بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پيامبري كه افلاك و موجودات براي وجود او خلق شد
"لولاك لما خلقت الافلاك" ... همانااي پيامبر اگر تو نبودي آسمان و زمين و موجودات را خلق نميكردم.
"تو اصل وجود آمدي از نخست دگر هر چه موجود شد فرع تست ندانم كدامين سخن گويمت كه والاتري ز آنچه من گويمت تو را عز لولاك تمكين بس است ثناي تو طه و ياسين بس است" حضرت محمد (ص) والا انساني كه تا قاب قوسين بالا رفت و به جايي رسيد كه جبرييل ملك مقرب و واسطه وحي الهي نيز به آنجا راه نيافت.
درقلب صحراي سوزان عربستان، از پاكيزهترين گوهرها و با پاكترين سيرت ها كودكي پا به عرصه هستي گذاشت كه با ابلاغ آخرين شريعت الهي، بزرگترين تحول را در تاريخ بشريت ايجاد كرد و مكتبي حيات بخش و انسان ساز را به تشنگان معرفت و عدالت عرضه كرد.
در عامالفيل (سالي كه سپاه ابرهه به قصد تخريب خانه خدا به مكه هجوم آوردند) از نسل اسماعيل پيامبر (ع) فرزندي به دنيا آمد، نام پدر اين كودك، عبدالله و نام مادرش آمنه بود كه پس از تولد نوزاد، نام (محمد) را براي او برگزيدند.
ازالقاب آن حضرت ميتوان به خاتم الانبيا، امي، كريم، رحمت، متوكل، امين، عبدالله و مصطفي اشاره كرد.
مورخان نوشتهاند كه روز تولد آن بزرگوار دگرگونيهايي در جهان رخ داد: طاق قصر كسري شكاف خورد و كنگرههاي آن فرو ريخت، درياچه ساوه خشك شد، آتشكده فارس كه چندين سال روشن بود خاموش شد، همه پادشاهان جهان در آن روز حيران، سرگردان و گنگ بودند، همه بتها بر روي يكديگر فرو ريختند و سحر ساحران در آن روز بياثر بود، كلمه لا اله الا الله در جهان طنين انداز شد و چون به دنيا آمد از نور وجودش عالم منور شد در آن هنگام كودك گفت: "لا اله الا الله" و جهان با او گفت: "لا اله الا الله".
قرآن شريف درباره رسول اكرم چنين ميفرمايد: "و بدين سان شما را امتي ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر نيز بر شما گواه باشد." پدر بنابر آنچه مشهور است، پيش از ولادتش از دنيا رفت و از آن پس تربيت و نگهداري كودك را عبدالمطلب، جد او و پس از وي ابوطالب، عموي ايشان متكفل شدند.
محمد (ص) در سرزمين سخت و خشن عربستان رشد و كمال يافت، سرزميني با مردمي خرافي، بت پرست، متعصب، جاهل و نادان، مردمي كه دختران را زنده به گور ميكردند و گاه به خاطر تعصبات بيجاي قبيلهاي، سالها با يكديگر ميجنگيدند.
پيش از بعثت، در ميان مردم مكه فقط 17 نفر و در ميان مردم مدينه تنها 11 نفر باسواد بودند، كعبه كه پايگاه توحيد و مركز يكتاپرستي است، به بتخانه و محل آويختن اشعاري پوچ و بيمحتوا تبديل شده بود.
محمد (ص) در دوران جواني چنان معروف و خوشنام و درستكار بود كه به (امين) ملقب شد وحتي در ميان منازعات قومي، از جمله نصب حجرالاسود وي را به عنوان داور انتخاب ميكردند.
درسنين جواني مدتي به چوپاني مشغول بود و گوسفندان اهل مكه را شباني ميكرد، امانت و حسن شهرت محمد (ص) سبب شد كه خديجه، دختر خويلد، از ثروتمندان قريش و صاحب قافلههاي تجاري، وي را به استخدام درآورد و سپس با او ازدواج كرد.
پيامبر (ص) پيش از بعثت، هر سال مدتي را در غار (حرا) به عزلت و تنهايي ميگذراند.
بعثت پيامبر(ص) يا برانگيخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترين فراز از تاريخ اسلام بوده و نزول قرآن كريم نيز از اين زمان آغاز ميشود.
همانطور كه از روايات اسلامي و مطالعات تاريخي بر ميآيد، مساله بعثت پيامبر(ص) در اديان الهي با برخي از خصوصيات و نشانهها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسياري از اهل كتاب و پارهاي از اعراب مشرك نيز با آن آشنايي قبلي داشتهاند.
