرآن مي‌نگرد وخود را حقير مي‌يابد، مي‌گويد: «ذلِكَ الْكِتاب»و آن وقت كه الفاظ و ظواهرش را مي‌بيند كه قابل قرائت و تلاوت، و قابل فهم و استدلال و گفتن و شنيدن و نوشتن است، مي‌گويد: «هذا القرآن». در يك نگاه، توجّه به اوج قرآن است و در اين حال، تعبير مناسب، اشاره‌ي دور است و در نگاه ديگر، توجّه به مرحله‌ي نازله‌ي آن است و در اين هنگام، تعبير مناسب، اشاره‌ي نزديك است. اگر ذات اقدس اله به فرمايش امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ ، «الداني في عُلوّة و العالي في دُنوّه»[13] است، قرآن كريم نيز كه تجلّي اوست، همين ويژگي را دارد. اگر خداوند متعال، در عين حال كه عالي و بالاست، نزديك است و در عين حال كه نزديك است، بلند و متعالي است: «بَعُدَ فلا يُري و قَرب فشهد النجوي»[14] هم بعيد است و هم نزديك، هم عالي است و هم داني، تجلّي او يعني قرآن نيز داراي «قرب»، «بعد»، «علوّ»و «دنوّ»است.
تفاوت تجلّي با متجلّي
البته بين قرآن كه «تجلّي»است و ذات اقدس اله كه «متجلّي»است، يقيناً تفاوت وجود دارد. قرآن كريم به صورت لفظ و كتابت درمي‌آيد ولي ذات اقدس اله هرگز به اين صور جسمانيّه در نمي‌آيد و لذا در تعبير شريف دعا آمده است كه «قرب فشهد النجوي»[15] و نفرمود: «قرب فيري»نزديك است و ديده مي‌شود بلكه نزديك است و شاهد نجوي است، نزديك است و مي‌بيند.
قرآن كريم به جهت آنكه موجودي «ممكن الوجود»است، وقتي كه در مرحله‌ي قرب ظهور مي‌كند، ديده مي‌شود، شنيده مي‌شود و نوشته مي‌شود، در قالب الفاظ عربي مبين مي‌آيد تا زمينه‌ي فهم و تعقّل و ترقّي و تكامل انسان فراهم شود.
در سوره‌ي مباركه‌ي «زخرف»هر دو مرحله قرآن ذكر شده و خداي سبحان پس از قسم به «كتاب مبين»مي‌فرمايد: ما قرآن كريم را از مقام لدن و از امّ الكتاب نزول داده‌ايم و به صورت قرآن عربي فصيح درآورده‌ايم تا منشأ تعقّل و فهميدن شما باشد: «حم* وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ* إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»[16].
[1] ـ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 102؛ (آري) اين است خداوند، پروردگار شما.
[2] ـ سوره‌ي حديد، آيه‌ي 4.
[3] ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 186؛ و هنگامي كه بندگان من، از تو دربارة من سؤال كنند، (بگو) من نزديكم.
[4] ـ سوره‌ي ق، آيه‌ي 16؛ و ما از رگ قلبش نزديكتريم.
[5] ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 2؛ آن كتاب با عظمتي است كه شك در آن راه ندارد.
[6] ـ سوره‌ي اسراء، آيه‌ي 9؛ اين قرآن، به راهي كه استوارترين راه‌هاست، هدايت مي‌كند.
[7] ـ سوره‌ي زخرف، آيه‌ي 4؛ قرآن در «ام الكتاب» (لوح محفوظ) نزد ما بلندپايه و استوار است.
[8] ـ سوره‌ي عبس، آيات 15 و 16؛ به دست سفيراني است، و الامقام و فرمانبردار و نيكوكار.
[9] ـ سوره‌ي زخرف، آيات 1ـ3؛ حم. سوگند به كتاب مبين (روشنگر)، كه ما آن را قرآني فصيح و عربي قرار داديم، شايد شما (آن را) درك كنيد.
[10] ـ سوره‌ي اسراء، آيه‌ي 9؛ اين قرآن.
[11] ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 2؛ آن كتاب.
[12] ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 3؛ كساني كه ايمان به غيب دارند.
[13] ـ صحيفه سجاديه، دعاي 47؛ نزديك است در بلند مرتبه بودنش و بلند مرتبه است در نزديك بودنش.
[14] ـ بحار، ج 45، ص 148، ح 1، دعاي افتتاح.
[15] ـ بحار، ج 45، ص 148، ح 1، دعاي افتتاح.
[16] ـ سوره‌ي زخرف، آيات 1ـ3.
قرآن در قرآن ـ آيت الله جوادي آملي
/ 1