بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بهلول و سفره غذا روزي بچّهها در اطراف بهلول جمع شده و اذيّتش ميكردند، چون اذيّت آنها بيشتر شد ناچار بهلول فرار را بر قرار ترجيح داده و رو به هزيمت نهاد، بچّهها هم عقب او دويدند، بهلول به درب خانهاي رسيد كه درب آن خانه باز بود، به آن خانه داخل شد، جمعي را ديد كه بر سفره غذا نشسته و مشغول خوردن غذاهاي لذيذ و رنگارنگند، بهلول فوراً برگشت و درب خانه را بست و بر سر سفر نشست و به قرائت اين آيه مترنم شد: «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَهُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ»[1]: يعني در ميان آنها حايلي زده شد كه طرف بيرون عذاب و سختي بود ولي در طرف باطن و اندرون او نعمت و رحمت است.[2]