نويد و بشارت ظهور پيامبر خاتم (ص)، به تصريح قرآن در تورات و انجيل ذكر شده و حضرت عيسي(ع) نيز پس از تصديق توراتي كه به حضرت موسي نازل شده بود، به برانگيخته شدن رسول اكرم (ص) بشارت داده است.
با نگاهي به منابع تاريخي درمييابيم كه افراد زيادي را ميتوان يافت كه در انتظار ظهور و بعثت پيامبر خاتم (ص) بودهاند و عده بسياري نيز به اميد ديدار پيامبر (ص) به محل سكونت، مكان هجرت و يا حتي گذرگاه عبور و مرور آينده پيامبر هجرت كرده بودند كه به عنوان نمونه،ميتوان به "بحيراي راهب" اشاره كرد.
به عقيده اكثر علماي شيعه ، بعثت پيامبر(ص) در روز 27 ماه رجب ، پنج سال پس از تجديد بناي كعبه، اتفاق افتاد و پيامبر اكرم (ص) در اين هنگام، چهل سال داشت.
در روايات آمده است: روزي آن حضرت در غار حرا مشغول عبادت بود كه فرشته وحي نازل شد و گفت: اقرا. پيامبر فرمود: من خواندن بلد نيستم، فرشته وحي ايشان را بسختي فشرد و دوباره گفت: (اقرا) و باز همان جواب را شنيد.
براي بار سوم حضرت را فشرد وگفت: (اقرا)اين بار جواب شنيد: (چه بخوانم) فرشته وحي عرض كرد: (اقرا باسم ربك الذي خلق خلق الانسان من علق اقرا وربك الاكرم الذي علم بالقلم علم الانسان ما لم يعلم): بخوان به نام پروردگارت، كسي كه آفريد، انسان را از خون بسته آفريد، بخوان و پروردگارت كريمترين موجودات است، كسي است كه با قلم آموخت، به انسان آنچه را كه نميدانست، آموخت.
بدين سان آيات اول سوره (علق) بر حضرت نازل شد. فرشته وحي سپس عرض كرد: (اي محمد! تو رسول خدايي و من جبرئيلم). حضرت از كوه حرا فرود آمده، به منزل خديجه بازگشت. چون به منزل وارد شد، پيامبر فرمود: من در خود سرمايي احساس ميكنم، جامههايي به من بپوشان! سپس به خواب رفت.
در اين هنگام از جانب حق تعالي وحي آمد كه:اي جامه به خود پيچيده، برخيز و انذار كن و پروردگارت را به بزرگي ياد كن. حضرت برخاسته، انگشت در گوش خود گذاشت و فرمود: "الله اكبر، الله اكبر".
از اين پس ماموريت پيامبر (ص) به عنوان آخرين فرستاده آغاز شد و او با تشكيل جلسات مختلف با سران قريش آنان را به سوي يكتاپرستي دعوت كرد و از آنان خواست كه به يگانگي خداوند و پيامبري ايشان اعتراف كنند تا رستگار شوند.
در طي 10 سال كه از بعثت پيامبر(ص) ميگذشت، آن حضرت با ياران خود به مدت سه سال در سختترين شرايط در شعب ابيطالب (درهاي در ميان كوههاي مكه) در محاصره قرار داشتند و مورد آزار و اذيت مشركان قرار ميگرفتند.
پس از آن، رسول خدا (ص) مخفيانه به مدينه مهاجرت كرده و در آنجا در محيطي امن، حكومتي اسلامي تشكيل داد، در 11سالي كه از حيات شريف آن حضرت باقي مانده بود، اسلام با سرعتي باور نكردني گسترش يافت و مرزها را درنورديد.
بنابر گفته مورخان عوامل بسياري در پيشبرد دين اسلام توسط پيامبر (ص) تاثير داشت كه از جمله آنها ميتوان به حمايت مالي حضرت خديجه از ايشان، حمايتهاي سياسي، اجتماعي ابوطالب عموي پيامبر و برخي ديگر از خويشاوندان ايشان از جمله حمزه سيد الشهداء عموي حضرت و در راس همه اين افراد، اميرالمومنين علي بن ابي طالب (ع) اشاره كرد.
قرآن كريم در مدح پيامبر (ص) در آيه 159سوره آل عمران ميفرمايد: رحمت الهي سبب شد كه با مردم نرمي كني و ملايمت پيشهسازي و اگر خشن و سنگدل بودي، مردم از اطرافت ميگريختند.
پيامبر خدا (ص) سرانجام در تاريخ 28 صفر سال 11 هجري در مدينه منوره چشم از جهان فرو بست و به لقاء الله پيوست.