بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
میم ساكن ميم ساكنه نزد حروف الفباسه حالت پيدا ميكند «ادغام، اخفاء، اظهار». 1ـ ادغام: ميم ساكنه در حرف «ميم» بعد از خود ادغام ميشود (ادغام، متماثلين و با غُنّه همراه است)، مانند: وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (وَ هُمُّهْتَدُونَ) ـ كَمْ مِنْ (كَمِّنْ) 2ـ اخفاء: ميم ساكنه قبل از حرف «باء» اخفاء ميگردد. در هنگام اخفاءِ ميم، لبها را به هم نزديك ميكنيم به حدّي كه فاصلة اندكي بين دو لب موجود باشد در اين حالت صوت به حالت غُنّه به ميزان دو حركت كشيده ميشود، مانند: رَبَّهُمْ بِهِمْ ـ اَمْ بِهِ جِنَّةٌ ـ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ يادسپاري: ميان ميم ساكنة اصلي و نون ساكنه و تنوين كه قبل از حرف باء تبديل به ميم ساكنه ميگردد تفاوتي وجود ندارد. تمرين: نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ ـ صَبَّحَهُمْ بُكْرِةً ـ اَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ـ اَنْتُمْ بِهِ ـ رَبَّهُمْ مُشْفِقُونَ ـ هُمْ مِنْها ـ وَ هُمْ بارِزُونَ ـ اَنَّهُمْ بادُونَ ـ لَهُمْ مُوسي ـ هُمْ بَدَؤُوكُمْ ـ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ ـ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ نحوة علامتگذاري دو مورد فوق در قرآنها در مورد اوّل ميم ساكن را بدون علامت سكون و در عوض ميم دوّم را با تشديد مشخّص كردهاند، مانند: وَهُم مُّهْتَدُونَ ـ كَم مِّنْ ـ اَنَّكُم مُّلاقُوهُ و در مورد دوّم، همانند مورد «ادغام ناقص» عمل كردهاند، مانند: رَبَّهُم بِهِمْ ـ اَم بِهِ جِنَّةٌ ـ اَنَّهُم بادُونَ ـ اَنتُم بِهِ 3ـ اظهار: ميم ساكنه در نزد بقيّه حروف اظهار ميگردد، بايد دقت نمود كه حركت نگرفته و روي آن مكث نيز نشود و در نزد دو حرف «فاء ـ واو» توجّه بيشتر لازم است تا ميم ساكنه، اخفاء يا ادغام نشده و صوت نيز قطع نگردد بدين منظور پس از تلفّظ ميم، بدون اينكه صوت قطع گردد و يا لبها به شدت از يكديگر جدا شود لبها با ظرافت به حالت اداي حرف «فاء و واو» درآيد، مانند: لَكُمْ فيها ـ يَمُدَّهُمْ في ـ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ جمعبندي موارد غُنّه در پايان موارد غُنّه كه در درسهاي گذشته به طور پراكنده تشريح شده، جمعبندي ميكنيم. 1ـ نون و ميم مشدّد، مانند: اِنَّ ـ كُنّا ـ عَمَّ ـ اُمَّةً 2ـ ادغام ميم ساكنه در ميم، مانند: لَهُمْ مُوسي ـ وَ هُمْ مِنْها 3ـ ادغام نون ساكنه در چهار حرف «يَنمو»، مانند: مَنْ يَشاءُ ـ مِنْ نَفْسٍ ـ مِنْ مالٍ ـ مِنْ وَلِيٍّ 4ـ كلّيّة اخفاءها (كه شامل اخفاء نون ساكنه نزد «حروف مابقي» و همچنين اخفاء ميم ساكنه در نزد حرف «باء» ميباشد)، مانند: عَنْكُمْ ـ كُنْتُمْ ـ مِنْ بَعْدِ ـ اَمَداً بَعيداً